مصائب زنان شاغل در بحران کرونا
الهام نظری
برای بسیاری از زنان شاغل مسائلی از قبیل کار خانگی، نگهداری از فرزندان و رسیدگی به امور خانواده همواره دغدغهای جدی بوده است، زیرا از طرفی با وجود تسهیم هزینههای خانوار به علت شاغلبودن زن و مرد، همچنان مراقبت و رسیدگی به اعضای خانواده به صورت سنتی وظیفه زنان تلقی میشود و از طرف دیگر کمبود زیرساختهایی همچون مهدکودک خوب و ارزان این مسئله را پیچیدهتر میکند. اما بحران کرونا و دگرگونی عظیمی که در سبک زندگی و کار افراد به وجود آورده، فشار مراقبتهای خانوادگی بدون دستمزد را هرچه بیشتر بر شانههای زنان شاغل گذاشته است. به گزارش مکینزی، یکی از معتبرترین مؤسسات مشاوره مدیریت در جهان، بحران کرونا زنان را 1.8 برابر بیشتر از مردان در معرض ترک یا از دست دادن شغل قرار داده است؛ مسئلهای که اگر سیاستگذاران چارهای برای آن نیندیشند، میتواند سرعت رشد اقتصاد جهان را بهشدت کاهش دهد. یکی از مهمترین دلایلی که برای این نابرابری اعلام شده افزایش بار «مراقبتهای بیدستمزد» نظیر مراقبت از کودکان، سالمندان و کار خانگی است. همهگیری کرونا سبب شده است که مهدکودکها و مدارس تعطیل شوند و آموزش به صورت مجازی اجرا شود. در آموزش مجازی معلم در کنار کودکان نیست، بنابراین لازم است که یکی از والدین در کنار آنها باشند و از آنها مراقبت کنند و این کار به دلایل فرهنگی و سنتی بر دوش زنان میافتد. از آنجا که گزینه دورکاری برای همه زنان وجود ندارد، بسیاری از مادران شاغل ناچار به گرفتن مرخصیهای طولانی یا ترک شغل شدهاند. بهعلاوه، افزایش خطر سفارش غذا و کمکگرفتن از مؤسسات ارائهدهنده خدمات خانگی، بار کار خانگی را برای زنان چندین برابر کرده است.
اما کار خانگی تنها آسیبی نیست که بحران کرونا به اشتغال زنان زده است. نابرابریهای اجتماعی نیز یکی دیگر از دلایلی است که این بحران را برای زنان تشدید کرده است. در بسیاری از جوامع سنتی شغل و درآمدداشتن در وهله اول وظیفه و حق مردان دانسته میشود، بنابراین هنگام بحرانهای اقتصادی زنان بیشتر در معرض اخراج و تعدیل نیرو قرار میگیرند. «به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از عیسی منصوری، معاون اشتغال وزارت کار، در ایران حدود ۷۰ درصد از شاغلینی که به دلیل کرونا شغل خود را از دست دادهاند، زنان هستند». این مشکل البته تنها محدود به کارمندان نیست و حتی گریبان زنانی را که کسبوکارهای مستقل دارند گرفته است. برای مثال در طرح محدودیتهای کرونایی که اخیرا به اجرا درآمد «آرایشگاههای مردانه» در مشاغل گروه 2 و «آرایشگاههای زنانه» در گروه 3 (یعنی با اولویت تعطیلی بالاتر) قرار گرفتند. توجه به این نکته مهم است که بسیاری از آرایشگاههای زنانه کسبوکارهای کوچکی هستند که مخارج خانوادههای صاحبانشان را تأمین میکنند، بنابراین از نظر کارکرد اقتصادی تفاوتی با آرایشگاههای مردانه ندارند. در این طرح حتی «مهدکودکها» در اولویت تعطیلی بالا
قرار گرفتهاند، در حالی که تمهیدی برای والدین شاغل این فرزندان در نظر گرفته نشده است. فراگیرشدن دورکاری بر اثر بحران کرونا اتفاقی است که در ظاهر میتوانست به نفع زنانی تمام شود که نیاز به حضور در خانه دارند. اما از پیشنیازهای اصلی دورکاری داشتن تجهیزاتی از قبیل رایانه، تلفن همراه و اینترنت پرسرعت و حتی میز و فضایی برای کار در منزل (یا به قول ویرجینیا وولف «اتاقی از آن خود») است. گذشته از اینکه این شکل از مشاغل در کشورهای درحالتوسعه به اندازه کشورهای توسعهیافته گسترش نیافتهاند، به نظر میرسد وجود شکاف جنسیتی در دسترسی به رایانه، اینترنت و تلفن همراه نیز مانعی بزرگ در بهرهبردن زنان از این وضعیت باشد. بنا بر گزارش سازمان فناوری اطلاعات در سال 98، ضریب نفوذ تلفن همراه برای مردان در ایران ۸۵ درصد و برای زنان ۷۶.۴ درصد است. در همین حال دسترسی به رایانه در مردان ۵۴.۱ و در زنان ۴۲.۷ درصد و ضریب نفوذ اینترنت در مردان ۶۷.۶ درصد و در زنان ۶۰.۴ درصد است. گرچه در کشورهای توسعهیافته این تجهیزات معمولا از طرف سازمانها تأمین میشوند، اما در کشور ما به علت شرایط اقتصادی این امکان برای کسبوکارهای خصوصی کوچک وجود
ندارد.
مشکل دیگری که گزارش مکینزی هم به آن اشاره کرده نابرابری در فرصتهای کسبوکار است. کسبوکارهایی که زنان در آن بیشتر شاغل هستند، از قبیل صنایع غذایی، پوشاک، فروشگاهها و...، همگی بهشدت از بحران کرونا آسیب دیدهاند. از طرف دیگر بسیاری از زنان با کمک شبکههای اجتماعی کسبوکارهایی با موضوع تولید و فروش محصولات خانگی راه انداختهاند که به علت بحران با کاهش فروش مواجه شدهاند. این کسبوکارها معمولا سرمایه مورد نیاز خود را از خانواده دریافت میکردند که به دلیل دستبهگریبانشدن هرچه بیشتر خانوادهها با مسائل اقتصادی، احتمالا دسترسی به این نوع سرمایهگذاری برای زنان کاهش یافته است. با وجود اینکه نتایج آزمایشهای واکسن بارقه امیدی برای اتمام این وضعیت ایجاد کرده، اما همچنان معلوم نیست چه زمانی بتوانیم به طور کامل از این بحران نجات یابیم؛ بنابراین ایجاد تغییراتی در فضای کسبوکار میتواند شرایط را برای از دست ندادن استعدادهای زنان تسهیل کند. برخی از این تغییرات میتوانند به شرح زیر باشند:
• ارائه امکان دورکاری همراه با کمکهزینه تجهیزات مورد نیاز از جانب سازمانها و ادارات به زنان
• حذف تبعیضهای جنسیتی از سیاستهای کنترل شیوع کرونا
• اختصاص وام به کسبوکارهای کوچک خانگی
• تلاش برای بهبود نگاه سنتی به تقسیم وظایف در خانواده
• سهیمشدن مردان در مراقبتهای بیدستمزد.
در کنار دلایل انسانی و اخلاقی برای رفع تبعیضهای جنسیتی در فضای کار، از نظر اقتصادی مسلم است که جوامع درحالتوسعه برای رشد نیاز به افزایش مشارکت زنان در فضای کسبوکار دارند؛ بنابراین اندیشیدن به راهحلهایی برای این بحران به نفع تکتک افراد جامعه و نهفقط زنان خواهد بود.
مسئله ازدسترفتن شغل زنان و بهخصوص ازبینرفتن احتمالی آن به صورت دائمی، اثری درازمدت بر اقتصاد خانواده خواهد داشت و ممکن است در لایههای پایین درآمدی خانوارها منجر به ترک تحصیل هم پسران و هم دختران خانواده شود، زیرا تحقیقات نشان داده که زنان درآمد خود را بیشتر از مردان برای آموزش کودکان صرف میکنند. این خود منجر به تکرار چرخه فقر خواهد شد.
منابع:
1. «گزارش وضعیت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران از منظر آمار و ارقام در سال 1398»، سازمان فناوری اطلاعات.
2. «کووید19 و برابری جنسیتی: جلوگیری از پسروی»، مؤسسه مکینزی، جولای 2020.
برای بسیاری از زنان شاغل مسائلی از قبیل کار خانگی، نگهداری از فرزندان و رسیدگی به امور خانواده همواره دغدغهای جدی بوده است، زیرا از طرفی با وجود تسهیم هزینههای خانوار به علت شاغلبودن زن و مرد، همچنان مراقبت و رسیدگی به اعضای خانواده به صورت سنتی وظیفه زنان تلقی میشود و از طرف دیگر کمبود زیرساختهایی همچون مهدکودک خوب و ارزان این مسئله را پیچیدهتر میکند. اما بحران کرونا و دگرگونی عظیمی که در سبک زندگی و کار افراد به وجود آورده، فشار مراقبتهای خانوادگی بدون دستمزد را هرچه بیشتر بر شانههای زنان شاغل گذاشته است. به گزارش مکینزی، یکی از معتبرترین مؤسسات مشاوره مدیریت در جهان، بحران کرونا زنان را 1.8 برابر بیشتر از مردان در معرض ترک یا از دست دادن شغل قرار داده است؛ مسئلهای که اگر سیاستگذاران چارهای برای آن نیندیشند، میتواند سرعت رشد اقتصاد جهان را بهشدت کاهش دهد. یکی از مهمترین دلایلی که برای این نابرابری اعلام شده افزایش بار «مراقبتهای بیدستمزد» نظیر مراقبت از کودکان، سالمندان و کار خانگی است. همهگیری کرونا سبب شده است که مهدکودکها و مدارس تعطیل شوند و آموزش به صورت مجازی اجرا شود. در آموزش مجازی معلم در کنار کودکان نیست، بنابراین لازم است که یکی از والدین در کنار آنها باشند و از آنها مراقبت کنند و این کار به دلایل فرهنگی و سنتی بر دوش زنان میافتد. از آنجا که گزینه دورکاری برای همه زنان وجود ندارد، بسیاری از مادران شاغل ناچار به گرفتن مرخصیهای طولانی یا ترک شغل شدهاند. بهعلاوه، افزایش خطر سفارش غذا و کمکگرفتن از مؤسسات ارائهدهنده خدمات خانگی، بار کار خانگی را برای زنان چندین برابر کرده است.
اما کار خانگی تنها آسیبی نیست که بحران کرونا به اشتغال زنان زده است. نابرابریهای اجتماعی نیز یکی دیگر از دلایلی است که این بحران را برای زنان تشدید کرده است. در بسیاری از جوامع سنتی شغل و درآمدداشتن در وهله اول وظیفه و حق مردان دانسته میشود، بنابراین هنگام بحرانهای اقتصادی زنان بیشتر در معرض اخراج و تعدیل نیرو قرار میگیرند. «به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از عیسی منصوری، معاون اشتغال وزارت کار، در ایران حدود ۷۰ درصد از شاغلینی که به دلیل کرونا شغل خود را از دست دادهاند، زنان هستند». این مشکل البته تنها محدود به کارمندان نیست و حتی گریبان زنانی را که کسبوکارهای مستقل دارند گرفته است. برای مثال در طرح محدودیتهای کرونایی که اخیرا به اجرا درآمد «آرایشگاههای مردانه» در مشاغل گروه 2 و «آرایشگاههای زنانه» در گروه 3 (یعنی با اولویت تعطیلی بالاتر) قرار گرفتند. توجه به این نکته مهم است که بسیاری از آرایشگاههای زنانه کسبوکارهای کوچکی هستند که مخارج خانوادههای صاحبانشان را تأمین میکنند، بنابراین از نظر کارکرد اقتصادی تفاوتی با آرایشگاههای مردانه ندارند. در این طرح حتی «مهدکودکها» در اولویت تعطیلی بالا
قرار گرفتهاند، در حالی که تمهیدی برای والدین شاغل این فرزندان در نظر گرفته نشده است. فراگیرشدن دورکاری بر اثر بحران کرونا اتفاقی است که در ظاهر میتوانست به نفع زنانی تمام شود که نیاز به حضور در خانه دارند. اما از پیشنیازهای اصلی دورکاری داشتن تجهیزاتی از قبیل رایانه، تلفن همراه و اینترنت پرسرعت و حتی میز و فضایی برای کار در منزل (یا به قول ویرجینیا وولف «اتاقی از آن خود») است. گذشته از اینکه این شکل از مشاغل در کشورهای درحالتوسعه به اندازه کشورهای توسعهیافته گسترش نیافتهاند، به نظر میرسد وجود شکاف جنسیتی در دسترسی به رایانه، اینترنت و تلفن همراه نیز مانعی بزرگ در بهرهبردن زنان از این وضعیت باشد. بنا بر گزارش سازمان فناوری اطلاعات در سال 98، ضریب نفوذ تلفن همراه برای مردان در ایران ۸۵ درصد و برای زنان ۷۶.۴ درصد است. در همین حال دسترسی به رایانه در مردان ۵۴.۱ و در زنان ۴۲.۷ درصد و ضریب نفوذ اینترنت در مردان ۶۷.۶ درصد و در زنان ۶۰.۴ درصد است. گرچه در کشورهای توسعهیافته این تجهیزات معمولا از طرف سازمانها تأمین میشوند، اما در کشور ما به علت شرایط اقتصادی این امکان برای کسبوکارهای خصوصی کوچک وجود
ندارد.
مشکل دیگری که گزارش مکینزی هم به آن اشاره کرده نابرابری در فرصتهای کسبوکار است. کسبوکارهایی که زنان در آن بیشتر شاغل هستند، از قبیل صنایع غذایی، پوشاک، فروشگاهها و...، همگی بهشدت از بحران کرونا آسیب دیدهاند. از طرف دیگر بسیاری از زنان با کمک شبکههای اجتماعی کسبوکارهایی با موضوع تولید و فروش محصولات خانگی راه انداختهاند که به علت بحران با کاهش فروش مواجه شدهاند. این کسبوکارها معمولا سرمایه مورد نیاز خود را از خانواده دریافت میکردند که به دلیل دستبهگریبانشدن هرچه بیشتر خانوادهها با مسائل اقتصادی، احتمالا دسترسی به این نوع سرمایهگذاری برای زنان کاهش یافته است. با وجود اینکه نتایج آزمایشهای واکسن بارقه امیدی برای اتمام این وضعیت ایجاد کرده، اما همچنان معلوم نیست چه زمانی بتوانیم به طور کامل از این بحران نجات یابیم؛ بنابراین ایجاد تغییراتی در فضای کسبوکار میتواند شرایط را برای از دست ندادن استعدادهای زنان تسهیل کند. برخی از این تغییرات میتوانند به شرح زیر باشند:
• ارائه امکان دورکاری همراه با کمکهزینه تجهیزات مورد نیاز از جانب سازمانها و ادارات به زنان
• حذف تبعیضهای جنسیتی از سیاستهای کنترل شیوع کرونا
• اختصاص وام به کسبوکارهای کوچک خانگی
• تلاش برای بهبود نگاه سنتی به تقسیم وظایف در خانواده
• سهیمشدن مردان در مراقبتهای بیدستمزد.
در کنار دلایل انسانی و اخلاقی برای رفع تبعیضهای جنسیتی در فضای کار، از نظر اقتصادی مسلم است که جوامع درحالتوسعه برای رشد نیاز به افزایش مشارکت زنان در فضای کسبوکار دارند؛ بنابراین اندیشیدن به راهحلهایی برای این بحران به نفع تکتک افراد جامعه و نهفقط زنان خواهد بود.
مسئله ازدسترفتن شغل زنان و بهخصوص ازبینرفتن احتمالی آن به صورت دائمی، اثری درازمدت بر اقتصاد خانواده خواهد داشت و ممکن است در لایههای پایین درآمدی خانوارها منجر به ترک تحصیل هم پسران و هم دختران خانواده شود، زیرا تحقیقات نشان داده که زنان درآمد خود را بیشتر از مردان برای آموزش کودکان صرف میکنند. این خود منجر به تکرار چرخه فقر خواهد شد.
منابع:
1. «گزارش وضعیت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران از منظر آمار و ارقام در سال 1398»، سازمان فناوری اطلاعات.
2. «کووید19 و برابری جنسیتی: جلوگیری از پسروی»، مؤسسه مکینزی، جولای 2020.