ریسک بانکهای ادغامی
امیر جعفریصامت*: بسیاری از ادغامهای بانکی بدون توجه به فرایند دقیق ادغام و ترکیب، فرهنگ سازمانی و ریسک انجام میشود و ازآنجاکه هر مؤسسه اعتباری با قوانین و مقررات خاص خود فعالیت میکند، باید در هنگام ادغام بر رویکردهای آتی خود به توافق برسند. هنگامی که دو مؤسسه اعتباری با فرهنگها و سطوح ریسک متفاوت با یکدیگر ادغام شوند، سودآوری آنها بهصورت منفی تحت تأثیر قرار میگیرد. یکپارچهسازی سیستمهای بانکهای در حال ادغام باید تحت یک مدیریت هوشمند، با درنظرگرفتن تمامی جوانب آن صورت گیرد. نکتهای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد آن است که در بانک یا مؤسسهای که با چالش مواجه است، باید قبل از علنیشدن بحران، ادغام انجام شود؛ چراکه در صورت اجرای طرح ادغام بعد از علنیشدن بحران بانک، اعتماد ازبینرفته سپردهگذاران به بانک مشکلدار، به بانک سالم نیز سرایت میکند و این بانک را هم با انواع ریسکها و بهطور اخص با ریسک نقدینگی مواجه میکند. در چنین شرایطی اعتماد مردم به بانک پذیرنده نیز مخدوش میشود و برند این بانک از محل ادغام آسیب خواهد دید.
آسیبشناسی به آن دلیل لازم به نظر میرسد که مسئولان و مدیران مؤسسات اعتباری باید بر همه نقاط قوت و ضعف ادغام بانکها احاطه کامل داشته باشند تا بتوانند تصمیمات درستی را اتخاذ کنند.
در مقوله تأثیر مخرب بر بازار رقابتی و غیررقابتی بازار، نتیجه هر ادغامی انحصار است و به همین دلیل در کلیه کشورها ادغام جزئی از قوانین ضدرقابت پیشبینی شده است.
بانکها به این دلیل علاقهمند به ادغام هستند که قدرت بازاری خود را افزایش دهند که از جمله معایبی که ممکن است ادغام درپی داشته باشد انحصار است. در ادغامهای عمودی که در قرن اخیر روی دادند، میل به دستیابی به قدرت بازاری مهمترین نقش را ایفا کرده است و ادغامهایی که به وقوع پیوستهاند با هدف تسلط بر بازار پولی و بانکی بودهاند. برای اینکه در بازار منحصربهفرد باشند، آنها در تلاش بودند موقعیتها را در بازار محدود کنند، در آخر با کنترل قیمت، شرایط را در بازار تغییر میدادند. هرچند از نظر کارشناسان اقتصادی ادغام بانکها مطلوب است، در صورتی این امر مطلوب است که درست مدیریت شود، در غیر این صورت مشکل هیچکدام حل نخواهد شد بلکه مشکلات موجود انباشته شده و در برخی موارد لاینحل میشود.
از سوی دیگر، در صورت نبود الگوی مشخص برای ادغام احتمال ایجاد سلطه و افزایش هزینه را میتوان پیشبینی کرد. باید توجه داشت که مهمترین ریسک ادغام تسلط نظام بانکی دولتی در نظام بانکداری است که این مهم خود میتواند آسیبهای زیادی را به دنبال داشته باشد.
به دلیل ضعف تسهیلات امکانات بیمههای بیکاری، بانکهای ادغامی از تعدیل نیروهای مازاد بانکها خودداری خواهند کرد و این امر به زیان بنگاههای اقتصادی خواهد شد و عملا امکان چابکسازی و کاهش هزینهها در بخش نیروی انسانی را نخواهد داشت. در کشور بهدلیل نبود شرایط لازم برای پوشش بیمه بیکاری با معضل مقاومت با تعدیل نیرو روبهرو خواهند شد.
ادغام در برخی موارد نهتنها منجر به کاهش مشکلات نمیشود، مشکلات زیادی را هم به وجود خواهد آورد. اگر مدیریت کارآزموده و توانمندسازی برای مدیریت بانکی در نظر گرفته نشود، ادغام بهتنهایی نمیتواند کاستیهای نظام بانکی را درمان کند و فقط پوششی برای مشکلات نظام بانکی خواهد بود و بانکهای مشکلدار میتوانند بانکهای سالم را هم دچار بههمریختگی و انواع مشکلات کنند.
ریسک اجرائی یکیدیگر از تهدیدهای اصلی در ادغام بانکها است. در برخی موارد مدیران اجرائی بانکها تعهد کافی در زمینه اختصاص زمان و منابع کافی برای ترکیب بانکی ندارند و در نتیجه تأثیر آن بر مشتریان بانک ادغامشده باعث شکست کامل فرایند میشود.
در بسیاری از موارد در فرایند ادغام به تأثیر آن بر مشتریان توجه نمیشود. درحالیکه مشتریان اغلب به صورت بسیار احساسی به تحصیل یا ادغام بانکها واکنش نشان میدهند، بنابراین لازم است که به درک مشتریان از این فرایند بهصورت مداوم و با دقت توجه و اطلاعرسانی کافی شود.
*استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم بانکی
امیر جعفریصامت*: بسیاری از ادغامهای بانکی بدون توجه به فرایند دقیق ادغام و ترکیب، فرهنگ سازمانی و ریسک انجام میشود و ازآنجاکه هر مؤسسه اعتباری با قوانین و مقررات خاص خود فعالیت میکند، باید در هنگام ادغام بر رویکردهای آتی خود به توافق برسند. هنگامی که دو مؤسسه اعتباری با فرهنگها و سطوح ریسک متفاوت با یکدیگر ادغام شوند، سودآوری آنها بهصورت منفی تحت تأثیر قرار میگیرد. یکپارچهسازی سیستمهای بانکهای در حال ادغام باید تحت یک مدیریت هوشمند، با درنظرگرفتن تمامی جوانب آن صورت گیرد. نکتهای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد آن است که در بانک یا مؤسسهای که با چالش مواجه است، باید قبل از علنیشدن بحران، ادغام انجام شود؛ چراکه در صورت اجرای طرح ادغام بعد از علنیشدن بحران بانک، اعتماد ازبینرفته سپردهگذاران به بانک مشکلدار، به بانک سالم نیز سرایت میکند و این بانک را هم با انواع ریسکها و بهطور اخص با ریسک نقدینگی مواجه میکند. در چنین شرایطی اعتماد مردم به بانک پذیرنده نیز مخدوش میشود و برند این بانک از محل ادغام آسیب خواهد دید.
آسیبشناسی به آن دلیل لازم به نظر میرسد که مسئولان و مدیران مؤسسات اعتباری باید بر همه نقاط قوت و ضعف ادغام بانکها احاطه کامل داشته باشند تا بتوانند تصمیمات درستی را اتخاذ کنند.
در مقوله تأثیر مخرب بر بازار رقابتی و غیررقابتی بازار، نتیجه هر ادغامی انحصار است و به همین دلیل در کلیه کشورها ادغام جزئی از قوانین ضدرقابت پیشبینی شده است.
بانکها به این دلیل علاقهمند به ادغام هستند که قدرت بازاری خود را افزایش دهند که از جمله معایبی که ممکن است ادغام درپی داشته باشد انحصار است. در ادغامهای عمودی که در قرن اخیر روی دادند، میل به دستیابی به قدرت بازاری مهمترین نقش را ایفا کرده است و ادغامهایی که به وقوع پیوستهاند با هدف تسلط بر بازار پولی و بانکی بودهاند. برای اینکه در بازار منحصربهفرد باشند، آنها در تلاش بودند موقعیتها را در بازار محدود کنند، در آخر با کنترل قیمت، شرایط را در بازار تغییر میدادند. هرچند از نظر کارشناسان اقتصادی ادغام بانکها مطلوب است، در صورتی این امر مطلوب است که درست مدیریت شود، در غیر این صورت مشکل هیچکدام حل نخواهد شد بلکه مشکلات موجود انباشته شده و در برخی موارد لاینحل میشود.
از سوی دیگر، در صورت نبود الگوی مشخص برای ادغام احتمال ایجاد سلطه و افزایش هزینه را میتوان پیشبینی کرد. باید توجه داشت که مهمترین ریسک ادغام تسلط نظام بانکی دولتی در نظام بانکداری است که این مهم خود میتواند آسیبهای زیادی را به دنبال داشته باشد.
به دلیل ضعف تسهیلات امکانات بیمههای بیکاری، بانکهای ادغامی از تعدیل نیروهای مازاد بانکها خودداری خواهند کرد و این امر به زیان بنگاههای اقتصادی خواهد شد و عملا امکان چابکسازی و کاهش هزینهها در بخش نیروی انسانی را نخواهد داشت. در کشور بهدلیل نبود شرایط لازم برای پوشش بیمه بیکاری با معضل مقاومت با تعدیل نیرو روبهرو خواهند شد.
ادغام در برخی موارد نهتنها منجر به کاهش مشکلات نمیشود، مشکلات زیادی را هم به وجود خواهد آورد. اگر مدیریت کارآزموده و توانمندسازی برای مدیریت بانکی در نظر گرفته نشود، ادغام بهتنهایی نمیتواند کاستیهای نظام بانکی را درمان کند و فقط پوششی برای مشکلات نظام بانکی خواهد بود و بانکهای مشکلدار میتوانند بانکهای سالم را هم دچار بههمریختگی و انواع مشکلات کنند.
ریسک اجرائی یکیدیگر از تهدیدهای اصلی در ادغام بانکها است. در برخی موارد مدیران اجرائی بانکها تعهد کافی در زمینه اختصاص زمان و منابع کافی برای ترکیب بانکی ندارند و در نتیجه تأثیر آن بر مشتریان بانک ادغامشده باعث شکست کامل فرایند میشود.
در بسیاری از موارد در فرایند ادغام به تأثیر آن بر مشتریان توجه نمیشود. درحالیکه مشتریان اغلب به صورت بسیار احساسی به تحصیل یا ادغام بانکها واکنش نشان میدهند، بنابراین لازم است که به درک مشتریان از این فرایند بهصورت مداوم و با دقت توجه و اطلاعرسانی کافی شود.
*استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم بانکی