|

مجاهدت این روزهای ما

کریم ارغنده‌پور

با بیرون‌رفتن آمریکا از برجام دوران تازه‌ای در روابط خارجی و اقتصادی کشور رقم خورده است. هدف ترامپ برای برهم‌زدن توازن در روابط خارجی روشن است و از سوی دیگر تنگناهای اقتصادی نیازمند تدبیرات راهگشاست. دوران جدید، اقتضائات جدید طلب می‌کند. درست مثل فردی که با شرایط خاصی برای یک درمان جدی مواجه است. پزشکان به او توصیه می‌کنند که وضعیت جسمی تو تنها در‌صورتی‌که تغذیه و ورزش و درمان خاص داشته باشی قابل بهبود است. هیچ‌یک از این موارد هم به‌تنهایی کاملا کارساز نیستند، بلکه باید همه با هم و در بالاترین سطح به خوبی اجرا شوند. حال اگر این فرد به این توصیه چندان اعتنا نکند، طبیعی است که کارش دشوار خواهد شد. اقتضای دوران جدید این است که کشور از نظر داخلی منسجم‌تر شود. این مهم تنها با کسب رضایتمندی اجتماعی بیشتر و آن هم تنها با گشایش‌ها در داخل و رفع پاره‌ای موانع برای کسب مشارکت سیاسی و اجتماعی بیشتر میسر است. از طرف دیگر در عرصه خارجی بهترین راه برای مقابله با خواست آمریکا، هموار‌کردن مسیر برای کشورها در تخریب برجام نیست؛ برعکس تشویق روند مخالفت کشورها با اقدام آمریکا می‌تواند جهان را نسبت به اقدام زورگویانه و فریب‌کارانه‌ ترامپ آگاه‌تر کند و آمریکا را در هدفش تنها بگذارد. هرچه ما مخالفت‌های جهانی نسبت به اقدام ترامپ را از نظر زمانی طولانی‌تر کنیم، تأثیر تخریبی خروج ترامپ از برجام کمتر خواهد بود. سیاستی که ترامپ در منطقه دنبال می‌کند خطرناک و دقیقا با اهداف و روش اسرائیل همخوان است. ترامپ بلافاصله پس از خروج از برجام سفارت کشورش را در بیت‌المقدس بازگشایی کرد؛ اقدامی که به کشته‌شدن ده‌ها فلسطینی انجامید و متأسفانه چشم‌اندازش این است که عدم‌ آرامش را برای طولانی‌مدت در پی خواهد داشت. سیاست او در قبال عربستان و متحدان او هم کاملا تحریک‌آمیز و جنگ‌طلبانه است. اینها نکاتی است که بسیاری از

کشورهای دنیا را نگران کرده.
از سوی دیگر در بُعد اقتصادی ترامپ تلاش می‌کند با فشار تحریم، کشورها را به همراهی با خود وادار کند. تنگناهای بیشتر اقتصادی راهکارهای ویژه‌ای برای گذارِ موفق می‌خواهد که همچنان بخشی از آنها کار قوی دیپلماتیک و بخشی دیگر به مجریان قوی و برنامه‌ای کارشناسی و منسجم از سوی دولت و همراهی جامعه با آن نیازمند است. هم‌زمان با تشدید جنگ روانی ترامپ، طبیعی است آنان‌ که اهداف سیاسی دارند تلاش کنند از آب گل‌‌آلود برای خود ماهی صید کنند. به نظرم از ضروری‌ترین اقتضائات داخلی بالا‌بردن آگاهی‌های عمومی از شرایط است. آشکارا دیده‌ می‌شود وقتی بی‌ثباتی ارزی ایجاد می‌شود، مردم به خرید ارزی بیشتر تحریک می‌شوند، حال آنکه در کنار آرامش‌دادن به جامعه باید آگاهی سیاسی نیز در تشریح دلایل ضرورت حفظ خویشتن‌داری مردم تبیین شود یا وقتی موضوع ضرورت بالا‌رفتن همبستگی داخلی مطرح می‌شود باید توضیح داده شود که مسئله نادیده‌گرفتن ضعف‌ها و انتقادهای وارده نیست، بلکه مسئله در سطوحی فراتر از آن قرار دارد. طنز تاریخ است که دوغ و دوشاب گاهی آن‌قدر در هم می‌آمیزند که دروغ و فریب ترامپ توسط پاره‌ای خارج‌نشینان توجیه می‌شود به صلح و طرفداری از دموکراسی! افکار عمومی باید نسبت به این اقدامات روشن شود. در شرایط فعلی هیچ‌چیز مهم‌تر از منافع جمعی و برافراشته‌بودن پرچم یکپارچگی ملی نیست و این مهم جز با درک ظرافت حرکت بر یک طناب باریک نیست. درک این شرایط یک ضرورت جمعی است و برای تأمین آن زمان چندان سخاوتمندانه گشوده نیست. امید که چنان‌که اقتضا دارد مورد توجه قرار گیرد. مجاهدت این روزهای ما همین‌هاست.

با بیرون‌رفتن آمریکا از برجام دوران تازه‌ای در روابط خارجی و اقتصادی کشور رقم خورده است. هدف ترامپ برای برهم‌زدن توازن در روابط خارجی روشن است و از سوی دیگر تنگناهای اقتصادی نیازمند تدبیرات راهگشاست. دوران جدید، اقتضائات جدید طلب می‌کند. درست مثل فردی که با شرایط خاصی برای یک درمان جدی مواجه است. پزشکان به او توصیه می‌کنند که وضعیت جسمی تو تنها در‌صورتی‌که تغذیه و ورزش و درمان خاص داشته باشی قابل بهبود است. هیچ‌یک از این موارد هم به‌تنهایی کاملا کارساز نیستند، بلکه باید همه با هم و در بالاترین سطح به خوبی اجرا شوند. حال اگر این فرد به این توصیه چندان اعتنا نکند، طبیعی است که کارش دشوار خواهد شد. اقتضای دوران جدید این است که کشور از نظر داخلی منسجم‌تر شود. این مهم تنها با کسب رضایتمندی اجتماعی بیشتر و آن هم تنها با گشایش‌ها در داخل و رفع پاره‌ای موانع برای کسب مشارکت سیاسی و اجتماعی بیشتر میسر است. از طرف دیگر در عرصه خارجی بهترین راه برای مقابله با خواست آمریکا، هموار‌کردن مسیر برای کشورها در تخریب برجام نیست؛ برعکس تشویق روند مخالفت کشورها با اقدام آمریکا می‌تواند جهان را نسبت به اقدام زورگویانه و فریب‌کارانه‌ ترامپ آگاه‌تر کند و آمریکا را در هدفش تنها بگذارد. هرچه ما مخالفت‌های جهانی نسبت به اقدام ترامپ را از نظر زمانی طولانی‌تر کنیم، تأثیر تخریبی خروج ترامپ از برجام کمتر خواهد بود. سیاستی که ترامپ در منطقه دنبال می‌کند خطرناک و دقیقا با اهداف و روش اسرائیل همخوان است. ترامپ بلافاصله پس از خروج از برجام سفارت کشورش را در بیت‌المقدس بازگشایی کرد؛ اقدامی که به کشته‌شدن ده‌ها فلسطینی انجامید و متأسفانه چشم‌اندازش این است که عدم‌ آرامش را برای طولانی‌مدت در پی خواهد داشت. سیاست او در قبال عربستان و متحدان او هم کاملا تحریک‌آمیز و جنگ‌طلبانه است. اینها نکاتی است که بسیاری از

کشورهای دنیا را نگران کرده.
از سوی دیگر در بُعد اقتصادی ترامپ تلاش می‌کند با فشار تحریم، کشورها را به همراهی با خود وادار کند. تنگناهای بیشتر اقتصادی راهکارهای ویژه‌ای برای گذارِ موفق می‌خواهد که همچنان بخشی از آنها کار قوی دیپلماتیک و بخشی دیگر به مجریان قوی و برنامه‌ای کارشناسی و منسجم از سوی دولت و همراهی جامعه با آن نیازمند است. هم‌زمان با تشدید جنگ روانی ترامپ، طبیعی است آنان‌ که اهداف سیاسی دارند تلاش کنند از آب گل‌‌آلود برای خود ماهی صید کنند. به نظرم از ضروری‌ترین اقتضائات داخلی بالا‌بردن آگاهی‌های عمومی از شرایط است. آشکارا دیده‌ می‌شود وقتی بی‌ثباتی ارزی ایجاد می‌شود، مردم به خرید ارزی بیشتر تحریک می‌شوند، حال آنکه در کنار آرامش‌دادن به جامعه باید آگاهی سیاسی نیز در تشریح دلایل ضرورت حفظ خویشتن‌داری مردم تبیین شود یا وقتی موضوع ضرورت بالا‌رفتن همبستگی داخلی مطرح می‌شود باید توضیح داده شود که مسئله نادیده‌گرفتن ضعف‌ها و انتقادهای وارده نیست، بلکه مسئله در سطوحی فراتر از آن قرار دارد. طنز تاریخ است که دوغ و دوشاب گاهی آن‌قدر در هم می‌آمیزند که دروغ و فریب ترامپ توسط پاره‌ای خارج‌نشینان توجیه می‌شود به صلح و طرفداری از دموکراسی! افکار عمومی باید نسبت به این اقدامات روشن شود. در شرایط فعلی هیچ‌چیز مهم‌تر از منافع جمعی و برافراشته‌بودن پرچم یکپارچگی ملی نیست و این مهم جز با درک ظرافت حرکت بر یک طناب باریک نیست. درک این شرایط یک ضرورت جمعی است و برای تأمین آن زمان چندان سخاوتمندانه گشوده نیست. امید که چنان‌که اقتضا دارد مورد توجه قرار گیرد. مجاهدت این روزهای ما همین‌هاست.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها