|

این چه نگاه گناه‌آلودی است؟!

علی مندنی‌پور . حقوق‌دان

«نمادِ شالِ سفید مانندِ نمادِ سبز و بنفش جریان فتنه و مانندِ پرچم روسپی‌گری بر در خانه‌های روسپی‌های دوران جاهلیت است»

شاید باورش برایمان سخت و دور از ذهن باشد؛ اما شوربختانه واقعیت دارد!
جمله بالا، جمعه هفته گذشته، در ماه میهمانی حضرت حق، ماه رأفت و رحمت و صدالبته با زبان روزه، ازسوي امام‌جمعه شهر ساوه، هم او که لباس روحانیت بر تن دارد، بر زبان رانده شده! جمله‌ای که برابر مواد: ۲۴۵، ۲۴۶، ۲۵۲ و ۲۵۷ قانون مجازات اسلامی مصداق بارز «قذف» است و مستوجب حد!
شاید اگر این جمله از دهان شهروندی معمولی خارج می‌شد، آن‌قدر سنگین و ویرانگر نمی‌نمود، که از دهان شخصیتی با نشانه‌های یادشده!
راستی ما را چه شده، به خود اجازه می‌دهیم در جامه روحانیت، جایگاه امام‌جمعه، از تریبون نماز جمعه و در ماه مبارک رمضان، این‌گونه به نیمه پیکره جامعه یعنی زنان و به شأن و مقام انسانی و شرف و شعورشان به‌راحتی توهین روا داریم؟
و اما چند پرسش از «صاحب منبر» و سراینده این جمله:
بر مبنای کدامین مستند از منابع چهارگانه فقهی: قرآن، سنت، اجماع و عقل «قیاس» به این حکم کلی برای ایراد چنین اتهامی دست یازیده و به کدامین استدلال آن را در یک فضای عمومی، از طریق تریبون نماز جمعه بر زبان رانده‌اید؟
به کدامین مجوز به خود اجازه می‌دهیم، دختران، همسران و مادران این سرزمین اهورایی را با «هند» مادر معاویه، «نابغه» مادر عمروعاص، «حمامه» مادر هند، مادر مروان حکم، مادر عبدالرحمن عوف، مادر صفان ابن امید، مادر زیاد و دیگر «زنان پرچم‌دار» دوره جاهلیت عرب به مقایسه نشسته و به حریم حرمت‌شان بی‌حرمتی روا داریم، این چه نگاه گناه‌آلودی است؟
آیا به نقش سازنده و ارزشمند زن در نظام آفرینش، ادیان و به‌ویژه در تکوین آیین بزرگ و اجتماعی اسلام آشناییم؟
آیا نگاه این‌چنینی، با نقش و جایگاه زن ایرانی درگذر تاریخ درخشان و پرفرازوفرود چند‌ هزارساله این کهن‌سرزمین خاصه در جریان نهضت مشروطیت، انقلاب اسلامی، جنگ هشت‌ساله و توسعه انسانی امروزی، همخوانی و سنخیت دارد؟
از آنجایی‌که سراینده این «قصه پرغصه»، خود یک روحانی است و دارای تحصیلات حوزوی و بی‌تردید آشنا با بار سنگین حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی حرکت خویش!
شهروندان از وی نه‌فقط انتظار که به‌جد خواهان پذیرش مسئولیت تبعات سوء این سخن، توبه و انابه از درگاه حضرت حق و پوزش از جامعه زنان، هم آنان که در این راستا به‌گونه‌ای دور از انصاف و مروت مورد اجحاف قرار گرفتند، هستند.
گرچه عمل به این خواسته، تنها اندکی التیام‌بخش این زخم کاری خواهد بود و بس!
با این امید که هرگز، شاهد بیان این کلی‌گویی‌ها و داوری‌های غیرعقلایی و به دور از انصاف نباشیم.

«نمادِ شالِ سفید مانندِ نمادِ سبز و بنفش جریان فتنه و مانندِ پرچم روسپی‌گری بر در خانه‌های روسپی‌های دوران جاهلیت است»

شاید باورش برایمان سخت و دور از ذهن باشد؛ اما شوربختانه واقعیت دارد!
جمله بالا، جمعه هفته گذشته، در ماه میهمانی حضرت حق، ماه رأفت و رحمت و صدالبته با زبان روزه، ازسوي امام‌جمعه شهر ساوه، هم او که لباس روحانیت بر تن دارد، بر زبان رانده شده! جمله‌ای که برابر مواد: ۲۴۵، ۲۴۶، ۲۵۲ و ۲۵۷ قانون مجازات اسلامی مصداق بارز «قذف» است و مستوجب حد!
شاید اگر این جمله از دهان شهروندی معمولی خارج می‌شد، آن‌قدر سنگین و ویرانگر نمی‌نمود، که از دهان شخصیتی با نشانه‌های یادشده!
راستی ما را چه شده، به خود اجازه می‌دهیم در جامه روحانیت، جایگاه امام‌جمعه، از تریبون نماز جمعه و در ماه مبارک رمضان، این‌گونه به نیمه پیکره جامعه یعنی زنان و به شأن و مقام انسانی و شرف و شعورشان به‌راحتی توهین روا داریم؟
و اما چند پرسش از «صاحب منبر» و سراینده این جمله:
بر مبنای کدامین مستند از منابع چهارگانه فقهی: قرآن، سنت، اجماع و عقل «قیاس» به این حکم کلی برای ایراد چنین اتهامی دست یازیده و به کدامین استدلال آن را در یک فضای عمومی، از طریق تریبون نماز جمعه بر زبان رانده‌اید؟
به کدامین مجوز به خود اجازه می‌دهیم، دختران، همسران و مادران این سرزمین اهورایی را با «هند» مادر معاویه، «نابغه» مادر عمروعاص، «حمامه» مادر هند، مادر مروان حکم، مادر عبدالرحمن عوف، مادر صفان ابن امید، مادر زیاد و دیگر «زنان پرچم‌دار» دوره جاهلیت عرب به مقایسه نشسته و به حریم حرمت‌شان بی‌حرمتی روا داریم، این چه نگاه گناه‌آلودی است؟
آیا به نقش سازنده و ارزشمند زن در نظام آفرینش، ادیان و به‌ویژه در تکوین آیین بزرگ و اجتماعی اسلام آشناییم؟
آیا نگاه این‌چنینی، با نقش و جایگاه زن ایرانی درگذر تاریخ درخشان و پرفرازوفرود چند‌ هزارساله این کهن‌سرزمین خاصه در جریان نهضت مشروطیت، انقلاب اسلامی، جنگ هشت‌ساله و توسعه انسانی امروزی، همخوانی و سنخیت دارد؟
از آنجایی‌که سراینده این «قصه پرغصه»، خود یک روحانی است و دارای تحصیلات حوزوی و بی‌تردید آشنا با بار سنگین حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی حرکت خویش!
شهروندان از وی نه‌فقط انتظار که به‌جد خواهان پذیرش مسئولیت تبعات سوء این سخن، توبه و انابه از درگاه حضرت حق و پوزش از جامعه زنان، هم آنان که در این راستا به‌گونه‌ای دور از انصاف و مروت مورد اجحاف قرار گرفتند، هستند.
گرچه عمل به این خواسته، تنها اندکی التیام‌بخش این زخم کاری خواهد بود و بس!
با این امید که هرگز، شاهد بیان این کلی‌گویی‌ها و داوری‌های غیرعقلایی و به دور از انصاف نباشیم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها