|

شکستن هم‌گرايي اعراب عليه ايران

صباح زنگنه- نماينده پيشين ايران در سازمان همکاري اسلامي

پس از توافق برجام، پيش‌بيني مي‌شد که برخي کشورهاي منطقه به‌دنبال کشاندن ايران به ميدان‌هاي جديد براي تنش‌آفريني باشند. در آن مقطع بايد يک بررسي و بازنگري جدي‌تر درباره تحولات منطقه و پيامدهاي توافق اعلام‌شده ايران با 1+5 مي‌شد. شرايط بعد از قطع‌نامه شوراي امنيت سازمان ملل که متن توافق را به‌عنوان يک آغاز تلقي کرده است، با شرايط قبل از آن متفاوت بود. در همان مقطع به نظر مي‌آمد تحرکات تازه‌اي در منطقه آغاز شده تا اوضاع نامتعادل ايجادشده به سود ايران، به سمت تعادل به سود سعودي‌ها و اسرائيل تغيير کند. ايران پس از برجام به‌عنوان يک قدرت منطقه‌اي مهم مطرح شد و مطرح‌شدن قدرت براي رقباي منطقه‌اي تحمل‌ناپذیر، اما قابل فهم است. از همين‌جاست که به‌جاي رسيدن به نوعي همکاري و هماهنگي منطقه‌اي، کشورهاي رقيب به کسب امتيازاتي فکر مي‌کردند. ترکيه و عربستان به‌جاي بازگشت نوعي آرامش به منطقه، به‌دنبال ورود عوامل جديد به معادلات هستند تا تنش‌هاي جديدتر و بيشتري ايجاد شود؛ اين روند با روي‌کارآمدن ترامپ و حمله به برجام تشديد شده است. امروز هم هرچه به موعد تصميم‌گيري رئيس‌جمهوري ايالات متحده نزديک مي‌شويم، رفتار سعودي‌ها ناشيانه‌تر مي‌شود. اگر روند فعلي برخلاف خواسته عربستان پيش برود، تغيير در رويکرد آل‌سعود دور از ذهن نيست. رياض از شروع بحران سوريه و همچنين تحولات عراق تاکنون نتوانسته‌‌ به اهداف خود دست يابد. آنان هنوز هم نمي‌دانند بايد سياست‌هاي منطقه‌اي خود را نه براساس آمال و آرزوهاي بي‌پايه که براساس قواعد و الزامات ميدان، تعيين کنند. آنچه به ايران مرتبط است، استقلال رأي قائل‌شدن براي همه کشورهاست. تهران به شکل جدي به مبارزه و مقابله با گروهک‌هاي تروريستي معتقد است. می‌کوشد از دخالت در امور داخلي کشورها بپرهيزد و اين مسئله را در قبال عراق، سوريه و يمن رعايت کرده است. در انتخابات پارلماني لبنان دخالت ندارد و در درگيري‌هاي داخلي مراکش، ورود نکرده است. اتفاقا اين عربستان است که به‌دليل همين سياست ايران، ناگزير از داستان‌سرايي است. عربستان چندي قبل به قول کوشنر، داماد ترامپ، دل خوش کرد که اگر زمينه تشنج در لبنان ايجاد کند، رژيم صهيونيستي به کمک سعودي‌ها خواهد آمد. در نهايت هم کوشنر قول داده بود اگر اسرائيل وارد درگيري نظامي شد، حمايت آمريکا را هم جلب خواهد کرد. چنين وعده‌هايي براي عربستان بن سلمان، وسوسه‌کننده است، اما وقتي که وارد اين بازي شد، مشاهده کرد اسرائيلي‌ها واقع‌بين‌تر از سعودي‌ها هستند و آمريکايي‌ها هم از هر دو واقع‌بين‌تر هستند. آمريکايي ديگر حاضر نيستند سربازانشان را به منطقه بفرستند تا کشته شوند، اسرائيل هم حاضر نيست دست به يک ريسک بزرگ بزند که نتيجه آن خسارت به اراضي اشغالي باشد؛ بنابراين طرح نگهداري سعد حريري بي‌نتيجه ماند و امروز هم در انتخابات پارلماني، شرايط به سمت نوعي ثبات بيشتر در لبنان پيش مي‌رود؛ اما عربستان به‌دنبال افزايش جبهه‌هاي درگيري ايران است. چه امروز و چه نوبت قبل که مراکش روابط خود با ايران را قطع کرد، عربستان پشت اين مسئله بوده است. رياض سعي مي‌کند با هدايت آمريکا فضاي منفي عليه ايران ايجاد کند. شاهزاده جوان سعودي و ساير مقامات عربستان به‌دنبال اختلاف‌افکني و ايران‌هراسي در منطقه هستند. آنها در مسير سياست‌هاي آمريکا و رژيم صهيونيستي علیه ايران حرکت مي‌کنند، تا‌آنجا‌که در هفته‌هاي اخير بن‌سلمان در سفري به پاريس با سعد حريري و ملک محمد ششم ملاقات کرد. اين ملاقات از منظر برخي از صاحب‌نظران آشنا به مسائل منطقه، تلاش بن‌سلمان براي بسيج کشورها براي تأثيرگذاري بر روابط با ايران ارزيابي مي‌شود. ايران بايد هشيارانه، اجازه تحقق سناريوي سعودي‌ها را ندهد، چراکه ممکن است پس از مراکش برخي ديگر از کشورهاي عربي نيز به اشاره سعودي‌ها، مسيري مشابه را طي کنند. سياست ايران‌هراسي عربستان، با دلارهاي نفتي تقويت مي‌شود. در برابر چنين تاکتيکي، ارتباط مستقيم با کشورهاي منطقه مي‌تواند در دستور کار دستگاه ديپلماسي باشد. درباره همين کشور مراکش، نبايد منفعلانه برخورد کرد. ايران مي‌تواند حقايق منطقه را براي مردم، احزاب و سازمان‌هاي مردم‌نهاد مغرب بيان کند، چون نگاه آنها به ايران، سازنده است. حتي مقامات پادشاهي که از سادات و اشراف مراکش محسوب مي‌شوند، فرهنگ ايران و تاريخ غني آن را ستايش می‌کنند. نبايد در زمين سعودي‌ها بازي کرد. ايران با توجه به شرايط موجود در منطقه و کارشکني‌هاي عربستان و آمريکا بايد از بروز هيجانات منفي جلوگيري کند و روابط با کشورها را به پيش ببرد. اگر جلوگيري از ايجاد هم‌گرايي عليه ايران، دستور کار همه ارکان نظام، احزاب و رسانه‌ها باشد، آن‌گاه ظرفيت طراحي استراتژي متناسب با آن در وزارت خارجه کاملا وجود دارد. به ديپلمات‌هاي خود اعتماد کنيم.

پس از توافق برجام، پيش‌بيني مي‌شد که برخي کشورهاي منطقه به‌دنبال کشاندن ايران به ميدان‌هاي جديد براي تنش‌آفريني باشند. در آن مقطع بايد يک بررسي و بازنگري جدي‌تر درباره تحولات منطقه و پيامدهاي توافق اعلام‌شده ايران با 1+5 مي‌شد. شرايط بعد از قطع‌نامه شوراي امنيت سازمان ملل که متن توافق را به‌عنوان يک آغاز تلقي کرده است، با شرايط قبل از آن متفاوت بود. در همان مقطع به نظر مي‌آمد تحرکات تازه‌اي در منطقه آغاز شده تا اوضاع نامتعادل ايجادشده به سود ايران، به سمت تعادل به سود سعودي‌ها و اسرائيل تغيير کند. ايران پس از برجام به‌عنوان يک قدرت منطقه‌اي مهم مطرح شد و مطرح‌شدن قدرت براي رقباي منطقه‌اي تحمل‌ناپذیر، اما قابل فهم است. از همين‌جاست که به‌جاي رسيدن به نوعي همکاري و هماهنگي منطقه‌اي، کشورهاي رقيب به کسب امتيازاتي فکر مي‌کردند. ترکيه و عربستان به‌جاي بازگشت نوعي آرامش به منطقه، به‌دنبال ورود عوامل جديد به معادلات هستند تا تنش‌هاي جديدتر و بيشتري ايجاد شود؛ اين روند با روي‌کارآمدن ترامپ و حمله به برجام تشديد شده است. امروز هم هرچه به موعد تصميم‌گيري رئيس‌جمهوري ايالات متحده نزديک مي‌شويم، رفتار سعودي‌ها ناشيانه‌تر مي‌شود. اگر روند فعلي برخلاف خواسته عربستان پيش برود، تغيير در رويکرد آل‌سعود دور از ذهن نيست. رياض از شروع بحران سوريه و همچنين تحولات عراق تاکنون نتوانسته‌‌ به اهداف خود دست يابد. آنان هنوز هم نمي‌دانند بايد سياست‌هاي منطقه‌اي خود را نه براساس آمال و آرزوهاي بي‌پايه که براساس قواعد و الزامات ميدان، تعيين کنند. آنچه به ايران مرتبط است، استقلال رأي قائل‌شدن براي همه کشورهاست. تهران به شکل جدي به مبارزه و مقابله با گروهک‌هاي تروريستي معتقد است. می‌کوشد از دخالت در امور داخلي کشورها بپرهيزد و اين مسئله را در قبال عراق، سوريه و يمن رعايت کرده است. در انتخابات پارلماني لبنان دخالت ندارد و در درگيري‌هاي داخلي مراکش، ورود نکرده است. اتفاقا اين عربستان است که به‌دليل همين سياست ايران، ناگزير از داستان‌سرايي است. عربستان چندي قبل به قول کوشنر، داماد ترامپ، دل خوش کرد که اگر زمينه تشنج در لبنان ايجاد کند، رژيم صهيونيستي به کمک سعودي‌ها خواهد آمد. در نهايت هم کوشنر قول داده بود اگر اسرائيل وارد درگيري نظامي شد، حمايت آمريکا را هم جلب خواهد کرد. چنين وعده‌هايي براي عربستان بن سلمان، وسوسه‌کننده است، اما وقتي که وارد اين بازي شد، مشاهده کرد اسرائيلي‌ها واقع‌بين‌تر از سعودي‌ها هستند و آمريکايي‌ها هم از هر دو واقع‌بين‌تر هستند. آمريکايي ديگر حاضر نيستند سربازانشان را به منطقه بفرستند تا کشته شوند، اسرائيل هم حاضر نيست دست به يک ريسک بزرگ بزند که نتيجه آن خسارت به اراضي اشغالي باشد؛ بنابراين طرح نگهداري سعد حريري بي‌نتيجه ماند و امروز هم در انتخابات پارلماني، شرايط به سمت نوعي ثبات بيشتر در لبنان پيش مي‌رود؛ اما عربستان به‌دنبال افزايش جبهه‌هاي درگيري ايران است. چه امروز و چه نوبت قبل که مراکش روابط خود با ايران را قطع کرد، عربستان پشت اين مسئله بوده است. رياض سعي مي‌کند با هدايت آمريکا فضاي منفي عليه ايران ايجاد کند. شاهزاده جوان سعودي و ساير مقامات عربستان به‌دنبال اختلاف‌افکني و ايران‌هراسي در منطقه هستند. آنها در مسير سياست‌هاي آمريکا و رژيم صهيونيستي علیه ايران حرکت مي‌کنند، تا‌آنجا‌که در هفته‌هاي اخير بن‌سلمان در سفري به پاريس با سعد حريري و ملک محمد ششم ملاقات کرد. اين ملاقات از منظر برخي از صاحب‌نظران آشنا به مسائل منطقه، تلاش بن‌سلمان براي بسيج کشورها براي تأثيرگذاري بر روابط با ايران ارزيابي مي‌شود. ايران بايد هشيارانه، اجازه تحقق سناريوي سعودي‌ها را ندهد، چراکه ممکن است پس از مراکش برخي ديگر از کشورهاي عربي نيز به اشاره سعودي‌ها، مسيري مشابه را طي کنند. سياست ايران‌هراسي عربستان، با دلارهاي نفتي تقويت مي‌شود. در برابر چنين تاکتيکي، ارتباط مستقيم با کشورهاي منطقه مي‌تواند در دستور کار دستگاه ديپلماسي باشد. درباره همين کشور مراکش، نبايد منفعلانه برخورد کرد. ايران مي‌تواند حقايق منطقه را براي مردم، احزاب و سازمان‌هاي مردم‌نهاد مغرب بيان کند، چون نگاه آنها به ايران، سازنده است. حتي مقامات پادشاهي که از سادات و اشراف مراکش محسوب مي‌شوند، فرهنگ ايران و تاريخ غني آن را ستايش می‌کنند. نبايد در زمين سعودي‌ها بازي کرد. ايران با توجه به شرايط موجود در منطقه و کارشکني‌هاي عربستان و آمريکا بايد از بروز هيجانات منفي جلوگيري کند و روابط با کشورها را به پيش ببرد. اگر جلوگيري از ايجاد هم‌گرايي عليه ايران، دستور کار همه ارکان نظام، احزاب و رسانه‌ها باشد، آن‌گاه ظرفيت طراحي استراتژي متناسب با آن در وزارت خارجه کاملا وجود دارد. به ديپلمات‌هاي خود اعتماد کنيم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها