هجونامه ژيد
در ميان آثار آندره ژيد «دخمههاي واتيكان» اثر مهمي بهشمار ميرود و ميتوان آن را يكي از درخشانترين آثار ژيد دانست. سالها پيش اين كتاب ژيد با ترجمه سيروس ذكاء به فارسي منتشر شده بود و بهتازگي چاپ جديدي از آن توسط انتشارات فرهنگجاويد منتشر شده است. «دخمههاي واتيكان» را ميتوان نوعي هجونامه و اثري انتقادي دانست كه در آن از آرمانهاي كلي و انديشههاي جزمي انتقاد شده است. اين اثر در سال 1914 براي اولينبار به چاپ رسيد و شهرتش بيش از هرچيز به يكي از شخصيتهايش با نام لافكاديو برميگردد. لافكاديو بهعنوان «قهرمان عمل بيهوده» مشهور است و مترجم در يادداشتي بر چاپ اول كتاب در اين مورد نوشته: «موضوع عمل بيهوده مدتهاي مديد در ادبيات موجب بحثهاي فراوان گرديد. البته در كتاب حاضر نبايد به دنبال واقعيت گشت. نويسنده خود آن را يك سوتي ناميده است. بنابراين غيرمنطقي و استثنايي بودن در اين مورد قاعده به شمار ميرود. حق آن است كه كتاب حاضر را نوعي انتقاد و هجو به معني وسيع كلمه بدانيم كه نتايج نامطمئن برخي آرمانها و عقايد جزمي و متحجر و فرضيههاي اواخر قرن نوزدهم ميلادي در آن با روشنبيني و طنزي ظريف و، بهخصوص، بدون
هيچگونه پيشداوري مورد انتقاد واقع شده است. سبك ژيد، سبك متقدمان ادبيات فرانسه است كه پرتوي از طنز بر آن تابيده شده و با هوشمندي و روشننگري توام است». سوتي يا دلقكبازي و خلبازي، نوعي از نمايش مربوط به قرون وسطا است كه در آن دسته دلقكها انتقاد شديدي از آشفتگي اجتماعي ميكردند و اين انتقاد بيشتر جنبه سياسي داشت. به همين اعتبار است كه ژيد اين اثر خود را سوتي ناميده است.
«دخمههاي واتيكان» شامل پنج كتاب يا پنج بخش با اين عناوين است: «آنتيم آرمان- دوبوا»، «ژوليوس دوباراليول»، «آمِده فلوريسوار»، «هزارپا» و «لافكاديو». در قسمتي از كتاب اول ميخوانيم: «جشن عفو عمومي پاپ نزديك ميشد. خانواده آرمان- دوبوا منتظر خانواده باراليول بود. آنتيم صبح روزي كه تلگراف آنها رسيد و خبر از ورودشان در آن شب داد، براي خريد كراواتي از خانه بيرون رفت. آنتيم چون به زحمت راه ميرفت، كمتر از خانه بيرون ميآمد. ورونيك با رضايتخاطر خريدهاي او را انجام ميداد. فروشندهها را به اتاق آنتيم ميآوردند و آنها از روي نمونه دستور ميگرفتند. اگرچه آنتيم كروات سادهاي ميخواست (با گره كوچكي از حرير سياه) بااينحال مايل بود كه آن را شخصا انتخاب كند. پيشسينه اطلس قهوهاي كه براي مسافرت خريده بود و در تمام مدت اقامتش در مهمانخانه از آن استفاده ميكرد، به علت آنكه عادت داشت دكمههاي جليقه را باز بگذارد، همواره از زير جليقهاش بيرون ميزد. آنتيم يقين داشت كه مارگريت دو باراليول دستمالگردن نخودي او را كه بهجاي پيشسينه از آن استفاده ميكرد و صدف درشت و سنجاقدار كهنه و بيارزشي آن را نگاه ميداشت بسيار
بيسليقه تشخيص خواهد داد. اصلا اشتباه كرده بود كه از گرههاي كوچك سياه آماده كه در پاريس بهطور معمول به گردنش ميزد، صرفنظر كرده و يكي از آنها را بهعنوان نمونه نگاه نداشته بود. حالا چه كراواتهايي به او نشان خواهند داد؟ البته قبل از آنكه به چند پيراهنفروشي در كورسو و خيابان كوندوتي سر بزند، تصميمي نخواهد گرفت. حلقههايي كه از نوار سياه درست ميكنند، براي مرد پنجاهساله شلختگياي بيش نبود. مسلما چيزي كه مناسب است همان گره راست و سياه است. زن و شوهر ناهار را ساعت يك ميخوردند. آنتيم نزديك ظهر با وسايلي كه خريده بود به خانه بازگشت تا حيواناتش را وزن كند. آنتيم نه از آن جهت كه اهل طنازي باشد، ولي بههرحال دوست داشت قبل از شروع به كار،كراواتش را امتحان كند. در اتاق، آينه شكستهاي بود كه قبلا براي ايجاد شرايط گرايش به كار ميرفت. آنتيم آينه را به قفسي تكيه داد و روي تصوير خودش خم شد. موهاي آنتيم كه به شكل ماهوتپاككن كوتاه شده بود، هنوز پرپشت بودند. رنگ موهاش كه در گذشته سرخفام بود حالا به زرد مايل به خاكستري تبديل شده بود. رنگي كه اشياي نقرهاي آبطلاداده و كهنه به خود ميگيرند. ابروهاي درهمش، بالاي
چشمهاي خاكستري و سردتر از آسمان زمستانياش، جلو آمده بود. خط بناگوشش كه بسيار بالا و كمپشت بود، هنوز رنگ حنايي سبيل پرپشتش را داشت». «مائدههاي زميني»، «بياخلاق»،«سمفوني پاستورال»، «اگر دانه نميرد»، «سكهسازان» و «يادداشتهاي روزانه» ازجمله آثار مشهور ژيد بهشمار ميروند. ژيد همچنين بهعنوان منتقد ادبي و مترجم نيز تاثير زيادي بر ادبيات فرانسه دوران خودش داشت. او همچنين از بنيانگذاران مجله فرانسوي «نول روو فرانسز» بود، مجلهاي كه از اهميت بسيار زيادي در ادبيات آن دوره فرانسه برخوردار بود.
در ميان آثار آندره ژيد «دخمههاي واتيكان» اثر مهمي بهشمار ميرود و ميتوان آن را يكي از درخشانترين آثار ژيد دانست. سالها پيش اين كتاب ژيد با ترجمه سيروس ذكاء به فارسي منتشر شده بود و بهتازگي چاپ جديدي از آن توسط انتشارات فرهنگجاويد منتشر شده است. «دخمههاي واتيكان» را ميتوان نوعي هجونامه و اثري انتقادي دانست كه در آن از آرمانهاي كلي و انديشههاي جزمي انتقاد شده است. اين اثر در سال 1914 براي اولينبار به چاپ رسيد و شهرتش بيش از هرچيز به يكي از شخصيتهايش با نام لافكاديو برميگردد. لافكاديو بهعنوان «قهرمان عمل بيهوده» مشهور است و مترجم در يادداشتي بر چاپ اول كتاب در اين مورد نوشته: «موضوع عمل بيهوده مدتهاي مديد در ادبيات موجب بحثهاي فراوان گرديد. البته در كتاب حاضر نبايد به دنبال واقعيت گشت. نويسنده خود آن را يك سوتي ناميده است. بنابراين غيرمنطقي و استثنايي بودن در اين مورد قاعده به شمار ميرود. حق آن است كه كتاب حاضر را نوعي انتقاد و هجو به معني وسيع كلمه بدانيم كه نتايج نامطمئن برخي آرمانها و عقايد جزمي و متحجر و فرضيههاي اواخر قرن نوزدهم ميلادي در آن با روشنبيني و طنزي ظريف و، بهخصوص، بدون
هيچگونه پيشداوري مورد انتقاد واقع شده است. سبك ژيد، سبك متقدمان ادبيات فرانسه است كه پرتوي از طنز بر آن تابيده شده و با هوشمندي و روشننگري توام است». سوتي يا دلقكبازي و خلبازي، نوعي از نمايش مربوط به قرون وسطا است كه در آن دسته دلقكها انتقاد شديدي از آشفتگي اجتماعي ميكردند و اين انتقاد بيشتر جنبه سياسي داشت. به همين اعتبار است كه ژيد اين اثر خود را سوتي ناميده است.
«دخمههاي واتيكان» شامل پنج كتاب يا پنج بخش با اين عناوين است: «آنتيم آرمان- دوبوا»، «ژوليوس دوباراليول»، «آمِده فلوريسوار»، «هزارپا» و «لافكاديو». در قسمتي از كتاب اول ميخوانيم: «جشن عفو عمومي پاپ نزديك ميشد. خانواده آرمان- دوبوا منتظر خانواده باراليول بود. آنتيم صبح روزي كه تلگراف آنها رسيد و خبر از ورودشان در آن شب داد، براي خريد كراواتي از خانه بيرون رفت. آنتيم چون به زحمت راه ميرفت، كمتر از خانه بيرون ميآمد. ورونيك با رضايتخاطر خريدهاي او را انجام ميداد. فروشندهها را به اتاق آنتيم ميآوردند و آنها از روي نمونه دستور ميگرفتند. اگرچه آنتيم كروات سادهاي ميخواست (با گره كوچكي از حرير سياه) بااينحال مايل بود كه آن را شخصا انتخاب كند. پيشسينه اطلس قهوهاي كه براي مسافرت خريده بود و در تمام مدت اقامتش در مهمانخانه از آن استفاده ميكرد، به علت آنكه عادت داشت دكمههاي جليقه را باز بگذارد، همواره از زير جليقهاش بيرون ميزد. آنتيم يقين داشت كه مارگريت دو باراليول دستمالگردن نخودي او را كه بهجاي پيشسينه از آن استفاده ميكرد و صدف درشت و سنجاقدار كهنه و بيارزشي آن را نگاه ميداشت بسيار
بيسليقه تشخيص خواهد داد. اصلا اشتباه كرده بود كه از گرههاي كوچك سياه آماده كه در پاريس بهطور معمول به گردنش ميزد، صرفنظر كرده و يكي از آنها را بهعنوان نمونه نگاه نداشته بود. حالا چه كراواتهايي به او نشان خواهند داد؟ البته قبل از آنكه به چند پيراهنفروشي در كورسو و خيابان كوندوتي سر بزند، تصميمي نخواهد گرفت. حلقههايي كه از نوار سياه درست ميكنند، براي مرد پنجاهساله شلختگياي بيش نبود. مسلما چيزي كه مناسب است همان گره راست و سياه است. زن و شوهر ناهار را ساعت يك ميخوردند. آنتيم نزديك ظهر با وسايلي كه خريده بود به خانه بازگشت تا حيواناتش را وزن كند. آنتيم نه از آن جهت كه اهل طنازي باشد، ولي بههرحال دوست داشت قبل از شروع به كار،كراواتش را امتحان كند. در اتاق، آينه شكستهاي بود كه قبلا براي ايجاد شرايط گرايش به كار ميرفت. آنتيم آينه را به قفسي تكيه داد و روي تصوير خودش خم شد. موهاي آنتيم كه به شكل ماهوتپاككن كوتاه شده بود، هنوز پرپشت بودند. رنگ موهاش كه در گذشته سرخفام بود حالا به زرد مايل به خاكستري تبديل شده بود. رنگي كه اشياي نقرهاي آبطلاداده و كهنه به خود ميگيرند. ابروهاي درهمش، بالاي
چشمهاي خاكستري و سردتر از آسمان زمستانياش، جلو آمده بود. خط بناگوشش كه بسيار بالا و كمپشت بود، هنوز رنگ حنايي سبيل پرپشتش را داشت». «مائدههاي زميني»، «بياخلاق»،«سمفوني پاستورال»، «اگر دانه نميرد»، «سكهسازان» و «يادداشتهاي روزانه» ازجمله آثار مشهور ژيد بهشمار ميروند. ژيد همچنين بهعنوان منتقد ادبي و مترجم نيز تاثير زيادي بر ادبيات فرانسه دوران خودش داشت. او همچنين از بنيانگذاران مجله فرانسوي «نول روو فرانسز» بود، مجلهاي كه از اهميت بسيار زيادي در ادبيات آن دوره فرانسه برخوردار بود.