|

بخشش مردی که همسر برادرش را کشت

شرق: مرد جوانی که همسر برادرش را در پی یک سوءظن به قتل رسانده‌ است، با رضایت اولیای‌دم بعد از سال‌ها از قصاص نجات پیدا کرد. به گزارش خبرنگار ما، متهم چهار سال قبل در جریان درگیری با همسر برادرش، او را به قتل رساند و مدعی‌ شد به‌‌دلیل ترس از آبروریزی دست به این کار زده است. مأموران پلیس سال 93 در جریان قتل زنی جوان قرار گرفتند که به‌دست برادرشوهرش به قتل رسیده‌ بود. متهم که مرد جوانی بود، بعد از بازداشت گفت همسر برادرش را کشته چون او آبروریزی کرده است‌ و خانواده‌اش را زیر سؤال برده‌ بود. متهم گفت: مدت‌ها بود حرف‌هایی درباره همسر برادرم گفته می‌شد و من از این موضوع خیلی ناراحت بودم. چندبار خودم این موضوع را با همسر برادرم مطرح کردم و او انکار کرد تا اینکه موضوع را به برادرم گفتم. برادرم با همسرش صحبت کرد و به من گفت تو اشتباه می‌کنی. برادرم قبول نمی‌کرد همسرش کارهایی می‌کند که حیثیت خانوادگی ما زیر سؤال می‌رود. متهم ادامه داد: این مسئله خیلی برای من مهم شده و باعث آبروریزی شده‌ بود و دوستانم مدام به من متلک می‌گفتند و غیرتم را زیر سؤال می‌بردند. یک‌بار دیگر مسئله را با برادرم در میان گذاشتم، اما او با من دعوا کرد و گفت حق نداری در زندگی من دخالت کنی و همسرم به من مربوط است و اگر هم مسئله‌ای هست من باید با او حل کنم و تو دخالت نکن. ضمن اینکه او اصلا قبول نمی‌کرد همسرش کارهای خلاف می‌کند. تا اینکه روز حادثه به خانه برادرم رفتم تا یک‌بار دیگر خودم با همسر برادرم صحبت و او را راضی کنم دست از کارهایش بردارد. وقتی وارد خانه شدم و موضوع را مطرح کردم، همسر برادرم پرخاشگری کرد و با عصبانیت از من خواست که از خانه‌اش بیرون بروم. او گفت: من هر طور دلم بخواهد زندگی می‌کنم و به کسی مربوط نیست که چه می‌کنم و تو هم حق نداری درباره من حرفی بزنی یا تصمیمی بگیری. این موضوع من را خیلی ناراحت کرد و آن‌قدر عصبانی شدم که دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. با همسر برادرم درگیر شدم و دستانم را روی گلوی او گذاشتم و فشار دادم. وقتی رهایش کردم او فوت شده ‌بود. بعد از خانه بیرون آمدم و فرار کردم، اما دستگیر شدم. بعد از گفته‌های متهم و تکمیل تحقیقات و شکایت اولیای‌دم، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد و سپس فرزندان مقتول به‌عنوان اولیای‌دم درخواست صدور حکم قصاص کردند. در ادامه همسر مقتول در جایگاه حاضر شد. او گفت: همسر من زن پاکدامنی بود و من نمی‌دانم چرا برادرم مدام او را متهم به بی‌اخلاقی می‌کرد. من مسئله‌ای با همسرم نداشتم و زندگی خوبی با هم داشتیم. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: مردم درباره همسر برادرم حرف‌هایی می‌زدند که من را خیلی ناراحت می‌کرد و آبروی خانوادگی ما را برده بود. اگر برادرم درباره مسئله‌ای که به او گفتم، بیشتر سخت‌گیری می‌کرد این اتفاق نمی‌افتاد. من از اینکه همسر برادرم را کشتم پشیمانم، اما باید بگویم که حرف‌های مردم من را تحریک کرد. با پایان گفته‌های متهم و وکیل او، هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. رأی صادره ازسوی دیوان عالی کشور تأیید شد و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران فرستاده‌ شد تا اینکه متهم بعد از تلاش زیاد موفق شد فرزندان برادرش را برای گذشت راضی کند. متهم در نهایت رضایت اولیای‌دم را گرفت و پرونده برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم به دادگاه ارسال شد. متهم یک‌بار دیگر پای میز محاکمه رفت. او گفت: از اتفاقی که افتاده است، پشیمانم؛ من نباید زود قضاوت می‌کردم و نباید در زندگی برادرم دخالت می‌کردم. آن روز هم اگر همسر برادرم عصبانی نمی‌شد و فحاشی نمی‌کرد، من هم از خود بی‌خود نمی‌شدم. من همچنان از کرده خودم پشیمانم و درخواست بخشش دارم. در سال‌هایی که زندان بودم توانستم برای خودم شغلی یاد بگیرم تا بعد از اینکه از زندان بیرون آمدم کار کنم. هیئت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

شرق: مرد جوانی که همسر برادرش را در پی یک سوءظن به قتل رسانده‌ است، با رضایت اولیای‌دم بعد از سال‌ها از قصاص نجات پیدا کرد. به گزارش خبرنگار ما، متهم چهار سال قبل در جریان درگیری با همسر برادرش، او را به قتل رساند و مدعی‌ شد به‌‌دلیل ترس از آبروریزی دست به این کار زده است. مأموران پلیس سال 93 در جریان قتل زنی جوان قرار گرفتند که به‌دست برادرشوهرش به قتل رسیده‌ بود. متهم که مرد جوانی بود، بعد از بازداشت گفت همسر برادرش را کشته چون او آبروریزی کرده است‌ و خانواده‌اش را زیر سؤال برده‌ بود. متهم گفت: مدت‌ها بود حرف‌هایی درباره همسر برادرم گفته می‌شد و من از این موضوع خیلی ناراحت بودم. چندبار خودم این موضوع را با همسر برادرم مطرح کردم و او انکار کرد تا اینکه موضوع را به برادرم گفتم. برادرم با همسرش صحبت کرد و به من گفت تو اشتباه می‌کنی. برادرم قبول نمی‌کرد همسرش کارهایی می‌کند که حیثیت خانوادگی ما زیر سؤال می‌رود. متهم ادامه داد: این مسئله خیلی برای من مهم شده و باعث آبروریزی شده‌ بود و دوستانم مدام به من متلک می‌گفتند و غیرتم را زیر سؤال می‌بردند. یک‌بار دیگر مسئله را با برادرم در میان گذاشتم، اما او با من دعوا کرد و گفت حق نداری در زندگی من دخالت کنی و همسرم به من مربوط است و اگر هم مسئله‌ای هست من باید با او حل کنم و تو دخالت نکن. ضمن اینکه او اصلا قبول نمی‌کرد همسرش کارهای خلاف می‌کند. تا اینکه روز حادثه به خانه برادرم رفتم تا یک‌بار دیگر خودم با همسر برادرم صحبت و او را راضی کنم دست از کارهایش بردارد. وقتی وارد خانه شدم و موضوع را مطرح کردم، همسر برادرم پرخاشگری کرد و با عصبانیت از من خواست که از خانه‌اش بیرون بروم. او گفت: من هر طور دلم بخواهد زندگی می‌کنم و به کسی مربوط نیست که چه می‌کنم و تو هم حق نداری درباره من حرفی بزنی یا تصمیمی بگیری. این موضوع من را خیلی ناراحت کرد و آن‌قدر عصبانی شدم که دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. با همسر برادرم درگیر شدم و دستانم را روی گلوی او گذاشتم و فشار دادم. وقتی رهایش کردم او فوت شده ‌بود. بعد از خانه بیرون آمدم و فرار کردم، اما دستگیر شدم. بعد از گفته‌های متهم و تکمیل تحقیقات و شکایت اولیای‌دم، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد و سپس فرزندان مقتول به‌عنوان اولیای‌دم درخواست صدور حکم قصاص کردند. در ادامه همسر مقتول در جایگاه حاضر شد. او گفت: همسر من زن پاکدامنی بود و من نمی‌دانم چرا برادرم مدام او را متهم به بی‌اخلاقی می‌کرد. من مسئله‌ای با همسرم نداشتم و زندگی خوبی با هم داشتیم. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: مردم درباره همسر برادرم حرف‌هایی می‌زدند که من را خیلی ناراحت می‌کرد و آبروی خانوادگی ما را برده بود. اگر برادرم درباره مسئله‌ای که به او گفتم، بیشتر سخت‌گیری می‌کرد این اتفاق نمی‌افتاد. من از اینکه همسر برادرم را کشتم پشیمانم، اما باید بگویم که حرف‌های مردم من را تحریک کرد. با پایان گفته‌های متهم و وکیل او، هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. رأی صادره ازسوی دیوان عالی کشور تأیید شد و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران فرستاده‌ شد تا اینکه متهم بعد از تلاش زیاد موفق شد فرزندان برادرش را برای گذشت راضی کند. متهم در نهایت رضایت اولیای‌دم را گرفت و پرونده برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم به دادگاه ارسال شد. متهم یک‌بار دیگر پای میز محاکمه رفت. او گفت: از اتفاقی که افتاده است، پشیمانم؛ من نباید زود قضاوت می‌کردم و نباید در زندگی برادرم دخالت می‌کردم. آن روز هم اگر همسر برادرم عصبانی نمی‌شد و فحاشی نمی‌کرد، من هم از خود بی‌خود نمی‌شدم. من همچنان از کرده خودم پشیمانم و درخواست بخشش دارم. در سال‌هایی که زندان بودم توانستم برای خودم شغلی یاد بگیرم تا بعد از اینکه از زندان بیرون آمدم کار کنم. هیئت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها