«شرق» چالشهای بهکارگیری نیروی انسانی ماهر در نهادهای مختلف و تشدید انگیزه مهاجرت نیروی کار را بررسی میکند
مردودسازی نخبگان؟
موج خروج نخبگان و نیروهای انسانی ماهر در سالهای گذشته بارها خبرساز شده است؛ از رتبههای برتر کنکور سراسری، دارندگان مدالهای جهانی المپیادهای علمی، پزشکان و خلبانها تا کارگرهای ماهر تأسیسات و جوشکار و... .
مهفام سلیمانبیگی: موج خروج نخبگان و نیروهای انسانی ماهر در سالهای گذشته بارها خبرساز شده است؛ از رتبههای برتر کنکور سراسری، دارندگان مدالهای جهانی المپیادهای علمی، پزشکان و خلبانها تا کارگرهای ماهر تأسیسات و جوشکار و... .
این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که دولتهای مختلف با وجود سردادن شعارهایی مبنی بر شایستهسالاری، کمتر به جذب نخبگان در نهادهای اداری، صنعتی و... توجه کردهاند و ظهور پدیده مدرک تقلبی یا تقلب در آزمونهای گزینش دانشگاهها و... به این آشفتهبازار دامن زده است. در این میان بسیاری از نخبگان که تلاش کردهاند با آزمونهای استخدامی شغلی برای خود دست و پا کنند گاهی با بهانههای واهی و با وجود توانایی و شایستگی بالا در آزمونهای استخدامی مردود شدهاند. خروجی این ساختار معیوب گزینش، تقویت انگیزه مهاجرت نیروی انسانی ماهر از کشور شده است.
چالش آزمونهای استخدامی
گروهی از نخبگانی که در آزمون استخدامی وزارت نفت شرکت کردهاند، برای «شرق» نوشتهاند که در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، پس از 10 سال وقفه، آزمون استخدامی وزارت نفت برگزار شد، آنهم درحالیکه دفترچه ثبتنام این آزمون که در ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ منتشر شد، حاوی بندی خلاف قانون جذب نخبگان و دستورالعمل اداری و استخدامی کشور، به عنوان قوانین بالادستی بود. بدتر اینکه برای مقطع دکتری، هیچ ظرفیتی در نظر گرفته نشد و برای مقطع کارشناسی ارشد نیز تعداد محدودی ظرفیت وجود داشت؛ بنابراین جمعی از فارغالتحصیلان مقاطع بالاتر تحصیلی که غالبا نخبه بوده و در بهترین دانشگاههای ایران تحصیل کرده بودند، با مشورت حقوقی و با توجه به شرایط خانوادگی و معیشتیشان مجبور شدند از زحمات چندساله خود در مقاطع تحصیلات تکمیلی بگذرند و تن به این آزمون برای جذب در مقاطع پایینتر شغلی بدهند. اکثر مشاغلی که انتخاب کردند نیز ستادی نبوده و در مناطق عملیاتی جنوب واقع شده بود که نشاندهنده تمایل و اراده این افراد به خدمت به کشور و بهرهمندی از دانش خود در سختترین شرایط اقلیمی و عملیاتی است اما بهطور ناباورانه، پس از قبولی در آزمون کتبی با نمرات بالا و مصاحبههای فنی و روانشناسی موفق، در ۲۲ آذر، کارنامهای صادر شد که این نخبگان را تنها به دلیل داشتن مدرک بالاتر از ادامه روند جذب، حذف کرد.
آنها در ادامه نوشتهاند: «این در حالی است که شرکتهای نفتی جنوب مانند ملی حفاری، مناطق نفتخیز جنوب، فلات قاره، نفت و گاز پارس، اروندان، SPGC و پالایشگاه نفت آبادان با کمبود شدید نیروی انسانی مواجه هستند اما نزدیک به ۷۰ نفر به دلیل مدرک تحصیلی بالا حق و فرصت خدمت به کشور، نظام و صنعت نفت در شرایط خطیر و تحریم را از دست دادهاند و از سویی سبب ناامیدی جمع نخبگان و خانوادههایشان در شرایط سخت اقتصادی شدهاند. این در حالی است که باید تأکید کرد روال فعلی جذب و استخدام دچار مشکلات اساسی است و غیرعادلانه صاحبان مدارک بالای دانشگاهی و نخبه را از گزینش در صنایع و ادارات دولتی محروم میکند».
به گفته این متقاضیان آزمون استخدامی، جمعی حدود ۶۲ نفر از شرکتکنندگان این آزمون برای وزیر نفت وقت نامه نوشتند و جلساتی هم با سایر افراد این حوزه داشتند اما اعتراضشان راه به جایی نبرد؛ بنابراین به وزیر نفت دولت چهاردهم نیز نامه زدند و علل خلاف قانون بودن رفتاری که با آنان شده را اینطور عنوان کردند:
نخست اینکه آزمون استخدامی وزارت نفت از سوی سازمان اداری و استخدامی برگزار شده، پس قانونا شرایط و التزامات آن را نیز سازمان اداری و استخدامی تعیین میکند؛ بنابراین طبیعتا باید طبق بخشنامه ابلاغشده این سازمان رفتار شود که در تبصره ماده 26 دستورالعمل آن عنوان شده داشتن مدارک بالاتر منع قانونی ندارد و صرفا همان مدرک مورد نیاز باید در حکم کارگزینی لحاظ شود.
دوم اینکه آرای دادگاه تجدیدنظر و هیئت عمومی دیوان عدالت اداری نیز غیرقانونیبودن و خلاف شرع بودن حذف داوطلبان با مدارک بالاتر از نیاز آزمون استخدامی را تأیید کرده است و سوم هم اینکه حدف نخبگان مدارک بالاتر با بند نهم از اصل سوم، اصول 20 و 28 قانون اساسی مغایرت دارد. پس در اصل وزارت نفت با حذف جمع آنان بهواسطه یک بند در دفترچه آزمون که با مقررات شرکت ملی نفت مغایر است، کاری خلاف قانون انجام داده است.
سیل مهاجرت نیروی انسانی ماهر
صدای اعتراض این گروه از نخبگان در حالی رسانهای میشود که کمتر از یک سال قبل ردشدن چهار هزار نفر از پذیرفتهشدگان در مرحله آزمون کتبی و مصاحبه استخدامی برای مشاغل دبیری، آموزگاری و هنرآموز وزارت آموزش و پرورش نیز سروصدا به پا کرد. اعتراض آنان به حذف نخبگان از فرایند استخدامی دبیری و آموزگاری آموزش و پرورش به بهانه گزینش (کد ۱۹) بود. آنها میگفتند به خاطر کاهلی در امور مستحبی چون نماز جمعه یا پوشیدن لباس ورزشی و... صلاحیتشان رد شده است.
البته اعتراضات نخبگان به فرایند جذب و استخدام در حوزههای مختلف به این چند مورد محدود نمیشود. شمار این اعتراضات آنقدر قابل توجه بوده که به گزارش ایسنا آذرماه سال گذشته، مهدی یزدانپناه، معاون حقوقی سازمان اداری استخدامی، گفت: «نظام اداری در حال خالیشدن از نخبگان است و در برخی رشتهها مثل رشتههای حقوقی و آیتی، نخبگان اصلا در آزمونهای استخدامی شرکت نمیکنند. ادراک تبعیض باعث شده نخبگان را در نظام اداری از دست دهیم؛ چراکه آنها عدالت را احساس نمیکنند».
این اظهارات پس از داغشدن اخبار مربوط به مهاجرت نخبگان رسانهای شد، زیرا همان زمان رئیس اتاق بازرگانی تهران با اعلام خروج ۴۵ میلیارد دلار سرمایه در چهار سال اخیر، گفته بود: «سال گذشته حدود ۱۶۰ نخبه و متخصص قلب مهاجرت کردهاند». معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری اسلامی نیز اعلام کرده بود در سالهای گذشته ایران سالانه ۱۰ درصد از نیروی انسانی خود را از دست داده است.
عوض حیدرپور، متخصص بیهوشی و استاد دانشگاه نیز با ارائه آمار جدیدی، از مهاجرت سالانه ۱۰ هزار کادر پزشکی از کشور خبر داده و گفته بود که «عدد و رقمهای مهاجرت وحشتناک است، ما هر هفته که سراغ یکی از همکاران را میگیریم، باخبر میشویم مهاجرت کرده است». حسین آخانی، از استادان دانشگاه تهران در مهر سال گذشته اعلام کرده بود که ۵۰ عضو هیئتعلمی در دانشگاه تهران مهاجرت کردهاند.
معاونت علمی و فناوری رئیسجمهوری هم اعلام کرده بود که نرخ خروج نخبگان از کشور در برخی حوزهها تا دو برابر افزایش یافته است. اندیشکده هاتف نیز در شهریور سال گذشته اطلاعاتی را درباره مهاجرت نخبگان از کشور منتشر کرد که نشان میداد ۸۰ درصد رتبههای برتر ایران در رشتههای ریاضی و فیزیک در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ از کشور مهاجرت کردهاند و از این تعداد، بهطور متوسط ۷۸ درصد نخبگان، دیگر به کشور بازنگشتهاند.
ماجرای عدم جذب و نهایتا مهاجرت نخبگان به اعتراض مجلس هم رسید و بهار امسال سخنگوی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس خبر داد که جلسهای در کمیسیون آموزش با حضور وزیر علوم و رئیس بنیاد ملی نخبگان برگزار شده و در این جلسه نسبت به سازمان اداری و استخدامی به علت عدم انجام به تکالیف در جذب و استفاده از ظرفیت نخبگان انتقاد شده است.
آشفتهبازار جذب نیروی انسانی
جعفرخیرخواهان، کارشناس توسعه درباره روند جذب و گزینش نیروی انسانی در ارگانها و نهادهای مختلف به «شرق» میگوید: «در یک کشور توسعهنیافته، معمولا هر نهاد بالادستی که خود را صاحب حق میداند، هر دوست و آشنا را وارد سازمان، شرکت و نهاد متبوع میکند. درحالیکه در دنیای صنعتی امروز لازم است مشاغل تخصصی شود و افراد با دانش و اطلاعات کافی سمت بگیرند اما متأسفانه از دولت محمود احمدینژاد تمام معیارها و ملاکهای صحیح استخدام از جمله مدارک علمی افراد بیاعتبار شده و بیشتر استخدامها در نظام اداری براساس سلیقه شخصی است. بدتر اینکه نظام آموزشی و تحصیلات عالیه هم متناسب با نیاز جامعه نیست و مدرکگرایی مانع بزرگ جذب نخبگان و افراد خلاق به نهادهای اداری بوده است».
این کارشناس تأکید میکند: «صرفنظر از افت قابل ملاحظه کیفیت آموزش و تأسیس دانشگاهها و مراکز آموزش عالی با هدف درآمدزایی، در سالهای گذشته شاهد بودهایم که پدیده خرید مدرک یا مدرک تقلبی یا تقلب در آزمونهای مختلف رایج شده است».
خیرخواهان میگوید: «ماجرای تأسفبار این است که مقامات با وجود این آشفتهبازار جذب نیروی انسانی مستعد و نخبه مدام دم از شایستهسالاری میزنند. در این میان ممکن است وزارتخانههای مختلف نیز تصمیم گرفته باشند افراد را براساس شایستگی و نه صرفا مدرک تحصیلی انتخاب کنند، چراکه فردی که با مدارک بالاتر، نظر به افزایش بیکاریها، در این آزمونها شرکت کرده، در واقع خودش به حقوقی کمتر از شایستگیاش رضایت داده؛ پس این فرد است که هزینه متحمل میشود و انتظار این است که نظام مربوطه استقبال کند. حالت بدبینانه ماجرا هم همان مسئله انتخاب سلیقهای است که در ابتدا به آن اشاره کردم».
به گفته این کارشناس این نهایت سرخوردگی است که فردی با تحصیلات عالیه نتواند به هیچ شکلی وارد بازار کار شود، تا جایی که رضایت بدهد برای کاری آزمون بدهد که مطابق تواناییهای او و مهارتهایش نیست. هرچند در کشورهای پیشرفته هم گاهی پیش میآید که افراد با مدارک بالا که شغل خوبی هم داشتهاند در اثر یک بحران اقتصادی و کاهش تولید بیکار شدهاند و در مشاغل پایینتری مثل رستورانها و تاکسیها مشغول شدهاند؛ اما به هر صورت کارفرمایی که چنین شرطی را گذاشته و ورود به سازمان را محدود به افراد با تحصیلات کمتری کرده، به نوعی اجحاف کرده، زیرا افراد با تحصیلات و مهارت بالاتر را به حاشیه رانده و بسیاری از آنها را ناچار به مهاجرت میکند.
خیرخواهان توضیح میدهد که چطور چنین عملکردی میتواند به موج مهاجرت فعلی نخبگان در کشور دامن بزند: «کتابی دارد آقای البرت هیرشمن که در آن به خوبی مراحل مهاجرت را توضیح داده؛ وفاداری، اعتراض و خروج. وقتی کشوری دچار افول میشود مثل ایران در این چند دهه، افرادی که کشور را دوست دارند میمانند، عده دیگر به وضعیت اعتراض میکنند تا وضع را بهتر کنند و گروه سوم که ناامید شدهاند خروج را انتخاب میکنند. در نتیجه سیل مهاجرت نخبگان اتفاق میافتد، همان اتفاقی که در ایران سالهاست شاهد آن هستیم».