|

دکتر توسلی و گفتمان جامعه‌شناسی در ایران

ابراهيمباي سلامي

با تحول ساختار تولید و در پی تغییر مناسبات اجتماعی تحلیل و پيش‌بيني کنش‌های فردی، گروهی و فرایند نهادهای اجتماعی مستلزم رویکردهای جامعه‌شناختي است. دكتر توسلی مرد فرزانه این صحنه بود که انقلاب در ایران را در جوار دکتر علی شریعتی و دیگر بنیان‌گذاران این تغییر درک کرد و اثرات و پيامدهاي چنين پديده‌اي را در تحول ساختاري جامعه ايران پيش‌بيني كرد. او پيش از هركس ديگر ضرورت گسترش نگاه آكادميك به انقلاب و جامعه ايران را آشكار كرد. امروز با خیل عظیم استادان، فارغ‌التحصیلان و دانشجويان رشته‌هاي علوم اجتماعي و گفتمانی که برای خلق پارادایم و توسعه حوزه‌های معرفتی در جامعه‌شناسی در ایران به وجود آمده، تلاش‌ها و صبوری‌های توسلی قابل مشاهده است. كوتاه سخن آنكه با توجه به تشکیل اجتماع علمی و اهمیت‌یافتن این رشته براي حل مسائل موجود در كشور می‌توان گفت توسلی و همكاران او در ایجاد گفتمان و توجه به حوزه‌هاي معرفت جامعه‌شناسانه در ایران پیروز شده‌اند. این سخن که آیا توسلی را می‌توان «پدر علم جامعه‌شناسی» در ایران نامید یا با توجه به آنچه برخی از استادان و محققان از ترجمه و خلق «مفهوم جامعه‌شناسی» به همت استاد دكتر غلامحسین صدیقی و درس‌های علم‌الاجتماع دكتر یحیی مهدوی به یاد دارند، بیشتر مایل هستند که این عنوان برای دكتر صدیقی محفوظ بماند، جاي بحث دارد. واقعیت تلاش‌ها و فعالیت‌های علمی و آکادمیک دکتر توسلی در بنیان‌گذاری و محوریت این رشته به‌ویژه در دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه آزاد اسلامی و دیگر ستادها و مراکز علمی و همچنين تهیه متون درسی و انتشار کتاب‌ها و مقالات و به‌ویژه تأسیس و ریاست انجمن جامعه‌شناسی ایران که امروز هر‌یک از این امور نقش معناداری در گسترش و توسعه رویکردهای جامعه‌شناختی دارند، به‌طوركلي حاکی از آن است که اگر در رویه سنتی نام‌گذاری نتوانیم توسلی را پدر علم جامعه‌شناسی بخوانیم، بدون تردید او را می‌توان معلم و «شناسنامه جامعه‌شناسی ایران» دانست؛ چراكه او در کسوت استادی با هوشیاری و صبوری راه فرهیختگان و دانشمندان بزرگ برای گسترش این علم ضروری برای زندگي را برگزید. اکنون که جامعه در حال تحول و نوبه‌نوشدن ممتد و متوالی است و هر لحظه بر ترکیب و پیچیدگی متزاید آن در فرایند فراپسامدرن افزوده می‌شود و تحلیل پدیده‌های جدید آن مستلزم دانش‌های نوین و رویکردهای تخصصی است، پیچیدگی کار و درایت روشن‌گرایانه گسترش رویکرد آکادمیک و نظام‌مند جامعه‌شناسی در نظام جدید دانش ایران با وجود همه ناملایمات و بی‌مهری‌هایی که وجود داشت، بیشتر روشن شده است. بررسي چگونگي ایفای نقش استادانه و روشنگر دکتر غلامعباس توسلی و همکاران و همفکران او، بعد از پیروزی یک انقلاب مبتنی بر امتزاج دو حوزه مفهومی پارادوکسیکال سنت و مدرنیته در ایران معاصر، خود يك موضوع پژوهش مفصل جامعه‌شناسانه است. ماندن و اصرار بر روش‌هاي علمي و آكادميك آسان نيست.

اهمیت و شکوه نقش توسلی در آن است که از يك سو در بحران تعطیلی دانشگاه‌ها و ركود نظام دانش جدید علوم انسانی در ایران و از سوي ديگر اوج‌گیری و سیطره نظام دانش قدیم و اوج‌گیری نیروهای اجتماعی سنتی با دانش و صبوری فعالیت عمده خود را از فضای سیاسی و روشنفکری به سوی آموزش‌های دانشگاهی سوق می‌دهد و در قالب یک «جامعه‌شناس و روشنفکر» به‌جای‌ماندن در عرصه‌های قدرت سیاسی و حتی شهرت رسانه‌ای با مقالات و جزوه نظریه‌های جامعه‌شناسی و انتشار کتاب‌هاي تخصصي در کلاس درس می‌نشیند و با جمع محدودی از استادان، دانشجویان و گروه‌ها؛ دانشکده و دانشگاه را زمینه اصلی طرح نظریه‌ها و فعاليت خود و دیگر بزرگان جامعه‌شناسی می‌کند. پیش‌تر از این در یادداشتي به همین قلم آمده است که دكتر توسلی در ایران بعد از انقلاب اسلامی همان نقش را ایفا كرد که ریمون آرون در جامعه‌شناسی فرانسه داشت؛ اما علاوه بر آن مانند سی رایت میلز رسالت و بینش جامعه‌شناسی برای خود قائل بود و هرگز از تحولات و مسائل عمده زمان خود غافل نشد. اکنون که تحول مفهومی در گستره سرعت و تغییرات فضای مجازی و فناوری اطلاعات، معرفت نسبت به همه ابعاد نظام اجتماعي را دگرگون کرده و فرایند مکرر «جامعه نو و مفاهیم کهنه» در رویکردهای علوم انسانی تحلیل‌های پسامدی نسبت به واقعیت و پدیده‌های اجتماعی را تسریع و تقویت كرده، ضرورت آینده‌پژوهی راجع به ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه و تحلیل‌های پیشامدی برای سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و مدیریت امور جامعه ایرانی اهميت روز‌افزون يافته است.
*عضو شوراي عالي ميراث فرهنگي و گردشگرى

با تحول ساختار تولید و در پی تغییر مناسبات اجتماعی تحلیل و پيش‌بيني کنش‌های فردی، گروهی و فرایند نهادهای اجتماعی مستلزم رویکردهای جامعه‌شناختي است. دكتر توسلی مرد فرزانه این صحنه بود که انقلاب در ایران را در جوار دکتر علی شریعتی و دیگر بنیان‌گذاران این تغییر درک کرد و اثرات و پيامدهاي چنين پديده‌اي را در تحول ساختاري جامعه ايران پيش‌بيني كرد. او پيش از هركس ديگر ضرورت گسترش نگاه آكادميك به انقلاب و جامعه ايران را آشكار كرد. امروز با خیل عظیم استادان، فارغ‌التحصیلان و دانشجويان رشته‌هاي علوم اجتماعي و گفتمانی که برای خلق پارادایم و توسعه حوزه‌های معرفتی در جامعه‌شناسی در ایران به وجود آمده، تلاش‌ها و صبوری‌های توسلی قابل مشاهده است. كوتاه سخن آنكه با توجه به تشکیل اجتماع علمی و اهمیت‌یافتن این رشته براي حل مسائل موجود در كشور می‌توان گفت توسلی و همكاران او در ایجاد گفتمان و توجه به حوزه‌هاي معرفت جامعه‌شناسانه در ایران پیروز شده‌اند. این سخن که آیا توسلی را می‌توان «پدر علم جامعه‌شناسی» در ایران نامید یا با توجه به آنچه برخی از استادان و محققان از ترجمه و خلق «مفهوم جامعه‌شناسی» به همت استاد دكتر غلامحسین صدیقی و درس‌های علم‌الاجتماع دكتر یحیی مهدوی به یاد دارند، بیشتر مایل هستند که این عنوان برای دكتر صدیقی محفوظ بماند، جاي بحث دارد. واقعیت تلاش‌ها و فعالیت‌های علمی و آکادمیک دکتر توسلی در بنیان‌گذاری و محوریت این رشته به‌ویژه در دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه آزاد اسلامی و دیگر ستادها و مراکز علمی و همچنين تهیه متون درسی و انتشار کتاب‌ها و مقالات و به‌ویژه تأسیس و ریاست انجمن جامعه‌شناسی ایران که امروز هر‌یک از این امور نقش معناداری در گسترش و توسعه رویکردهای جامعه‌شناختی دارند، به‌طوركلي حاکی از آن است که اگر در رویه سنتی نام‌گذاری نتوانیم توسلی را پدر علم جامعه‌شناسی بخوانیم، بدون تردید او را می‌توان معلم و «شناسنامه جامعه‌شناسی ایران» دانست؛ چراكه او در کسوت استادی با هوشیاری و صبوری راه فرهیختگان و دانشمندان بزرگ برای گسترش این علم ضروری برای زندگي را برگزید. اکنون که جامعه در حال تحول و نوبه‌نوشدن ممتد و متوالی است و هر لحظه بر ترکیب و پیچیدگی متزاید آن در فرایند فراپسامدرن افزوده می‌شود و تحلیل پدیده‌های جدید آن مستلزم دانش‌های نوین و رویکردهای تخصصی است، پیچیدگی کار و درایت روشن‌گرایانه گسترش رویکرد آکادمیک و نظام‌مند جامعه‌شناسی در نظام جدید دانش ایران با وجود همه ناملایمات و بی‌مهری‌هایی که وجود داشت، بیشتر روشن شده است. بررسي چگونگي ایفای نقش استادانه و روشنگر دکتر غلامعباس توسلی و همکاران و همفکران او، بعد از پیروزی یک انقلاب مبتنی بر امتزاج دو حوزه مفهومی پارادوکسیکال سنت و مدرنیته در ایران معاصر، خود يك موضوع پژوهش مفصل جامعه‌شناسانه است. ماندن و اصرار بر روش‌هاي علمي و آكادميك آسان نيست.

اهمیت و شکوه نقش توسلی در آن است که از يك سو در بحران تعطیلی دانشگاه‌ها و ركود نظام دانش جدید علوم انسانی در ایران و از سوي ديگر اوج‌گیری و سیطره نظام دانش قدیم و اوج‌گیری نیروهای اجتماعی سنتی با دانش و صبوری فعالیت عمده خود را از فضای سیاسی و روشنفکری به سوی آموزش‌های دانشگاهی سوق می‌دهد و در قالب یک «جامعه‌شناس و روشنفکر» به‌جای‌ماندن در عرصه‌های قدرت سیاسی و حتی شهرت رسانه‌ای با مقالات و جزوه نظریه‌های جامعه‌شناسی و انتشار کتاب‌هاي تخصصي در کلاس درس می‌نشیند و با جمع محدودی از استادان، دانشجویان و گروه‌ها؛ دانشکده و دانشگاه را زمینه اصلی طرح نظریه‌ها و فعاليت خود و دیگر بزرگان جامعه‌شناسی می‌کند. پیش‌تر از این در یادداشتي به همین قلم آمده است که دكتر توسلی در ایران بعد از انقلاب اسلامی همان نقش را ایفا كرد که ریمون آرون در جامعه‌شناسی فرانسه داشت؛ اما علاوه بر آن مانند سی رایت میلز رسالت و بینش جامعه‌شناسی برای خود قائل بود و هرگز از تحولات و مسائل عمده زمان خود غافل نشد. اکنون که تحول مفهومی در گستره سرعت و تغییرات فضای مجازی و فناوری اطلاعات، معرفت نسبت به همه ابعاد نظام اجتماعي را دگرگون کرده و فرایند مکرر «جامعه نو و مفاهیم کهنه» در رویکردهای علوم انسانی تحلیل‌های پسامدی نسبت به واقعیت و پدیده‌های اجتماعی را تسریع و تقویت كرده، ضرورت آینده‌پژوهی راجع به ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه و تحلیل‌های پیشامدی برای سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و مدیریت امور جامعه ایرانی اهميت روز‌افزون يافته است.
*عضو شوراي عالي ميراث فرهنگي و گردشگرى
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها