پيكر حجتالاسلام سیدمهدی طباطبایی تشييع شد
درگذشت روحانی سنتی و مردممدار
پیکر مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین سیدمهدی طباطبایی صبح دیروز، جمعه، ۲۸ اردیبهشت، از مقابل مسجد موسیبنجعفر در خیابان آیتالله سعیدی - مسجدی که سالها امامجماعت آن بود - تشییع شد. او ظهر پنجشنبه، در اولین روز ماه رمضان، بعد از تحمل یک دوره بیماری، در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت. رئیسجمهوری، وزیر اطلاعات را به نمایندگی از خود به تشییع پیکر فرستاد. ناطقنوری، ریشهری، حسین فریدون (برادر رئیسجمهور)، محسن هاشمی، قالیباف، محمود دعایی، امامیکاشانی، پورمحمدی، هادی غفاری و شهاب مرادی از جمله چهرههای حاضر در این مراسم بودند. رئیسجمهوری در پیامی درگذشت حجتالاسلاموالمسلمین طباطبایی را تسلیت گفت. متن پیام به قرار زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
رحلت عالم وارسته و استاد برجسته اخلاق، حضرت حجتالاسلاموالمسلمین سیدمهدی طباطبایی در اولین روز ماه رحمت و غفران، موجب اندوه فراوان شد. این روحانی باتقوا و مردمی، مروج حقیقی سیره اهل بیت(ع)، همراه و دانشآموخته مکتب امام خمینی(ره) و از پیشگامان مبارزه با نظام ستمشاهی بود. ایشان در مسیر پیروزی و تثبیت انقلاب و ارزشهای اسلامی مجاهدت فراوان کرد و همواره عالمی عامل و خدمتگزاری صدیق بود که با مشی اعتدالی، واقعبینی، دوراندیشی و ابراز شجاعانه نظرات خود، مورد اعتماد مردم قرار گرفت. اینجانب این ضایعه بزرگ را به محضر مقام معظم رهبری، علما و فضلای حوزههای علمیه، شاگردان و دوستداران و بهویژه بیت شریف ایشان تسلیت میگویم و از درگاه خداوند منان برای آن مرحوم، علو درجات و همجواری با ائمه اطهار(ع) و برای عموم بازماندگان صبر و اجر مسئلت دارم.
حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی ایران
طرحي از يك زندگي
سیدمهدی طباطبایی، متولد اول فروردین ۱۳۱۵ در رفسنجان کرمان بود. او در گروه روحانیونی قرار دارد که پیش از انقلاب فعالانه در کنار امام حضور داشتند. بنا بر گفته خود او، در گفتوگو با تسنیم ،خانواده او هنگامی که کودک بود، ناگزیر به مشهد سفر کردند. او تحصیلات حوزوی را در آنجا آغاز کرد و بعد از طی مراحل مقدماتی راهی قم شد. دو سال از دوران تحصیل خود را در قم و نزد آیتالله بروجردی سپری کرد و برای ادامه تحصیل به نجف مشرف شد تا دو سال را نیز در آنجا سپری کند.
حجتالاسلاموالمسلمین طباطبایی دوباره به مشهد بازگشت و در کلاسهای آیتالله میلانی حاضر شد. او ورود خود را به عالم سیاست در پی آغاز «نهضت امام خمینی در سال ۴۲» دانست. شاید یکی از اولین اقدامات سیاسی او جمعآوری تأييدیه مرجعیت برای امام در سال ۴۲ باشد. طباطبایی در این خصوص در گفتوگو با تسنیم گفت: «بعد از موضعگیری شدید امام در برابر رژیم شاه، دادگاه علیه امام تشکیل پرونده داده بود. برای مصونیت ایشان به اثبات مرجعیت ایشان نیاز بود. در شهرستانهای مختلف علما به تأييد امام برخاستند. از جمله در مشهد مقدس که در انجام این مهم من هم شرکت داشتم. تأييدیهها را جمعآوری کردم و به تهران فرستادم و بحمدالله کار بسیار خوب و موفقی بود که آن زمان انجام گرفت و مانع بسیاری از توطئههای رژیم شاه علیه امام خمینی شد». البته او پیش از نهضت سال ۴۲ به نوابصفوی هم ارادت داشت و به همین خاطر هم مدتی بازداشت بود. طباطبایی علاقه خود را به نوابصفوی اینگونه توضیح داده است: «ما مرحوم نواب را فداکار میدانیم. بنده از شجاعتش خوشم میآمد و با او در مشهد آشنا شدم. من عاشق مرحوم نواب بودم و واقعا باور نمیکردم که یک آخوند تا این اندازه جگر
داشته باشد. من مرید او بودم و شب اعدامش برایش گریه کردم و برای همین گریهکردنها کتک میخوردم».
