|

مرور

رفقاي جنگل
«اولين‌بار تابستان سال 1994 كه حالا بيش از شش سال از آن زمان گذشته شنيدم سانچس ماساس مقابل جوخه آتش قرار گرفته است. تازه سه اتفاق بد را از سر گذرانده بودم. اول پدرم مرده بود و بعد همسرم تركم كرده بود و آخرسر هم فعاليت ادبي‌ام را كنار گذاشته بودم. دروغ مي‌گويم. حقيقت اين است كه از ميان اين سه، ‌دوتاي اولي واقعي است، حتي اتفاق افتاده؛ ولي سومي نه. درواقع، كار من به عنوان نويسنده هيچ‌وقت شروع نشد، در نتيجه سخت مي‌شد آن را كنار گذاشت.» اين آغاز رمان «سربازان سالاميس» خاوير سركاس است كه به‌تازگي با ترجمه محمد جوادي توسط نشر نيلوفر به‌چاپ رسيده است. خاوير سركاس كه در سال 1962 متولد شده اين رمان را در 2001 نوشته و از آن زمان تاكنون اين اثر به بيست زبان ترجمه شده است. خاوير سركاس نويسنده‌اي است كه رمان،‌ داستان‌ كوتاه و همچنين مقاله‌هاي زيادي نوشته است و تعدادي از رمان‌هاي او با اين عناوين به‌چاپ رسيده‌اند: «ال مويل» يا «انگيزه» كه در سال 1987 منتشر شده، «‌ال اينكيلينو» يا «مستاجر» كه در سال 1989 منتشر شده، «ال وينتر دلا بالرا» يا «شكم نهنگ» در سال 1997 و «رلاتوس ريلس» يا «داستان واقعي» كه در سال 2000 به چاپ رسيد.
«سربازان سالاميس» روايتي از سرگذشت رافائل سانچس ماساس، نويسنده اسپانيايي ملي‌گرا و رهبر حزب فالانژ، در دوران جنگ داخلي اسپانيا به دست مي‌دهد و به اين اعتبار رمان با شرايط تاريخي اسپانيا در قرن بيستم پيوند خورده است. مترجم كتاب به اين دليل در پيش‌گفتارش به اوضاع تاريخي و سياسي اسپانيا در اين دوران پرداخته و در بخشي از آن نوشته:‌ «تاريخ سياسي اسپانيا در قرن بيستم بسيار پيچيده است. بعد از شكست احزاب سلطنت‌طلب در انتخابات شهري، پادشاه آلفونسو سيزدهم از سلطنت كناره‌گيري كرد و در 14 آوريل سال 1931 براي دومين‌بار در اسپانيا جمهوري اعلام شد. احزاب و اصناف تجاري حاضر در طيف سياسي از تعهد ايدئولوژيك و تعداد بالاي اعضا برخوردار بودند و همين موضوع، كشور را چندقطبي كرده بود. انتخابات ملي در نوامبر سال 1933 برگزار شد و در نتيجه آن دولتي از جناح راست روي كار آمد كه كمي بيش از دو سال بعد از هم پاشيد. دو ائتلاف مهم، در انتخابات فوريه سال 1930 رقابت داشتند: فرنته ناسيونال و فرنته پوپولار. ناسيونال يا ملي‌گراها از حمايت احزاب اصول‌گرا، فاشيست، كاتوليك و سلطنت‌طلب برخوردار بودند. فالانژ اسپنيولا يا فالانژ اسپانيايي، حزب كوچك فاشيستي كه در سال 1933 تاسيس شد هم جزئي از اين احزاب و گروه‌ها بود كه يك سال بعد به خونز، جنبش فاشيستي پرولتارياي ديگري پيوست كه از سال 1931 فعاليت داشت...». جنگ داخلي اسپانيا در 18 ژوييه 1936 آغاز شد. خاوير سركاس در رمانش به نقش انسان‌ها در بزنگاه‌هاي تاريخي و مفهوم قهرمان پرداخته است.
چيستي جاودان نرودا
«سِفر پرسش» عنوان مجموعه شعري از پابلو نرودا است كه به‌تازگي با ترجمه كيوان نريماني توسط نشر نيلوفر به‌چاپ رسيده است. نرودا اين مجموعه را تنها كمي پيش از مرگ در سپتامبر 1973 به پايان رساند و از اين‌رو در شعرهاي اين مجموعه با تصويري از نروداي پخته‌ روبه‌روييم كه از «سرچشمه مشترك همه آثار بنيادي» خود نوشيده است. در ابتداي كتاب و بعد از متن كوتاهي كه مترجم نوشته است، پيش‌گفتاري از ويليام ادلي، شاعر و مترجم آمريكايي آمده كه در بخشي از آن مي‌خوانيم: «اين شعرهاي كوتاه، كه يك‌سره پرسش‌اند، در قلمرو ناسازنما درهم ‌مي‌آميزند و در ارتباط ميان نام‌هايي كه شاعر به اشياء مي‌بخشد و آن چه وراي توانايي ما در ناميدن نهفته است، شكل مي‌گيرند. او فلسفه‌ها، آموزه‌هاي سياسي و باورهاي ديني را درآشاميد و از ميان زنجيره‌اي از سبك‌ها و صداهاي شعري فرا باليد، اما شور و اشتياق او هم‌چنان به بداهه‌گويي ضرباهنگ‌هاي بنيادين ادراك است براي آشكارسازي حقيقت‌هاي ناگفته و ناگفتني. نرودا از همان دو اثر آغازين و كم‌تر شناخته خود، شفق و تلاش بي‌پايان انسان تا آخرين شعرهايي كه ديرتر و پس از مرگش منتشر شدند، در سير و سلوك به سوي شناخت خويش، از خودتوانايي نيرومندي رو به پيش نشان داد. او به شيوه‌اي هر روزي، هر آنچه را كه از ديرباز مي‌شناخت، كنار نهاد تا آن راز، آن چيستي جاودانه را در مايه‌اي ديگر و از نگاهي ديگر بازيابد. به گفته مارجوري آگوسين، نرودا شكارچي تيزبيني شد كه با احساس وظيفه ريشه‌هاي دلبستگي را در هركجا كه خود را مي‌يافت، مي‌كاويد. نرودا در سفر پرسش به حساسيت و بينشي ژرف‌تر از كارهاي پيشين دست مي‌يابد و در اين شعرها شگفت‌زدگي كودكي را با زندگي فكري و عاطفي بزرگ‌سالان درمي‌آميزد. او هم‌چنان كه خواستار روشني برخاسته از زندگي به محك آزمون خورده است، از گرفتارشدن در ذهن منطقي مي‌پرهيزد. براي 320 پرسشي كه اين 74 شعر درپيوسته از آن‌ها تشكيل شده است، پاسخي منطقي وجود ندارد؛ اين شعرها بيش‌تر رويه‌اي بازتابنده را مي‌نمايانند كه از آن‌ها مي‌توان كاركردهاي ذهن و دل خود را بازشناخت، حتي هنگامي كه هر پرسشي به جهاني بزرگ‌‌تر افق مي‌گشايد.» مترجم «سفر پرسش» شعرهاي اين مجموعه را از بر اساس ترجمه انگليسي ويليام ادلي به فارسي برگردانده و سپس آن را با متن اسپانيايي اثر مطابقت داده است. آن‌طور كه ويليام ادلي نيز نوشته است، شعرهاي كوتاه اين مجموعه كه نوعي پيوند و ارتباط دروني ميان آنها برقرار است، هريك پرسش‌هايي را مطرح مي‌كنند و اين پرسش‌ها بيش از هرچيز به تخيل امكان بروز و بلندپروازي مي‌دهند. نرودا در شعرهاي اين مجموعه تمام تجربيات ساليان عمر خود را گرد آورده است و از ميان ارزش‌هاي هميشگي و انساني، به تناقض‌هاي موجود در خود و زندگي توجه مي‌كند. در يكي از شعرهاي اين مجموعه مي‌خوانيم: «به من بگو آيا برهنه است گل سرخ/ يا كه تنها لباسش اين است؟/ چرا درختان شكوه ريشه‌هاي‌شان را/ پنهان مي‌كنند؟/ افسوس‌هاي ماشين تبهكار را/ چه كسي مي‌شنود؟/ در اين جهان آيا/ اندوه‌ناك‌تر از قطاري ايستاده در باران هست؟».

رفقاي جنگل
«اولين‌بار تابستان سال 1994 كه حالا بيش از شش سال از آن زمان گذشته شنيدم سانچس ماساس مقابل جوخه آتش قرار گرفته است. تازه سه اتفاق بد را از سر گذرانده بودم. اول پدرم مرده بود و بعد همسرم تركم كرده بود و آخرسر هم فعاليت ادبي‌ام را كنار گذاشته بودم. دروغ مي‌گويم. حقيقت اين است كه از ميان اين سه، ‌دوتاي اولي واقعي است، حتي اتفاق افتاده؛ ولي سومي نه. درواقع، كار من به عنوان نويسنده هيچ‌وقت شروع نشد، در نتيجه سخت مي‌شد آن را كنار گذاشت.» اين آغاز رمان «سربازان سالاميس» خاوير سركاس است كه به‌تازگي با ترجمه محمد جوادي توسط نشر نيلوفر به‌چاپ رسيده است. خاوير سركاس كه در سال 1962 متولد شده اين رمان را در 2001 نوشته و از آن زمان تاكنون اين اثر به بيست زبان ترجمه شده است. خاوير سركاس نويسنده‌اي است كه رمان،‌ داستان‌ كوتاه و همچنين مقاله‌هاي زيادي نوشته است و تعدادي از رمان‌هاي او با اين عناوين به‌چاپ رسيده‌اند: «ال مويل» يا «انگيزه» كه در سال 1987 منتشر شده، «‌ال اينكيلينو» يا «مستاجر» كه در سال 1989 منتشر شده، «ال وينتر دلا بالرا» يا «شكم نهنگ» در سال 1997 و «رلاتوس ريلس» يا «داستان واقعي» كه در سال 2000 به چاپ رسيد.
«سربازان سالاميس» روايتي از سرگذشت رافائل سانچس ماساس، نويسنده اسپانيايي ملي‌گرا و رهبر حزب فالانژ، در دوران جنگ داخلي اسپانيا به دست مي‌دهد و به اين اعتبار رمان با شرايط تاريخي اسپانيا در قرن بيستم پيوند خورده است. مترجم كتاب به اين دليل در پيش‌گفتارش به اوضاع تاريخي و سياسي اسپانيا در اين دوران پرداخته و در بخشي از آن نوشته:‌ «تاريخ سياسي اسپانيا در قرن بيستم بسيار پيچيده است. بعد از شكست احزاب سلطنت‌طلب در انتخابات شهري، پادشاه آلفونسو سيزدهم از سلطنت كناره‌گيري كرد و در 14 آوريل سال 1931 براي دومين‌بار در اسپانيا جمهوري اعلام شد. احزاب و اصناف تجاري حاضر در طيف سياسي از تعهد ايدئولوژيك و تعداد بالاي اعضا برخوردار بودند و همين موضوع، كشور را چندقطبي كرده بود. انتخابات ملي در نوامبر سال 1933 برگزار شد و در نتيجه آن دولتي از جناح راست روي كار آمد كه كمي بيش از دو سال بعد از هم پاشيد. دو ائتلاف مهم، در انتخابات فوريه سال 1930 رقابت داشتند: فرنته ناسيونال و فرنته پوپولار. ناسيونال يا ملي‌گراها از حمايت احزاب اصول‌گرا، فاشيست، كاتوليك و سلطنت‌طلب برخوردار بودند. فالانژ اسپنيولا يا فالانژ اسپانيايي، حزب كوچك فاشيستي كه در سال 1933 تاسيس شد هم جزئي از اين احزاب و گروه‌ها بود كه يك سال بعد به خونز، جنبش فاشيستي پرولتارياي ديگري پيوست كه از سال 1931 فعاليت داشت...». جنگ داخلي اسپانيا در 18 ژوييه 1936 آغاز شد. خاوير سركاس در رمانش به نقش انسان‌ها در بزنگاه‌هاي تاريخي و مفهوم قهرمان پرداخته است.
چيستي جاودان نرودا
«سِفر پرسش» عنوان مجموعه شعري از پابلو نرودا است كه به‌تازگي با ترجمه كيوان نريماني توسط نشر نيلوفر به‌چاپ رسيده است. نرودا اين مجموعه را تنها كمي پيش از مرگ در سپتامبر 1973 به پايان رساند و از اين‌رو در شعرهاي اين مجموعه با تصويري از نروداي پخته‌ روبه‌روييم كه از «سرچشمه مشترك همه آثار بنيادي» خود نوشيده است. در ابتداي كتاب و بعد از متن كوتاهي كه مترجم نوشته است، پيش‌گفتاري از ويليام ادلي، شاعر و مترجم آمريكايي آمده كه در بخشي از آن مي‌خوانيم: «اين شعرهاي كوتاه، كه يك‌سره پرسش‌اند، در قلمرو ناسازنما درهم ‌مي‌آميزند و در ارتباط ميان نام‌هايي كه شاعر به اشياء مي‌بخشد و آن چه وراي توانايي ما در ناميدن نهفته است، شكل مي‌گيرند. او فلسفه‌ها، آموزه‌هاي سياسي و باورهاي ديني را درآشاميد و از ميان زنجيره‌اي از سبك‌ها و صداهاي شعري فرا باليد، اما شور و اشتياق او هم‌چنان به بداهه‌گويي ضرباهنگ‌هاي بنيادين ادراك است براي آشكارسازي حقيقت‌هاي ناگفته و ناگفتني. نرودا از همان دو اثر آغازين و كم‌تر شناخته خود، شفق و تلاش بي‌پايان انسان تا آخرين شعرهايي كه ديرتر و پس از مرگش منتشر شدند، در سير و سلوك به سوي شناخت خويش، از خودتوانايي نيرومندي رو به پيش نشان داد. او به شيوه‌اي هر روزي، هر آنچه را كه از ديرباز مي‌شناخت، كنار نهاد تا آن راز، آن چيستي جاودانه را در مايه‌اي ديگر و از نگاهي ديگر بازيابد. به گفته مارجوري آگوسين، نرودا شكارچي تيزبيني شد كه با احساس وظيفه ريشه‌هاي دلبستگي را در هركجا كه خود را مي‌يافت، مي‌كاويد. نرودا در سفر پرسش به حساسيت و بينشي ژرف‌تر از كارهاي پيشين دست مي‌يابد و در اين شعرها شگفت‌زدگي كودكي را با زندگي فكري و عاطفي بزرگ‌سالان درمي‌آميزد. او هم‌چنان كه خواستار روشني برخاسته از زندگي به محك آزمون خورده است، از گرفتارشدن در ذهن منطقي مي‌پرهيزد. براي 320 پرسشي كه اين 74 شعر درپيوسته از آن‌ها تشكيل شده است، پاسخي منطقي وجود ندارد؛ اين شعرها بيش‌تر رويه‌اي بازتابنده را مي‌نمايانند كه از آن‌ها مي‌توان كاركردهاي ذهن و دل خود را بازشناخت، حتي هنگامي كه هر پرسشي به جهاني بزرگ‌‌تر افق مي‌گشايد.» مترجم «سفر پرسش» شعرهاي اين مجموعه را از بر اساس ترجمه انگليسي ويليام ادلي به فارسي برگردانده و سپس آن را با متن اسپانيايي اثر مطابقت داده است. آن‌طور كه ويليام ادلي نيز نوشته است، شعرهاي كوتاه اين مجموعه كه نوعي پيوند و ارتباط دروني ميان آنها برقرار است، هريك پرسش‌هايي را مطرح مي‌كنند و اين پرسش‌ها بيش از هرچيز به تخيل امكان بروز و بلندپروازي مي‌دهند. نرودا در شعرهاي اين مجموعه تمام تجربيات ساليان عمر خود را گرد آورده است و از ميان ارزش‌هاي هميشگي و انساني، به تناقض‌هاي موجود در خود و زندگي توجه مي‌كند. در يكي از شعرهاي اين مجموعه مي‌خوانيم: «به من بگو آيا برهنه است گل سرخ/ يا كه تنها لباسش اين است؟/ چرا درختان شكوه ريشه‌هاي‌شان را/ پنهان مي‌كنند؟/ افسوس‌هاي ماشين تبهكار را/ چه كسي مي‌شنود؟/ در اين جهان آيا/ اندوه‌ناك‌تر از قطاري ايستاده در باران هست؟».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها