فاجعه استرالیا* -2
بمب زماني در انتظار انفجار
محمد درويش
در مناطق متأثر از آتشسوزی بسیاری از مردم خشمگین هستند. با توجه به شرایط کنونی حتی رأیدهندگان محافظهکار سیاست موریسون را شکستخورده میدانند. صدای آنها که تأثیر صنعت بر اقلیم را هنوز منکر میشوند، آهستهتر شده یا کمتر جدی گرفته میشود. نخستوزیر در یک نشست بحران اقلیمی که گروهی از مدیران ارشد سابق آتشنشانی در ماه دسامبر گذشته برپا کرده بودند، شرکت نکرد و ترجیح داد به مرخصی برود. او مدت کوتاهی پس از آن عکسهایی از خود و خانوادهاش در سواحل هاوايی یا در حال شنا در سیدنی را در دنیای مجازی منتشر کرد.
در حالی که دهها هزار نفر از آنها که در مرخصی تابستانی به سر میبرند ناچارند با ماسکهای گاز از دود غلیظ در مناطق متأثر فرار کنند و نیروهای آتشنشانی اجساد قربانیان را از خانههایشان بیرون میآورند، موریسون تیم ملی کریکت را به یک پارتی تفریحی دعوت کرد. پس از آن ساکنان شهرک کوبارگو که در آتشسوزی از بین رفته بود و با کمبود آب و مواد خوراکی روبهروست، حین دیدار موریسون از آنجا حاضر نشدند دست او را بفشارند و برای خجالتدادن او شعار سر دادند.
از جهتی نیز پژوهشگران برجسته خشم خود را ابراز کردهاند، زیرا وزیر نیرو، انگِس تیلور، در آخرین روز از سال ۲۰۱۹ یادداشتی در روزنامه منتشر کرده و در آن نوشته که استرالیايیها باید به این افتخار کنند که سرزمینشان تاکنون همه هدفهای اقلیمی را محقق کرده است. اما فرانک جاتزو، پژوهشگر اقلیمی از دانشگاه ملی استرالیا و از نگارندگان بسیاری از گزارشهای اقلیمی IPCC در پاسخ به این یادداشت در تويیتر خود نوشت: «چنین نوشتاری در روزی که به دلیل آتشسوزی شرایط اضطراری ملی اعلام شده، نفس را میبُرد». او وزیر نیرو را متهم کرد که برای خوب جلوهدادن ترازنامه استرالیا، بهترین ارقام را بهدلخواه انتخاب کرده. اما طبق آخرین گزارش اقلیمی Brown to Green که در بودجه تهیه آن آلمان نیز سهیم بوده، واقعیت آن است که استرالیا در ردهبندی سیاست اقلیمی در جهان در مقام آخر قرار گرفته است. این کشور بزرگترین صادرکننده زغالسنگ در دنیاست و بالاترین سرانه تولید دیاکسیدکربن را دارد.
ویکتور استیفنسن، عقیده و باور خود را در زمینه چگونگی پایاندادن به آتشسوزی جنگلها برای همیشه دارد. او ۳۰ سال است که از نقاط متروکه در شمال قاره تا پايینترین نقطه در تاسمانی به مسافرت میپردازد. هدف او گسترش هرچه بیشتر آگاهی مردمان بومی استرالیاست که از هزاران سال پیش با آتش زندگی میکنند. استیفنسن مسئولان را به سالها بیاعتنایی و مراقبتنکردن از زمینی که اکنون در حال سوختن است، متهم میکند. از این رو به گفته او گیاهان غیربومی، جایگزین گیاهان بومی شدهاند و جنگلها را به یک توده وحشتناک بهشدت قابل اشتعال تبدیل کردهاند. مردمان بومی استرالیا مرتبا قسمت پايین تاج چنین درختانی را میسوزانند تا طعمه برای آتشسوزیهاي بزرگ را از بین ببرند. مقامات مسئول در غرب استرالیا بنا بر گفته استیفنسن «این کار را بهطور کافی انجام ندادهاند و این یک بمب زمانی در انتظار انفجار بود».
خواننده عزیز ستون قلم سبز «شرق»!
همانطور که مشاهده میکنید استرالیا، قارهای که بیش از چهار برابر کشور پهناور ایران وسعت دارد، اینک با یکی از شدیدترین بحرانهای اقلیمی خویش دست و پنجه نرم میکند در حالی که هنوز سیاستمداران این کشور حاضر به پذیرش کوتاهیهای خویش در مهار خطرات تغییر اقلیم نیستند. بومشناسان از دانشگاه سیدنی تخمین میزنند که نزدیک به نیممیلیارد جانور در فاجعه بیسابقه آتشسوزی جنگلهای استرالیا که در سراسر قاره بحران شدیدی به وجود آورده و هزاران نفر را ناچار به فرار از خانههایشان کرده، از بین رفتهاند و این رقم حتی ممکن است به یک میلیارد هم برسد. شرکت رسانهای نیوزکورپ استرالیا روز چهارشنبه (۲۵ دسامبر ۲۰۱۹) گزارش داد که «با آشکارشدن رقم نیممیلیارد، نگرانی عمیقی درمورد محوشدن تمامی برخی از گونههای گیاهی و جانوری توسط آتش وجود دارد. بهویژه کوآلاها از این آتشسوزی بسیار متأثر بودهاند، زیرا آنها توانایی سریع حرکتکردن و دورشدن از آتش به اندازه کافی را ندارند». گفتنی است كه مراتع استرالیا زیستگاه طیف وسیعی از جانوران از جمله انواع کانگوروها، کوآلاها، ساریغهای استرالیایی (پوسوم)، وُمبتها و مورچهخورکهاست. مسئولان نگران
اين هستند که 30 درصد از جمعیت کوآلاها در ساحل شمال شرق کشور در آتشسوزیهای اخیر از بین رفته باشند. این یک فاجعه بزرگ است که حتی میتواند منجر با انقراض چند ده گونه برای همیشه شود. آنچه میتواند برای ما در ایران و خاورمیانه مهمتر باشد، تأکید بر واقعیتی زنهاردهنده است؛ اینکه آسیبپذیری ایران به مراتب بیشتر از استرالیاست؛ زیرا نه پول، نه قدرت فناوری و نه همراهی جامعه جهانی را مانند استرالیا با خود داریم. بنابراین، باید خودمان پیشگیرانهتر حرکت کرده و به نفع کاهش انتشار گازهای گلخانهای، چیدمان توسعه کوتاه، میان و دراز مدت کشور را تغییر دهیم.
*قسمت اول اين تحليل ديروز در همين ستون منتشر شد.
در مناطق متأثر از آتشسوزی بسیاری از مردم خشمگین هستند. با توجه به شرایط کنونی حتی رأیدهندگان محافظهکار سیاست موریسون را شکستخورده میدانند. صدای آنها که تأثیر صنعت بر اقلیم را هنوز منکر میشوند، آهستهتر شده یا کمتر جدی گرفته میشود. نخستوزیر در یک نشست بحران اقلیمی که گروهی از مدیران ارشد سابق آتشنشانی در ماه دسامبر گذشته برپا کرده بودند، شرکت نکرد و ترجیح داد به مرخصی برود. او مدت کوتاهی پس از آن عکسهایی از خود و خانوادهاش در سواحل هاوايی یا در حال شنا در سیدنی را در دنیای مجازی منتشر کرد.
در حالی که دهها هزار نفر از آنها که در مرخصی تابستانی به سر میبرند ناچارند با ماسکهای گاز از دود غلیظ در مناطق متأثر فرار کنند و نیروهای آتشنشانی اجساد قربانیان را از خانههایشان بیرون میآورند، موریسون تیم ملی کریکت را به یک پارتی تفریحی دعوت کرد. پس از آن ساکنان شهرک کوبارگو که در آتشسوزی از بین رفته بود و با کمبود آب و مواد خوراکی روبهروست، حین دیدار موریسون از آنجا حاضر نشدند دست او را بفشارند و برای خجالتدادن او شعار سر دادند.
از جهتی نیز پژوهشگران برجسته خشم خود را ابراز کردهاند، زیرا وزیر نیرو، انگِس تیلور، در آخرین روز از سال ۲۰۱۹ یادداشتی در روزنامه منتشر کرده و در آن نوشته که استرالیايیها باید به این افتخار کنند که سرزمینشان تاکنون همه هدفهای اقلیمی را محقق کرده است. اما فرانک جاتزو، پژوهشگر اقلیمی از دانشگاه ملی استرالیا و از نگارندگان بسیاری از گزارشهای اقلیمی IPCC در پاسخ به این یادداشت در تويیتر خود نوشت: «چنین نوشتاری در روزی که به دلیل آتشسوزی شرایط اضطراری ملی اعلام شده، نفس را میبُرد». او وزیر نیرو را متهم کرد که برای خوب جلوهدادن ترازنامه استرالیا، بهترین ارقام را بهدلخواه انتخاب کرده. اما طبق آخرین گزارش اقلیمی Brown to Green که در بودجه تهیه آن آلمان نیز سهیم بوده، واقعیت آن است که استرالیا در ردهبندی سیاست اقلیمی در جهان در مقام آخر قرار گرفته است. این کشور بزرگترین صادرکننده زغالسنگ در دنیاست و بالاترین سرانه تولید دیاکسیدکربن را دارد.
ویکتور استیفنسن، عقیده و باور خود را در زمینه چگونگی پایاندادن به آتشسوزی جنگلها برای همیشه دارد. او ۳۰ سال است که از نقاط متروکه در شمال قاره تا پايینترین نقطه در تاسمانی به مسافرت میپردازد. هدف او گسترش هرچه بیشتر آگاهی مردمان بومی استرالیاست که از هزاران سال پیش با آتش زندگی میکنند. استیفنسن مسئولان را به سالها بیاعتنایی و مراقبتنکردن از زمینی که اکنون در حال سوختن است، متهم میکند. از این رو به گفته او گیاهان غیربومی، جایگزین گیاهان بومی شدهاند و جنگلها را به یک توده وحشتناک بهشدت قابل اشتعال تبدیل کردهاند. مردمان بومی استرالیا مرتبا قسمت پايین تاج چنین درختانی را میسوزانند تا طعمه برای آتشسوزیهاي بزرگ را از بین ببرند. مقامات مسئول در غرب استرالیا بنا بر گفته استیفنسن «این کار را بهطور کافی انجام ندادهاند و این یک بمب زمانی در انتظار انفجار بود».
خواننده عزیز ستون قلم سبز «شرق»!
همانطور که مشاهده میکنید استرالیا، قارهای که بیش از چهار برابر کشور پهناور ایران وسعت دارد، اینک با یکی از شدیدترین بحرانهای اقلیمی خویش دست و پنجه نرم میکند در حالی که هنوز سیاستمداران این کشور حاضر به پذیرش کوتاهیهای خویش در مهار خطرات تغییر اقلیم نیستند. بومشناسان از دانشگاه سیدنی تخمین میزنند که نزدیک به نیممیلیارد جانور در فاجعه بیسابقه آتشسوزی جنگلهای استرالیا که در سراسر قاره بحران شدیدی به وجود آورده و هزاران نفر را ناچار به فرار از خانههایشان کرده، از بین رفتهاند و این رقم حتی ممکن است به یک میلیارد هم برسد. شرکت رسانهای نیوزکورپ استرالیا روز چهارشنبه (۲۵ دسامبر ۲۰۱۹) گزارش داد که «با آشکارشدن رقم نیممیلیارد، نگرانی عمیقی درمورد محوشدن تمامی برخی از گونههای گیاهی و جانوری توسط آتش وجود دارد. بهویژه کوآلاها از این آتشسوزی بسیار متأثر بودهاند، زیرا آنها توانایی سریع حرکتکردن و دورشدن از آتش به اندازه کافی را ندارند». گفتنی است كه مراتع استرالیا زیستگاه طیف وسیعی از جانوران از جمله انواع کانگوروها، کوآلاها، ساریغهای استرالیایی (پوسوم)، وُمبتها و مورچهخورکهاست. مسئولان نگران
اين هستند که 30 درصد از جمعیت کوآلاها در ساحل شمال شرق کشور در آتشسوزیهای اخیر از بین رفته باشند. این یک فاجعه بزرگ است که حتی میتواند منجر با انقراض چند ده گونه برای همیشه شود. آنچه میتواند برای ما در ایران و خاورمیانه مهمتر باشد، تأکید بر واقعیتی زنهاردهنده است؛ اینکه آسیبپذیری ایران به مراتب بیشتر از استرالیاست؛ زیرا نه پول، نه قدرت فناوری و نه همراهی جامعه جهانی را مانند استرالیا با خود داریم. بنابراین، باید خودمان پیشگیرانهتر حرکت کرده و به نفع کاهش انتشار گازهای گلخانهای، چیدمان توسعه کوتاه، میان و دراز مدت کشور را تغییر دهیم.
*قسمت اول اين تحليل ديروز در همين ستون منتشر شد.