روحانی و مطالبات مردمی
محمد توسلي
جامعه امروز ما درحالیکه کمتر از سه ماه به انتخابات 96 باقی مانده، سؤالات و مطالبات برآوردهنشدهای دارد و آقای دکتر حسن روحانی رئیسجمهور محترم میتوانند در این فرصت اندک ضمن پاسخگویی شفاف و شجاعانه به برخی از این سؤالها، زمینه حضور قویتر خود را در انتخابات پیشرو فراهم کند.
یکی از مهمترین سؤالات مردم بیشک درخصوص مشکلات معیشتی آنهاست. پاسخ به این سؤال از سوی دولت در این فرصت اندک از مبرمترین فعالیتهایی است که آقای روحانی و دیگر چهرههای تأثیرگذار در حوزه اقتصاد کشور باید در جهت آن قدم بردارند. اکثریت درخورتوجهی از جامعه ما امروز از مشکلات اقتصادی و معیشتی خود گلهمندند چراکه انتظار داشتند در این سهسالی که از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد، گرهی از مشکلاتشان گشوده میشد. به نظر میرسد آقای روحانی باید در این زمینه شفافسازی کنند و به مردم بگویند که چرا با وجود تلاشها و توفیقات ارزشمندی که در عرصههای داخلی و بینالمللی داشتهاند، هنوز مشکلات اقتصادی یکی از چالشهای پیشروی مردم ایران است.
نگاهی به فعالیتهای دولت در این مدت نشان میدهد که کلید رفع یا بهبود مشکلات اقتصادی همواره در گرو سرمایهگذاری داخلی و خارجی تعریف شده اما اینکه آمارهای مربوطه در این زمینه به کمبودن سرمایهگذاریها اشاره میکند، نشان از آن دارد که در این زمینه هنوز چالشهای اصلی برطرف نشدهاند. به اعتقاد بنده، سرمایهگذاری در هر کشوری نیازمند «امنیت» است و تا زمانی که این مهم در جامعه ما نهادینه نشود، سرمایهگذارها آمادگی لازم برای سرمایهگذاری نخواهند داشت و به تبع آن زمینه پاسخگویی اقتصاد به چالشهای معیشتی مردم فراهم نمیشود.
تجربیات جهانی و بومی در زمینه سرمایهگذاری نشان از آن دارد که برای تأمین امنیت سرمایهگذاری نیازمند حاکمیت قانون و پایبندی به تعهدات بینالمللی و تأمین آزادی رسانهها، فعالیت نهادهای مدنی، احزاب و جریانهای سیاسی و بهطورکلی رعایت حقوق شهروندی هستیم. خوشبختانه آقای روحانی در ماههای اخیر با مطرحکردن - هرچند دیرهنگام- منشور حقوق شهروندی، مقدمه چنین تحولی را فراهم کردند؛ اما باید منتظر بود و دید که این منشور تا چه حد شرایط عملیاتیشدن خواهد یافت. به نظر میرسد ایشان و مشاوران همکارشان میدانند توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی امکانپذیر نیست و در این زمینه، پیشنیازهای لازم در ابتدا باید مرتفع شوند تا مردم شاهد بروز نتایج آن باشند.
موضوع دیگری که آقای روحانی در این روزها باید به فکر گفتوگوی مردمی درباره آن باشد، بحث رفع برخي محدوديتهاست. ایشان باید در قالب گزارشی صادقانه و صریح به مردم بگویند که چرا تلاشهای دولت در این زمینه به نتیجه نرسیده و هنوز اين موارد بهعنوان یک مطالبه در میان رأیدهندگان ایشان وجود دارد.
به نظر میرسد با بازشدن باب چنین گفتوگویی میان رئیس دولت و مردم، ارزیابی عملکرد وزرای کابینه هم یکی دیگر از بخشهای شفافسازی روحانی خواهد بود. اگر وزارت امور خارجه در عرصه بینالمللی چنین دستاورد تاریخی و درخورملاحظهای داشته و اگر بهعنوان نمونه، وزارت نفت توانسته از تجربیات وزیر پرسابقه خود، بهرهای چنین ببرد، آقای روحانی باید به مردم توضیح دهد که چرا برخی از وزارتخانهها عملکرد مناسبی در این سهسالواندی نداشتهاند. بهعنوان نمونه به نظر اینجانب و با تکیه بر تجربه دیرین گذشتهام، وزارت علوم و آموزش عالی یکی از آن وزارتخانههایی است که نتوانسته در این مدت به مأموریتها و وظایف خود در راستای تعالی دانشگاهها جامه عمل بپوشاند، بهطوریکه امروز، هم استادان دانشگاه و هم دانشجویان از فضای موجود در دانشگاهها در دو بعد علمی و دانشجویی راضی نیستند. به نظر بنده در فضای کنونی دانشگاهها، رشد و تعالی شخصیت دانشجویان امکانپذیر نیست و نمیتوان مدیرانی توانمند برای اداره آینده کشور به جامعه تحویل دهد و یکی از پیامدهای آن همچنان این است که سالانه باید 180 هزار نفر از مستعدترین جوانان دانشجوی کشور را راهی کشورهای
خارجی کنیم. این فرایند چالش بزرگی برای اجرائیشدن برنامههای توسعه کشور خواهد بود و آقای روحانی نهفقط بهعنوان رئیسجمهور دولت یازدهم بلکه بهعنوان شخصی که در یک مقطع تاریخی مهم، اداره قوه مجریه کشور را برعهده دارند، باید به حال آن فکری اساسی کنند.
جامعه امروز ما درحالیکه کمتر از سه ماه به انتخابات 96 باقی مانده، سؤالات و مطالبات برآوردهنشدهای دارد و آقای دکتر حسن روحانی رئیسجمهور محترم میتوانند در این فرصت اندک ضمن پاسخگویی شفاف و شجاعانه به برخی از این سؤالها، زمینه حضور قویتر خود را در انتخابات پیشرو فراهم کند.
یکی از مهمترین سؤالات مردم بیشک درخصوص مشکلات معیشتی آنهاست. پاسخ به این سؤال از سوی دولت در این فرصت اندک از مبرمترین فعالیتهایی است که آقای روحانی و دیگر چهرههای تأثیرگذار در حوزه اقتصاد کشور باید در جهت آن قدم بردارند. اکثریت درخورتوجهی از جامعه ما امروز از مشکلات اقتصادی و معیشتی خود گلهمندند چراکه انتظار داشتند در این سهسالی که از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد، گرهی از مشکلاتشان گشوده میشد. به نظر میرسد آقای روحانی باید در این زمینه شفافسازی کنند و به مردم بگویند که چرا با وجود تلاشها و توفیقات ارزشمندی که در عرصههای داخلی و بینالمللی داشتهاند، هنوز مشکلات اقتصادی یکی از چالشهای پیشروی مردم ایران است.
نگاهی به فعالیتهای دولت در این مدت نشان میدهد که کلید رفع یا بهبود مشکلات اقتصادی همواره در گرو سرمایهگذاری داخلی و خارجی تعریف شده اما اینکه آمارهای مربوطه در این زمینه به کمبودن سرمایهگذاریها اشاره میکند، نشان از آن دارد که در این زمینه هنوز چالشهای اصلی برطرف نشدهاند. به اعتقاد بنده، سرمایهگذاری در هر کشوری نیازمند «امنیت» است و تا زمانی که این مهم در جامعه ما نهادینه نشود، سرمایهگذارها آمادگی لازم برای سرمایهگذاری نخواهند داشت و به تبع آن زمینه پاسخگویی اقتصاد به چالشهای معیشتی مردم فراهم نمیشود.
تجربیات جهانی و بومی در زمینه سرمایهگذاری نشان از آن دارد که برای تأمین امنیت سرمایهگذاری نیازمند حاکمیت قانون و پایبندی به تعهدات بینالمللی و تأمین آزادی رسانهها، فعالیت نهادهای مدنی، احزاب و جریانهای سیاسی و بهطورکلی رعایت حقوق شهروندی هستیم. خوشبختانه آقای روحانی در ماههای اخیر با مطرحکردن - هرچند دیرهنگام- منشور حقوق شهروندی، مقدمه چنین تحولی را فراهم کردند؛ اما باید منتظر بود و دید که این منشور تا چه حد شرایط عملیاتیشدن خواهد یافت. به نظر میرسد ایشان و مشاوران همکارشان میدانند توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی امکانپذیر نیست و در این زمینه، پیشنیازهای لازم در ابتدا باید مرتفع شوند تا مردم شاهد بروز نتایج آن باشند.
موضوع دیگری که آقای روحانی در این روزها باید به فکر گفتوگوی مردمی درباره آن باشد، بحث رفع برخي محدوديتهاست. ایشان باید در قالب گزارشی صادقانه و صریح به مردم بگویند که چرا تلاشهای دولت در این زمینه به نتیجه نرسیده و هنوز اين موارد بهعنوان یک مطالبه در میان رأیدهندگان ایشان وجود دارد.
به نظر میرسد با بازشدن باب چنین گفتوگویی میان رئیس دولت و مردم، ارزیابی عملکرد وزرای کابینه هم یکی دیگر از بخشهای شفافسازی روحانی خواهد بود. اگر وزارت امور خارجه در عرصه بینالمللی چنین دستاورد تاریخی و درخورملاحظهای داشته و اگر بهعنوان نمونه، وزارت نفت توانسته از تجربیات وزیر پرسابقه خود، بهرهای چنین ببرد، آقای روحانی باید به مردم توضیح دهد که چرا برخی از وزارتخانهها عملکرد مناسبی در این سهسالواندی نداشتهاند. بهعنوان نمونه به نظر اینجانب و با تکیه بر تجربه دیرین گذشتهام، وزارت علوم و آموزش عالی یکی از آن وزارتخانههایی است که نتوانسته در این مدت به مأموریتها و وظایف خود در راستای تعالی دانشگاهها جامه عمل بپوشاند، بهطوریکه امروز، هم استادان دانشگاه و هم دانشجویان از فضای موجود در دانشگاهها در دو بعد علمی و دانشجویی راضی نیستند. به نظر بنده در فضای کنونی دانشگاهها، رشد و تعالی شخصیت دانشجویان امکانپذیر نیست و نمیتوان مدیرانی توانمند برای اداره آینده کشور به جامعه تحویل دهد و یکی از پیامدهای آن همچنان این است که سالانه باید 180 هزار نفر از مستعدترین جوانان دانشجوی کشور را راهی کشورهای
خارجی کنیم. این فرایند چالش بزرگی برای اجرائیشدن برنامههای توسعه کشور خواهد بود و آقای روحانی نهفقط بهعنوان رئیسجمهور دولت یازدهم بلکه بهعنوان شخصی که در یک مقطع تاریخی مهم، اداره قوه مجریه کشور را برعهده دارند، باید به حال آن فکری اساسی کنند.