گفتوگو با آرش کامور به مناسبت انتشار آلبوم «عطار»
صدای بال سیمرغ از کمانچه آرش
سیمین سلیمانی: آرش کامور، کارشناس ارشد موسیقی، آهنگساز و نوازنده کمانچه، پیش از این با انتشار آلبوم «اسب و آتش» که الهامگرفته از آثار یک نقاش آلمانی بود، توانست تجربهای موفق در حسآمیزی هنرها با یکدیگر بهجا بگذارد. آرشه آرش اینبار سیمرغ را به پرواز درآورده و کمانچه کامور، راوی آهنگینی از آثار عطار شده؛ به بهانه انتشار آلبوم «عطار» به آهنگسازی این هنرمند با او گفتوگویی کردیم که میخوانید.
تمرکز شما در این آلبوم بر آثار و تفکر «شیخ فریدالدین عطار نیشابوری» بود، پیش از این هم آهنگهایی را الهامگرفته از آثار اتوپینه ساخته بودید و رنگها و نقشهای یک نقاش شما را متأثر کرد و نهایتا در آلبوم «اسب و آتش» تجلی یافت که آلبوم موفقی نیز بود و حالا عطار، دلیل انتخاب و تمرکز شما روی عطار چه بود؟
کلام عطار، پارسی، اما تفکرش جهانی است و هنر موسیقی، زبانی جهانی است؛ موسیقی، قدرت دارد که از فضای عطار تأثیر پذیرفته و اندیشه را تا بینهایت درگیر کند؛ گرچه عدهای زبان عطار را کهنه میدانند و بهدور از فضای شعر معاصر؛ اما باید گفت با وجود اینکه حدود هشت قرن از کلام عطار میگذرد، اما گرد کهنگی بر اشعار ایشان ننشسته است؛ زیرا منطق و نگرش عطار همیشه بهروز است. عطار بهجد در ژرفترین و نابترین مفاهیم انسانی کوشیده و با سادهترین و زلالترین شکل آنها را در کلام جاری کرده، مگر نه اینکه زیبایی در سادگی است و عطار این سادگی را بهخوبی دریافته و انتقال داده است. در دوران کار روی آلبوم عطار نیز نهتنها کلام را کهن نمییافتم، بلکه شگفتزده میشدم از کلماتی که قرنها از تولد آنها میگذرد، اما چنین ناب با انسانِ معاصر ارتباط میگیرد؛ در حقیقت نگرش عطار بسته در قسمتی از تاریخ نبوده، بلکه سیال و رها تا امروز و فرداها یالافشانی خواهد کرد و من نیز بر این تلاش بودم تا با قدرت انتزاع موسیقی، اندیشه ایشان را به تصویر بکشم.
اما این حسآمیزی و الهامگرفتن از آثار هنرمندی مانند پینه یا شاعر و عارفی مانند عطار، برای شما چهطور اتفاق افتاد؟
من تجربه تأثیرپذیری را پیش از این نیز داشتهام. در حقیقت ذات هنر، اثرپذیری و اثرگذاری است. درباره «اسب و آتش» باید بگویم اتوپینه متأثر از فرهنگ ایرانی شد؛ در آثار او نقوش و فرهنگ ایرانی هویداست، روز افتتاح نمایشگاه آثار پینه در موزه هنرهای معاصر تهران از بنده دعوت شد که چند قطعه روی آثار وی انجام دهم. با بررسی آثار او متوجه شدم، پینه با آتش مأنوس بود؛ در ادبیات ما نیز از سوختن و آتش بسیار سخن گفته شده است، از سویی یکی دیگر از تجربیات من کار روی آثار یک عکاس ایتالیایی است که در آینده در قالب «تصویرها به صدا درمیآیند» در شهر میلان، ارائه خواهد شد؛ درباره عطار نیز این اتفاق افتاد چون با عطار و آثار او زندگی کردهام؛ کلام عطار با عشق، شیدایی و سوختن آمیخته است.
زادگاه شما نیشابور است. بسیاری از هنرمندان و هنردوستان گواهی میدهند که آرامگاه عطار برایشان حسی آمیخته با عرفان را تداعی میکند و الهام خاصی از آثار این بزرگ گرفتهاند؛ این موضوع چه تأثیری در آلبوم اخیر شما داشته است؟
بله، همینطور است و بنده نیز ریشههای عاطفی خود را با مردم و خشتخشت زادگاهم حفظ کردهام و تعلقخاطر به خراسان بزرگ و خصوصا نیشابور دارم؛ و بهگونهای آلبوم عطار برایم ادای دینی است به نیشابور، اما بنا بر سخن استاد فروزانفر «[عطار] نه مرد روزگار خود نه مرد روزگار ما بلکه مرد زمان و عصری [هست] که ممکن است تکامل بشر و علو انسانیت ازین پس آن را به وجود آورد». باید در نظر داشت که عطار فقط معطوف به یک زمان و یک جغرافیا نیست. گویا ما با کمبودهای چشمگیری در معرفی ایشان مواجهیم. کلام عطار قدرت درنوردیدن مرزها را دارد. ما باید همتی کنیم برای مقدرشدن این نگاه، چراکه روزگار ما بیشتر از هر عصری به نگرشهایی چون نگرش عطار نیازمند است، شاید در نوع خود هنر بتواند به نزدیکترشدن این عصر با اندیشههای بزرگانی چون عطار کمک کند.
آهنگسازی این آلبوم چقدر زمان برد؟
آهنگسازی آلبوم عطار حدود سه سال زمان برد؛ اما نقطه اوج و شروع سرجمعکردن این قطعات از 25 فروردین 95 آغاز شد که تصمیم بر آن گرفتم تا در فروردین 96 این اثر را همزمان با روز عطار رونمایی کنم. مجموعه عطار در روز جهانی این عارف منتشر میشود و مراسم رونمایی از این آلبوم 28 فروردین در بنیاد رودکی تهران و با حضور علاقهمندان، پیشکسوتان و عوامل این مجموعه انجام خواهد شد.
چه کسانی در این آلبوم با شما همراه بودند؟ در پایان نیز درباره کاوری که در آن طرح فیروزهای خودنمایی میکند؛ توضیح دهید.
در این مجموعه، کمانچه آن را خودم نواختم؛ حسین رضایینیا، دف و بندیر؛ میثم مروستی، ویلن و ویلنآلتو؛ آتنا اشتیاقی، ویلنسل؛ نوید مثمر، باغلاما، شلپه و جورا؛ حسین عطاپور، تار آذری؛ حسین قاسمزاده، دودوک؛ مریم خدابخش، عود؛ شایان شکرآبی، پیانو؛ علیرضا دریایی، ویلن و ویلنآلتو؛ درشن آنند، طبلا؛ شایان ریاحی، پرکاشن؛ حامد حبیبپور، دمدم و کسر؛ عیسی شکری، دایره و سهیل الله دادیان، تنبک را برعهده داشتند.
همچنین خوانندگی این اثر را دوست عزیزم وحید تاج انجام داده که در این اثر، متفاوت با آثار پیش ظاهر شدهاند، به این معنی که ما روی ترکیب کلام عطار و موسیقی ساختهشده زمان زیادی گذاشتیم که خوشبختانه نتیجه خوبی نیز حاصل شد. پروژه ضبط و میکسومستر کار نیز با حضور بهترین صدابرداران ایران صورت گرفت، گرچه برای رساندن اثری با این حجم در روز موعود زمان کم بود، ولی من در کنار دوستان تمام تلاش خود را به کار گرفتیم.
اما درباره کاور، باید بگویم از نقاط بارز این اثر طراحی و گرافیک کاور سیدی عطار است که با هوشمندی تمام از سوی جناب ناصر نصیری انجام گرفته و در کاور این اثر نقش فیروزهای دیده میشود که از دل سنگ کبودی، درخشان خودنمایی میکند که بیارتباط با عطار و جهان فیروزهای او نیست.
سیمین سلیمانی: آرش کامور، کارشناس ارشد موسیقی، آهنگساز و نوازنده کمانچه، پیش از این با انتشار آلبوم «اسب و آتش» که الهامگرفته از آثار یک نقاش آلمانی بود، توانست تجربهای موفق در حسآمیزی هنرها با یکدیگر بهجا بگذارد. آرشه آرش اینبار سیمرغ را به پرواز درآورده و کمانچه کامور، راوی آهنگینی از آثار عطار شده؛ به بهانه انتشار آلبوم «عطار» به آهنگسازی این هنرمند با او گفتوگویی کردیم که میخوانید.
تمرکز شما در این آلبوم بر آثار و تفکر «شیخ فریدالدین عطار نیشابوری» بود، پیش از این هم آهنگهایی را الهامگرفته از آثار اتوپینه ساخته بودید و رنگها و نقشهای یک نقاش شما را متأثر کرد و نهایتا در آلبوم «اسب و آتش» تجلی یافت که آلبوم موفقی نیز بود و حالا عطار، دلیل انتخاب و تمرکز شما روی عطار چه بود؟
کلام عطار، پارسی، اما تفکرش جهانی است و هنر موسیقی، زبانی جهانی است؛ موسیقی، قدرت دارد که از فضای عطار تأثیر پذیرفته و اندیشه را تا بینهایت درگیر کند؛ گرچه عدهای زبان عطار را کهنه میدانند و بهدور از فضای شعر معاصر؛ اما باید گفت با وجود اینکه حدود هشت قرن از کلام عطار میگذرد، اما گرد کهنگی بر اشعار ایشان ننشسته است؛ زیرا منطق و نگرش عطار همیشه بهروز است. عطار بهجد در ژرفترین و نابترین مفاهیم انسانی کوشیده و با سادهترین و زلالترین شکل آنها را در کلام جاری کرده، مگر نه اینکه زیبایی در سادگی است و عطار این سادگی را بهخوبی دریافته و انتقال داده است. در دوران کار روی آلبوم عطار نیز نهتنها کلام را کهن نمییافتم، بلکه شگفتزده میشدم از کلماتی که قرنها از تولد آنها میگذرد، اما چنین ناب با انسانِ معاصر ارتباط میگیرد؛ در حقیقت نگرش عطار بسته در قسمتی از تاریخ نبوده، بلکه سیال و رها تا امروز و فرداها یالافشانی خواهد کرد و من نیز بر این تلاش بودم تا با قدرت انتزاع موسیقی، اندیشه ایشان را به تصویر بکشم.
اما این حسآمیزی و الهامگرفتن از آثار هنرمندی مانند پینه یا شاعر و عارفی مانند عطار، برای شما چهطور اتفاق افتاد؟
من تجربه تأثیرپذیری را پیش از این نیز داشتهام. در حقیقت ذات هنر، اثرپذیری و اثرگذاری است. درباره «اسب و آتش» باید بگویم اتوپینه متأثر از فرهنگ ایرانی شد؛ در آثار او نقوش و فرهنگ ایرانی هویداست، روز افتتاح نمایشگاه آثار پینه در موزه هنرهای معاصر تهران از بنده دعوت شد که چند قطعه روی آثار وی انجام دهم. با بررسی آثار او متوجه شدم، پینه با آتش مأنوس بود؛ در ادبیات ما نیز از سوختن و آتش بسیار سخن گفته شده است، از سویی یکی دیگر از تجربیات من کار روی آثار یک عکاس ایتالیایی است که در آینده در قالب «تصویرها به صدا درمیآیند» در شهر میلان، ارائه خواهد شد؛ درباره عطار نیز این اتفاق افتاد چون با عطار و آثار او زندگی کردهام؛ کلام عطار با عشق، شیدایی و سوختن آمیخته است.
زادگاه شما نیشابور است. بسیاری از هنرمندان و هنردوستان گواهی میدهند که آرامگاه عطار برایشان حسی آمیخته با عرفان را تداعی میکند و الهام خاصی از آثار این بزرگ گرفتهاند؛ این موضوع چه تأثیری در آلبوم اخیر شما داشته است؟
بله، همینطور است و بنده نیز ریشههای عاطفی خود را با مردم و خشتخشت زادگاهم حفظ کردهام و تعلقخاطر به خراسان بزرگ و خصوصا نیشابور دارم؛ و بهگونهای آلبوم عطار برایم ادای دینی است به نیشابور، اما بنا بر سخن استاد فروزانفر «[عطار] نه مرد روزگار خود نه مرد روزگار ما بلکه مرد زمان و عصری [هست] که ممکن است تکامل بشر و علو انسانیت ازین پس آن را به وجود آورد». باید در نظر داشت که عطار فقط معطوف به یک زمان و یک جغرافیا نیست. گویا ما با کمبودهای چشمگیری در معرفی ایشان مواجهیم. کلام عطار قدرت درنوردیدن مرزها را دارد. ما باید همتی کنیم برای مقدرشدن این نگاه، چراکه روزگار ما بیشتر از هر عصری به نگرشهایی چون نگرش عطار نیازمند است، شاید در نوع خود هنر بتواند به نزدیکترشدن این عصر با اندیشههای بزرگانی چون عطار کمک کند.
آهنگسازی این آلبوم چقدر زمان برد؟
آهنگسازی آلبوم عطار حدود سه سال زمان برد؛ اما نقطه اوج و شروع سرجمعکردن این قطعات از 25 فروردین 95 آغاز شد که تصمیم بر آن گرفتم تا در فروردین 96 این اثر را همزمان با روز عطار رونمایی کنم. مجموعه عطار در روز جهانی این عارف منتشر میشود و مراسم رونمایی از این آلبوم 28 فروردین در بنیاد رودکی تهران و با حضور علاقهمندان، پیشکسوتان و عوامل این مجموعه انجام خواهد شد.
چه کسانی در این آلبوم با شما همراه بودند؟ در پایان نیز درباره کاوری که در آن طرح فیروزهای خودنمایی میکند؛ توضیح دهید.
در این مجموعه، کمانچه آن را خودم نواختم؛ حسین رضایینیا، دف و بندیر؛ میثم مروستی، ویلن و ویلنآلتو؛ آتنا اشتیاقی، ویلنسل؛ نوید مثمر، باغلاما، شلپه و جورا؛ حسین عطاپور، تار آذری؛ حسین قاسمزاده، دودوک؛ مریم خدابخش، عود؛ شایان شکرآبی، پیانو؛ علیرضا دریایی، ویلن و ویلنآلتو؛ درشن آنند، طبلا؛ شایان ریاحی، پرکاشن؛ حامد حبیبپور، دمدم و کسر؛ عیسی شکری، دایره و سهیل الله دادیان، تنبک را برعهده داشتند.
همچنین خوانندگی این اثر را دوست عزیزم وحید تاج انجام داده که در این اثر، متفاوت با آثار پیش ظاهر شدهاند، به این معنی که ما روی ترکیب کلام عطار و موسیقی ساختهشده زمان زیادی گذاشتیم که خوشبختانه نتیجه خوبی نیز حاصل شد. پروژه ضبط و میکسومستر کار نیز با حضور بهترین صدابرداران ایران صورت گرفت، گرچه برای رساندن اثری با این حجم در روز موعود زمان کم بود، ولی من در کنار دوستان تمام تلاش خود را به کار گرفتیم.
اما درباره کاور، باید بگویم از نقاط بارز این اثر طراحی و گرافیک کاور سیدی عطار است که با هوشمندی تمام از سوی جناب ناصر نصیری انجام گرفته و در کاور این اثر نقش فیروزهای دیده میشود که از دل سنگ کبودی، درخشان خودنمایی میکند که بیارتباط با عطار و جهان فیروزهای او نیست.