|

یاد کودکان کولبر که برای همیشه کودک ماندند

سهیلا اثباتی*

حتما باید اتفاقی بیفتد، کودکی در کوهستان یخ بزند، به دره سقوط کند، هدف تیر قرار گیرد، روی مین برود یا در کوهستان راه خود را گم کند تا به یاد بیاوریم که در این سرزمین پهناور و ثروتمند کودکانی هستند که در پی نان از جان می‌گذرند؛ کودکان کولبری که با جثه‌ کوچک، بارهایی را به دوش می‌کشند که در زیر آن اگر جانشان را از دست ندهند، کودکی نکرده، پیر می‌شوند. کولبری خاص مناطق مرزی مانند استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه است؛ مناطقی که عدم توسعه، شهروندان کُرد را برای زندگی عادی ناچار به کولبری می‌کند. از آنجا که در آن‌سوی مرزها کالا ارزان‌تر است و ورود غیرقانونی آن توسط کولبرها بدون دریافت گمرکی، تفاوت قیمت بسیاری با ورود از مبادی قانونی دارد، سرمایه‌دار محلی با ارزیابی و نیازسنجی سایر شهرها افراد بی‌کار و درمانده‌ای را که هیچ گزینه‌‌ دیگری ندارند به کار می‌گیرد و کالاهای مورد نیاز را بر دوش آنها وارد کشور می‌کند و چه نیروی کاری ارزان‌تر از نیروی کار کودک. کارفرما بدون مسئولیت در قبال مشکلات کولبران، سود فراوانی نصیب خود می‌کند. اگر اتفاقی برای کالا بیفتد، توسط مأموران مصادره شود یا آسیب ببیند، ضرروزیان آن برعهده‌ کولبر است. نگاه امنیتی به منطقه، عدم سرمایه‌گذاری، عدم به‌کار‌گیری نیروهای محلی، حتی متخصصان و تحصیل‌کردگان در ادارات و معدود واحدهای صنعتی، به‌صرفه‌نبودن کشاورزی و دامداری به‌خاطر نبود مزارع مکانیزه و عدم توجه به جاذبه‌های توریستی، سبب بی‌کاری و فقر روزافزون مردم منطقه و پایین‌آمدن سن کولبری شده است؛ کودکانی که یا سرپرست خانوار هستند و ترک تحصیل کرده‌اند یا برای تأمین هزینه‌ تحصیل و کمک‌خرج خانواده در روزهای تعطیل در راه‌های پرپیچ‌وخم کوهستان‌ها در تلاش هستند. کاری را انجام می‌دهند که مخاطرات بسیاری برایشان دارد. علاوه‌بر آسیب‌های جسمانی برای حمل بارهای سنگین در سنین رشد، خطر مرگ بر اثر سقوط از کوه تا تیراندازی و نگاه تحقیرآمیز به کولبری فشارهای روانی را هم به کودکان تحمیل می‌کند. البته در بازار تهران هم ما شاهد کودکان کولبر هستیم؛ کولبرانی که بارهای خریداری‌شده توسط مردم را از بازار تا وسایل نقلیه‌شان با چرخ یا بر دوششان حمل می‌کنند و جای تأسف دارد که بگوییم خیلی از آنها لباس فرم کاری نیز بر تن دارند. چیزی که چوب حراج همیشگی بر آن خورده، همان کودکی ازدست‌رفته آنهاست. اینک در آستانه‌ روز جهانی «مبارزه با کار کودک»، با توجه به تصویب مقاوله‌نامه منع بدترین اشکال کار کودک توسط جمهوری اسلامی ایران انتظار توجه جدی مسئولان به پایان‌بخشیدن بدترین اشکال کار کودک را داریم. از وظایف حکومت است که برای فقرزدایی وارد عمل شود و با سرمایه‌گذاری در منطقه، تقسیم برابر امکانات و فرصت‌ها و اعتماد به مردم، شرایطی را فراهم کند تا این مردم به‌عنوان شهروندان توانمند جایگاه خود را پیدا کنند تا کودکانشان دغدغه‌ نان نداشته باشند. کولبری برای کودک و بزرگ‌سال شغل نیست، بردگی نوین است. با صدور کارت تردد و بیمه‌کردن کولبران به این استثمار رسمیت نبخشیم. * عضو شورای اجرائی انجمن پرنده درخت کوچک