شهرت سیاسی
طباطبایی بیشتر به خاطر منبرها و سخنرانیهایش در تلویزیون شناخته میشد، اما او دورهای هم نماینده مجلس شد؛ در مجلس هفتم آنهم از طریق لیست اصولگرایان؛ اما شهرت سیاسی او بیشتر بهدلیل مواضعی بود که بعد از ۸۸ اتخاذ کرد. شهرتی که باعث شد خبر درگذشتش در فضای مجازی دستبهدست شود. جایابی طباطبایی در حوزه سیاسی کار سادهای نیست. او ارادت خاصی به هاشمیرفسنجانی داشت و برای نمونه در سالگرد درگذشت هاشمی گفت: «باید بگرییم که چرا اینهمه تهمت به او زدند، او ضرر نکرد؛ شما ضرر کردید. هنوز دیر نشده افکار او را بجویید، از مردم جدا نشوید و مردم را بخواهید». پس از درگذشت مهدی طباطبایی، فیلم عیادت هاشمیرفسنجانی از او در تابستان سال ۱۳۹۵ نیز مورد توجه کاربران فضای مجزای قرار گرفت. مرحوم هاشمی خطاب به طباطبایی گفت: «بالاخره همه ما داریم میرویم، اما خوشحالم که مردم آگاهی پیدا کرده و عوامفریبیها دیگر جواب نمیدهد». این دیدار بعد از انتخابات سال ۹۲ بود.
طباطبایی از جمله اولین واعظان شناختهشدهای بود که در سال ۸۸ علیه احمدینژاد و رفتارش موضع گرفت. البته او انتقاد خود را بعد از انتخابات آغاز کرد، هنگامی که احمدینژاد در جشن پیروزی خود شال سبز را به بهانه آنکه «مادرش سید» است به گردن انداخت. کاری که طباطبایی تمسخر سیادت دانست و باعث شد او لب به انتقاد بگشاید. او در چهار سال دوم احمدینژاد چند باری نقدهای تند و تیزی به او وارد کرد. همچنین در مصاحبهای فاصله خود را با مواضع سیاسی مصباحیزدی نيز اعلام کرد و گفت: «ایشان [مصباح] را از لحاظ علمی و فلسفی قبول دارم؛ ولی از لحاظ سیاسی نه». بعدتر البته موضع آخر خود را تعدیل کرد، اما بر نظرش باقی ماند «معتقدم آقای مصباح به آن میزان که در فلسفه متبحر است، در سیاست تخصص ندارد و وارد نیست. من قصد تخریب آقای مصباح را نداشته و ندارم». به گزارش تسنیم او در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ از قالیباف و در انتخابات سال ۹۶ از روحانی حمایت کرد. شاید بیشتر از اینکه او در یک دستهبندی سیاسی متعارف جای گیرد بتوان او را روحانی سنتی و اخلاقی دانست که همواره نیمنگاهی هم به خواستههای مردم داشته است.
موضعگیری او در پی ظهور دختران خیابان انقلاب
شاید آخرین موضع طباطبایی بود که توجه سیاسیون را به خود جلب کرد، اظهار نظر او درباره «برداشتن روسری» بود. او از جمله روحانیونی بود که بعد از ظهور پدیده «دختران خیابان انقلاب» سخن گفت و انگشت اتهام را نه به سمت توطئه بیگانگان بلکه به سمت داخل گرفت. طباطبایی دراینباره «تنگگوییها»ی بعضی از نهادها را عامل لجکردن مردم دانست و افزود: «ما حق نداريم بر سر حجاب، زني را در خيابان دعوا کنيم. تذکرات اين نيست که بگيريم برخورد به زور کنيم در خيابان، توجه مردم را جلب کنيم. آنها لج ميکنند. چرا؟ تا حالا که مردم پذيرفته بودند... بهتازگي يک لجولجبازي بين برخي مردم و مجريان به وجود آمده است... وقتي در خيابان ميدود و يکي را ميگيرد، ماشين گشت به زور ميبرد، او هم بالا ميرود و چارقدش را علم ميکند. دارد لجبازي ميکند... من در بحث اين شيوه برخورد با حجاب احساس خطر ميکنم».
پیکر مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین سیدمهدی طباطبایی صبح دیروز، جمعه، ۲۸ اردیبهشت، از مقابل مسجد موسیبنجعفر در خیابان آیتالله سعیدی - مسجدی که سالها امامجماعت آن بود - تشییع شد. او ظهر پنجشنبه، در اولین روز ماه رمضان، بعد از تحمل یک دوره بیماری، در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت. رئیسجمهوری، وزیر اطلاعات را به نمایندگی از خود به تشییع پیکر فرستاد. ناطقنوری، ریشهری، حسین فریدون (برادر رئیسجمهور)، محسن هاشمی، قالیباف، محمود دعایی، امامیکاشانی، پورمحمدی، هادی غفاری و شهاب مرادی از جمله چهرههای حاضر در این مراسم بودند. رئیسجمهوری در پیامی درگذشت حجتالاسلاموالمسلمین طباطبایی را تسلیت گفت. متن پیام به قرار زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
رحلت عالم وارسته و استاد برجسته اخلاق، حضرت حجتالاسلاموالمسلمین سیدمهدی طباطبایی در اولین روز ماه رحمت و غفران، موجب اندوه فراوان شد. این روحانی باتقوا و مردمی، مروج حقیقی سیره اهل بیت(ع)، همراه و دانشآموخته مکتب امام خمینی(ره) و از پیشگامان مبارزه با نظام ستمشاهی بود. ایشان در مسیر پیروزی و تثبیت انقلاب و ارزشهای اسلامی مجاهدت فراوان کرد و همواره عالمی عامل و خدمتگزاری صدیق بود که با مشی اعتدالی، واقعبینی، دوراندیشی و ابراز شجاعانه نظرات خود، مورد اعتماد مردم قرار گرفت. اینجانب این ضایعه بزرگ را به محضر مقام معظم رهبری، علما و فضلای حوزههای علمیه، شاگردان و دوستداران و بهویژه بیت شریف ایشان تسلیت میگویم و از درگاه خداوند منان برای آن مرحوم، علو درجات و همجواری با ائمه اطهار(ع) و برای عموم بازماندگان صبر و اجر مسئلت دارم.
حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی ایران
طرحي از يك زندگي
سیدمهدی طباطبایی، متولد اول فروردین ۱۳۱۵ در رفسنجان کرمان بود. او در گروه روحانیونی قرار دارد که پیش از انقلاب فعالانه در کنار امام حضور داشتند. بنا بر گفته خود او، در گفتوگو با تسنیم ،خانواده او هنگامی که کودک بود، ناگزیر به مشهد سفر کردند. او تحصیلات حوزوی را در آنجا آغاز کرد و بعد از طی مراحل مقدماتی راهی قم شد. دو سال از دوران تحصیل خود را در قم و نزد آیتالله بروجردی سپری کرد و برای ادامه تحصیل به نجف مشرف شد تا دو سال را نیز در آنجا سپری کند.
حجتالاسلاموالمسلمین طباطبایی دوباره به مشهد بازگشت و در کلاسهای آیتالله میلانی حاضر شد. او ورود خود را به عالم سیاست در پی آغاز «نهضت امام خمینی در سال ۴۲» دانست. شاید یکی از اولین اقدامات سیاسی او جمعآوری تأييدیه مرجعیت برای امام در سال ۴۲ باشد. طباطبایی در این خصوص در گفتوگو با تسنیم گفت: «بعد از موضعگیری شدید امام در برابر رژیم شاه، دادگاه علیه امام تشکیل پرونده داده بود. برای مصونیت ایشان به اثبات مرجعیت ایشان نیاز بود. در شهرستانهای مختلف علما به تأييد امام برخاستند. از جمله در مشهد مقدس که در انجام این مهم من هم شرکت داشتم. تأييدیهها را جمعآوری کردم و به تهران فرستادم و بحمدالله کار بسیار خوب و موفقی بود که آن زمان انجام گرفت و مانع بسیاری از توطئههای رژیم شاه علیه امام خمینی شد». البته او پیش از نهضت سال ۴۲ به نوابصفوی هم ارادت داشت و به همین خاطر هم مدتی بازداشت بود. طباطبایی علاقه خود را به نوابصفوی اینگونه توضیح داده است: «ما مرحوم نواب را فداکار میدانیم. بنده از شجاعتش خوشم میآمد و با او در مشهد آشنا شدم. من عاشق مرحوم نواب بودم و واقعا باور نمیکردم که یک آخوند تا این اندازه جگر
داشته باشد. من مرید او بودم و شب اعدامش برایش گریه کردم و برای همین گریهکردنها کتک میخوردم».
شهرت سیاسی
طباطبایی بیشتر به خاطر منبرها و سخنرانیهایش در تلویزیون شناخته میشد، اما او دورهای هم نماینده مجلس شد؛ در مجلس هفتم آنهم از طریق لیست اصولگرایان؛ اما شهرت سیاسی او بیشتر بهدلیل مواضعی بود که بعد از ۸۸ اتخاذ کرد. شهرتی که باعث شد خبر درگذشتش در فضای مجازی دستبهدست شود. جایابی طباطبایی در حوزه سیاسی کار سادهای نیست. او ارادت خاصی به هاشمیرفسنجانی داشت و برای نمونه در سالگرد درگذشت هاشمی گفت: «باید بگرییم که چرا اینهمه تهمت به او زدند، او ضرر نکرد؛ شما ضرر کردید. هنوز دیر نشده افکار او را بجویید، از مردم جدا نشوید و مردم را بخواهید». پس از درگذشت مهدی طباطبایی، فیلم عیادت هاشمیرفسنجانی از او در تابستان سال ۱۳۹۵ نیز مورد توجه کاربران فضای مجزای قرار گرفت. مرحوم هاشمی خطاب به طباطبایی گفت: «بالاخره همه ما داریم میرویم، اما خوشحالم که مردم آگاهی پیدا کرده و عوامفریبیها دیگر جواب نمیدهد». این دیدار بعد از انتخابات سال ۹۲ بود.
طباطبایی از جمله اولین واعظان شناختهشدهای بود که در سال ۸۸ علیه احمدینژاد و رفتارش موضع گرفت. البته او انتقاد خود را بعد از انتخابات آغاز کرد، هنگامی که احمدینژاد در جشن پیروزی خود شال سبز را به بهانه آنکه «مادرش سید» است به گردن انداخت. کاری که طباطبایی تمسخر سیادت دانست و باعث شد او لب به انتقاد بگشاید. او در چهار سال دوم احمدینژاد چند باری نقدهای تند و تیزی به او وارد کرد. همچنین در مصاحبهای فاصله خود را با مواضع سیاسی مصباحیزدی نيز اعلام کرد و گفت: «ایشان [مصباح] را از لحاظ علمی و فلسفی قبول دارم؛ ولی از لحاظ سیاسی نه». بعدتر البته موضع آخر خود را تعدیل کرد، اما بر نظرش باقی ماند «معتقدم آقای مصباح به آن میزان که در فلسفه متبحر است، در سیاست تخصص ندارد و وارد نیست. من قصد تخریب آقای مصباح را نداشته و ندارم». به گزارش تسنیم او در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ از قالیباف و در انتخابات سال ۹۶ از روحانی حمایت کرد. شاید بیشتر از اینکه او در یک دستهبندی سیاسی متعارف جای گیرد بتوان او را روحانی سنتی و اخلاقی دانست که همواره نیمنگاهی هم به خواستههای مردم داشته است.
موضعگیری او در پی ظهور دختران خیابان انقلاب
شاید آخرین موضع طباطبایی بود که توجه سیاسیون را به خود جلب کرد، اظهار نظر او درباره «برداشتن روسری» بود. او از جمله روحانیونی بود که بعد از ظهور پدیده «دختران خیابان انقلاب» سخن گفت و انگشت اتهام را نه به سمت توطئه بیگانگان بلکه به سمت داخل گرفت. طباطبایی دراینباره «تنگگوییها»ی بعضی از نهادها را عامل لجکردن مردم دانست و افزود: «ما حق نداريم بر سر حجاب، زني را در خيابان دعوا کنيم. تذکرات اين نيست که بگيريم برخورد به زور کنيم در خيابان، توجه مردم را جلب کنيم. آنها لج ميکنند. چرا؟ تا حالا که مردم پذيرفته بودند... بهتازگي يک لجولجبازي بين برخي مردم و مجريان به وجود آمده است... وقتي در خيابان ميدود و يکي را ميگيرد، ماشين گشت به زور ميبرد، او هم بالا ميرود و چارقدش را علم ميکند. دارد لجبازي ميکند... من در بحث اين شيوه برخورد با حجاب احساس خطر ميکنم».