شکست هیمنه ترامپ در چالش کرونا
سیدعلی خرم . استاد حقوق بینالملل
دونالد ترامپ همان شخصیت و رفتاری را از آمریکا نشان داد که مناسب برخورد رهبری مانند او در جنگ با کرونا بود. ترامپ با خودخواهی تصور میکرد از یکسو این جنگ، جنگ آمریکا نیست و مربوط به کشورهای دیگر است. از سوی دیگر، ترامپ با تکیه بر قدرت آمریکا تصور میکرد هر وقت اراده کند میتواند کرونا را شکست دهد. ترامپ جزء آن دسته از رهبران جهان بود که وجود کرونا و قدرتش را تا آن حد به تمسخر گرفت که کرونا سرطانوار در همه ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا ریشه دوانید و با ترکیدن حباب آن در سطح جامعه آمریکا، ترامپ تازه فهمید چه بر سرش آمده است. ترامپ وقتی با قدرتهای زمینی روبهرو میشد، با قلدری سعی میکرد در همه ابعاد شکست آنها را برنامهریزی کرده و به چیزی کمتر از پیروزی نمیاندیشید. در استراتژی امنیت ملی آمریکا همواره برنامهریزی برای شکست کامل همه قدرتهای منطقهای و قدرتهای جهانی منظور شده بود و در صورت بروز جنگ سوم جهانی، آمریکا اطمینان داشت دوباره نظیر جنگهای اول و دوم جهانی، بدون خسارت عمدهای، صحنه را به نفع خود پایان خواهد داد. اما نقیصه بزرگ استراتژی امنیت ملی آمریکا در این بود که دشمنان خود و ائتلافهای جنگ سوم جهانی را از نوع دو جنگ اول و دوم میپنداشت و ابدا تصور نمیکرد با یک لشکر ویروس ذرهبینی که تعداد آنها هزاران میلیارد ولی جمع آنها برای کرهزمین زیر پنجگرم است، روبهرو شود. این اشتباه محاسبه باعث شد آمریکای قَدَر قدرت در جنگ سوم جهانی با لشکر کرونا بهطرز افتضاحی شکست بخورد. ترامپ با پررویی قصد دارد مسئولیت بیتوجهی و این شکست را به گردن دیگران بیندازد و در چند هفته گذشته زمانی چین را مسئول این جنگ کرونا دانست، زمانی سازمان جهانی بهداشت، زمانی دیگر دموکراتهای آمریکایی، زمانی دیگر فرمانداران ایالات آمریکا و... . یک قدرت جهانی هرچه قویتر باشد، شکست آن هم عیانتر جلوه میکند. آمریکا مهد علم و تکنولوژی است ولی برای ماسک، دستکش و ونتیلاتور، دستبهدامان جهان شد که هر کشور از گوشهای کمک کند. ترامپ هیچگاه مسئولانه برخورد نکرد که حداقل نظیر جنگ دوم جهانی، قدرتهای دیگر را به ائتلاف با خود دعوت کند و جبههای قویتر و وسیعتر علیه جنگ سوم جهانی کرونا تشکیل دهد. یقینا اگر باراک اوباما یا بیل کلینتون بودند بهجای بیرونکشیدن گلیم خود از آب، درصدد برمیآمدند این جنگ را جنگ همه کرهزمین تلقی کنند و رهبری مقابله با آن را بهعهده بگیرند. اما دونالد ترامپ همه پلها را پشتسر خود از قبل خراب کرده بود، حتی به متحدان خود در اروپا هم رحم نکرد و آنها را نهتنها در میدان مبارزه با کرونا تنها گذاشت بلکه به استهزای آنها پرداخت.
حاصل آنکه آمریکای قدَرَ قدرت در جنگ سوم جهانی در مقابل لشکر کرونا تنها و بیکس باقی ماند و تاکنون بیش از 800 هزار مبتلا و نزدیک به 50 هزار تلفشده از مردم بیگناه آمریکا به بار آورده است. دونالد ترامپ از همان ابتدا که بر سر کار آمد، برخلاف بقیه رؤسایجمهور آمریکا، به قدرت نظامی کمتر تکیه و استناد کرد و از آلترناتیوهای دیگر نظیر تحریمهای اقتصادی، جنگهای سایبری و بیولوژیک و جنگهای تجاری برای شکست رقبا استفاده کرد، ولی همه اینها برای مقابله با قدرتهای زمینی طراحی شدهاند؛ بنابراین ترامپ در مقابل هجوم کرونا غافلگیر شد. ترامپ خود را مرد اقتصاد و تجارت معرفی میکرد که در همه معاملات با کشورها و همه مراودات بینالمللی و حتی در همه دوستی و دشمنیها فقطوفقط حساب سود و زیان میکرد و پایبندی به هیچ اصول دیگری برایش اهمیت نداشت. او با شعار آمریکا کشور اول جهان و با شعار رفع بیکاری و افزایش سطح درآمد و تولید بیشتر ناخالص ملی به صحنه ریاستجمهوری آمریکا آمد و روی این عوامل خیلی حساب میکرد. در عرض دو سال توانست با ضایعکردن حقوق سایر ملل و با نابودکردن ساختارهای بینالمللی، بهطور موقت در داخل آمریکا ثروتاندوزی
کند و بهظاهر رقم بیکاری را به پایینترین نرخ و رشد و توسعه را به بالاترین نرخ در سالهای اخیر در آمریکا برساند. در این راستا گامهایی برداشت که برخلاف نُرمهای بینالمللی، برخلاف اصول و حقوق بینالملل و نیز ناقض صلح و امنیت جهانی بهشمار میرفت. غافل از اینکه خداوند جهان، اندیشه دیگری برای تنبیه او در سر دارد و سرکوب او هم مستثنا از سایر گردنکشان تاریخ نیست. ترامپ با تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران ولی بهنام مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی و با محرومکردن ایران، ونزوئلا و دیگران، از بازار صادرات نفت برای فروش نفت شیل آمریکا و بهدستآوردن بازار صادراتی آن، تلاش کرد ثروت ملل در حال توسعه را به داخل کشور خود ببرد و چند صباحی به دستاوردهای خود نزد مردم آمریکا افتخار کند. او همهچیز را آماده ادامه حکومت پوپولیستی خود برای دور دوم میدید، ولی ظاهرا خداوند ممکن است سرنوشت دیگری برای او رقم بزند. آثار اشتغال و رفع بیکاری که بزرگترین دستاورد ترامپ بهشمار میرفت، در عرض یک ماه سقوط کرد و نزدیک به 25 میلیون بیکار روی دستان ترامپ گذاشت؛ یعنی نرخ بیکاری کمتر از چهار درصد به بالای 15 در صد تا اینجا افزایش پیدا
کرد. قیمت نفت نیز به زیر 14 دلار در هر بشکه رسید و همه تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا به ورشکستگی دچار شدند، زیرا تولید نفت شیل با 60 دلار در هر بشکه در آمریکا صرف میکند. حالا که آمریکا برای نفت وست تگزاس، ناچار به دادن پول هر بشکه برای انبار ازسوی خریداران شده است! جنگ جهانی کرونا به این بسنده نکرده است، بلکه میلیونها گرسنه را بر اقتصاد آمریکا تحمیل کرد و برای اولینبار در سال یک قرن گذشته بیش از 50 میلیون آمریکایی به گرسنگی و فقر مطلق خود اذعان کرده و راهی صفهای طولانی برای دریافت غذا و مایحتاج عمومی شدهاند. کجا رفت آن افتخارات دونالد ترامپ؟ ترامپ چه دستاوردی برای عرضه در انتخابات چندماه آینده دارد؟
ترامپ نهتنها دستاورد جدیدی ندارد بلکه دستاوردهای دو سال گذشته او هم در عرض چند هفته بر باد رفت؛ به عبارت دیگر ایالات متحده آمریکا در جنگ سوم جهانی به دلیل اینکه فقط در جستوجوی خوشبختی برای مردم آمریکا بود و دیگر کشورها را از دوروبر خود پراکنده کرد، به این شکل افتضاحآمیز شکست خورد. خوشبختانه مردم آمریکا روزبهروز با فریبکاری رهبر پوپولیست خود که به دروغ سعی میکند نشان دهد همه جهان را فدای آمریکا میکند، آشنا و بهتر متوجه میشوند احترام به روابط بینالملل و اصول حقوقی جهانی و احترام به حقوق سایر ملتها و در رأس آن حق حیات دیگر ملل، چقدر مهم بودند و بیتوجهی یا نقض آنها تا چه اندازه میتواند ضربات سهمگین و جبرانناپذیری به آمریکا وارد کند.
اما ترامپ هنوز به قلدری خود ادامه میدهد و در یک حرکت ناشیانه دیگر، مردم ایالتهای این کشور را علیه فرمانداران خود به شورش دعوت میکند و میگوید ایالتهای خود را آزاد کنید! احمق آن رهبری است که مردم را علیه دولت خودش بشوراند. این حرکت جدید ترامپ که در جهان و در تاریخ آمریکا بینظیر است، صرفا از سر استیصال و برای پیروزی در انتخابات است که مستقیما امنیت ملی، حاکمیت و وحدت ملی مردم آمریکا را زیر سؤال میبرد. ممکن است حمایت یک عده عوام که از ترس گرسنگی به میدان آمدهاند، بهنفع ترامپ تمام شود ولی قطعا به آنارشیسم و هرجومرج در درون ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا منتهی خواهد شد. امروز آمریکا دوقطبی شده است، آنها که میفهمند، میدانند ترامپ دچار چه اشتباه استراتژیکی برای امنیت ملی آمریکا میشود و آنها که نمیفهمند یا برای کسب درآمد موقتی از سیاستهای مبارزه مدنی ترامپ خوشحالاند و با بوق و کرنا از او حمایت میکنند، در آینده کوتاه نتیجه این سیاستها را در مظهر سقوط ابرقدرتی آمریکا مشاهده خواهند کرد.
دونالد ترامپ همان شخصیت و رفتاری را از آمریکا نشان داد که مناسب برخورد رهبری مانند او در جنگ با کرونا بود. ترامپ با خودخواهی تصور میکرد از یکسو این جنگ، جنگ آمریکا نیست و مربوط به کشورهای دیگر است. از سوی دیگر، ترامپ با تکیه بر قدرت آمریکا تصور میکرد هر وقت اراده کند میتواند کرونا را شکست دهد. ترامپ جزء آن دسته از رهبران جهان بود که وجود کرونا و قدرتش را تا آن حد به تمسخر گرفت که کرونا سرطانوار در همه ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا ریشه دوانید و با ترکیدن حباب آن در سطح جامعه آمریکا، ترامپ تازه فهمید چه بر سرش آمده است. ترامپ وقتی با قدرتهای زمینی روبهرو میشد، با قلدری سعی میکرد در همه ابعاد شکست آنها را برنامهریزی کرده و به چیزی کمتر از پیروزی نمیاندیشید. در استراتژی امنیت ملی آمریکا همواره برنامهریزی برای شکست کامل همه قدرتهای منطقهای و قدرتهای جهانی منظور شده بود و در صورت بروز جنگ سوم جهانی، آمریکا اطمینان داشت دوباره نظیر جنگهای اول و دوم جهانی، بدون خسارت عمدهای، صحنه را به نفع خود پایان خواهد داد. اما نقیصه بزرگ استراتژی امنیت ملی آمریکا در این بود که دشمنان خود و ائتلافهای جنگ سوم جهانی را از نوع دو جنگ اول و دوم میپنداشت و ابدا تصور نمیکرد با یک لشکر ویروس ذرهبینی که تعداد آنها هزاران میلیارد ولی جمع آنها برای کرهزمین زیر پنجگرم است، روبهرو شود. این اشتباه محاسبه باعث شد آمریکای قَدَر قدرت در جنگ سوم جهانی با لشکر کرونا بهطرز افتضاحی شکست بخورد. ترامپ با پررویی قصد دارد مسئولیت بیتوجهی و این شکست را به گردن دیگران بیندازد و در چند هفته گذشته زمانی چین را مسئول این جنگ کرونا دانست، زمانی سازمان جهانی بهداشت، زمانی دیگر دموکراتهای آمریکایی، زمانی دیگر فرمانداران ایالات آمریکا و... . یک قدرت جهانی هرچه قویتر باشد، شکست آن هم عیانتر جلوه میکند. آمریکا مهد علم و تکنولوژی است ولی برای ماسک، دستکش و ونتیلاتور، دستبهدامان جهان شد که هر کشور از گوشهای کمک کند. ترامپ هیچگاه مسئولانه برخورد نکرد که حداقل نظیر جنگ دوم جهانی، قدرتهای دیگر را به ائتلاف با خود دعوت کند و جبههای قویتر و وسیعتر علیه جنگ سوم جهانی کرونا تشکیل دهد. یقینا اگر باراک اوباما یا بیل کلینتون بودند بهجای بیرونکشیدن گلیم خود از آب، درصدد برمیآمدند این جنگ را جنگ همه کرهزمین تلقی کنند و رهبری مقابله با آن را بهعهده بگیرند. اما دونالد ترامپ همه پلها را پشتسر خود از قبل خراب کرده بود، حتی به متحدان خود در اروپا هم رحم نکرد و آنها را نهتنها در میدان مبارزه با کرونا تنها گذاشت بلکه به استهزای آنها پرداخت.
حاصل آنکه آمریکای قدَرَ قدرت در جنگ سوم جهانی در مقابل لشکر کرونا تنها و بیکس باقی ماند و تاکنون بیش از 800 هزار مبتلا و نزدیک به 50 هزار تلفشده از مردم بیگناه آمریکا به بار آورده است. دونالد ترامپ از همان ابتدا که بر سر کار آمد، برخلاف بقیه رؤسایجمهور آمریکا، به قدرت نظامی کمتر تکیه و استناد کرد و از آلترناتیوهای دیگر نظیر تحریمهای اقتصادی، جنگهای سایبری و بیولوژیک و جنگهای تجاری برای شکست رقبا استفاده کرد، ولی همه اینها برای مقابله با قدرتهای زمینی طراحی شدهاند؛ بنابراین ترامپ در مقابل هجوم کرونا غافلگیر شد. ترامپ خود را مرد اقتصاد و تجارت معرفی میکرد که در همه معاملات با کشورها و همه مراودات بینالمللی و حتی در همه دوستی و دشمنیها فقطوفقط حساب سود و زیان میکرد و پایبندی به هیچ اصول دیگری برایش اهمیت نداشت. او با شعار آمریکا کشور اول جهان و با شعار رفع بیکاری و افزایش سطح درآمد و تولید بیشتر ناخالص ملی به صحنه ریاستجمهوری آمریکا آمد و روی این عوامل خیلی حساب میکرد. در عرض دو سال توانست با ضایعکردن حقوق سایر ملل و با نابودکردن ساختارهای بینالمللی، بهطور موقت در داخل آمریکا ثروتاندوزی
کند و بهظاهر رقم بیکاری را به پایینترین نرخ و رشد و توسعه را به بالاترین نرخ در سالهای اخیر در آمریکا برساند. در این راستا گامهایی برداشت که برخلاف نُرمهای بینالمللی، برخلاف اصول و حقوق بینالملل و نیز ناقض صلح و امنیت جهانی بهشمار میرفت. غافل از اینکه خداوند جهان، اندیشه دیگری برای تنبیه او در سر دارد و سرکوب او هم مستثنا از سایر گردنکشان تاریخ نیست. ترامپ با تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران ولی بهنام مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی و با محرومکردن ایران، ونزوئلا و دیگران، از بازار صادرات نفت برای فروش نفت شیل آمریکا و بهدستآوردن بازار صادراتی آن، تلاش کرد ثروت ملل در حال توسعه را به داخل کشور خود ببرد و چند صباحی به دستاوردهای خود نزد مردم آمریکا افتخار کند. او همهچیز را آماده ادامه حکومت پوپولیستی خود برای دور دوم میدید، ولی ظاهرا خداوند ممکن است سرنوشت دیگری برای او رقم بزند. آثار اشتغال و رفع بیکاری که بزرگترین دستاورد ترامپ بهشمار میرفت، در عرض یک ماه سقوط کرد و نزدیک به 25 میلیون بیکار روی دستان ترامپ گذاشت؛ یعنی نرخ بیکاری کمتر از چهار درصد به بالای 15 در صد تا اینجا افزایش پیدا
کرد. قیمت نفت نیز به زیر 14 دلار در هر بشکه رسید و همه تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا به ورشکستگی دچار شدند، زیرا تولید نفت شیل با 60 دلار در هر بشکه در آمریکا صرف میکند. حالا که آمریکا برای نفت وست تگزاس، ناچار به دادن پول هر بشکه برای انبار ازسوی خریداران شده است! جنگ جهانی کرونا به این بسنده نکرده است، بلکه میلیونها گرسنه را بر اقتصاد آمریکا تحمیل کرد و برای اولینبار در سال یک قرن گذشته بیش از 50 میلیون آمریکایی به گرسنگی و فقر مطلق خود اذعان کرده و راهی صفهای طولانی برای دریافت غذا و مایحتاج عمومی شدهاند. کجا رفت آن افتخارات دونالد ترامپ؟ ترامپ چه دستاوردی برای عرضه در انتخابات چندماه آینده دارد؟
ترامپ نهتنها دستاورد جدیدی ندارد بلکه دستاوردهای دو سال گذشته او هم در عرض چند هفته بر باد رفت؛ به عبارت دیگر ایالات متحده آمریکا در جنگ سوم جهانی به دلیل اینکه فقط در جستوجوی خوشبختی برای مردم آمریکا بود و دیگر کشورها را از دوروبر خود پراکنده کرد، به این شکل افتضاحآمیز شکست خورد. خوشبختانه مردم آمریکا روزبهروز با فریبکاری رهبر پوپولیست خود که به دروغ سعی میکند نشان دهد همه جهان را فدای آمریکا میکند، آشنا و بهتر متوجه میشوند احترام به روابط بینالملل و اصول حقوقی جهانی و احترام به حقوق سایر ملتها و در رأس آن حق حیات دیگر ملل، چقدر مهم بودند و بیتوجهی یا نقض آنها تا چه اندازه میتواند ضربات سهمگین و جبرانناپذیری به آمریکا وارد کند.
اما ترامپ هنوز به قلدری خود ادامه میدهد و در یک حرکت ناشیانه دیگر، مردم ایالتهای این کشور را علیه فرمانداران خود به شورش دعوت میکند و میگوید ایالتهای خود را آزاد کنید! احمق آن رهبری است که مردم را علیه دولت خودش بشوراند. این حرکت جدید ترامپ که در جهان و در تاریخ آمریکا بینظیر است، صرفا از سر استیصال و برای پیروزی در انتخابات است که مستقیما امنیت ملی، حاکمیت و وحدت ملی مردم آمریکا را زیر سؤال میبرد. ممکن است حمایت یک عده عوام که از ترس گرسنگی به میدان آمدهاند، بهنفع ترامپ تمام شود ولی قطعا به آنارشیسم و هرجومرج در درون ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا منتهی خواهد شد. امروز آمریکا دوقطبی شده است، آنها که میفهمند، میدانند ترامپ دچار چه اشتباه استراتژیکی برای امنیت ملی آمریکا میشود و آنها که نمیفهمند یا برای کسب درآمد موقتی از سیاستهای مبارزه مدنی ترامپ خوشحالاند و با بوق و کرنا از او حمایت میکنند، در آینده کوتاه نتیجه این سیاستها را در مظهر سقوط ابرقدرتی آمریکا مشاهده خواهند کرد.