|

مردم دیگر چه کار کنند تا...

سیدحسن موسوی‌چلک . رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

حدود ۴۱ سال از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد. انقلابی که مردم با آمال و آرزوهایی که بیشتر رنگ و بوی مذهبی و عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی بین فقرا و ثروتمندان و برابری و استقلال و آزادی و... داشت به پیروزی رسید. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، درگیری با منافقین را داشتیم که باز هم مردم کنار مسئولان بودند و بعد هم که هشت سال جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشتیم که باز هم مشارکت بی‌نظیر مردم را شاهد بودیم که هم از جان و هم از مال خود گذشتند تا ناموس ما و خاک ما تاراج بیگانگان نشود. اگر فرزند اول شهید می‌شد، پیشانی فرزند دوم را با پارچه نوشته‌های یا اباالفضل، یا زهرا، یا مهدی، الله اکبر، یا رسول‌الله، و... می‌بستند تا مبادا سنگر خالی شود که دشمن غلبه کند و تاریخ گواه است که چه جان‌فشانی‌ها که نکردند. تأملی بر آمار شهدا، جانبازان و... خود گویای این جان‌فشانی‌هاست. برای سازندگی هم مردم کم نگذاشتند، شرایط سخت را گذراندند و به‌اصطلاح «دم برنیاوردند». اگر حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی در کشور اتفاق می‌افتاد، مردم برای کمک‌های نقدی و غیرنقدی و حضور برای انجام کمک‌های داوطلبانه سر از پا نمی‌شناختند. حتی اگر در کشورهای دیگر هم حادثه‌ای اتفاق می‌افتاد، مردم ایران عزیز از سر خیرخواهی و نوع‌دوستی و عمل به مسئولیت اجتماعی خود نه‌تنها کم نمی‌گذاشتند، بلکه پیشگام هم بودند که در خاطره تاریخ این رفتار‌های انسانی از مردم مهربان ایران عزیز به یادگار خواهد ماند. چنانچه برای بستن دهان دشمن (با وجود دلخوری‌های که داشتند) لازم بود مشارکت سیاسی داشته باشند که دریغ هم نکردند، زیرا همیشه شرایط حساس اعلام می‌شد و مردم هم در کنار مسئولان بودند تا احساس تنهایی نکنند. در بحران زلزله بم، زلزله کرمانشاه، زلزله گیلان و قزوین و آوج سیل‌های چند سال اخیر به‌ویژه سیل بی‌سابقه شب عید سال گذشته و... مردم ایران گل کاشتند و نشان دادند که مردم‌دار هستند و برای حفظ وطنشان در هر جبهه‌ای حضور دارند. برای پراید چهار میلیون تومانی صف می‌کشند تا بیش از 90 میلیون تومان پول پرداخت کنند، ارز حدود سه هزار تومانی را تا حدود 15 هزار تومان خریدند، حاضر شدند سکه ۲۰۰ هزار تومانی را در یک بازه زمانی کوتاه تا بیش از هفت میلیون تومان بخرند، یک‌شبه قیمت بنزین از هزار تومان به سه هزار تومان افزایش می‌يابد، فقط چند روزی از سر گرسنگی اعتراض می‌کنند و پاسخ قانع‌کننده هم نمی‌دهیم و به‌خاطر اینکه دشمن از آب گل‌آلود ماهی نگیرد، با مسئولان همراهی و همکاری می‌کنند تا برای تأمین امنیت کشور به زحمت نیفتند، از خیابان‌ها به خانه‌هایشان می‌روند تا باز هم نشان دهند که کنار مسئولان هستند. هنگام تشییع جنازه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی سنگ تمام گذاشتند و حتی جان دادند تا کشور بماند. در بحران اخیر مربوط به کرونا هم سنگ تمام گذاشتند تا نشان دهند که هنوز کشور عزیزشان ایران را دوست دارند. حضور داوطلبانه برای ارائه خدمات تخصصی به بیماران تا تهیه لوازم و تجهیزات بهداشتی و درمانی، تهیه سبد‌های غذایی و مشارکت در ضدعفونی‌کردن معابر و محیط‌های عمومی و... تنها بخش‌های کوچکی از نشانه‌های حضور مردم در کنار مسئولان است که اگر قرار باشد این نوع حضور در این ۴۱ سال نوشته شود، باید هزاران جلد کتاب نوشت؛ اما باور کنید پاداش این همه فداکاری مردم این وضعیت اقتصادی نیست که بیش از ۶۳ میلیون نفر نیازمند کمک‌هزینه معیشت حدود 50 هزار تومانی باشند، طبق آمار وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی از بانک اطلاعات ایرانیان حدود چهارمیلیون‌و 500 هزار نفر از جمعیت پنج‌دهم پایین هیچ‌گونه چتر حمایتی ندارند که از این تعداد حدود دومیلیون‌و 300 هزار نفر سالمندان بالای ۶۵ سال هستند. براساس آمار دو سال قبل وزارت راه و شهرسازی حدود 21 میلیون نفر از جمعیت 80 میلیونی ما در محلات ناکارآمد شهری زندگی می‌کنند که بیشتر این مناطق از حداقل‌های خدمات عمومی هم محروم هستند. از قیمت‌ها هم که دیگر نگو و نپرس که بی‌حساب‌و‌کتاب افزایش پیدا می‌کند و کمر مردم را می‌شکند. مجرمان یقه‌سفیدی که با سوءاستفاده از حسن نیت مردم، به‌اصطلاح بار خود بستند تا به کشورهای دیگر از قبیل کانادا بروند یا در ایران در اوشان و فشم و لواسان ساکن شوند. برادر مسئول باشند یا دامادشان و... از آقازاده‌های‌شان که هیچ نگو، چون ژن خوب هستند. سؤال اساسی اینجاست که آیا این زندگی حق این مردم است؟ قرار بود هزینه بهداشت و درمان و آموزش عمومی رایگان باشد که الان کمر مردم را شکسته است، حالا هزینه‌های دیگر بماند. موضوعی که پیشوایان دین ما هم هشدار داده بودند که اگر فقر از دری بیاید، ایمان از در دیگر می‌رود. خیلی ساده برای فردی که آب از سرش بگذرد چه یک وجب، چه صد وجب.

آقایان قدر این مردم را بدانید، قدر این مردم را بدانید، قدر این مردم را بدانید و درست کار کنید، اگر شایسته نیستید بر میز مدیریت در سطوح مختلف تکیه نزنید که خیانت به این مردمی است که این‌گونه در همه شرایط با شما بودند تا احساس تنهایی نکنید.

حدود ۴۱ سال از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد. انقلابی که مردم با آمال و آرزوهایی که بیشتر رنگ و بوی مذهبی و عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی بین فقرا و ثروتمندان و برابری و استقلال و آزادی و... داشت به پیروزی رسید. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، درگیری با منافقین را داشتیم که باز هم مردم کنار مسئولان بودند و بعد هم که هشت سال جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشتیم که باز هم مشارکت بی‌نظیر مردم را شاهد بودیم که هم از جان و هم از مال خود گذشتند تا ناموس ما و خاک ما تاراج بیگانگان نشود. اگر فرزند اول شهید می‌شد، پیشانی فرزند دوم را با پارچه نوشته‌های یا اباالفضل، یا زهرا، یا مهدی، الله اکبر، یا رسول‌الله، و... می‌بستند تا مبادا سنگر خالی شود که دشمن غلبه کند و تاریخ گواه است که چه جان‌فشانی‌ها که نکردند. تأملی بر آمار شهدا، جانبازان و... خود گویای این جان‌فشانی‌هاست. برای سازندگی هم مردم کم نگذاشتند، شرایط سخت را گذراندند و به‌اصطلاح «دم برنیاوردند». اگر حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی در کشور اتفاق می‌افتاد، مردم برای کمک‌های نقدی و غیرنقدی و حضور برای انجام کمک‌های داوطلبانه سر از پا نمی‌شناختند. حتی اگر در کشورهای دیگر هم حادثه‌ای اتفاق می‌افتاد، مردم ایران عزیز از سر خیرخواهی و نوع‌دوستی و عمل به مسئولیت اجتماعی خود نه‌تنها کم نمی‌گذاشتند، بلکه پیشگام هم بودند که در خاطره تاریخ این رفتار‌های انسانی از مردم مهربان ایران عزیز به یادگار خواهد ماند. چنانچه برای بستن دهان دشمن (با وجود دلخوری‌های که داشتند) لازم بود مشارکت سیاسی داشته باشند که دریغ هم نکردند، زیرا همیشه شرایط حساس اعلام می‌شد و مردم هم در کنار مسئولان بودند تا احساس تنهایی نکنند. در بحران زلزله بم، زلزله کرمانشاه، زلزله گیلان و قزوین و آوج سیل‌های چند سال اخیر به‌ویژه سیل بی‌سابقه شب عید سال گذشته و... مردم ایران گل کاشتند و نشان دادند که مردم‌دار هستند و برای حفظ وطنشان در هر جبهه‌ای حضور دارند. برای پراید چهار میلیون تومانی صف می‌کشند تا بیش از 90 میلیون تومان پول پرداخت کنند، ارز حدود سه هزار تومانی را تا حدود 15 هزار تومان خریدند، حاضر شدند سکه ۲۰۰ هزار تومانی را در یک بازه زمانی کوتاه تا بیش از هفت میلیون تومان بخرند، یک‌شبه قیمت بنزین از هزار تومان به سه هزار تومان افزایش می‌يابد، فقط چند روزی از سر گرسنگی اعتراض می‌کنند و پاسخ قانع‌کننده هم نمی‌دهیم و به‌خاطر اینکه دشمن از آب گل‌آلود ماهی نگیرد، با مسئولان همراهی و همکاری می‌کنند تا برای تأمین امنیت کشور به زحمت نیفتند، از خیابان‌ها به خانه‌هایشان می‌روند تا باز هم نشان دهند که کنار مسئولان هستند. هنگام تشییع جنازه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی سنگ تمام گذاشتند و حتی جان دادند تا کشور بماند. در بحران اخیر مربوط به کرونا هم سنگ تمام گذاشتند تا نشان دهند که هنوز کشور عزیزشان ایران را دوست دارند. حضور داوطلبانه برای ارائه خدمات تخصصی به بیماران تا تهیه لوازم و تجهیزات بهداشتی و درمانی، تهیه سبد‌های غذایی و مشارکت در ضدعفونی‌کردن معابر و محیط‌های عمومی و... تنها بخش‌های کوچکی از نشانه‌های حضور مردم در کنار مسئولان است که اگر قرار باشد این نوع حضور در این ۴۱ سال نوشته شود، باید هزاران جلد کتاب نوشت؛ اما باور کنید پاداش این همه فداکاری مردم این وضعیت اقتصادی نیست که بیش از ۶۳ میلیون نفر نیازمند کمک‌هزینه معیشت حدود 50 هزار تومانی باشند، طبق آمار وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی از بانک اطلاعات ایرانیان حدود چهارمیلیون‌و 500 هزار نفر از جمعیت پنج‌دهم پایین هیچ‌گونه چتر حمایتی ندارند که از این تعداد حدود دومیلیون‌و 300 هزار نفر سالمندان بالای ۶۵ سال هستند. براساس آمار دو سال قبل وزارت راه و شهرسازی حدود 21 میلیون نفر از جمعیت 80 میلیونی ما در محلات ناکارآمد شهری زندگی می‌کنند که بیشتر این مناطق از حداقل‌های خدمات عمومی هم محروم هستند. از قیمت‌ها هم که دیگر نگو و نپرس که بی‌حساب‌و‌کتاب افزایش پیدا می‌کند و کمر مردم را می‌شکند. مجرمان یقه‌سفیدی که با سوءاستفاده از حسن نیت مردم، به‌اصطلاح بار خود بستند تا به کشورهای دیگر از قبیل کانادا بروند یا در ایران در اوشان و فشم و لواسان ساکن شوند. برادر مسئول باشند یا دامادشان و... از آقازاده‌های‌شان که هیچ نگو، چون ژن خوب هستند. سؤال اساسی اینجاست که آیا این زندگی حق این مردم است؟ قرار بود هزینه بهداشت و درمان و آموزش عمومی رایگان باشد که الان کمر مردم را شکسته است، حالا هزینه‌های دیگر بماند. موضوعی که پیشوایان دین ما هم هشدار داده بودند که اگر فقر از دری بیاید، ایمان از در دیگر می‌رود. خیلی ساده برای فردی که آب از سرش بگذرد چه یک وجب، چه صد وجب.

آقایان قدر این مردم را بدانید، قدر این مردم را بدانید، قدر این مردم را بدانید و درست کار کنید، اگر شایسته نیستید بر میز مدیریت در سطوح مختلف تکیه نزنید که خیانت به این مردمی است که این‌گونه در همه شرایط با شما بودند تا احساس تنهایی نکنید.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها