|

دیپلماسی تنها گزینه حل مناقشه ارمنستان و ‌جمهوری آذربایجان

سالار سیف‌الدینی: از یکشنبه رشته درگیری‌های جدیدی بین جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان در استان طاوش، ناحیه موسِس آغاز شده است. این دور از درگیری‌ها که پس از جنگ آوریل 2016 متوقف شده بود، کم‌سابقه است؛ زیرا خارج از محدود ناگورنو- قراباغ و هفت شهر اطراف آن رخ داده و داخل در قلمرو سرزمینی ارمنستان است. از چند ماه پیش که جنگ لفظی بین دو کشور افزایش پیدا کرده بود، نشانه‌هایی از توفان وجود داشت. در آخرین نمونه، الهام علی‌اف در مراسم بازگشایی یک مرکز نظامی گفت پایتخت ارمنستان بخشی از اراضی تاریخی کشورش است که به نظر می‌رسد شدیدترین نوع تهدید محسوب می‌شود.
تفاوت و اهمیت درگیری اخیر با موارد مشابه گذشته به منطقه جغرافیایی آن بازمی‌گردد؛ زیرا به‌تازگی دامنه ادعاها از جغرافیای مورد منازعه خارج و به مناطقی مانند طاوش و ایروان کشیده شده است. این سیاست تمام روندهای مذاکره را مسدود خواهد کرد و عملا به معنای ترک مذاکرات است.
اختلافات مرزی و ارضی بین جماهیر سابق شوروی همواره وجود داشته است؛ اما در اغلب مناطق این اختلافات فراموش یا مدیریت شده‌اند. اکنون تسری دعوای مرزی دو طرف به قلمروهای کوچک مورد اختلاف که از دوران اتحاد شوروی به یادگار مانده، کمکی به حل مناقشه اصلی و صلح منطقه نمی‌کند.
در اتحاد شوروی شخص استالین با جابه‌جایی قلمروهای مورد اختلاف گروه‌های ملی، سیاستی مشخص برای زنده‌نگه‌داشتن منازعات محلی و تبدیل مسکو به مرجع نهایی حل اختلاف داشت، ولی اگر امروز هم جماهیر سابق شوروی وضع موجود مرزها را نپذیرفته و در پی توسعه قلمرو به دلایل رمانتیک باشد، هیچ‌گاه آتش جنگ، منطقه را ترک نخواهد کرد و زحماتی برای همسایه‌ها ایجاد خواهد شد. اگرچه اظهارت مکرر علی‌اف درباره تعلق ایروان به جمهوری آذربایجان هیجان‌برانگیز است، اما نشان‌دهنده فضای حسن‌نیت نیست؛ اصلی که برای حل‌وفصل هر بحران ژئوپلیتیکی ضروری است. قفقاز جنوبی پس از فروپاشی شوروی به یکی از نوارهای شکننده تبدیل شده است که هر لحظه امکان درگیری در آن وجود دارد. ویژگی نوارهای شکننده امکان ظهور سریع درگیری و سرایت دامنه آن به مناطق دیگر است، به‌طوری‌که اگر کشمکش مدیریت و کنترل نشود، زمینه‌هایی بین‌المللی‌شدن بحران وجود دارد. هرچند با روی‌کار‌آمدن نیکول پاشینیان، گمانه‌زنی‌هایی از احتمال امتیازدهی به طرف مقابل مطرح شد، اما او با طرح مسئله بازگشت نماینده جمهوری قراباغ کوهستانی در میز مذاکرات شرایط را برای باکو سخت‌تر کرد. باکو حاضر نیست نماینده رسمی قراباغ کوهستانی در مذاکرات حضور داشته باشد؛ زیرا به نظر می‌رسد آنها موضع سخت‌گیرانه‌تری دارند. همچنین برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در آوریل2020 در این منطقه و سپس مراسم تنفیذ رئیس‌جمهور جدید در شورشی موجب خشم باکو شد. احزاب اپوزیسیون جمهوری آذربایجان نیز حکومت فعلی را به انفعال در قبال مناقشه متهم می‌کنند. از سوی دیگر هزینه‌های نظامی کلان انتظاراتی در محافل سیاسی باکو به وجود آورده است. در این میان موازنه قدرت بین دو طرف همچنان برقرار است. روسیه و ایالات متحده از طریق کمک‌های مالی به بخش‌های نظامی هر دو، سعی در ایجاد موازنه دارند. ایران نیز سیاست متعادلی را در این زمینه تعقیب می‌کند. بدیهی است که با وجود موازنه قدرت، شیوه‌های نظامی راه‌حل مطلوبی برای حل منازعه نیست و هنوز بهترین راه‌حل مذاکره است. با وجود این باکو عملا میز مذاکره را ترک کرده که به معنی تأیید راه‌حل نظامی است.
در یک نگاه واقع‌بینانه به نظر می‌رسد دو طرف، هنوز با حل نهایی مناقشه مرزی فاصله زیادی دارند؛ زیرا نه فضای حسن‌نیت برقرار است، نه ارزش‌های جغرافیایی از دید طرفین قابل تقسیم‌اند و نه مناسبات قدرت نامتوازن است.
در چنین شرایطی مناقشه باید به‌صورت منجمد، مدیریت شود تا شرایط و موازنه‌ها تغییر کنند و از جنگ پرهیز شود. تجربه نیز نشان داده راه نظامی برای باکو نتیجه نداده است. نه درگیری‌های آوریل 2016 و نه درگیری‌های آگوست 2019 حتی یک گام هم به حل مسئله کمک نکرد و هیچ آورده‌ای برای باکو نداشت. ایران موضعی متوازن در قبال این درگیری دارد که موجب جلب اعتماد هر دو طرف می‌شود. ایران نه مانند روسیه از مناقشه سود می‌برد و نه مانند ترکیه، یک‌جانبه است، بلکه بر راه‌حل‌های صلح‌آمیز استوار است و رسما خواستار حل مناقشه از راه مذاکره و بدون دخالت قدرت‌های فرامنطقه‌ای است؛ بنابراین تهران می‌تواند با ابتکار عمل دیپلماتیک و میانجیگری دست‌کم در کوتاه‌مدت از ادامه جنگ جلوگیری‌ کند.
سالار سیف‌الدینی: از یکشنبه رشته درگیری‌های جدیدی بین جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان در استان طاوش، ناحیه موسِس آغاز شده است. این دور از درگیری‌ها که پس از جنگ آوریل 2016 متوقف شده بود، کم‌سابقه است؛ زیرا خارج از محدود ناگورنو- قراباغ و هفت شهر اطراف آن رخ داده و داخل در قلمرو سرزمینی ارمنستان است. از چند ماه پیش که جنگ لفظی بین دو کشور افزایش پیدا کرده بود، نشانه‌هایی از توفان وجود داشت. در آخرین نمونه، الهام علی‌اف در مراسم بازگشایی یک مرکز نظامی گفت پایتخت ارمنستان بخشی از اراضی تاریخی کشورش است که به نظر می‌رسد شدیدترین نوع تهدید محسوب می‌شود.
تفاوت و اهمیت درگیری اخیر با موارد مشابه گذشته به منطقه جغرافیایی آن بازمی‌گردد؛ زیرا به‌تازگی دامنه ادعاها از جغرافیای مورد منازعه خارج و به مناطقی مانند طاوش و ایروان کشیده شده است. این سیاست تمام روندهای مذاکره را مسدود خواهد کرد و عملا به معنای ترک مذاکرات است.
اختلافات مرزی و ارضی بین جماهیر سابق شوروی همواره وجود داشته است؛ اما در اغلب مناطق این اختلافات فراموش یا مدیریت شده‌اند. اکنون تسری دعوای مرزی دو طرف به قلمروهای کوچک مورد اختلاف که از دوران اتحاد شوروی به یادگار مانده، کمکی به حل مناقشه اصلی و صلح منطقه نمی‌کند.
در اتحاد شوروی شخص استالین با جابه‌جایی قلمروهای مورد اختلاف گروه‌های ملی، سیاستی مشخص برای زنده‌نگه‌داشتن منازعات محلی و تبدیل مسکو به مرجع نهایی حل اختلاف داشت، ولی اگر امروز هم جماهیر سابق شوروی وضع موجود مرزها را نپذیرفته و در پی توسعه قلمرو به دلایل رمانتیک باشد، هیچ‌گاه آتش جنگ، منطقه را ترک نخواهد کرد و زحماتی برای همسایه‌ها ایجاد خواهد شد. اگرچه اظهارت مکرر علی‌اف درباره تعلق ایروان به جمهوری آذربایجان هیجان‌برانگیز است، اما نشان‌دهنده فضای حسن‌نیت نیست؛ اصلی که برای حل‌وفصل هر بحران ژئوپلیتیکی ضروری است. قفقاز جنوبی پس از فروپاشی شوروی به یکی از نوارهای شکننده تبدیل شده است که هر لحظه امکان درگیری در آن وجود دارد. ویژگی نوارهای شکننده امکان ظهور سریع درگیری و سرایت دامنه آن به مناطق دیگر است، به‌طوری‌که اگر کشمکش مدیریت و کنترل نشود، زمینه‌هایی بین‌المللی‌شدن بحران وجود دارد. هرچند با روی‌کار‌آمدن نیکول پاشینیان، گمانه‌زنی‌هایی از احتمال امتیازدهی به طرف مقابل مطرح شد، اما او با طرح مسئله بازگشت نماینده جمهوری قراباغ کوهستانی در میز مذاکرات شرایط را برای باکو سخت‌تر کرد. باکو حاضر نیست نماینده رسمی قراباغ کوهستانی در مذاکرات حضور داشته باشد؛ زیرا به نظر می‌رسد آنها موضع سخت‌گیرانه‌تری دارند. همچنین برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در آوریل2020 در این منطقه و سپس مراسم تنفیذ رئیس‌جمهور جدید در شورشی موجب خشم باکو شد. احزاب اپوزیسیون جمهوری آذربایجان نیز حکومت فعلی را به انفعال در قبال مناقشه متهم می‌کنند. از سوی دیگر هزینه‌های نظامی کلان انتظاراتی در محافل سیاسی باکو به وجود آورده است. در این میان موازنه قدرت بین دو طرف همچنان برقرار است. روسیه و ایالات متحده از طریق کمک‌های مالی به بخش‌های نظامی هر دو، سعی در ایجاد موازنه دارند. ایران نیز سیاست متعادلی را در این زمینه تعقیب می‌کند. بدیهی است که با وجود موازنه قدرت، شیوه‌های نظامی راه‌حل مطلوبی برای حل منازعه نیست و هنوز بهترین راه‌حل مذاکره است. با وجود این باکو عملا میز مذاکره را ترک کرده که به معنی تأیید راه‌حل نظامی است.
در یک نگاه واقع‌بینانه به نظر می‌رسد دو طرف، هنوز با حل نهایی مناقشه مرزی فاصله زیادی دارند؛ زیرا نه فضای حسن‌نیت برقرار است، نه ارزش‌های جغرافیایی از دید طرفین قابل تقسیم‌اند و نه مناسبات قدرت نامتوازن است.
در چنین شرایطی مناقشه باید به‌صورت منجمد، مدیریت شود تا شرایط و موازنه‌ها تغییر کنند و از جنگ پرهیز شود. تجربه نیز نشان داده راه نظامی برای باکو نتیجه نداده است. نه درگیری‌های آوریل 2016 و نه درگیری‌های آگوست 2019 حتی یک گام هم به حل مسئله کمک نکرد و هیچ آورده‌ای برای باکو نداشت. ایران موضعی متوازن در قبال این درگیری دارد که موجب جلب اعتماد هر دو طرف می‌شود. ایران نه مانند روسیه از مناقشه سود می‌برد و نه مانند ترکیه، یک‌جانبه است، بلکه بر راه‌حل‌های صلح‌آمیز استوار است و رسما خواستار حل مناقشه از راه مذاکره و بدون دخالت قدرت‌های فرامنطقه‌ای است؛ بنابراین تهران می‌تواند با ابتکار عمل دیپلماتیک و میانجیگری دست‌کم در کوتاه‌مدت از ادامه جنگ جلوگیری‌ کند.