|

پایان پاندمی یعنی چه؟

سامان توکلی -روان‌پزشک

زندگی بعد از پاندمی چگونه خواهد بود؟ «زندگی نو‌بهنجار» چه شکلی است؟ آیا آن را می‌پسندیم‌ و آماده آن هستیم؟ اینها سؤال‌هایی است که دو سال بعد از همه‌گیری کرونا ذهن‌ها را به خود مشول کرده است. آیا با آرزویی نوستالژیک، تصور می‌کنید روزی فرا خواهد رسید که زندگی‌مان به روزهای پیش از بروز پاندمی کووید‌١٩ بازمی‌گردد؟ آیا منتظرید دوباره «زندگی بهنجار» پیشین را آغاز کنید؟ آیا تصور می‌کنید پایان پاندمی صرفا یک اتفاق بیولوژیک و پزشکی است و با یافتن واکسنی برای پیشگیری از ابتلای به آن، ویروس و مرگ‌ومیر آن گریبان‌مان را رها خواهد کرد تا به زندگی شناخته‌شده پیشین برگردیم؟ یا باید بیاموزیم در کنار آن زندگی کنیم؛ زندگی «نوبهنجاری» که دیگر هیچ‌وقت «زندگی بهنجار پیشین» نخواهد بود؟ همان‌طور که خود پاندمی صرفا یک پدیده زیست‌شناختی و پزشکی نبود و کل نظام حیات فردی و اجتماعی ما را زیر‌و‌زبر کرد، پایان آن هم صرفا یک اتفاق بیولوژیک و پزشکی نخواهد بود. اغلب صاحب‌نظران معتقدند کروناویروس، مثل خیلی از بیماری‌های رایج دیگر، همراه بعد از این ما خواهد بود. به لطف دانشمندانی که واکسن‌های کرونا را ساختند و آنان که درمان آن را خواهند یافت، امیدواریم که این ویروس قدری رام و اهلی شود -‌تا برای بقای خودش هم که شده‌- نسل‌مان را منقرض نکند. می‌گویند مصالحه‌ای اتفاق می‌افتد. به پشتوانه واکسیناسیون و ایمنی ناشی از آن، شدت و مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری کمتر می‌شود تا بتوانیم کنار هم به زندگی‌مان ادامه بدهیم؛ ما انسان‌ها و آن ویروس. البته گویا برای رضایت او باید مرتب قربانی به قربانگاه بدهیم تا این دیو مردم‌کش به مصالحه تن بدهد. آنچه محتمل‌تر است، این است که پایان پاندمی یک پدیده زیست‌شناختی و پزشکی نخواهد بود. پایان پاندمی یک اتفاق اجتماعی است. زمانی است که این بیماری به صورت جزئی از زندگی ما در آن ادغام و با آن یکپارچه می‌شود. زمانی است که با وجود حضورش و با وجود مرگ‌ومیرش (حالا کمتر به لطف واکسن و درمان)، جامعه انسانی به زندگی عادی برمی‌گردد. زندگی عادی و بهنجاری که از جنس زندگی عادی و بهنجار قبلی نیست. عادی‌بودن در «زندگی نوبهنجار» خاص خودش است و ویژگی‌های خودش را دارد. عادات و کارها و چیزهایی از زندگی‌مان رخت برخواهد بست و شاید زمانی برای نسل‌های بعد که عکس‌ها و فیلم‌های قدیم را ببینند، عجیب بنماید. چیزهایی هم به زندگی‌مان اضافه می‌شود که تا دو سال پیش تصورش را نمی‌کردیم. هنوز زود است تا بدانیم «زندگی نوبهنجار پسا‌پاندمی» دقیقا چه شکلی است و البته مستأصلانه و مذبوحانه آرزو داریم هرچه بیشتر شبیه زندگی نرمال قدیم‌مان باشد.

زندگی بعد از پاندمی چگونه خواهد بود؟ «زندگی نو‌بهنجار» چه شکلی است؟ آیا آن را می‌پسندیم‌ و آماده آن هستیم؟ اینها سؤال‌هایی است که دو سال بعد از همه‌گیری کرونا ذهن‌ها را به خود مشول کرده است. آیا با آرزویی نوستالژیک، تصور می‌کنید روزی فرا خواهد رسید که زندگی‌مان به روزهای پیش از بروز پاندمی کووید‌١٩ بازمی‌گردد؟ آیا منتظرید دوباره «زندگی بهنجار» پیشین را آغاز کنید؟ آیا تصور می‌کنید پایان پاندمی صرفا یک اتفاق بیولوژیک و پزشکی است و با یافتن واکسنی برای پیشگیری از ابتلای به آن، ویروس و مرگ‌ومیر آن گریبان‌مان را رها خواهد کرد تا به زندگی شناخته‌شده پیشین برگردیم؟ یا باید بیاموزیم در کنار آن زندگی کنیم؛ زندگی «نوبهنجاری» که دیگر هیچ‌وقت «زندگی بهنجار پیشین» نخواهد بود؟ همان‌طور که خود پاندمی صرفا یک پدیده زیست‌شناختی و پزشکی نبود و کل نظام حیات فردی و اجتماعی ما را زیر‌و‌زبر کرد، پایان آن هم صرفا یک اتفاق بیولوژیک و پزشکی نخواهد بود. اغلب صاحب‌نظران معتقدند کروناویروس، مثل خیلی از بیماری‌های رایج دیگر، همراه بعد از این ما خواهد بود. به لطف دانشمندانی که واکسن‌های کرونا را ساختند و آنان که درمان آن را خواهند یافت، امیدواریم که این ویروس قدری رام و اهلی شود -‌تا برای بقای خودش هم که شده‌- نسل‌مان را منقرض نکند. می‌گویند مصالحه‌ای اتفاق می‌افتد. به پشتوانه واکسیناسیون و ایمنی ناشی از آن، شدت و مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری کمتر می‌شود تا بتوانیم کنار هم به زندگی‌مان ادامه بدهیم؛ ما انسان‌ها و آن ویروس. البته گویا برای رضایت او باید مرتب قربانی به قربانگاه بدهیم تا این دیو مردم‌کش به مصالحه تن بدهد. آنچه محتمل‌تر است، این است که پایان پاندمی یک پدیده زیست‌شناختی و پزشکی نخواهد بود. پایان پاندمی یک اتفاق اجتماعی است. زمانی است که این بیماری به صورت جزئی از زندگی ما در آن ادغام و با آن یکپارچه می‌شود. زمانی است که با وجود حضورش و با وجود مرگ‌ومیرش (حالا کمتر به لطف واکسن و درمان)، جامعه انسانی به زندگی عادی برمی‌گردد. زندگی عادی و بهنجاری که از جنس زندگی عادی و بهنجار قبلی نیست. عادی‌بودن در «زندگی نوبهنجار» خاص خودش است و ویژگی‌های خودش را دارد. عادات و کارها و چیزهایی از زندگی‌مان رخت برخواهد بست و شاید زمانی برای نسل‌های بعد که عکس‌ها و فیلم‌های قدیم را ببینند، عجیب بنماید. چیزهایی هم به زندگی‌مان اضافه می‌شود که تا دو سال پیش تصورش را نمی‌کردیم. هنوز زود است تا بدانیم «زندگی نوبهنجار پسا‌پاندمی» دقیقا چه شکلی است و البته مستأصلانه و مذبوحانه آرزو داریم هرچه بیشتر شبیه زندگی نرمال قدیم‌مان باشد.