|

تبعات پدیده بیلان منفی آب در دشت‌ها

بحران آب و فرونشست در ایران

مهدی زارع*

وضعیت بارش‌، منابع آب سطحی و زیرزمینی نشان می‌دهد بیلان دشت‌های ایران منفی است. یکی از تبعات این پدیده در دشت‌ها، فرونشست زمین است. در استان تهران در منطقه غرب و جنوب غرب، به سمت دشت شهریار منطقه‌ای وجود دارد که بر اساس نقشه‌های زمین‌شناسی، دچار فرونشست قابل‌ ملاحظه‌ای شده و سالانه بین 30 تا 35 سانتی‌متر در برخی نقاط فرونشست دارد. البته این موضوع فقط مربوط به شهر تهران نیست و بسیاری از نقاط کشور با این مشکل دست به گریبان هستند.

شهر تهران هم سالانه فرونشست می‌کند، اما مقدار سالانه آن زیاد نیست. نقاط حاد فرونشست در تهران مربوط به غرب و جنوب غرب استان تهران است که به حدود 35 سانتی‌متر در سال در دشت شهریار نیز می‌رسد. این فرونشست‌ها به بخش‌های دیگر همچون ریل‌های راه‌آهن آسیب وارد می‌کند. همین موضوع در استان سمنان در جنوب شهر سمنان نیز وجود دارد که ترک‌های بزرگی ایجاد شده و حتی برای اهالی و کشاورزان خطرآفرین است.
برخی ترک‌های ایجادشده در دشت‌ها، چندین متر عمق دارد که این ترک‌ها برخی مشکلات را در کوتاه‌مدت و معضلاتی را در درازمدت ایجاد می‌کند، برای مثال امکان تغییر و آسیب به خانه‌ها دور از ذهن نیست. بیشتر مردم مناطقی مانند غرب و جنوب غرب استان تهران که با این پدیده مواجه است، از قشر ضعیف جامعه هستند و خانه‌ای که خودش سازه قوی‌ای ندارد، با رخداد فرونشست در محدوده این ساختمان‌ها، دچار آسیب‌های بیشتری می‌شود. بنابراین در محدوده فرونشست، به منازل آسیب وارد می‌‌شود. این موضوع سبب می‌شود که در صورت بروز حوادث غیرمترقبه‌ای مانند زلزله، میزان خسارت‌های مالی و جانی واردشده به ساختمان‌ها، بسیار بیشتر ‌شود. باید به این نکته توجه داشته باشیم که مناطق حاشیه تهران، از جذاب‌ترین نقاط برای مهاجران است. بر اساس گزارش مرکز آمار، بیشتر افزایش جمعیت شهر تهران در پنج سال گذشته، ناشی از مهاجرت است و زادوولد سهم کمتری را به خود اختصاص می‌دهد. همچنین رشد جمعیت در بخش‌های غرب و جنوب غرب تهران در سال گذشته دو برابر شهر تهران بوده است، بنابراین یک جابه‌جایی جمعیتی در کشور در حال رخ‌دادن است.
از نظر تئوری، با افزایش تخلیه آب زیرزمینی، احتمال وقوع زلزله افزایش می‌یابد. این بحث ابتدا از کالیفرنیا آغاز شد چراکه آنها هم با مسئله خشک‌سالی مواجه هستند. مسئله بدین شکل مطرح است در جایی که گسل فعال وجود دارد و سابقه زلزله از قبل وجود داشته است، مواجهه با پدیده خشک‌سالی و برداشت بی‌رویه از آب زیرزمینی می‌تواند باعث چکانش زلزله در گسل‌های فعال شود، به نحوی که ریتم لرزه‌خیزی را روی این گسل‌ها تغییر دهد، به اين معنی که می‌تواند ریتم رخداد زلزله را به هم زده و زلزله در دوره زودتری به وقوع بپیوندد. توجه شود که برداشت آب زیرزمینی موجب تغییرشکل لایه‌های سطحی و تغییرات تنش در پیرامون گسل‌های فعال می‌شود. اگر آن پهنه گسله در وضعی باشد که تنش در آن جمع شده و آماده گسیختگی باشد این تغییرات می‌تواند منجر به تسریع وقوع آن زمین‌لرزه شود. از سوی دیگر هنگامی که چنین تغییرشکلی رخ دهد و تخلیه آب از پهنه گسل فعال رخ دهد ممکن است تخلیه تدریجی انرژی و تنش جمع‌شده در صفحه گسله که ممکن بود با وقوع یک‌سری زمین‌لرزه‌های کوچک تا متوسط انجام شود، با وقوع یک زلزله بزرگ به وقوع بپیوندد. شباهت‌هایی از این نظر در ایران و کالیفرنیا وجود دارد که هم گسل فعال و هم خشک‌سالی وجود داشته و برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی باعث ازبین‌رفتن سفره‌های آب شده است. مشهد، سمنان، کرمان، تبریز و بسیاری از نقاط دیگر کشور با این مشکل مواجه هستند. معنی عینی آن این است که ادامه گسل شمال تهران و گسل جنوب اشتهارد از نزدیک همین نواحی فرونشست عبور کرده که سطح سفره آب‌های زیرزمینی کاهش یافته است.
فرونشست به دلایل مختلف به وقوع می‌پیوندد، اما آنچه در ایران اتفاق افتاده، به دلیل برداشت آب از سفره آب زیرزمینی است که این کار از طریق حفر چاه‌های عمیق و غیرمجاز تسریع شده است، بنابراین دلیل عمده به طور صریح، برداشت آب زیرزمینی است.
در تهران که ظرفیت اکولوژیکی آن تأمین آب 2.5 میلیون نفر را دارد، در روزگار ما باید طی روز، آب مورد نیاز 13 میلیون نفر را تأمین کند. بر اساس مطالعات صورت‌گرفته، هفت شهر پرجمعیت ایران مربوط به استان تهران است. به غیر از تهران، ری، شهر قدس و ورامین نیز جزء شهرهای پرجمعیت ایران هستند.
فرونشستی که به دلیل کاهش سطح آب زیرزمینی ایجاد شده، به حالت اولیه بازنمی‌گردد مگر اینکه شرایط طبیعی عوض شود و دور دیگری از زمین‌شناسی آغاز شود. هم‌‌اکنون فرضیه‌ای مبنی بر آغاز دور جدید زمین‌شناسی به نام آنتروپوسن (عهد انسان) در محافل علمی جهان مطرح است و بخشی از آن به آب و هوا و مسائل تغییر اقلیم مربوط می‌شود. براین اساس تعدادی قابل توجهی از گونه‌های زیستی طی 300 سال گذشته نابود شده و بخش قابل توجهی نیز در 300 سال آینده از بین می‌رود و اگر بشر به همین روش ادامه دهد، تا سال 2500، انقراض ششم در زمین اتفاق می‌افتد. دانشمندان بر اساس مستندات علمی هشدار می‌دهند اگر بشر با طبیعت خودش این‌گونه رفتار کند، انتهای این‌گونه رفتار با طبیعت، انقراض است. روند و جهت‌گیری ما نباید در جهتی باشد که همه‌چیز را از بین ببریم. وزارت نیرو صاحب عله است چراکه بهره‌برداری از منابع آب در وزارت نیرو تعریف می‌شود بنابراین موضوع باید یک دغدغه جدی وزارت نیرو باشد تا تعادل اکولوژیکی درست را پیدا کند. هم‌اکنون این کار انجام می‌شود، اما جدی‌تر از گذشته باید پیگیر موضوع باشد.
اجرای صحیح طرح آمایش سرزمین قطعا مؤثر است. 20 سال پس از جنگ جهانی دوم، طرح آمایش سرزمین در فرانسه مطرح و این موضوع تقریبا بلافاصله در ایران طرح شد، ولی آنچه در ایران طی 50 سال گذشته انجام شده، نشان می‌دهد که آمایش سرزمین به‌درستی در ایران انجام نشده است و خلاف آمایش سرزمین حرکت کرده‌ایم. آمایش سرزمین فقط به موضوع تأمین آب مربوط نمی‌شود و شامل مجموعه‌ای از اقدامات و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و فنی است که درواقع موضوعات و کاربری‌های مختلف را برای محل‌های گوناگون با توجه به شرایط اقلیمی به‌نسبه مناسب‌تر آن ناحیه تعریف می‌کند و بدین ترتیب امکانات و تراکم‌های جمعیتی مختلف در کشور را به صورت منطقی و نه دستوری در جای خودش قرار می‌دهد.
* استاد پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله

وضعیت بارش‌، منابع آب سطحی و زیرزمینی نشان می‌دهد بیلان دشت‌های ایران منفی است. یکی از تبعات این پدیده در دشت‌ها، فرونشست زمین است. در استان تهران در منطقه غرب و جنوب غرب، به سمت دشت شهریار منطقه‌ای وجود دارد که بر اساس نقشه‌های زمین‌شناسی، دچار فرونشست قابل‌ ملاحظه‌ای شده و سالانه بین 30 تا 35 سانتی‌متر در برخی نقاط فرونشست دارد. البته این موضوع فقط مربوط به شهر تهران نیست و بسیاری از نقاط کشور با این مشکل دست به گریبان هستند.

شهر تهران هم سالانه فرونشست می‌کند، اما مقدار سالانه آن زیاد نیست. نقاط حاد فرونشست در تهران مربوط به غرب و جنوب غرب استان تهران است که به حدود 35 سانتی‌متر در سال در دشت شهریار نیز می‌رسد. این فرونشست‌ها به بخش‌های دیگر همچون ریل‌های راه‌آهن آسیب وارد می‌کند. همین موضوع در استان سمنان در جنوب شهر سمنان نیز وجود دارد که ترک‌های بزرگی ایجاد شده و حتی برای اهالی و کشاورزان خطرآفرین است.
برخی ترک‌های ایجادشده در دشت‌ها، چندین متر عمق دارد که این ترک‌ها برخی مشکلات را در کوتاه‌مدت و معضلاتی را در درازمدت ایجاد می‌کند، برای مثال امکان تغییر و آسیب به خانه‌ها دور از ذهن نیست. بیشتر مردم مناطقی مانند غرب و جنوب غرب استان تهران که با این پدیده مواجه است، از قشر ضعیف جامعه هستند و خانه‌ای که خودش سازه قوی‌ای ندارد، با رخداد فرونشست در محدوده این ساختمان‌ها، دچار آسیب‌های بیشتری می‌شود. بنابراین در محدوده فرونشست، به منازل آسیب وارد می‌‌شود. این موضوع سبب می‌شود که در صورت بروز حوادث غیرمترقبه‌ای مانند زلزله، میزان خسارت‌های مالی و جانی واردشده به ساختمان‌ها، بسیار بیشتر ‌شود. باید به این نکته توجه داشته باشیم که مناطق حاشیه تهران، از جذاب‌ترین نقاط برای مهاجران است. بر اساس گزارش مرکز آمار، بیشتر افزایش جمعیت شهر تهران در پنج سال گذشته، ناشی از مهاجرت است و زادوولد سهم کمتری را به خود اختصاص می‌دهد. همچنین رشد جمعیت در بخش‌های غرب و جنوب غرب تهران در سال گذشته دو برابر شهر تهران بوده است، بنابراین یک جابه‌جایی جمعیتی در کشور در حال رخ‌دادن است.
از نظر تئوری، با افزایش تخلیه آب زیرزمینی، احتمال وقوع زلزله افزایش می‌یابد. این بحث ابتدا از کالیفرنیا آغاز شد چراکه آنها هم با مسئله خشک‌سالی مواجه هستند. مسئله بدین شکل مطرح است در جایی که گسل فعال وجود دارد و سابقه زلزله از قبل وجود داشته است، مواجهه با پدیده خشک‌سالی و برداشت بی‌رویه از آب زیرزمینی می‌تواند باعث چکانش زلزله در گسل‌های فعال شود، به نحوی که ریتم لرزه‌خیزی را روی این گسل‌ها تغییر دهد، به اين معنی که می‌تواند ریتم رخداد زلزله را به هم زده و زلزله در دوره زودتری به وقوع بپیوندد. توجه شود که برداشت آب زیرزمینی موجب تغییرشکل لایه‌های سطحی و تغییرات تنش در پیرامون گسل‌های فعال می‌شود. اگر آن پهنه گسله در وضعی باشد که تنش در آن جمع شده و آماده گسیختگی باشد این تغییرات می‌تواند منجر به تسریع وقوع آن زمین‌لرزه شود. از سوی دیگر هنگامی که چنین تغییرشکلی رخ دهد و تخلیه آب از پهنه گسل فعال رخ دهد ممکن است تخلیه تدریجی انرژی و تنش جمع‌شده در صفحه گسله که ممکن بود با وقوع یک‌سری زمین‌لرزه‌های کوچک تا متوسط انجام شود، با وقوع یک زلزله بزرگ به وقوع بپیوندد. شباهت‌هایی از این نظر در ایران و کالیفرنیا وجود دارد که هم گسل فعال و هم خشک‌سالی وجود داشته و برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی باعث ازبین‌رفتن سفره‌های آب شده است. مشهد، سمنان، کرمان، تبریز و بسیاری از نقاط دیگر کشور با این مشکل مواجه هستند. معنی عینی آن این است که ادامه گسل شمال تهران و گسل جنوب اشتهارد از نزدیک همین نواحی فرونشست عبور کرده که سطح سفره آب‌های زیرزمینی کاهش یافته است.
فرونشست به دلایل مختلف به وقوع می‌پیوندد، اما آنچه در ایران اتفاق افتاده، به دلیل برداشت آب از سفره آب زیرزمینی است که این کار از طریق حفر چاه‌های عمیق و غیرمجاز تسریع شده است، بنابراین دلیل عمده به طور صریح، برداشت آب زیرزمینی است.
در تهران که ظرفیت اکولوژیکی آن تأمین آب 2.5 میلیون نفر را دارد، در روزگار ما باید طی روز، آب مورد نیاز 13 میلیون نفر را تأمین کند. بر اساس مطالعات صورت‌گرفته، هفت شهر پرجمعیت ایران مربوط به استان تهران است. به غیر از تهران، ری، شهر قدس و ورامین نیز جزء شهرهای پرجمعیت ایران هستند.
فرونشستی که به دلیل کاهش سطح آب زیرزمینی ایجاد شده، به حالت اولیه بازنمی‌گردد مگر اینکه شرایط طبیعی عوض شود و دور دیگری از زمین‌شناسی آغاز شود. هم‌‌اکنون فرضیه‌ای مبنی بر آغاز دور جدید زمین‌شناسی به نام آنتروپوسن (عهد انسان) در محافل علمی جهان مطرح است و بخشی از آن به آب و هوا و مسائل تغییر اقلیم مربوط می‌شود. براین اساس تعدادی قابل توجهی از گونه‌های زیستی طی 300 سال گذشته نابود شده و بخش قابل توجهی نیز در 300 سال آینده از بین می‌رود و اگر بشر به همین روش ادامه دهد، تا سال 2500، انقراض ششم در زمین اتفاق می‌افتد. دانشمندان بر اساس مستندات علمی هشدار می‌دهند اگر بشر با طبیعت خودش این‌گونه رفتار کند، انتهای این‌گونه رفتار با طبیعت، انقراض است. روند و جهت‌گیری ما نباید در جهتی باشد که همه‌چیز را از بین ببریم. وزارت نیرو صاحب عله است چراکه بهره‌برداری از منابع آب در وزارت نیرو تعریف می‌شود بنابراین موضوع باید یک دغدغه جدی وزارت نیرو باشد تا تعادل اکولوژیکی درست را پیدا کند. هم‌اکنون این کار انجام می‌شود، اما جدی‌تر از گذشته باید پیگیر موضوع باشد.
اجرای صحیح طرح آمایش سرزمین قطعا مؤثر است. 20 سال پس از جنگ جهانی دوم، طرح آمایش سرزمین در فرانسه مطرح و این موضوع تقریبا بلافاصله در ایران طرح شد، ولی آنچه در ایران طی 50 سال گذشته انجام شده، نشان می‌دهد که آمایش سرزمین به‌درستی در ایران انجام نشده است و خلاف آمایش سرزمین حرکت کرده‌ایم. آمایش سرزمین فقط به موضوع تأمین آب مربوط نمی‌شود و شامل مجموعه‌ای از اقدامات و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و فنی است که درواقع موضوعات و کاربری‌های مختلف را برای محل‌های گوناگون با توجه به شرایط اقلیمی به‌نسبه مناسب‌تر آن ناحیه تعریف می‌کند و بدین ترتیب امکانات و تراکم‌های جمعیتی مختلف در کشور را به صورت منطقی و نه دستوری در جای خودش قرار می‌دهد.
* استاد پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها