|

قرنطینه فعلا دولت‌ها را از انفجار خشم مردم نجات داده است

وقفه‌ای کوتاه در عصر اعتراضات

گرایش به آرمان‌های سوسیالیسم بسیار شدید می‌شود و همان‌طور که فیلسوف آلمانی پیش‌بینی کرده بود: «عصر ما، عصر دموکراسی در حال فروپاشی است».
واکنش دولت‌ها به شیوع بیماری کرونا، از شرق تا غرب، از چین تا آمریکا و اروپا صدای مردم را درآورده است؛ مردمی که این روزها هیچ پشتوانه‌ای ندارند جز دولت‌هایی که ناکارآمدی‌شان بیشتر از همیشه خود را نمایان کرده است. مردم کشورهای مختلف این روزها تاوان ناتوانی دولت‌ها در کنترل بازار ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده و ساختار معیوب سیستم درمانی را می‌دهند؛ مردمی که خیلی از آنها بسیاری از روزهای سال گذشته خود را در اعتراضات خیابانی سپری کردند. حالا مردم در خانه نشسته‌اند، خیابان‌ها خالی است اما همه می‌دانند که این روزها حکم تیک‌تاک یک بمب ساعتی را دارد که با اعلام پایان قرنطینه منفجر می‌شود.
فردریش انگلس، فیلسوف آلمانی سال 1948 در جریان تحولاتی که به انقلاب فرانسه ختم شد، نوشت: «امسال به خوبی در حال سپری‌شدن است». در حالی که اعتراضات خیابانی گسترده از فرانسه به دیگر کشورهای اروپایی سرایت می‌کرد، او معتقد بود: «عصر ما، عصر دموکراسی در حال فروپاشی است. شعله‌های کاخ‌های پله و تویلری طلوع پرولتاریاست. اکنون همه جا حکومت بورژوازی سقوط خواهد کرد یا قطعه قطعه می‌شود». البته این‌طور نشد. جنبش‌ها همه جا را نابود کردند و دوره‌ای از رکود شدید اقتصادی را به دنبال داشتند اما خلاف شکست این جنبش‌ها در رسیدن به آرمان‌هایشان، از سال 1848 در تاریخ به عنوان سال سرنوشت‌ساز اعتراضات یاد می‌شود. همان‌طور که روزی گیدئون راکمن در فایننشال‌تایمز نوشته بود، «سال 1848 سال آغازین رشته اعتراضات بعدی بود: 1848، 1917، 1968 و 1989». راخمن این فهرست را با سال 2011، سال بهار عربی و اشغال وال‌استریت، ادامه داده و حالا هم سال 2019 را به آن اضافه کرده است. او برای تأیید ادعای خود به کشورهایی اشاره می‌کند که در سال 2019 شاهد اعتراضات گسترده‌ای بودند: هنگ‌کنگ، هند، شیلی، بولیوی، اکوادور، کلمبیا، اسپانیا، فرانسه، جمهوری چک، روسیه، مالت، الجزایر، عراق، ایران، لبنان و سودان. این در حالی است که در تحلیل‌های دیگری گفته شده است در سال 2019، خیابان‌های 114 کشور جهان میزبان اعتراضات مردمی بوده‌اند.
بی‌توجهی به سالی که گذشت
اما با وجود شدت و گستردگی این اعتراضات به نظر نمی‌رسد آن‌طور که باید به این سال توجه شده باشد. راخمن دلیل این را تفاوت و تناقض در مناطقی می‌داند که هم‌زمان با هم شاهد اعتراضات بوده‌اند. او در این باره می‌گوید: «در این اعتراضات هیچ نمادی، مانند سقوط دیوار برلین یا حمله به کاخ زمستان وجود نداشته است». البته احتمال دیگری هم وجود دارد که چرا به چنین سال پرحادثه‌ای واکنش خاصی نشان داده نشده است. راخمن در خلال تحلیل‌هایش از سال 2020 به صورت ضمنی به این مسئله اشاره می‌کند که احتمالا سال جاری به مراتب اوضاع، شکننده‌تر از چیزی خواهد بود که جهان سال گذشته از سر گذراند. شاید علت این نادیده‌گرفتن این بوده که جهان دوره‌ای کامل از تظاهرات گسترده مردمی را سپری می‌کند و وقایع سال گذشته نه اتفاقاتی ویران‌کننده بلکه تشدیدکننده بوده‌اند و این موضوعی است که همه حتی اگر به آن اشاره نکنیم، به خوبی متوجه آن هستیم.
عصر اعتراضات گسترده
مرکز «مطالعات استراتژیک و بین‌المللی» به عنوان یک اندیشکده راست‌گرا، در گزارش جدید خود با عنوان «عصر اعتراضات گسترده: شناخت یک روند جهانی» تلاش کرده است این پدیده را تقلیل دهد. نویسندگان این گزارش، اطلاعاتی را از سراسر جهان مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و دریافته‌اند دوره فعلی اعتراضات جهانی در مقایسه با دیگر دوره‌های اعتراضات مردمی بسیار کوچک و محدود بوده است. این محققان همچنین دریافته‌اند که بین سال‌های 2009 تا 2019، تعداد اعتراضات گسترده به صورت میانگین، سالانه 11.5 درصد افزایش داشته است.
اعتراض‌ها هم از نظر تعداد و هم از نظر جمعیت در حال گسترش هستند. سال گذشته بیش از یک میلیون نفر در سانتیاگو و دو میلیون نفر در هنگ‌کنگ در اعتراض به سیاست‌های حکومت‌هایشان به خیابان‌ها آمدند. تحلیل منطقه‌ای نویسندگان گزارش نامبرده همچنین نشان داده است کشورهای جنوب صحرای بزرگ آفریقا در یک دهه گذشته شاهد افزایش شدید در اعتراضات مردمی بوده‌اند، در حالی که منطقه اقیانوسیه کمترین رشد اعتراضات را داشته است؛ همه اینها اما یک مفهوم را در دل خود دارد و اینکه همه جهان در این 10 سال، هر روز اعتراضات بیشتری به خودش دیده است.
عدم مصونیت کشورهای ثروتمند
نکته جالب اینکه کشورهای ثروتمند و توسعه‌یافته به هیچ وجه مصون از این اعتراضات نیستند. میزان افزایش اعتراضات در آمریکای شمالی و اروپا از میانگین جهانی آن بالاتر بوده است. آمریکا به ویژه پس از روی‌کارآمدن دونالد ترامپ به کانونی جدید برای اعتراضات تبدیل شده است. نویسندگان گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی حتی برآورد کرده‌اند تعداد مخالفانی که هم‌زمان با مراسم تحلیف ترامپ در شهرهای مختلف آمریکا تجمع کردند، بیشتر از تعداد افرادی بوده که در جنبش حقوق مدنی یا معترضان به جنگ ویتنام شرکت کرده بودند.
در دوره‌ای تقریبا سه‌ساله از 20 ژانویه 2017 تا یکم ژانویه 2020 ایالات متحده شاهد برگزاری پنج تجمع اعتراضی بسیار بزرگ بوده است. در این گزارش چندین دلیل برای افزایش ناگهانی اعتراضات در نظر گرفته شده است. دسترسی به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مسئله‌ای بسیار کلیدی است؛ مسئله‌ای که تأثیرش را در جریان بهار عربی به خوبی نشان داد. بی‌کاری جهانی جوانان و بهره‌کشی از نیروی کار، تشدید نابرابری اقتصادی در جهان، افشای هرروزه فساد حلقه قدرت و ازبین‌رفتن اعتماد به رهبران سیاسی، افزایش تحصیلات که منجر به آگاهی بیشتر سیاسی و تعامل شده و همچنین فشارهای محیطی و تغییرات آب‌وهوایی، دیگر دلایل رشد اعتراضات در یک دهه اخیر هستند.
تغییرات آب‌وهوایی نه‌تنها باعث اعتراضات گسترده شده بلکه هم‌زمان با بی‌ثبات‌کردن اقتصادهای محلی و رژیم‌های سیاسی، مردم روستایی را عملا بی‌خانمان و آنها را مجبور کرده است به اماکنی بروند که منجر به مشارکت بیشترشان در اعتراضات می‌شود. در ادامه این گزارش نتیجه‌گیری می‌شود که هر یک از این مواردی که گفته شد، نه تنها باعث کنترل اعتراضات نمی‌شوند بلکه به آنها دامن می‌زنند.
بنابراین رشد اعتراضات مردمی در سال 2020 هم ادامه خواهد داشت. با این حال همان‌طور که قابل درک است، این مطالعه در دوره‌ای مهم، عجیب و متغیر انجام شده است. این گزارش هم مانند راخمن فرض خود را بر تشدید اعتراضات در آینده نزدیک گذاشته است اما شهروندان بسیاری از کشورها اکنون به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا در شرایط سخت قرنطینه قرار دارند و به این ترتیب اعتراضات در این کشورها فعلا متوقف شده است، حتی اگر به این مسئله واقف باشیم که ناامیدی میان مردم پس از کرونا به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
وقفه کوتاه سکوت
به عنوان مثال، هرج‌ومرج بیمارستان‌های آمریکا را فراگرفته اما تمام خیابان‌های این کشور ساکت است. در فضای مجازی یکی به دنبال انتقام‌گیری از مخالفان سیاسی است، گروهی دیگر در خلال تلاش‌هایشان برای تشخیص اطلاعات درست از نادرست وحشت‌زده‌اند و در حالی که همه به اضطراب و ناامیدی خود اذعان می‌کنند و گروهی هم در حال جمع‌آوری پول برای آنهایی هستند که با شیوع کرونا از کار بی‌کار شده‌اند، اما اگر کسی به اندازه کافی خوش‌شانس باشد که بتواند در طول این بیماری از خانه کار کند- که همه این‌قدر خوش‌شانس نیستند- در سکوت قرنطینه خود شاهد نشانه‌هایی از افزایش تنش اجتماعی خواهد بود؛ مانند اینکه نشسته است و حرکت فتیله آتش‌گرفته به سمت بمب را نظاره می‌کند.
در کشورهایی که با شیوع کرونا از نظر اقتصادی تعطیل شده‌اند، این دوره از سکوت در قرنطینه، یک وقفه کوتاه خواهد بود و وقتی قرنطینه تمام شود در جهان احتمالا شاهد اعتراضاتی خواهیم بود که هرگز تصور آن را نمی‌کردیم. نرخ بی‌کاری در آمریکا احتمالا از میزان بی‌کاری در دوره رکود بزرگ فراتر خواهد رفت و به احتمال قریب به یقین بی‌ثباتی سیاسی این کشور را در بر خواهد گرفت. اگر کرونا در آفریقا و آمریکای جنوبی هم مانند اروپا و آمریکای شمالی قربانی بگیرد، اوضاع این کشورها شبیه انداختن یک کبریت در انبار باروت خواهد شد. چشم‌انداز گرایش برخی از اعتراضات به سمت فاشیسم وجود دارد و در غیر این صورت، گرایش به آرمان‌های سوسیالیسم بسیار شدید می‌شود. ما هم‌زمان برای ترس و امید دلیل داریم؛ همان‌طور که انگلس پیش‌بینی کرده بود: «عصر ما، عصر دموکراسی در حال فروپاشی است».

گرایش به آرمان‌های سوسیالیسم بسیار شدید می‌شود و همان‌طور که فیلسوف آلمانی پیش‌بینی کرده بود: «عصر ما، عصر دموکراسی در حال فروپاشی است».
واکنش دولت‌ها به شیوع بیماری کرونا، از شرق تا غرب، از چین تا آمریکا و اروپا صدای مردم را درآورده است؛ مردمی که این روزها هیچ پشتوانه‌ای ندارند جز دولت‌هایی که ناکارآمدی‌شان بیشتر از همیشه خود را نمایان کرده است. مردم کشورهای مختلف این روزها تاوان ناتوانی دولت‌ها در کنترل بازار ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده و ساختار معیوب سیستم درمانی را می‌دهند؛ مردمی که خیلی از آنها بسیاری از روزهای سال گذشته خود را در اعتراضات خیابانی سپری کردند. حالا مردم در خانه نشسته‌اند، خیابان‌ها خالی است اما همه می‌دانند که این روزها حکم تیک‌تاک یک بمب ساعتی را دارد که با اعلام پایان قرنطینه منفجر می‌شود.
فردریش انگلس، فیلسوف آلمانی سال 1948 در جریان تحولاتی که به انقلاب فرانسه ختم شد، نوشت: «امسال به خوبی در حال سپری‌شدن است». در حالی که اعتراضات خیابانی گسترده از فرانسه به دیگر کشورهای اروپایی سرایت می‌کرد، او معتقد بود: «عصر ما، عصر دموکراسی در حال فروپاشی است. شعله‌های کاخ‌های پله و تویلری طلوع پرولتاریاست. اکنون همه جا حکومت بورژوازی سقوط خواهد کرد یا قطعه قطعه می‌شود». البته این‌طور نشد. جنبش‌ها همه جا را نابود کردند و دوره‌ای از رکود شدید اقتصادی را به دنبال داشتند اما خلاف شکست این جنبش‌ها در رسیدن به آرمان‌هایشان، از سال 1848 در تاریخ به عنوان سال سرنوشت‌ساز اعتراضات یاد می‌شود. همان‌طور که روزی گیدئون راکمن در فایننشال‌تایمز نوشته بود، «سال 1848 سال آغازین رشته اعتراضات بعدی بود: 1848، 1917، 1968 و 1989». راخمن این فهرست را با سال 2011، سال بهار عربی و اشغال وال‌استریت، ادامه داده و حالا هم سال 2019 را به آن اضافه کرده است. او برای تأیید ادعای خود به کشورهایی اشاره می‌کند که در سال 2019 شاهد اعتراضات گسترده‌ای بودند: هنگ‌کنگ، هند، شیلی، بولیوی، اکوادور، کلمبیا، اسپانیا، فرانسه، جمهوری چک، روسیه، مالت، الجزایر، عراق، ایران، لبنان و سودان. این در حالی است که در تحلیل‌های دیگری گفته شده است در سال 2019، خیابان‌های 114 کشور جهان میزبان اعتراضات مردمی بوده‌اند.
بی‌توجهی به سالی که گذشت
اما با وجود شدت و گستردگی این اعتراضات به نظر نمی‌رسد آن‌طور که باید به این سال توجه شده باشد. راخمن دلیل این را تفاوت و تناقض در مناطقی می‌داند که هم‌زمان با هم شاهد اعتراضات بوده‌اند. او در این باره می‌گوید: «در این اعتراضات هیچ نمادی، مانند سقوط دیوار برلین یا حمله به کاخ زمستان وجود نداشته است». البته احتمال دیگری هم وجود دارد که چرا به چنین سال پرحادثه‌ای واکنش خاصی نشان داده نشده است. راخمن در خلال تحلیل‌هایش از سال 2020 به صورت ضمنی به این مسئله اشاره می‌کند که احتمالا سال جاری به مراتب اوضاع، شکننده‌تر از چیزی خواهد بود که جهان سال گذشته از سر گذراند. شاید علت این نادیده‌گرفتن این بوده که جهان دوره‌ای کامل از تظاهرات گسترده مردمی را سپری می‌کند و وقایع سال گذشته نه اتفاقاتی ویران‌کننده بلکه تشدیدکننده بوده‌اند و این موضوعی است که همه حتی اگر به آن اشاره نکنیم، به خوبی متوجه آن هستیم.
عصر اعتراضات گسترده
مرکز «مطالعات استراتژیک و بین‌المللی» به عنوان یک اندیشکده راست‌گرا، در گزارش جدید خود با عنوان «عصر اعتراضات گسترده: شناخت یک روند جهانی» تلاش کرده است این پدیده را تقلیل دهد. نویسندگان این گزارش، اطلاعاتی را از سراسر جهان مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و دریافته‌اند دوره فعلی اعتراضات جهانی در مقایسه با دیگر دوره‌های اعتراضات مردمی بسیار کوچک و محدود بوده است. این محققان همچنین دریافته‌اند که بین سال‌های 2009 تا 2019، تعداد اعتراضات گسترده به صورت میانگین، سالانه 11.5 درصد افزایش داشته است.
اعتراض‌ها هم از نظر تعداد و هم از نظر جمعیت در حال گسترش هستند. سال گذشته بیش از یک میلیون نفر در سانتیاگو و دو میلیون نفر در هنگ‌کنگ در اعتراض به سیاست‌های حکومت‌هایشان به خیابان‌ها آمدند. تحلیل منطقه‌ای نویسندگان گزارش نامبرده همچنین نشان داده است کشورهای جنوب صحرای بزرگ آفریقا در یک دهه گذشته شاهد افزایش شدید در اعتراضات مردمی بوده‌اند، در حالی که منطقه اقیانوسیه کمترین رشد اعتراضات را داشته است؛ همه اینها اما یک مفهوم را در دل خود دارد و اینکه همه جهان در این 10 سال، هر روز اعتراضات بیشتری به خودش دیده است.
عدم مصونیت کشورهای ثروتمند
نکته جالب اینکه کشورهای ثروتمند و توسعه‌یافته به هیچ وجه مصون از این اعتراضات نیستند. میزان افزایش اعتراضات در آمریکای شمالی و اروپا از میانگین جهانی آن بالاتر بوده است. آمریکا به ویژه پس از روی‌کارآمدن دونالد ترامپ به کانونی جدید برای اعتراضات تبدیل شده است. نویسندگان گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی حتی برآورد کرده‌اند تعداد مخالفانی که هم‌زمان با مراسم تحلیف ترامپ در شهرهای مختلف آمریکا تجمع کردند، بیشتر از تعداد افرادی بوده که در جنبش حقوق مدنی یا معترضان به جنگ ویتنام شرکت کرده بودند.
در دوره‌ای تقریبا سه‌ساله از 20 ژانویه 2017 تا یکم ژانویه 2020 ایالات متحده شاهد برگزاری پنج تجمع اعتراضی بسیار بزرگ بوده است. در این گزارش چندین دلیل برای افزایش ناگهانی اعتراضات در نظر گرفته شده است. دسترسی به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مسئله‌ای بسیار کلیدی است؛ مسئله‌ای که تأثیرش را در جریان بهار عربی به خوبی نشان داد. بی‌کاری جهانی جوانان و بهره‌کشی از نیروی کار، تشدید نابرابری اقتصادی در جهان، افشای هرروزه فساد حلقه قدرت و ازبین‌رفتن اعتماد به رهبران سیاسی، افزایش تحصیلات که منجر به آگاهی بیشتر سیاسی و تعامل شده و همچنین فشارهای محیطی و تغییرات آب‌وهوایی، دیگر دلایل رشد اعتراضات در یک دهه اخیر هستند.
تغییرات آب‌وهوایی نه‌تنها باعث اعتراضات گسترده شده بلکه هم‌زمان با بی‌ثبات‌کردن اقتصادهای محلی و رژیم‌های سیاسی، مردم روستایی را عملا بی‌خانمان و آنها را مجبور کرده است به اماکنی بروند که منجر به مشارکت بیشترشان در اعتراضات می‌شود. در ادامه این گزارش نتیجه‌گیری می‌شود که هر یک از این مواردی که گفته شد، نه تنها باعث کنترل اعتراضات نمی‌شوند بلکه به آنها دامن می‌زنند.
بنابراین رشد اعتراضات مردمی در سال 2020 هم ادامه خواهد داشت. با این حال همان‌طور که قابل درک است، این مطالعه در دوره‌ای مهم، عجیب و متغیر انجام شده است. این گزارش هم مانند راخمن فرض خود را بر تشدید اعتراضات در آینده نزدیک گذاشته است اما شهروندان بسیاری از کشورها اکنون به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا در شرایط سخت قرنطینه قرار دارند و به این ترتیب اعتراضات در این کشورها فعلا متوقف شده است، حتی اگر به این مسئله واقف باشیم که ناامیدی میان مردم پس از کرونا به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
وقفه کوتاه سکوت
به عنوان مثال، هرج‌ومرج بیمارستان‌های آمریکا را فراگرفته اما تمام خیابان‌های این کشور ساکت است. در فضای مجازی یکی به دنبال انتقام‌گیری از مخالفان سیاسی است، گروهی دیگر در خلال تلاش‌هایشان برای تشخیص اطلاعات درست از نادرست وحشت‌زده‌اند و در حالی که همه به اضطراب و ناامیدی خود اذعان می‌کنند و گروهی هم در حال جمع‌آوری پول برای آنهایی هستند که با شیوع کرونا از کار بی‌کار شده‌اند، اما اگر کسی به اندازه کافی خوش‌شانس باشد که بتواند در طول این بیماری از خانه کار کند- که همه این‌قدر خوش‌شانس نیستند- در سکوت قرنطینه خود شاهد نشانه‌هایی از افزایش تنش اجتماعی خواهد بود؛ مانند اینکه نشسته است و حرکت فتیله آتش‌گرفته به سمت بمب را نظاره می‌کند.
در کشورهایی که با شیوع کرونا از نظر اقتصادی تعطیل شده‌اند، این دوره از سکوت در قرنطینه، یک وقفه کوتاه خواهد بود و وقتی قرنطینه تمام شود در جهان احتمالا شاهد اعتراضاتی خواهیم بود که هرگز تصور آن را نمی‌کردیم. نرخ بی‌کاری در آمریکا احتمالا از میزان بی‌کاری در دوره رکود بزرگ فراتر خواهد رفت و به احتمال قریب به یقین بی‌ثباتی سیاسی این کشور را در بر خواهد گرفت. اگر کرونا در آفریقا و آمریکای جنوبی هم مانند اروپا و آمریکای شمالی قربانی بگیرد، اوضاع این کشورها شبیه انداختن یک کبریت در انبار باروت خواهد شد. چشم‌انداز گرایش برخی از اعتراضات به سمت فاشیسم وجود دارد و در غیر این صورت، گرایش به آرمان‌های سوسیالیسم بسیار شدید می‌شود. ما هم‌زمان برای ترس و امید دلیل داریم؛ همان‌طور که انگلس پیش‌بینی کرده بود: «عصر ما، عصر دموکراسی در حال فروپاشی است».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها