شرق از ادعاهای رسانهای در خصوص حمله به ناو زاگرس زارش میدهد
موجسواری رسانهای یا جرقه یک درگیری واقعی؟
ادعای شبکه سعودی الحدث درباره حمله نیروهای آمریکایی به ناو اطلاعاتی ایران، موجی از گمانهزنیها را در رسانههای منطقهای برانگیخت. بر اساس این گزارش، ناو شناسایی «زاگرس» که بهعنوان یکی از مهمترین شناورهای اطلاعاتی ایران شناخته میشود، در دریای سرخ هدف قرار گرفته و غرق شده است. این ادعا در حالی مطرح شد که پیش از این، مجری شبکه فاکس ۱۱ به نقل از منابعی در کنگره، پنتاگون و کاخ سفید از تصمیمگیری ترامپ برای صدور فرمان حمله در ۷۲ ساعت آینده به این ناو خبر داده بود. حالا با انتشار خبر این حمله، پرسشهای بسیاری درباره پیامدهای احتمالی آن و تأثیرش بر تحولات منطقه مطرح شده است.

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ ادعای شبکه سعودی الحدث درباره حمله نیروهای آمریکایی به ناو اطلاعاتی ایران، موجی از گمانهزنیها را در رسانههای منطقهای برانگیخت. بر اساس این گزارش، ناو شناسایی «زاگرس» که بهعنوان یکی از مهمترین شناورهای اطلاعاتی ایران شناخته میشود، در دریای سرخ هدف قرار گرفته و غرق شده است. این ادعا در حالی مطرح شد که پیش از این، مجری شبکه فاکس ۱۱ به نقل از منابعی در کنگره، پنتاگون و کاخ سفید از تصمیمگیری ترامپ برای صدور فرمان حمله در ۷۲ ساعت آینده به این ناو خبر داده بود. حالا با انتشار خبر این حمله، پرسشهای بسیاری درباره پیامدهای احتمالی آن و تأثیرش بر تحولات منطقه مطرح شده است.
«زاگرس»، نخستین ناو ایرانی است که بهطور اختصاصی برای مأموریتهای اطلاعاتی طراحی شده و از پیشرفتهترین فناوریهای شناسایی و رهگیری بهره میبرد. این شناور که در زمستان ۱۴۰۳ به ناوگان نیروی دریایی ایران پیوست، در مدت کوتاهی به کانون توجه رسانههای جهانی و تحلیلگران نظامی تبدیل شد. گزارشهای تخصصی نشان میدهد که این ناو با داشتن عرشهای مجهز برای بالگرد، توانایی اجرای مأموریتهای طولانیمدت را داراست. مراسم الحاق آن به نیروی دریایی ارتش با حضور مقامات ارشد نظامی ایران از جمله سرلشکر محمد باقری و سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی برگزار شد و نام این ناو را بهعنوان یکی از پیشرفتهترین دستاوردهای دفاعی کشور مطرح کرد.
ساخت «زاگرس» حاصل همکاری میان متخصصان نیروی دریایی، صنایع دفاعی و شرکتهای دانشبنیان ایرانی است. این ناو به سیستمهای پیشرفته شناسایی الکترونیکی، دکلهای تجزیه و تحلیل امواج الکترومغناطیسی، تجهیزات رهگیری و سامانههای مانیتورینگ هوشمند مجهز شده است. تحلیلگران نظامی آن را نهتنها یک شناور شناسایی، بلکه یک ناوشکن دو منظوره میدانند که قابلیت انجام عملیات جنگی را نیز دارد. پایگاه تخصصی «The Maritime Executive» در بررسی خود درباره این ناو، آن را نسخهای ارتقایافته از ناوچههای کلاس موج ایران معرفی کرده و تأکید کرده است که آشیانه بالگرد آن میتواند در شرایط سخت دریایی، امکان تعمیر و نگهداری سریع بالگردها را فراهم کند.
امیر دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش، هنگام رونمایی از این ناو، آن را چشم تیزبین ایران در دریاها و اقیانوسها توصیف کرد و گفت: «زاگرس، سلطهطلبی آمریکا در آبهای بینالمللی را به چالش کشیده است. این دریاها به همه ملتها تعلق دارند و ما با ساخت این ناو، حضور خود را در آبهای آزاد تثبیت کردهایم.» او همچنین تأکید کرد که تمام تجهیزات این شناور، بهطور کامل توسط متخصصان ایرانی ساخته شده است و نماد پیشرفت بومی در صنایع دریایی محسوب میشود. اکنون، با ادعای حمله به این ناو، تحلیلگران در حال بررسی ابعاد احتمالی این حادثه هستند. آیا این اتفاق آغازگر تنشی جدید میان ایران و آمریکا خواهد بود؟ یا صرفاً بخشی از جنگ رسانهای و جنگ روانی در منطقه است؟ پاسخ این پرسش، در تحولات روزهای آینده مشخص خواهد شد.
از بُعد روانی و جنگ ادراکی تا بُعد احتمال واقعی وقوع درگیری مستقیم
در روزهایی که خاورمیانه در آتش تنشهای تازه میسوزد، خبر حمله به ناو شناسایی ایرانی «زاگرس» در دریای سرخ بار دیگر فضای رسانهای را داغ کرده است. این بار، شبکه سعودی الحدث مدعی شده که ارتش ایالات متحده این ناو را هدف قرار داده و غرق کرده است. پیش از این هم نشانههایی از تشدید تنش میان ایران و آمریکا دیده میشد؛ دونالد ترامپ که پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴ حالا وارد دومین دوره ریاست جمهوری خود شده، طی روزهای گذشته مستقیماً ایران را به دلیل حمایت از حوثیهای یمن تهدید کرده بود. همزمان، آمریکا دو حمله هوایی به یمن انجام داده و درگیریها در نوار غزه نیز وارد مرحلهای جدید شده است.
در چنین فضایی، انتشار خبری درباره حمله به یک ناو ایرانی میتواند بیش از هر چیز یک بازی رسانهای باشد؛ نوعی جنگ روانی برای افزایش فشار بر تهران. این اولین باری نیست که رسانههای منطقهای و بینالمللی با انتشار اخبار غیررسمی تلاش میکنند معادلات را به سود خود تغییر دهند. اعلام خبر غرق شدن زاگرس، چه واقعیت داشته باشد و چه صرفاً یک عملیات اطلاعاتی باشد، بدون شک پیامهای خاصی در خود دارد. هدف از این موجسازی رسانهای چه میتواند باشد؟ اولین هدف، تحت فشار گذاشتن ایران در حوزه دیپلماتیک و نظامی است. این پیام به تهران مخابره میشود که آمریکا نهتنها حاضر به عقبنشینی نیست، بلکه برای مقابله با حضور دریایی ایران در مناطق حساس، آماده اقدام مستقیم است. از سوی دیگر، این ادعا میتواند برای ایجاد رعب و وحشت در میان افکار عمومی داخلی و منطقهای نیز استفاده شود؛ نمایش یک برتری نظامی که قرار است تهران را در موقعیت تدافعی قرار دهد.
اما آیا این تنها یک جنگ روانی است یا احتمال واقعی وقوع درگیری نظامی نیز وجود دارد؟ این سؤال را نمیتوان به سادگی پاسخ داد. سیاست ترامپ در منطقه نشان داده که او برای نمایش قدرت و فرستادن پیامهای تهاجمی، دست به اقدامات غیرقابلپیشبینی میزند. حملات اخیر به یمن نشان داده که واشنگتن در دوره جدید ریاست جمهوری ترامپ سیاست سختگیرانهتری را در برابر محور مقاومت در پیش گرفته است. از طرفی، ناو زاگرس بهعنوان یک شناور پیشرفته اطلاعاتی-سیگنالی، میتواند تهدید مستقیمی برای نیروهای آمریکایی در منطقه باشد، بهویژه در دریای سرخ که حساسیت بالایی دارد.
پس اگرچه هنوز هیچ منبع رسمی این خبر را تأیید نکرده و بیشتر به نظر میرسد که در حال حاضر جنگ رسانهای بر جنگ واقعی غلبه دارد، اما نمیتوان احتمال یک رویارویی مستقیم را کاملاً نادیده گرفت. بهویژه با توجه به روند حوادث در هفته اخیر، این احتمال وجود دارد که دولت ترامپ برای نشان دادن قدرت خود، تصمیم بگیرد گامی فراتر از جنگ نیابتی بردارد. حالا پرسش اینجاست که آیا این تنها یک سناریوی جنگ روانی است یا واقعاً جرقهای برای یک درگیری گستردهتر زده شده است؟ هنوز زود است که پاسخ قطعی بدهیم، اما یک چیز مشخص است؛ «منطقه، بیش از همیشه روی لبه تیغ قرار دارد».