|

2 بار سرقت موتور مقتول، عاملان قتل را به دام انداخت

شرق: عمو و برادرزاده‌ای که صاحب یک موتور را به قتل رسانده بودند، بعد از دو بار سرقت این موتور سرانجام شناسایی و دستگیر شدند. این دو، روز گذشته پای میز محاکمه رفتند.
به گزارش خبرنگار ما، مردادماه سال 91 پسر نوجوانی به مأموران پلیس خبر داد زمانی که با دوستش در حال موتورسواری بوده است، مورد حمله دو مرد جوان قرار گرفته و دوستش به قتل رسیده است. زمانی که تحقیقات مأموران دراین‌باره آغاز شد، آنها متوجه شدند وقتی مقتول و دوستش در حال تفریح با موتور بودند، دو جوان به آنها نزدیک شدند و یکی از آنها با ضربات قمه راننده موتور را به قتل رسانده و سپس موتور را برداشته و فرار کرده است. برای مأموران کاملا مشخص شده بود که این قتل برای سرقت بوده است. با انتقال جسد به پزشکی‌قانونی و آغاز تحقیقات، ردیابی موتورسیکلت در دستور کار مأموران قرار گرفت. درحالی‌که به نظر می‌رسید ردی از موتور و سارقان به دست نیامده ‌است و هشت ماه از این حادثه گذشته بود، مأموران متوجه چند جوان موتورسوار شدند که حالت عادی نداشتند. پلیس این چند جوان را متوقف کرد. از آنجا که به نظر می‌رسید آنها مشروب خورده‌اند و مدارک موتور هم همراهشان نبود، مأموران از مرکز استعلام گرفتند تا وضعیت موتور مشخص شود. دقایقی بعد گزارش رسید موتوری که مأموران متوقف کرده‌اند، سرقتی بوده و صاحب آن به قتل رسیده است؛ به این ترتیب سه جوانی که سوار بر موتور بودند، بازداشت شدند. آنها از قتل ابراز بی‌اطلاعی کردند و گفتند نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده است. یکی از آنها که راننده موتور هم بود، گفت: این موتور متعلق به دوستم بود، او به اتهام سرقت در زندان است و حالا موتورش دست من است؛ اصلا نمی‌دانم قتل چیست و در مورد چه از من می‌پرسید.
با به‌‌دست‌آمدن مشخصات فردی که گفته می‌شد موتور را به سرقت برده است، وی که رامین نام دارد، در زندان شناسایی شد. پرونده این جوان نشان می‌داد سابقه چندین فقره سرقت دارد و هر بار هم با چاقو یا قمه حمله و سرقت کرده است. رامین در بازجویی‌ها به سرقت موتور مورد اشاره اعتراف کرد و گفت: من با برادرزاده‌ام دست به این سرقت زدیم. اما من یادم نمی‌آید کسی را کشته باشم؛ ضارب بردارزاده‌ام بود. این در حالی بود که وحید برادرزاده رامین هم همچنان او را مقصر نشان می‌داد.
با پایان تحقیقات و بازجویی ‌از شاهدان کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست علیه متهمان را خواند و خواستار مجازات قانونی آنها شد، سپس نوبت به اولیای ‌دم رسید. آنها هم درخواست قصاص کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند. سپس متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد؛ او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من قبول دارم که سرقت را انجام دادم اما قتل کار من نبود و برادرزاده‌ام وحید این کار را کرده است. متهم گفت: من و برادرزاده‌ام همیشه با هم سرقت می‌کردیم. شب حادثه هم برای اینکه چیزی برای سرقت پیدا کنیم، بیرون رفتیم. چشممان به دو جوان افتاد که داشتند در خیابان موتورسواری می‌کردند. آنها را تعقیب کردیم و در جایی مناسب به سمت آنها رفتیم بعد برادرزاده‌ام قمه‌اش را درآورد و یکی از آن دو پسر را زد، نفر دوم فرار کرد؛ ما هم موتور را برداشتیم و فرار کردیم. موتور را پیش یک مال‌خر بردیم و فروختیم؛ او هم می‌دانست که موتور دزدی را می‌خرد و حتی خون هم روی دسته موتور بود، بعد که پول را گرفتیم نمی‌دانم چه اتفاقی برای موتور افتاد اما مدتی بعد دوباره همان موتور را در خیابان درحالی‌که پارک شده بود دیدم و دوباره آن را دزدیدم. موتور دست خودم بود تا اینکه به خاطر یک سرقت دیگر بازداشت شدم و موتور دست دوستم افتاد که منجر به شناسایی ما شد.
سپس نوبت به متهم ردیف دوم رسید؛ او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من قتل را مرتکب نشدم، عمویم به سمت مرد جوان رفت، قمه کشید و او را زد؛ من حتی به او نزدیک هم نشدم و فقط کمک کردم که موتور را بدزدیم. او دروغ می‌گوید و من اصلا حرفش را قبول نمی‌کنم.
سپس دوست مقتول به‌عنوان شاهد در جایگاه حاضر شد؛ او روز حادثه را تعریف کرد و گفت: روز حادثه من و دوستم داشتیم در خیابان موتورسواری می‌کردیم که من احساس کردم دو نفر دنبال ما هستند، به دوستم گفتم اما او توجهی نکرد و گفت این‌طور که تو می‌گویی نیست، آنها هم دارند برای خودشان تفریح می‌کنند. بعد از چند دقیقه که ما کنار خیابان ایستادیم، دو مرد جوان به سمت ما آمدند، رامین قمه کشید و به دوستم حمله کرد؛ من نمی‌دانستم باید چه کنم، به سمت خانه‌های مردم رفتم، در زدم و کمک خواستم. همین‌طور که داشتم می‌دویدم و کمک می‌خواستم، حواسم به دوستم هم بود، یکدفعه دیدم رامین با قمه چند ضربه به او زد و او را نقش بر زمین کرد و همین هم باعث شد که جانش را از دست بدهد. من همان زمان به اورژانس زنگ زدم و کمک خواستم اما او فوت کرده بود. بعد از گفته‌های متهمان و شاهد پرونده و دفاعیات وکلای آنها هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

شرق: عمو و برادرزاده‌ای که صاحب یک موتور را به قتل رسانده بودند، بعد از دو بار سرقت این موتور سرانجام شناسایی و دستگیر شدند. این دو، روز گذشته پای میز محاکمه رفتند.
به گزارش خبرنگار ما، مردادماه سال 91 پسر نوجوانی به مأموران پلیس خبر داد زمانی که با دوستش در حال موتورسواری بوده است، مورد حمله دو مرد جوان قرار گرفته و دوستش به قتل رسیده است. زمانی که تحقیقات مأموران دراین‌باره آغاز شد، آنها متوجه شدند وقتی مقتول و دوستش در حال تفریح با موتور بودند، دو جوان به آنها نزدیک شدند و یکی از آنها با ضربات قمه راننده موتور را به قتل رسانده و سپس موتور را برداشته و فرار کرده است. برای مأموران کاملا مشخص شده بود که این قتل برای سرقت بوده است. با انتقال جسد به پزشکی‌قانونی و آغاز تحقیقات، ردیابی موتورسیکلت در دستور کار مأموران قرار گرفت. درحالی‌که به نظر می‌رسید ردی از موتور و سارقان به دست نیامده ‌است و هشت ماه از این حادثه گذشته بود، مأموران متوجه چند جوان موتورسوار شدند که حالت عادی نداشتند. پلیس این چند جوان را متوقف کرد. از آنجا که به نظر می‌رسید آنها مشروب خورده‌اند و مدارک موتور هم همراهشان نبود، مأموران از مرکز استعلام گرفتند تا وضعیت موتور مشخص شود. دقایقی بعد گزارش رسید موتوری که مأموران متوقف کرده‌اند، سرقتی بوده و صاحب آن به قتل رسیده است؛ به این ترتیب سه جوانی که سوار بر موتور بودند، بازداشت شدند. آنها از قتل ابراز بی‌اطلاعی کردند و گفتند نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده است. یکی از آنها که راننده موتور هم بود، گفت: این موتور متعلق به دوستم بود، او به اتهام سرقت در زندان است و حالا موتورش دست من است؛ اصلا نمی‌دانم قتل چیست و در مورد چه از من می‌پرسید.
با به‌‌دست‌آمدن مشخصات فردی که گفته می‌شد موتور را به سرقت برده است، وی که رامین نام دارد، در زندان شناسایی شد. پرونده این جوان نشان می‌داد سابقه چندین فقره سرقت دارد و هر بار هم با چاقو یا قمه حمله و سرقت کرده است. رامین در بازجویی‌ها به سرقت موتور مورد اشاره اعتراف کرد و گفت: من با برادرزاده‌ام دست به این سرقت زدیم. اما من یادم نمی‌آید کسی را کشته باشم؛ ضارب بردارزاده‌ام بود. این در حالی بود که وحید برادرزاده رامین هم همچنان او را مقصر نشان می‌داد.
با پایان تحقیقات و بازجویی ‌از شاهدان کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست علیه متهمان را خواند و خواستار مجازات قانونی آنها شد، سپس نوبت به اولیای ‌دم رسید. آنها هم درخواست قصاص کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند. سپس متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد؛ او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من قبول دارم که سرقت را انجام دادم اما قتل کار من نبود و برادرزاده‌ام وحید این کار را کرده است. متهم گفت: من و برادرزاده‌ام همیشه با هم سرقت می‌کردیم. شب حادثه هم برای اینکه چیزی برای سرقت پیدا کنیم، بیرون رفتیم. چشممان به دو جوان افتاد که داشتند در خیابان موتورسواری می‌کردند. آنها را تعقیب کردیم و در جایی مناسب به سمت آنها رفتیم بعد برادرزاده‌ام قمه‌اش را درآورد و یکی از آن دو پسر را زد، نفر دوم فرار کرد؛ ما هم موتور را برداشتیم و فرار کردیم. موتور را پیش یک مال‌خر بردیم و فروختیم؛ او هم می‌دانست که موتور دزدی را می‌خرد و حتی خون هم روی دسته موتور بود، بعد که پول را گرفتیم نمی‌دانم چه اتفاقی برای موتور افتاد اما مدتی بعد دوباره همان موتور را در خیابان درحالی‌که پارک شده بود دیدم و دوباره آن را دزدیدم. موتور دست خودم بود تا اینکه به خاطر یک سرقت دیگر بازداشت شدم و موتور دست دوستم افتاد که منجر به شناسایی ما شد.
سپس نوبت به متهم ردیف دوم رسید؛ او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من قتل را مرتکب نشدم، عمویم به سمت مرد جوان رفت، قمه کشید و او را زد؛ من حتی به او نزدیک هم نشدم و فقط کمک کردم که موتور را بدزدیم. او دروغ می‌گوید و من اصلا حرفش را قبول نمی‌کنم.
سپس دوست مقتول به‌عنوان شاهد در جایگاه حاضر شد؛ او روز حادثه را تعریف کرد و گفت: روز حادثه من و دوستم داشتیم در خیابان موتورسواری می‌کردیم که من احساس کردم دو نفر دنبال ما هستند، به دوستم گفتم اما او توجهی نکرد و گفت این‌طور که تو می‌گویی نیست، آنها هم دارند برای خودشان تفریح می‌کنند. بعد از چند دقیقه که ما کنار خیابان ایستادیم، دو مرد جوان به سمت ما آمدند، رامین قمه کشید و به دوستم حمله کرد؛ من نمی‌دانستم باید چه کنم، به سمت خانه‌های مردم رفتم، در زدم و کمک خواستم. همین‌طور که داشتم می‌دویدم و کمک می‌خواستم، حواسم به دوستم هم بود، یکدفعه دیدم رامین با قمه چند ضربه به او زد و او را نقش بر زمین کرد و همین هم باعث شد که جانش را از دست بدهد. من همان زمان به اورژانس زنگ زدم و کمک خواستم اما او فوت کرده بود. بعد از گفته‌های متهمان و شاهد پرونده و دفاعیات وکلای آنها هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها