|

فردا، روزی برای نزدیک‌ترین استان ایران به آسمان

محمد درویش

به پیشنهاد گروهی از فعالان مدنی و دوستداران محیط زیست، قرار است همه ساله در ۲۸ فروردین، روز بزرگداشت استانی برگزار شود که مرکز آن - شهرکرد - در بین همه ۳۰ مرکز استان دیگر به آسمان نزدیک‌تر است. استان چهارمحال‌و‌بختیاری، قلمرو سیاسی کوه‌های رنگی در ایران است؛ سرزمین سبزکوه، زردکوه و سفیدکوه؛ سرزمین آبشار عشق و آشیان دوست‌داشتنی هلن. جایی که مهم‌ترین رودخانه‌های ایران را حیاتی ابدی بخشیده تا کارون زیبا و پرابهت، همچنان نماد رودخانه‌های خروشان وطن بماند و زاینده‌رود به دیار نصف جهان، زندگی ببخشد.

اینک در آستانه برگزاری گسترده آیین‌های دومین سال این رخداد مهم مردمی، گروهی از کنشگران مدنی و محیط زیستی در استان چهارمحال‌و‌بختیاری، پیشنهاد کرده‌اند تا همه دلسوزانِ طبیعت ایران در این روز، گردهم جمع شوند تا مخالفت خود را - با طرح‌های نابخردانه‌ای که هم به ضرر منافع درازمدت حوضه مقصد و هم برهم زننده نظام آب‌شناختی و امنیت اجتماعی و فرهنگی حوضه مبدأ است - اعلام کرده و فریاد اعتراض خویش را به تداوم جریان‌هایی که می‌کوشند همچنان انتقال آب به‌عنوان یک گزینه در مدیریت آب کشور، روی میز بماند، بلند کنند.
به باور نگارنده، این فرصت خوبی است تا تمام محیط زیستی‌های واقعی، فارغ از هر نوع مصلحت سیاسی، قومیتی و اقتصادی؛ اتحاد خویش را با حمایت عملی از این نام‌گذاری اعلام کرده و از مدیران ارشد آب کشور بخواهند تا تن به شانتاژهای فراقانونی که خواهان تداوم چنین طرح‌هایی به بهانه‌های ظاهرا دلپذیر و مقبول اشتغال و توسعه در ایران مرکزی؛ به‌ویژه سمنان، کرمان، یزد، قم، ارومیه، هرمزگان و اصفهان هستند، ندهند. نگاه کنید به بلایی که اینک بر سر جازموریان و نواحی جنوبی جیرفت آمده؛ نگاه کنید به بارگذاری‌های اشتباه در بالادست اترک، توجه کنید به فاجعه علی‌آباد کتول و دریابید که آیا اجرای طرح‌های انتقال آب کنونی به اصفهان، یزد، بندرعباس و چند منطقه دیگر توانسته امنیت اجتماعی را افزایش و رابطه مردمان ساکن در حوضه‌های همجوار را ارتقا دهد؟! بی‌شک پاسخ منفی است. هنرِ ما باید تغییر چیدمان توسعه متناسب با واقعیت‌های طبیعی و میانگین درازمدت ریزش‌های آسمانی در هر استان باشد. حتی از منظر آموزه‌ها و موازین پدافند غیرعامل هم پسندیده نیست که چنین وابستگی خطرناک و متزلزلی برای مردمان حوضه مقصد بیافرینیم. بنابراین، همان‌گونه که دوستداران محیط زیست در جهان بیش از دو دهه است که روز جهانی حفاظت از رودخانه‌ها در برابرِ سدهای بزرگ را گرامی می‌دارند و فریاد اعتراض خود را به سدپرستان در تمام دنیا بلند کرده‌اند، ما نیز می‌توانیم مبتکر و شروع‌کننده نهضتی جهانی، محیط زیستی و مدنی برای نفی کامل و مطلقِ هر نوع طرح انتقال آب بین‌حوضه‌ای باشیم و افتخار شروع این نهضت را به ایران بدهيم. آب‌سالاران طبیعت‌ستیز باید بدانند که ما بی‌شماریم!

به پیشنهاد گروهی از فعالان مدنی و دوستداران محیط زیست، قرار است همه ساله در ۲۸ فروردین، روز بزرگداشت استانی برگزار شود که مرکز آن - شهرکرد - در بین همه ۳۰ مرکز استان دیگر به آسمان نزدیک‌تر است. استان چهارمحال‌و‌بختیاری، قلمرو سیاسی کوه‌های رنگی در ایران است؛ سرزمین سبزکوه، زردکوه و سفیدکوه؛ سرزمین آبشار عشق و آشیان دوست‌داشتنی هلن. جایی که مهم‌ترین رودخانه‌های ایران را حیاتی ابدی بخشیده تا کارون زیبا و پرابهت، همچنان نماد رودخانه‌های خروشان وطن بماند و زاینده‌رود به دیار نصف جهان، زندگی ببخشد.

اینک در آستانه برگزاری گسترده آیین‌های دومین سال این رخداد مهم مردمی، گروهی از کنشگران مدنی و محیط زیستی در استان چهارمحال‌و‌بختیاری، پیشنهاد کرده‌اند تا همه دلسوزانِ طبیعت ایران در این روز، گردهم جمع شوند تا مخالفت خود را - با طرح‌های نابخردانه‌ای که هم به ضرر منافع درازمدت حوضه مقصد و هم برهم زننده نظام آب‌شناختی و امنیت اجتماعی و فرهنگی حوضه مبدأ است - اعلام کرده و فریاد اعتراض خویش را به تداوم جریان‌هایی که می‌کوشند همچنان انتقال آب به‌عنوان یک گزینه در مدیریت آب کشور، روی میز بماند، بلند کنند.
به باور نگارنده، این فرصت خوبی است تا تمام محیط زیستی‌های واقعی، فارغ از هر نوع مصلحت سیاسی، قومیتی و اقتصادی؛ اتحاد خویش را با حمایت عملی از این نام‌گذاری اعلام کرده و از مدیران ارشد آب کشور بخواهند تا تن به شانتاژهای فراقانونی که خواهان تداوم چنین طرح‌هایی به بهانه‌های ظاهرا دلپذیر و مقبول اشتغال و توسعه در ایران مرکزی؛ به‌ویژه سمنان، کرمان، یزد، قم، ارومیه، هرمزگان و اصفهان هستند، ندهند. نگاه کنید به بلایی که اینک بر سر جازموریان و نواحی جنوبی جیرفت آمده؛ نگاه کنید به بارگذاری‌های اشتباه در بالادست اترک، توجه کنید به فاجعه علی‌آباد کتول و دریابید که آیا اجرای طرح‌های انتقال آب کنونی به اصفهان، یزد، بندرعباس و چند منطقه دیگر توانسته امنیت اجتماعی را افزایش و رابطه مردمان ساکن در حوضه‌های همجوار را ارتقا دهد؟! بی‌شک پاسخ منفی است. هنرِ ما باید تغییر چیدمان توسعه متناسب با واقعیت‌های طبیعی و میانگین درازمدت ریزش‌های آسمانی در هر استان باشد. حتی از منظر آموزه‌ها و موازین پدافند غیرعامل هم پسندیده نیست که چنین وابستگی خطرناک و متزلزلی برای مردمان حوضه مقصد بیافرینیم. بنابراین، همان‌گونه که دوستداران محیط زیست در جهان بیش از دو دهه است که روز جهانی حفاظت از رودخانه‌ها در برابرِ سدهای بزرگ را گرامی می‌دارند و فریاد اعتراض خود را به سدپرستان در تمام دنیا بلند کرده‌اند، ما نیز می‌توانیم مبتکر و شروع‌کننده نهضتی جهانی، محیط زیستی و مدنی برای نفی کامل و مطلقِ هر نوع طرح انتقال آب بین‌حوضه‌ای باشیم و افتخار شروع این نهضت را به ایران بدهيم. آب‌سالاران طبیعت‌ستیز باید بدانند که ما بی‌شماریم!

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها