گزارش «شرق» از نگاه مدرسه و سیستم آموزشی به کودکان آسیبدیده
هیچ مدیر مدرسهای آنها را نمیخواهد
کودکان آسیبدیده یا کودکان بدسرپرست و بیسرپرست مراکز شبهخانواده معمولا بهسختی در مدارس ثبتنام میشوند و مدیران چندان تمایلی به حضور آنها در مدرسه ندارند؛ بنابراین در طول سال تحصیلی هم به اشکال مختلف چالشهایی را برای این کودکان ایجاد میکنند.
این درحالی است که طبق گفتههای مددکارها و فعالان این حوزه، آثار روحی و روانی این موضوع امکان دارد تا همیشه در حافظه کودک باقی بماند. از طرفی، رفتارهای ترحمی کادر مدرسه با این کودکان هم آسیبهای خاص خود را دارد که نیاز به آموزش صحیح به کادر مدرسه را دوچندان میکند. در برخی موارد حتی با وجود اعمال تصمیمات کاملا سلیقهای، به نظر میرسد قدرت مدیران مدارس از مسئولان آموزشوپرورش هم بیشتر است که همه این مسائل یک قربانی برجای میگذارد و آن کودک است.
//اخراج به دلیل بچه بهزیستی بودن
گلزار مهرعلیزاده، مسئول فنی مرکز شبهخانواده نرجس:
موردی در مدرسه غیرانتفاعی داشتیم که مدیر به من گفت باید بچه را از مدرسه ببرید، دختر ما هیچ مشکلی هم نداشت و فقط سر کلاس گفته بود بچه بهزیستی هستم. مدیر گفت مادرها اعتراض کردند که ما پول میدهیم و چرا باید بچه بهزیستی سر کلاس در کنار بچههای ما باشد. ما خیلی تلاش کردیم که بچه را از مدرسه بیرون نیاوریم ولی در هر حال تمام این تنشها را متوجه شد. بیرون آمدن یا ماندن در مدرسه برای این دختر ما هر دو آسیب بود ولی رفتنش آسیب بیشتری داشت.
//سیستم آموزشی نیاز به آموزش دارد
پریسا پویان، مدیر مؤسسه یاریگران کودکان کار پویا: سیستم آموزشی باید نوع برخورد با کودکان را بداند. اما یا برخوردها با این کودکان ترحمی است که بدون دلیل بر سر کودک دست میکشند، یا کاملا قهری است. به این شکل که والدین میگویند ما برای آموزش کودکمان پول میدهیم و این بچه نباید سرکلاس آنها باشد. درمورد نوع برخورد با کودکان، سیستم آموزشی آگاه شود. پروتکلی در نظر گرفته شود تا نحوه برخورد درست با کودکان آسیبدیده در آن در نظر گرفته شود. برخی از مسائل باید بهدرستی سرکلاس مدیریت شود. مثلا اول سال پرسش سؤالاتی مثل اینکه «شغل پدر چیست؟» باید تمام شود. کودکان ما اغلب فاقد حضور معنوی پدر هستند، این سؤالات آنها را آزار میدهد. اما چنین مسائلی نیاز به آموزش دارد.
//رفتار سلیقهای مدیران، آسیب جدی به کودکان
نسا فرقدان، مددکار مرکز شبهخانواده خانه روشنا:
کودکی داریم که در مدرسه ظاهر بسیار سادهای نسبت به دانشآموزان دیگر داشت، اما برای همین دختر ما، مدرسه مدام تماس میگرفت و نسبت به او انتقاد داشت. در آخر هم کودک ما از مدرسه اخراج شد، تنها به یک دلیل چون بچه بهزیستی بود. موارد اینچنینی که مدارس به دلیل اینکه کودک ما بچه بهزیستی است رفتار متفاوتتری نسبت به بچه دارند، کم نیست و همین باعث سلیقهای رفتارکردنها شده است. مثلا همین که اول سال از بچهها درمورد شغل پدر میپرسند مسئله دیگر است. اغلب بچههای ما یا پدر ندارند یا ارتباط درستی وجود ندارد. پرسیدن چنین سؤالاتی تمام روان کودک را درگیر میکند. چند روز دیگر هم روز پدر است، باز داستان به همین شکل است. همه اینا به آگاهی برای رفتار درست با کودکان نیاز دارد.
//درک مدیران مدارس نسبت به این کودکان کم است
زهرا یاوری، مدیرعامل روشنای امید:
مدیر مدرسه دختر ما را ثبت نام نمیکرد چون بچه بهزیستی بود. کودک دیگر ما چون بچه بهزیستی بود دو بار آزمون ورودی داد برای ثبتنام در صورتی که از هیچ دانشآموز دیگری آزمون نگرفتند. در آخر دیدند بهانهای برای ثبتنامنکردن ندارند و او را ثبتنام کردند. رفتارهای به این شکل کادر مدرسه با ما کم نبوده و شاید نیاز است تا این موضوعات بارهای بار گفته شود و اگر دستمان رسید، پروتکلی برای مواجه با کودکان آسیبدیده به آموزشوپرورش برسانیم که به معلم و کادر مدرسه بدهد. از این مسائل باید آنقدر گفت تا آگاهی به قدر کافی ایجاد شود.