شرق، تبعات تنش واشنگتن – کی یف بر سیاست خارجی تهران را بررسی میکند
تنش زلنسکی و ترامپ؛ به سود مسکو، اما نه به نفع تهران!
تنش اخیر میان ولودیمیر زلنسکی و دونالد ترامپ در کاخ سفید، بدون شک به نفع روسیه تمام میشود، زیرا میتواند حمایت آمریکا از اوکراین را کاهش داده و مسکو را در جنگ دست برتر دهد. اما برخلاف تصور رایج، این اتفاق لزوماً به سود ایران نیست. بسیاری بر این باورند که هرچه روسیه موقعیت بهتری داشته باشد، میتواند در میانجیگری میان ایران و آمریکا نقش مثبتی ایفا کند، اما واقعیت این است که مسکو به یک تنش کنترلشده بین تهران و واشنگتن نیاز دارد، نه به حلوفصل اختلافات آنها.

به گزارش گروه رسانه ای شرق، تنش شامگاه جمعه میان ولودیمیر زلنسکی و دونالد ترامپ در کاخ سفید،بدون شک به نفع روسیه تمام میشود، زیرا میتواند حمایت آمریکا از اوکراین را کاهش داده و مسکو را در جنگ دست برتر دهد. اما برخلاف تصور رایج، این اتفاق لزوماً به سود ایران نیست. بسیاری بر این باورند که هرچه روسیه موقعیت بهتری داشته باشد، میتواند در میانجیگری میان ایران و آمریکا نقش مثبتی ایفا کند، اما واقعیت این است که مسکوبه یک تنش کنترلشده بین تهران و واشنگتن نیاز دارد، نه به حلوفصل اختلافات آنها.
روسیه، تنش کنترلشده ایران و آمریکا را یک ابزار ژئوپلیتیک میداند
برخی در ایران گمان میکنند که اگر روسیه از جنگ اوکراین با موفقیت عبور کند و در مذاکرات صلح با ترامپ موقعیت برتری داشته باشد، میتواند در مذاکرات احتمالی بین تهران و واشنگتن به نفع ایران نقشآفرینی کند. اما این فرضیه با واقعیت سیاست خارجی مسکو همخوانی ندارد. چرا که از یک سو بی شک مسکو نمیخواهد ایران و آمریکا به توافقی برسند که نقش روسیه را کمرنگ کند. در سوی دیگر یک ایران منزوی و درگیر با غرب، بیشترین وابستگی را به روسیه دارد و این همان چیزی است که کرملین میخواهد.
اینها علاوه بر آن است که اگر روسیه بیش ازحد به ایران نزدیک شود و برای حل تنشهای ایران و آمریکا میانجیگری کند، روابط مسکو با واشنگتن (مخصوصاً در دوره ترامپ) دچار مشکل میشود. از این رو است که روسیه همواره سیاست «بازی در وسط» را ترجیح داده و هرگز به دنبال حلوفصل اساسی تنش ایران و آمریکا نبوده است.
ترامپ و روسیه؛ معامله بر سرایران؟
نکته مهم دیگری که نباید نادیده گرفت آن است که اگر ترامپ درباره جگ اوکراین به دنبال توافقی با روس ها، آن هم بدون نقش افرینی اروپاییها و اوکراین باشد. در چنین سناریویی؛ نخستین احتمال این خواهد بود که ترامپ ممکن است بخواهد جنگ اوکراین را پایان دهد، اما در عوض امتیازاتی از مسکودر قبال ایران بگیرد.به موازات آن این گزاره محتمل هم وجود
دارد که روسیه ممکن است برای کاهش فشار تحریمها از سوی آمریکا، از برخی حمایتهای خود از ایران بکاهد. از سوی دیگر ترامپ ممکن است از روسیه بخواهد که ایران را برای محدود کردن برنامه هستهای یا کاهش نفوذمنطقهایاش تحت فشار بگذارد. لذا در یک نتیجه گیری می توان اذعان داشت که تقویت موقعیت روسیه در برابر ترامپ لزوماً به معنای بهبود موقعیت ایران نیست، بلکه ممکن است مسکو را به سمت امتیاز دادن در مورد ایران سوق دهد.
ایران، یک شریک «درجه دو» برای مسکو؟
در سالهای اخیر، ایران و روسیه همکاریهای نزدیکی در مسائل نظامی، اقتصادی و ژئوپلیتیک داشتهاند، اما این به معنای یک اتحاد راهبردی کامل نیست. شواهد متعددی برای تأییدو تبیین این موضوع وجود دارد؛ هم چنانی که مسکو همواره از کارت ایران برای معامله
با غرب استفاده کرده است. در عین حال روسیه روابط تجاری و دیپلماتیک گستردهتری با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و حتی اسرائیل دارد و نمیخواهد این روابط را قربانی تهران کند.
در سایه این نکات، تقویت موقعیت روسیه درمذاکره با آمریکا میتواند به معنای کاهش اهمیت ایران در معادلات کرملین باشد. چرا که روسیه به ایران بهعنوان یک شریک موقت و تاکتیکی نگاه میکند، نه یک متحد استراتژیک که بخواهد منافع آن را در اولویت قراردهد.
تنش کنترلشده؛ همان چیزی که روسیه میخواهد
اگر روسیه در جنگ اوکراین موفق باشد و ترامپ هم سیاستهایش را به سمت کاهش تعهدات جهانی آمریکا سوق دهد، شرایط برای نوع«تنش مدیریتشده» بین ایران و آمریکا فراهم میشود که بیشترین منفعت را برای مسکو
دارد؛ در پیوست آنچه گفته شد این احتمال مطرح است که واشنگتن تحریمها را کاملاًلغو نمیکند، اما مذاکراتی پراکنده با تهران خواهد داشت و همزمان با آن، ایران همچنان در لیست «تهدیدهای ژئوپلیتیک» آمریکا باقی میماند، اما درگیری مستقیمی رخ نمیدهد.
این وضعیت، ایران را مجبور میکند که به روسیه وابسته بماند و همچنان از مسکو تسلیحات و فناوریهای حیاتی دریافت کند. در نتیجه اگر ایران و آمریکا به تفاهمی واقعی برسند و تنشها کاهش یابد، ایران دیگر به روسیه وابسته نخواهد بود. اما مسکو نمیخواهد چنین اتفاقی بیفتد.
ایران؛ بازیگری با نفوذ محدود در معادلات جنگ اوکراین
در کنار همه آنچه که گفته شد باید افزود که با شدت گرفتن جنگ اوکراین، بسیاری در ایران تصور کردند که این جنگ میتواند فرصتی برای تهران باشد تا جایگاه خود را در سیاست جهانی تقویت کند و بهعنوان یک بازیگرتأثیرگذار وارد معادلات بینالمللی شود. اما در واقع، ایران، نهتنها یک بازیگر کلیدی در این جنگ نبوده، بلکه جایگاهش در معادلات روسیه و آمریکا نیز چندان تعیینکننده نیست. تهران بیشتر ابزار فشار مسکو بوده تا یک شریک واقعی در معادلات جنگ اوکراین. به هر حال درگیری اوکراین اساساً یک تقابل ژئوپلیتیک بین روسیه و غرب (بهویژه آمریکا و ناتو) است. در این میان بی شک آمریکاو اروپا بهعنوان تأمینکنندگان اصلی تسلیحات و کمکهای مالی به اوکراین، نقش تعیینکنندهای دارند. چین هم بهعنوان یک بازیگر مهم، در حال مدیریت روابط خود با روسیه و غرب است و به مسکو کمکهای غیرنظامی و اقتصادی ارائه میدهد.
ترکیه و عربستانیها هم از طریق روابط همزمان با روسیه و اوکراین، در مذاکرات و صادرات غلات نقش مهمی ایفا کرده است. در مقابل، ایران نقش مستقلی در این جنگ ندارد،
بلکه صرفاً بهعنوان یک کارت بازی برای روسیه عمل کرده است. نتیجه آنکه تهران، نه در روند جنگ اوکراین و نه در مسیر مذاکرات صلح، بازیگری تعیینکننده نیست.
ایران بهعنوان یک شریک حاشیهای باقی میماند
روسیه در تعامل با ایران، صرفاً بر اساس منافع مقطعی عمل میکند و از ارائه امتیازات کلان خودداری خواهد کرد. لذا هرگونه انتظار تهران از روسیه برای حمایت جدی در پروندههای بینالمللی، دور از واقعیت است. ایران باید بداند که روسیه در هر لحظه که لازم باشد، میتواند ایران را قربانی منافع بزرگتر خود کند. وابستگی بیش از حد به مسکو، مانع از تنوعبخشی به سیاست خارجی ایران خواهد شد. به همین واسطه باید معترف بود که تکیه ایران بر روسیه در پرونده اوکراین، نهتنها مزیت استراتژیکی ایجاد نکرده، بلکه ایران را به یک ابزار تاکتیکی برای مسکو تبدیل نموده است.
ایران، نه برگه بازی واشنگتن و نه اولویت استراتژیک مسکو
در تحلیل روابط ایران، روسیه و آمریکا درچارچوب جنگ اوکراین، یک سوءبرداشت مهم در برخی تحلیلهای داخلی ایران وجود دارد: اینکه گرهخوردن تنشهای روسیه و آمریکا بهطور خودکار میتواند جایگاه ایران را در معادلات جهانی ارتقا دهد. اما در واقعیت، واشنگتن و مسکو مسائل مربوط به ایران را بهطور مستقل از جنگ اوکراین و تنشهای خود بررسی میکنند. روسیه نیز تمایلی ندارد که ایران را به یک کارت کلیدی در تعاملاتش با
آمریکا تبدیل کند، زیرا این کار آزادی عمل مسکو در سیاست خارجی را محدود خواهد کرد.
سیاست مستقل واشنگتن در قبال ایران
افزون بر نکات فوق باید این را هم متذکر شدکه واشنگتن، مسائل ایران را جدا از جنگ اوکراین و روابطش با مسکو بررسی میکند. این موضوع در دو بُعد قابل بررسی است:
اول؛ اولویتهای استراتژیک متفاوت آمریکا
جنگ اوکراین، رقابت با چین، و ثبات خاورمیانه، هرکدام برای واشنگتن اهداف مستقلی دارند و مسائل ایران هم در چارچوب مستقلی بررسی میشود. آمریکا فشار بر ایران را بهعنوان بخشی از سیاست منطقهای خود و نه بر اساس جنگ اوکراین دنبال میکند. تحریمها و سیاستهای مهار ایران، مستقل از روابط آمریکا و روسیه است.
دوم؛ جنگ اوکراین، پروندهای متفاوت ازایران
آمریکا برای مهار ایران، همچنان به عربستان،اسرائیل و متحدان منطقهای خود تکیه دارد، نه به جنگ اوکراین. حتی اگرجنگ اوکراین تمام شود، سیاستهای آمریکا در قبال ایران دچار تغییر بنیادین نخواهد
شد. از این رو است که واشنگتن، تهران را بهعنوان یک مسئله مستقل میبیند و سیاستهایش را صرفنظر از جنگ اوکراین تنظیم میکند
روسیه نمیخواهد ایران را به یک برگ کلیدی تبدیل کند
در حالی که برخی در ایران انتظار دارند که روسیه از ایران بهعنوان یک اهرم فشار در برابر آمریکا استفاده کند، واقعیت این است که مسکو این کار را بهدلیل ملاحظات استراتژیک خود انجام نمیدهد. چون روسیه خواهان انعطاف در سیاست خارجی خود است.لذا اگر ایران به یک کارت کلیدی در تعاملات روسیه و آمریکا تبدیل شود، قدرت مانور مسکو کاهش مییابد و روسیه مجبور خواهد شد که در هر مذاکرهای، موضع سختی در برابرآمریکا بگیرد.
روسیه ترجیح میدهد ایران را بهعنوان یک بازیگر تاکتیکی، نه یک شریک استراتژیک، حفظ کند. به بیان دیگر، روسیه ازایران برای فشار بر غرب استفاده میکند، اما نه بیشتر از حد لازم؛ از این منظرbکرملین از همکاری نظامی با ایران برای تحت فشار قرار دادن غرب بهره میبرد، اما به محض اینکه احساس کند این همکاری بهنفعش نیست، آن را کاهش میدهد. نمونههای گذشته نشان داده که مسکو در لحظات حساس، ایران را قربانی کرده است. مانند تأخیر در تحویل سامانه S-300 یا حمایت محدود از ایران درپروندههای بینالمللی.
از طرفی هم روسیه علاقهای به ایجاد تقابل مستقیم با آمریکا ندارد. یعنی مسکو نمیخواهد که حمایت از ایران، به عاملی برای تشدید تقابل روسیه و آمریکا تبدیل شود. کرملین در دوره دوم ترامپ بهدنبال مدیریت تنش با واشنگتن است و ایران نباید انتظار داشته باشد که مسکو بهصورت نامحدود از آن حمایت کند.