وعدههایی که آب نشد؛ آیا سفر وزیر نیرو به اصفهان تغییری در زایندهرود ایجاد میکند؟
زایندهرود در آستانه فاجعه؛ آب شرب هم در خطر است
اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، تمام وزرای نیرو در دو دهه اخیر با وعدههایی مشابه به اصفهان آمدهاند. اما هیچکدام از آنها نتوانستهاند بحران زایندهرود را بهصورت پایدار حل کنند.

زایندهرود دیگر فقط یک مسئله زیستمحیطی نیست؛ حالا به یک بحران اجتماعی و معیشتی تمامعیار تبدیل شده است. این رودخانه که زمانی شاهرگ حیات اصفهان بود، حالا چنان به خشکی رسیده که حتی تأمین آب شرب نیز به نقطه بحرانی نزدیک شده است. سه سال و چهار ماه از آخرین سفر وزیر نیرو به اصفهان میگذرد—سفری که پس از تجمع تاریخی مردم در بستر خشک زایندهرود انجام شد. آن روز، علیاکبر محرابیان وعده داد که طی دو سال، این رودخانه احیا خواهد شد. اما حالا نهتنها زایندهرود همچنان بیآب است، بلکه کارشناسان هشدار دادهاند که تابستان پیشِ رو، جیرهبندی آب شرب نیز کاملاً محتمل است.
در این شرایط، عباس علیآبادی، وزیر نیرو در دولت چهاردهم، قرار است شنبه ۲۵ اسفند به اصفهان سفر کند. اما این سفر قرار است چه تغییری ایجاد کند؟ آیا این بار برنامهای متفاوت در کار است، یا بار دیگر، شاهد همان چرخه تکراریِ وعده و فراموشی خواهیم بود؟
چرخه معیوب؛ دو دهه سفر، صفر نتیجه
وقتی به سفرهای وزرای نیرو در ۲۰ سال گذشته نگاه کنیم، یک الگوی کاملاً مشخص دیده میشود:
1. بحران اوج میگیرد، اعتراضات شکل میگیرد.
2. وزیر نیرو به اصفهان میآید، جلسه برگزار میشود.
3. وعدههای کلی داده میشود: "انتقال آب"، "مدیریت مصرف"، "اجرای مصوبات شورای عالی آب".
4. هیچچیز تغییر نمیکند، بحران ادامه دارد.
5. وزیر عوض میشود، داستان از اول تکرار میشود.
در این میان، سؤال اساسی این است که چرا هیچکدام از این وعدهها به سرانجام نرسیده است؟
وزرای نیرو؛ وعدههایی که هیچوقت عملی نشدند
اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، تمام وزرای نیرو در دو دهه اخیر با وعدههایی مشابه به اصفهان آمدهاند. اما هیچکدام از آنها نتوانستهاند بحران زایندهرود را بهصورت پایدار حل کنند.
پرویز فتاح (۱۳۸۴-۱۳۸۸):
وعده اجرای طرحهای انتقال آب و کنترل برداشتها را داد. اما در دوره او، برای اولینبار زایندهرود در برخی مقاطع کاملاً خشک شد.
مجید نامجو (۱۳۸۸-۱۳۹۲):
مدیریت منابع آب را کلید حل بحران معرفی کرد. اما در عمل، برداشتهای بیرویه ادامه پیدا کرد و رودخانه هر سال خشکتر شد.
حمید چیتچیان (۱۳۹۲-۱۳۹۶):
تأکید کرد که با اجرای مصوبات شورای عالی آب مشکل حل خواهد شد. اما این مصوبات هیچوقت بهطور کامل اجرایی نشد.
رضا اردکانیان (۱۳۹۶-۱۴۰۰):
از ضرورت همکاری بین استانی گفت و قول پیگیری داد. اما این همکاری هیچگاه محقق نشد و رقابت استانهای بالادست بر سر منابع آبی شدت گرفت.
علیاکبر محرابیان (۱۴۰۰-۱۴۰۲):
بعد از اعتراضات ۱۴۰۰، قول داد که زایندهرود طی دو سال احیا شود. حالا سه سال از آن وعده گذشته و بحران شدیدتر از قبل شده است.
چرا هیچکدام از این وعدهها به نتیجه نرسیده است؟
وزرای نیرو، بارها از "انتقال آب"، "مدیریت مصرف"، "همکاری بیناستانی" و "اجرای مصوبات شورای عالی آب" گفتهاند. اما چرا این سیاستها جواب نداده است؟
۱. فقدان ضمانت اجرایی
هیچکدام از وعدههای دادهشده، پشتوانه اجرایی مشخصی نداشته است. طرحهای انتقال آب، سالهاست که مطرح شدهاند، اما یا بهدلیل موانع زیستمحیطی و مالی متوقف شدهاند، یا اجرای آنها به کندی پیش میرود.
۲. تضاد منافع بین استانی
استانهای بالادست، خصوصاً چهارمحال و بختیاری، به هیچوجه حاضر به کاهش برداشتهای خود از سرشاخههای زایندهرود نیستند. بارها مشاهده شده که هر زمان قرار به کنترل برداشتها بوده، فشارهای محلی و سیاسی باعث شده این تصمیمات اجرایی نشوند.
۳. سیاستهای موقت، نه راهکارهای پایدار
همیشه وقتی بحران شدت میگیرد، بهجای یک راهکار جامع، راهحلهای موقتی مثل "رهاسازی آب از سدها" ارائه میشود. این راهکارها فقط چند هفته اوضاع را آرام میکنند، اما بعد از آن، بحران دوباره برمیگردد.
۴. نبود شفافیت و پاسخگویی
هیچکدام از وزرای نیرو تا امروز بهطور مشخص توضیح ندادهاند که چرا وعدههای قبلی عملی نشده است. کدام نهاد مسئول نظارت بر این وعدههاست؟ اگر مصوبات شورای عالی آب اجرا نمیشود، چرا هیچکس پاسخگو نیست؟
آیا عباس علیآبادی فراتر از این الگو خواهد رفت؟
حالا که عباس علیآبادی، وزیر نیرو در دولت چهاردهم، به اصفهان میآید، سؤال اساسی این است که آیا این سفر تفاوتی با سفرهای قبلی دارد یا خیر؟ اگر او میخواهد از مسیر گذشته فاصله بگیرد، باید بهوضوح بگوید:
1. ضمانت اجرایی وعدههای جدید چیست؟
2. چگونه قرار است تعادل بیناستانی در مصرف آب برقرار شود؟
3. کدام پروژهها اولویت دارند و زمانبندی اجرای آنها چیست؟
4. در صورت شکست وعدههای جدید، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