|

صداوسيما آتش‌بيار بحران اعتمادسوزي

سامان موحدي‌راد

نوشتن از اينکه سازمان صداوسيما در يکي ديگر از بزنگاه‌هاي مهم سرشکسته و رفوزه بيرون آمد، ديگر تکراري شده است. عملکرد رسانه‌اي که لقب «ملي» را بر دوش مي‌کشد، مدت‌هاست مرکز انتقاد قرار گرفته است. مهم‌ترين و خسارت‌بارترين آن به آبان امسال و ماجراي سهميه‌بندي و افزايش قيمت بنزين بازمي‌گردد؛ جايي که به گفته بسياري از مسئولان دست‌اندرکار، وظيفه آماده‌سازي و اقناع افکار عمومي در ماجراي بنزين به سازمان صداوسيما واگذار شده بود، اما آنها هيچ اقدامي در‌اين‌باره انجام ندادند و شد آنچه شد. بااین‌حال، اين روزها دامنه انتقادها از عملکرد سازمان صداوسيما از دايره انجام وظايف ذاتي‌اش خارج شده و اين سازمان نه‌تنها در بحران‌هاي بزرگي که در 10 روز گذشته کشور را در بر گرفته بود، به وظايف اصلي‌اش عمل نکرد بلکه با سرعتی عجيب، مجموعه‌اي از اتفاق‌ها را رقم زد تا نتيجه‌اي جز خشمگين‌ترکردن مردم را در پي نداشته باشد. تريبون‌هايي که اين روزها در دست جواناني افتاده که به اجتهاد خود براي مردم فتوا صادر مي‌کنند يا در آن به ديگران فحاشي مي‌کنند و نسبت‌هاي ناروا مي‌دهند و با تأييد و خنده‌هاي گويندگان تلويزيوني همراه است، بيش از پيش شعله‌هاي خشم را در جان مردمي که در بمباران اخبار ناگوار قرار گرفته‌اند، شعله‌ور مي‌کند.
دامن‌زدن به بي‌اعتمادي عمومي
آنچه اين روزها و بعد از سانحه سرنگوني هواپيماي مسافربري اوکرايني در فضاي جامعه ايراني و ميان شهروندان و حاکمان رخ داده است، چيزي جز بي‌اعتمادي بزرگ نيست. فرايند انکار سه‌روزه ماجراي شليک به هواپيماي اوکرايني از سوی مقامات و مسئولان کشور و بعد اعتراف به آن، موجب شد بسياري از همراهان نیز اعتماد خود را به گفته مسئولان از دست بدهند. در اين ميان، رسانه ملي نقش بزرگي در دادن اخبار و اطلاعات غلط در اين زمينه به مردم داشت و همپاي بسياري از مسئولان، قويا ماجراي شليک موشک را رد مي‌کرد. غروب پنجشنبه آنها حتي ميزبان رئيس سازمان هواپيمايي بودند که با تأکيد چندباره، ماجراي شليک موشک را غيرممکن مي‌خواند. عجيب‌تر اينکه بعد از کنفرانس خبري سردار حاجي‌زاده در روز شنبه و شرح واقعيت ماجرا، شبکه خبر در گزارشي اين سؤال را مطرح کرد که «آيا لازم بود واقعیت مسئله گفته شود و در اين زمينه اصطلاحا صداقت به خرج داده شود؟»؛ يعني حتي وقتي مسئولان هم واقعيت ماجرا را پذيرفتند و آن را با افکار عمومي در میان گذاشتند، صداوسيما همچنان بر مدار انکار گام برمي‌داشت.
عجيب اما اينجاست که وقتي مسئولان تغيير رويه دادند و اشتباه خود را پذيرفتند، ما شاهد هيچ تغيير رويکردي در سازمان صداوسيما نبوديم و آنها حتي تندتر از قبل توليد برنامه کردند. آنچه مشخص است، آن است که بعد از بيانيه و کنفرانس خبري صبح شنبه و انتشار خبر شليک پدافند به هواپيماي اوکرايني، اعتماد خدشه‌دارشده ميان مردم و مسئولان احتياج به ترميم داشت و چه جايي بهتر از سازمان صداوسيما براي تلاش در راستای ترميم اين زخم؛ اما آنها به‌جاي تلاش براي آرام‌کردن افکار عمومي، بيشتر آنها را تحريک کردند.
نفرت‌پراکني در 3 پرده
«زندگي سلحشورانه» کليدواژه‌اي است که روز گذشته در شبکه‌هاي اجتماعي ترند شد؛ آن‌هم به دليل اظهارات عجيب يک مجري زن در يکي از شبکه‌هاي تلويزيوني. زينب ابوطالبي، از مجري‌هاي شبکه افق، در برنامه‌ای تلويزيوني در اين شبکه گفت: «من تأکيد دارم ما جنگ‌طلب نيستيم؛ اما گفتماني که به آن باور داريم، اقتضائاتي دارد و گاهي مي‌طلبد که ما حماسي و جهادي زندگي کنيم؛ گاهي که البته شايد بيش از گاهي. من به شدت اعتقاد دارم که بايد يک‌خرده دوز اين جديت را در زندگي‌مان و فاصله‌گرفتن از بعضي مادياتي که تابه‌حال خيلي درگيرش شده‌ايم به دلايل مختلف، در اين 40 سال متأسفانه برخي ترويجش کردند و خواستند که يک زندگي نه سيخ بسوزد و نه کباب را براي ما درست کنند که يک حد ميانه معتدل به نظر عاقلانه براي ما تفسير و تبيينش کردند. اما به برکت خوني که ريخته شد، ما تکانی جدي خورديم که يا بايد آن حرف‌ها را ببوسيم و کنار بگذاريم، ببخشيد شايد توي دوربين من نبايد اين حرف را بزنم، ولي اگر کسي اعتقاد ندارد، جمع کند از ايران برود. برود همان‌جاهايي که همان رفاه و همان مدل زندگي را دارد و اگر اعتقاد داريم به نظرم بايد جدي به ميدان بياييم. به نظرم امروز نشان داديم که همه ما ايرانيان به يک مدل زندگي سلحشورانه احتياج داريم...». البته شنيدن اين حرف‌ها در شبکه افق که يک جريان فکري خاص را نمايندگي مي‌کند، عجيب نيست؛ اما زدن اين حرف‌ها درست در زماني که ايراني‌ها بيش از هر چيزي به اتحاد احتياج دارند، بسيار عجيب است؛ آن‌هم درست زماني که بعد از آوار حوادث ناگوار، سرانجام جريان‌هاي چند‌پاره ايراني به اتحادي حداقلي رسيده بودند. البته اين تنها اتفاق عجيب اين روزهاي تلويزيون و شبکه افق نيست؛ در شنبه‌شب (21 دي)، تقريبا 12 ساعت بعد از انتشار خبر بهت‌آور شليک موشک به هواپيماي اوکرايني، نادر طالب‌زاده و محمدصادق کوشکي در برنامه جهان‌آرا در شبکه افق حرف‌هاي عجيب و تکان‌دهنده‌اي زدند. کوشکي که از اعضاي هيئت علمي دانشگاه تهران هم هست، در بخشي از حرف‌هايش خطاب به رخشان بني‌اعتماد گفت: «اگر اون بچه‌هاي سپاه تو مرز نبودند، خانمي که مياي فراخوان مي‌زني... مي‌دوني دست امثال عبدالمالک ريگي به تو و دخترت و کس‌وکارت مي‌رسيد... شايد هم خوشت مي‌اومد، شايد دوست داشتي ولي مردم ايران دوست ندارن». تعجب نکنيد. اين حرف‌ها واقعا از آنتن زنده تلويزيوني در جمهوري اسلامي منتشر شده است. اين اظهارنظر توهين‌آميز البته واکنش‌هايي را به همراه داشت؛ اما بيشتر از سوي بخش‌هايي از جامعه و جريان‌هاي صنفي و نه سازمان صداوسيما. در واقع سازماني که خودش در نقش بزرگ‌ترين روابط عمومي نظام جمهوري اسلامي عمل مي‌کند، آن‌قدرها هم به وظايف ذاتي روابط عمومي آشنا نيست که در برابر چنين سخنان زننده‌اي موضع‌گيري کند.
حسين انتظامي (رئيس سازمان سينمايي) به اين سخنان واکنش نشان داده و در توييتر نوشت: «به کساني که هنجارهاي اخلاقي جامعه را رعايت نمي‌کنند و بي‌پروا به نواميس کشور و هنرمندان توهين مي‌کنند، آنتن زنده مي‌دهند!؟». همچنين انجمن مستندسازان سينماي ايران هم با انتشار بيانيه‌اي عکس‌العمل نشان داد، در بخشي از بيانيه اعلام کرده بودند: «بخش‌هايي از اين برنامه در ساعات گذشته دست‌به‌دست در شبکه‌هاي اجتماعي مي‌چرخد و عرق شرم بر پيشاني مردم سياهپوش کشور مي‌نشاند. آيا نمي‌شود پايان و نهايتي براي اين بي‌احترامي‌ها به شأن و حقوق مردم در صداوسيما متصور بود؟ بانو رخشان بني‌اعتماد از مفاخر فرهنگ و هنر اين سرزمين و از پيش‌کسوتان بنام انجمن مستندسازان سينماي ايران است».
اما اظهارات عجيب در برنامه جهان‌آرا به همين‌جا هم ختم نشد. کوشکي در بخشي ديگر از سخنان خود به اعتراض‌هاي خياباني اشاره کرد و گفت اگر کساني باز به خيابان بيايند، ممکن است بار ديگر «خانواده‌هايي داغدار» شوند. همچنين نادر طالب‌زاده هم در اين برنامه با اشاره به ماجراي سرنگوني هواپيماي اوکرايني گفت: «از اين اتفاقات 10 تا ديگه هم بيفته، در مقابل اون اتفاق اصلي (حمله به پايگاه‌هاي آمريکا) هيچه!».
اين برنامه‌ها در شبي از تلويزيون پخش شد که مردم هنوز با خبر برخورد موشک با هواپيماي اوکرايني کنار نيامده بودند و به جواب‌هايي برای سؤال‌هاي فراوانشان نياز داشتند. اما در سکوت خبري اکثر شبکه‌ها از معدود برنامه‌هایي هم که به اين ماجرا پرداخته بود، چنين رويکردي به مسئله داشت. اين البته اولين بار نيست که در تلويزيون چنين رويدادي رخ مي‌دهد. حتما به خاطر دارید که در جريان اعتراضات آبان 98 هم ابوالفضل بهرام‌پور، کارشناس مسائل مذهبي در يکي از برنامه‌هاي شبکه اول سيما درباره نحوه برخورد با بازداشت‌شدگان در اعتراضات گفته بود: «حکم برخورد با آنها بريدن دست و پا و زجرکُش‌کردن است!». اين حرف‌هاي بهرام‌پور البته در آن زمان با واکنش‌هاي مختلفي مواجه شد و سرانجام منجر به عذرخواهي اين کارشناس تلويزيوني در برنامه «آفتاب شرقي» از مردم شد.
مجري‌هايي که بي‌اخلاقي را تأييد مي‌کنند
مناسبات يک برنامه زنده البته بر کسي پوشيده نيست و خيلي محتمل است که در برنامه زنده تلويزيوني اتفاقي رخ بدهد که پيش‌بيني‌شده نباشد، يا از چارچوب برنامه خارج باشد. چنانکه بسياري از اين موارد تاکنون رخ داده است. آنچه در اين ميان مهم است، نقش مجري برنامه به‌عنوان گرداننده برنامه است که از مرزهاي انصاف خارج نشود، اخلاق حرفه‌اي را رعايت کند و مدافع حقوق کساني باشد که در آن برنامه حضور ندارند اما به نحوي اسمي از آنها آورده مي‌شود. اما آنچه اين روزها در شبکه‌هاي تلويزيوني رؤيت مي‌شود، بيشتر همراهي يک‌طرفه مجري‌هاي برنامه‌هاي تلويزيوني با رويدادهايي است که با معيارهاي اخلاقي جامعه هم‌خواني ندارد. مثالش همان نسخه‌پيچيدن خانم مجري شبکه افق براي مردم ايران است که به آنها مي‌گويد اگر مثل من فکر نمي‌کنيد، از ايران برويد. يا همين هفته پيش و در برنامه زنده «سلام عصربخير» شبکه سه، نجاح محمدعلي، کارشناس عراقي حوزه بين‌الملل درباره حمله موشکي ايران به پايگاه نظامي آمريکا در عراق و سخنراني ترامپ دراين‌باره سه بار پياپي روي آنتن زنده تلويزيون گفت: «ترامپ ... خورد»؛ حرف‌هايي که به‌جاي عذرخواهي مجري برنامه، با خنده‌هاي تأييد‌کننده او همراه بود.
سکوت خبري در بازتاب خبر سقوط هواپيما
در 3 روز اول
دور تند اخبار البته در هفته گذشته همه ما را شوکه کرد؛ اما آنچه در پايان يک هفته پرآشوب ايران، حدفاصل ماجراي ترور سردار سليماني تا اعلام خبر سقوط هواپيماي اوکرايني با موشک ايراني رخ داد، بازتاب يکساني در رسانه ملي نداشت. براي مثال در حالي ‌که ماجراي سقوط هواپيماي اوکرايني در بامداد چهارشنبه و هم‌زمان با حمله موشکي ايران به پايگاه نظامي عين‌الاسد رخ داده بود، تا زماني که رسانه‌هاي خارجي روي احتمال سقوط آن با موشک مانور نداده بودند، جاي چندانی در زمانبندي برنامه‌های شبکه‌هاي تلويزيوني ايران نداشت. اتفاقا همين واکنش منفعلانه موجب شده بسياري به صحت اخبار صداوسيما شک کنند؛ چون معمولا اين رسانه زماني دست به شفاف‌سازي درباره اخبار مي‌زند که با پمپاژ خبري از سوي شبکه‌هاي خارج از کشور همراه شده باشد. همين رفتار منفعلانه موجب شده در بسياري از رويدادها، جريان خبري از دست آنها خارج شود. در اين ماجرا نیز به غير از احتمال برخورد موشک، اصل پرداختن تلويزيون به ماجراي سقوط يک هواپيما در ايران و مرگ نزديک به 140 ايراني به اندازه کافي مهم بود که حداقل در روز اول سهم درخور توجهي از آنتن را به خود اختصاص دهد؛ اما واقعيت چيز ديگري بود.
تذکر آشنا
مجموعه انتقادهایي که به عملکرد صداوسيما مطرح شد، باز‌هم منجر به رويدادی تکراري شد؛ تذکر حسام‌الدين آشنا، نماينده رئيس‌جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صداوسيما. حسام‌الدين آشنا در نامه‌اي خطاب به رئيس اين شورا، حجت‌الاسلام محسني‌اژه‌اي نوشت: در شرايطي که جامعه ايران در شوک خطاي انساني رخ‌داده در انهدام هواپيماي مسافربري به سر مي‌برد و تصور پنهان‌کاري و دروغ‌گويي در افکار عمومي شکل گرفته است، شبکه افق و برنامه جهان‌آرا بدون درنظر‌گرفتن اقتضائات اين شرايط خاص و پيچيده، به دعوت از میهمانان و کارشناساني مي‌پردازند که با نکات نسنجيده و توهين‌آميز، بر بغرنج‌ترشدن شرايط مي‌افزايند و شکاف‌هاي ايجادشده را تعميق مي‌کنند. در بخش‌هاي مختلف برنامه جهان‌آرا در تاريخ ۲۱ دي ۱۳۹۸، اين سخنان نسنجيده و توهين‌آميز قابل مشاهده است. مشاور رئيس‌جمهور در ادامه با اشاره به عملکرد صداوسيما در ايام تشييع پيکر شهيد قاسم سليماني در نامه خود افزود: «اين برنامه در ايام تشييع سردار سپهبد شهيد قاسم سليماني نيز در قامت نمايندگي يک جريان خاص سياسي از طريق برقراري پيوند ميان موضوع «مذاکرات» و «شهادت سردار سليماني»، به دنبال انتقام دروني از جناح‌هاي سياسي بود». آشنا در بخش پاياني نامه نسبت به رويکرد جناحي و سياست‌زده صداوسيما متذکر شد: اين‌جانب در مکاتبات متعدد نسبت به سياسي و جناحي‌شدن رسانه‌اي که مي‌بايست ملي باشد و عملکرد غيرحرفه‌اي، سياست‌زده و همراه با تحليل‌هاي مغرضانه برخي مجريان صداوسيما، تذکر داده‌ام و فراتر از موضوع دولت و نمايندگي اين‌جانب در قوه مجريه، نگران ازدست‌رفتن «سرمايه_شهرتي» سازمان صداوسيما و به تبع آن از‌دست‌رفتن اعتبار_رسانه، اعتماد_مخاطبان، تعداد و کيفيت مخاطبان و مرجعيت سازمان صداوسيما هستم.
عليرضا معزي، معاون ارتباطات و اطلاع‌رساني دفتر رئيس‌جمهور نیز در حساب توييتري خود نوشت: «قبل از هر نقد و نظري در مورد اظهارات آقايان نادر طالب‌زاده، کوشکي و خانم ابوطالبي بايد مشخص شود آنها به نمايندگي از کدام تفکر، گفتمان و تشکيلاتي در شبکه افق، آنتن مي‌گيرند و آزادانه از رسانه ملي براي شهروندان خط‌و‌نشان مي‌کشند؟».

نوشتن از اينکه سازمان صداوسيما در يکي ديگر از بزنگاه‌هاي مهم سرشکسته و رفوزه بيرون آمد، ديگر تکراري شده است. عملکرد رسانه‌اي که لقب «ملي» را بر دوش مي‌کشد، مدت‌هاست مرکز انتقاد قرار گرفته است. مهم‌ترين و خسارت‌بارترين آن به آبان امسال و ماجراي سهميه‌بندي و افزايش قيمت بنزين بازمي‌گردد؛ جايي که به گفته بسياري از مسئولان دست‌اندرکار، وظيفه آماده‌سازي و اقناع افکار عمومي در ماجراي بنزين به سازمان صداوسيما واگذار شده بود، اما آنها هيچ اقدامي در‌اين‌باره انجام ندادند و شد آنچه شد. بااین‌حال، اين روزها دامنه انتقادها از عملکرد سازمان صداوسيما از دايره انجام وظايف ذاتي‌اش خارج شده و اين سازمان نه‌تنها در بحران‌هاي بزرگي که در 10 روز گذشته کشور را در بر گرفته بود، به وظايف اصلي‌اش عمل نکرد بلکه با سرعتی عجيب، مجموعه‌اي از اتفاق‌ها را رقم زد تا نتيجه‌اي جز خشمگين‌ترکردن مردم را در پي نداشته باشد. تريبون‌هايي که اين روزها در دست جواناني افتاده که به اجتهاد خود براي مردم فتوا صادر مي‌کنند يا در آن به ديگران فحاشي مي‌کنند و نسبت‌هاي ناروا مي‌دهند و با تأييد و خنده‌هاي گويندگان تلويزيوني همراه است، بيش از پيش شعله‌هاي خشم را در جان مردمي که در بمباران اخبار ناگوار قرار گرفته‌اند، شعله‌ور مي‌کند.
دامن‌زدن به بي‌اعتمادي عمومي
آنچه اين روزها و بعد از سانحه سرنگوني هواپيماي مسافربري اوکرايني در فضاي جامعه ايراني و ميان شهروندان و حاکمان رخ داده است، چيزي جز بي‌اعتمادي بزرگ نيست. فرايند انکار سه‌روزه ماجراي شليک به هواپيماي اوکرايني از سوی مقامات و مسئولان کشور و بعد اعتراف به آن، موجب شد بسياري از همراهان نیز اعتماد خود را به گفته مسئولان از دست بدهند. در اين ميان، رسانه ملي نقش بزرگي در دادن اخبار و اطلاعات غلط در اين زمينه به مردم داشت و همپاي بسياري از مسئولان، قويا ماجراي شليک موشک را رد مي‌کرد. غروب پنجشنبه آنها حتي ميزبان رئيس سازمان هواپيمايي بودند که با تأکيد چندباره، ماجراي شليک موشک را غيرممکن مي‌خواند. عجيب‌تر اينکه بعد از کنفرانس خبري سردار حاجي‌زاده در روز شنبه و شرح واقعيت ماجرا، شبکه خبر در گزارشي اين سؤال را مطرح کرد که «آيا لازم بود واقعیت مسئله گفته شود و در اين زمينه اصطلاحا صداقت به خرج داده شود؟»؛ يعني حتي وقتي مسئولان هم واقعيت ماجرا را پذيرفتند و آن را با افکار عمومي در میان گذاشتند، صداوسيما همچنان بر مدار انکار گام برمي‌داشت.
عجيب اما اينجاست که وقتي مسئولان تغيير رويه دادند و اشتباه خود را پذيرفتند، ما شاهد هيچ تغيير رويکردي در سازمان صداوسيما نبوديم و آنها حتي تندتر از قبل توليد برنامه کردند. آنچه مشخص است، آن است که بعد از بيانيه و کنفرانس خبري صبح شنبه و انتشار خبر شليک پدافند به هواپيماي اوکرايني، اعتماد خدشه‌دارشده ميان مردم و مسئولان احتياج به ترميم داشت و چه جايي بهتر از سازمان صداوسيما براي تلاش در راستای ترميم اين زخم؛ اما آنها به‌جاي تلاش براي آرام‌کردن افکار عمومي، بيشتر آنها را تحريک کردند.
نفرت‌پراکني در 3 پرده
«زندگي سلحشورانه» کليدواژه‌اي است که روز گذشته در شبکه‌هاي اجتماعي ترند شد؛ آن‌هم به دليل اظهارات عجيب يک مجري زن در يکي از شبکه‌هاي تلويزيوني. زينب ابوطالبي، از مجري‌هاي شبکه افق، در برنامه‌ای تلويزيوني در اين شبکه گفت: «من تأکيد دارم ما جنگ‌طلب نيستيم؛ اما گفتماني که به آن باور داريم، اقتضائاتي دارد و گاهي مي‌طلبد که ما حماسي و جهادي زندگي کنيم؛ گاهي که البته شايد بيش از گاهي. من به شدت اعتقاد دارم که بايد يک‌خرده دوز اين جديت را در زندگي‌مان و فاصله‌گرفتن از بعضي مادياتي که تابه‌حال خيلي درگيرش شده‌ايم به دلايل مختلف، در اين 40 سال متأسفانه برخي ترويجش کردند و خواستند که يک زندگي نه سيخ بسوزد و نه کباب را براي ما درست کنند که يک حد ميانه معتدل به نظر عاقلانه براي ما تفسير و تبيينش کردند. اما به برکت خوني که ريخته شد، ما تکانی جدي خورديم که يا بايد آن حرف‌ها را ببوسيم و کنار بگذاريم، ببخشيد شايد توي دوربين من نبايد اين حرف را بزنم، ولي اگر کسي اعتقاد ندارد، جمع کند از ايران برود. برود همان‌جاهايي که همان رفاه و همان مدل زندگي را دارد و اگر اعتقاد داريم به نظرم بايد جدي به ميدان بياييم. به نظرم امروز نشان داديم که همه ما ايرانيان به يک مدل زندگي سلحشورانه احتياج داريم...». البته شنيدن اين حرف‌ها در شبکه افق که يک جريان فکري خاص را نمايندگي مي‌کند، عجيب نيست؛ اما زدن اين حرف‌ها درست در زماني که ايراني‌ها بيش از هر چيزي به اتحاد احتياج دارند، بسيار عجيب است؛ آن‌هم درست زماني که بعد از آوار حوادث ناگوار، سرانجام جريان‌هاي چند‌پاره ايراني به اتحادي حداقلي رسيده بودند. البته اين تنها اتفاق عجيب اين روزهاي تلويزيون و شبکه افق نيست؛ در شنبه‌شب (21 دي)، تقريبا 12 ساعت بعد از انتشار خبر بهت‌آور شليک موشک به هواپيماي اوکرايني، نادر طالب‌زاده و محمدصادق کوشکي در برنامه جهان‌آرا در شبکه افق حرف‌هاي عجيب و تکان‌دهنده‌اي زدند. کوشکي که از اعضاي هيئت علمي دانشگاه تهران هم هست، در بخشي از حرف‌هايش خطاب به رخشان بني‌اعتماد گفت: «اگر اون بچه‌هاي سپاه تو مرز نبودند، خانمي که مياي فراخوان مي‌زني... مي‌دوني دست امثال عبدالمالک ريگي به تو و دخترت و کس‌وکارت مي‌رسيد... شايد هم خوشت مي‌اومد، شايد دوست داشتي ولي مردم ايران دوست ندارن». تعجب نکنيد. اين حرف‌ها واقعا از آنتن زنده تلويزيوني در جمهوري اسلامي منتشر شده است. اين اظهارنظر توهين‌آميز البته واکنش‌هايي را به همراه داشت؛ اما بيشتر از سوي بخش‌هايي از جامعه و جريان‌هاي صنفي و نه سازمان صداوسيما. در واقع سازماني که خودش در نقش بزرگ‌ترين روابط عمومي نظام جمهوري اسلامي عمل مي‌کند، آن‌قدرها هم به وظايف ذاتي روابط عمومي آشنا نيست که در برابر چنين سخنان زننده‌اي موضع‌گيري کند.
حسين انتظامي (رئيس سازمان سينمايي) به اين سخنان واکنش نشان داده و در توييتر نوشت: «به کساني که هنجارهاي اخلاقي جامعه را رعايت نمي‌کنند و بي‌پروا به نواميس کشور و هنرمندان توهين مي‌کنند، آنتن زنده مي‌دهند!؟». همچنين انجمن مستندسازان سينماي ايران هم با انتشار بيانيه‌اي عکس‌العمل نشان داد، در بخشي از بيانيه اعلام کرده بودند: «بخش‌هايي از اين برنامه در ساعات گذشته دست‌به‌دست در شبکه‌هاي اجتماعي مي‌چرخد و عرق شرم بر پيشاني مردم سياهپوش کشور مي‌نشاند. آيا نمي‌شود پايان و نهايتي براي اين بي‌احترامي‌ها به شأن و حقوق مردم در صداوسيما متصور بود؟ بانو رخشان بني‌اعتماد از مفاخر فرهنگ و هنر اين سرزمين و از پيش‌کسوتان بنام انجمن مستندسازان سينماي ايران است».
اما اظهارات عجيب در برنامه جهان‌آرا به همين‌جا هم ختم نشد. کوشکي در بخشي ديگر از سخنان خود به اعتراض‌هاي خياباني اشاره کرد و گفت اگر کساني باز به خيابان بيايند، ممکن است بار ديگر «خانواده‌هايي داغدار» شوند. همچنين نادر طالب‌زاده هم در اين برنامه با اشاره به ماجراي سرنگوني هواپيماي اوکرايني گفت: «از اين اتفاقات 10 تا ديگه هم بيفته، در مقابل اون اتفاق اصلي (حمله به پايگاه‌هاي آمريکا) هيچه!».
اين برنامه‌ها در شبي از تلويزيون پخش شد که مردم هنوز با خبر برخورد موشک با هواپيماي اوکرايني کنار نيامده بودند و به جواب‌هايي برای سؤال‌هاي فراوانشان نياز داشتند. اما در سکوت خبري اکثر شبکه‌ها از معدود برنامه‌هایي هم که به اين ماجرا پرداخته بود، چنين رويکردي به مسئله داشت. اين البته اولين بار نيست که در تلويزيون چنين رويدادي رخ مي‌دهد. حتما به خاطر دارید که در جريان اعتراضات آبان 98 هم ابوالفضل بهرام‌پور، کارشناس مسائل مذهبي در يکي از برنامه‌هاي شبکه اول سيما درباره نحوه برخورد با بازداشت‌شدگان در اعتراضات گفته بود: «حکم برخورد با آنها بريدن دست و پا و زجرکُش‌کردن است!». اين حرف‌هاي بهرام‌پور البته در آن زمان با واکنش‌هاي مختلفي مواجه شد و سرانجام منجر به عذرخواهي اين کارشناس تلويزيوني در برنامه «آفتاب شرقي» از مردم شد.
مجري‌هايي که بي‌اخلاقي را تأييد مي‌کنند
مناسبات يک برنامه زنده البته بر کسي پوشيده نيست و خيلي محتمل است که در برنامه زنده تلويزيوني اتفاقي رخ بدهد که پيش‌بيني‌شده نباشد، يا از چارچوب برنامه خارج باشد. چنانکه بسياري از اين موارد تاکنون رخ داده است. آنچه در اين ميان مهم است، نقش مجري برنامه به‌عنوان گرداننده برنامه است که از مرزهاي انصاف خارج نشود، اخلاق حرفه‌اي را رعايت کند و مدافع حقوق کساني باشد که در آن برنامه حضور ندارند اما به نحوي اسمي از آنها آورده مي‌شود. اما آنچه اين روزها در شبکه‌هاي تلويزيوني رؤيت مي‌شود، بيشتر همراهي يک‌طرفه مجري‌هاي برنامه‌هاي تلويزيوني با رويدادهايي است که با معيارهاي اخلاقي جامعه هم‌خواني ندارد. مثالش همان نسخه‌پيچيدن خانم مجري شبکه افق براي مردم ايران است که به آنها مي‌گويد اگر مثل من فکر نمي‌کنيد، از ايران برويد. يا همين هفته پيش و در برنامه زنده «سلام عصربخير» شبکه سه، نجاح محمدعلي، کارشناس عراقي حوزه بين‌الملل درباره حمله موشکي ايران به پايگاه نظامي آمريکا در عراق و سخنراني ترامپ دراين‌باره سه بار پياپي روي آنتن زنده تلويزيون گفت: «ترامپ ... خورد»؛ حرف‌هايي که به‌جاي عذرخواهي مجري برنامه، با خنده‌هاي تأييد‌کننده او همراه بود.
سکوت خبري در بازتاب خبر سقوط هواپيما
در 3 روز اول
دور تند اخبار البته در هفته گذشته همه ما را شوکه کرد؛ اما آنچه در پايان يک هفته پرآشوب ايران، حدفاصل ماجراي ترور سردار سليماني تا اعلام خبر سقوط هواپيماي اوکرايني با موشک ايراني رخ داد، بازتاب يکساني در رسانه ملي نداشت. براي مثال در حالي ‌که ماجراي سقوط هواپيماي اوکرايني در بامداد چهارشنبه و هم‌زمان با حمله موشکي ايران به پايگاه نظامي عين‌الاسد رخ داده بود، تا زماني که رسانه‌هاي خارجي روي احتمال سقوط آن با موشک مانور نداده بودند، جاي چندانی در زمانبندي برنامه‌های شبکه‌هاي تلويزيوني ايران نداشت. اتفاقا همين واکنش منفعلانه موجب شده بسياري به صحت اخبار صداوسيما شک کنند؛ چون معمولا اين رسانه زماني دست به شفاف‌سازي درباره اخبار مي‌زند که با پمپاژ خبري از سوي شبکه‌هاي خارج از کشور همراه شده باشد. همين رفتار منفعلانه موجب شده در بسياري از رويدادها، جريان خبري از دست آنها خارج شود. در اين ماجرا نیز به غير از احتمال برخورد موشک، اصل پرداختن تلويزيون به ماجراي سقوط يک هواپيما در ايران و مرگ نزديک به 140 ايراني به اندازه کافي مهم بود که حداقل در روز اول سهم درخور توجهي از آنتن را به خود اختصاص دهد؛ اما واقعيت چيز ديگري بود.
تذکر آشنا
مجموعه انتقادهایي که به عملکرد صداوسيما مطرح شد، باز‌هم منجر به رويدادی تکراري شد؛ تذکر حسام‌الدين آشنا، نماينده رئيس‌جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صداوسيما. حسام‌الدين آشنا در نامه‌اي خطاب به رئيس اين شورا، حجت‌الاسلام محسني‌اژه‌اي نوشت: در شرايطي که جامعه ايران در شوک خطاي انساني رخ‌داده در انهدام هواپيماي مسافربري به سر مي‌برد و تصور پنهان‌کاري و دروغ‌گويي در افکار عمومي شکل گرفته است، شبکه افق و برنامه جهان‌آرا بدون درنظر‌گرفتن اقتضائات اين شرايط خاص و پيچيده، به دعوت از میهمانان و کارشناساني مي‌پردازند که با نکات نسنجيده و توهين‌آميز، بر بغرنج‌ترشدن شرايط مي‌افزايند و شکاف‌هاي ايجادشده را تعميق مي‌کنند. در بخش‌هاي مختلف برنامه جهان‌آرا در تاريخ ۲۱ دي ۱۳۹۸، اين سخنان نسنجيده و توهين‌آميز قابل مشاهده است. مشاور رئيس‌جمهور در ادامه با اشاره به عملکرد صداوسيما در ايام تشييع پيکر شهيد قاسم سليماني در نامه خود افزود: «اين برنامه در ايام تشييع سردار سپهبد شهيد قاسم سليماني نيز در قامت نمايندگي يک جريان خاص سياسي از طريق برقراري پيوند ميان موضوع «مذاکرات» و «شهادت سردار سليماني»، به دنبال انتقام دروني از جناح‌هاي سياسي بود». آشنا در بخش پاياني نامه نسبت به رويکرد جناحي و سياست‌زده صداوسيما متذکر شد: اين‌جانب در مکاتبات متعدد نسبت به سياسي و جناحي‌شدن رسانه‌اي که مي‌بايست ملي باشد و عملکرد غيرحرفه‌اي، سياست‌زده و همراه با تحليل‌هاي مغرضانه برخي مجريان صداوسيما، تذکر داده‌ام و فراتر از موضوع دولت و نمايندگي اين‌جانب در قوه مجريه، نگران ازدست‌رفتن «سرمايه_شهرتي» سازمان صداوسيما و به تبع آن از‌دست‌رفتن اعتبار_رسانه، اعتماد_مخاطبان، تعداد و کيفيت مخاطبان و مرجعيت سازمان صداوسيما هستم.
عليرضا معزي، معاون ارتباطات و اطلاع‌رساني دفتر رئيس‌جمهور نیز در حساب توييتري خود نوشت: «قبل از هر نقد و نظري در مورد اظهارات آقايان نادر طالب‌زاده، کوشکي و خانم ابوطالبي بايد مشخص شود آنها به نمايندگي از کدام تفکر، گفتمان و تشکيلاتي در شبکه افق، آنتن مي‌گيرند و آزادانه از رسانه ملي براي شهروندان خط‌و‌نشان مي‌کشند؟».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها