|

چراغی که خاموش‌ می‌شود

عبدالحسین طوطیایی- پژوهشگر کشاورزی

در چند سال اخیر که سایه خشک‌سالی بر اثر غفلت و کم‌عنایتی‌ها به بستر حیات کشور، رنگی از تشویش و نگرانی را بر آگاهان و دلسوزان این حوزه زده بود، دبیرکل خانه کشاورز، هشدارهای متعددی به همگان می‌داد. او در این هشدارها از بحران آب، ازدست‌رفتن 80 درصد ذخایر آب زیرزمینی، در خطر قرارگرفتن تمدن هفت‌هزارساله ایران و کوچ اجباری 50 ‌میلیون نفر از مناطق خشکی‌زده و... بسیار و پرمخاطب گفت. هشدارهایی که اگرچه بر غلظت نگرانی‌ها می‌افزود اما از ورای آن، کورسویی از امید هم سوسو می‌زد. مردی با سابقه 13 سال وزارت در بخش کشاورزی، اگرچه در گذشته در مراسم کلنگ و قیچی‌ افتتاح بعضا برنامه‌های موسوم به توسعه متعددی شرکت کرده بود اما با این هشدار لابد با خط بطلان شجاعانه بر این گذشته دستگاه‌های اجرائی، به مصاف بحران آمده است. گذشته‌ای که بسیاری باور داشتند برای امثال دکتر کلانتری حتما چراغی برای روشنایی آینده خواهد بود. او در هنگام نشستن بر کرسی حفاظت محیط زیست اتفاقا از سازمانی با 80 ‌میلیون محیط‌بان نوید داد تا از ورای هجوم ریزگردها بارقه‌های امید را حس کنیم. اکنون و پس از گذران نزدیک به یک سال از مدیریت او و خلاف انتظار، به نظر می‌رسد چراغ‌های سازمان حفاظت محیط زیست بیش از هر زمان دیگری خاموش شده است. اینکه سازمان در همان آغاز مدیریت جدید با احداث صنایع پتروشیمی در اکوسیستم و زیستگاه بی‌نظیر میانکاله مازندران و رودسر گیلان موافقت کرد، هنوز در زمره پرسش‌های اولین از این دستگاه قرار دارد. آیا شگفتی نیست که بلندگوی بزرگ بحران آب کشور این‌گونه در قبال طرح‌های متعدد انتقال آب اخیر، سکوت پیشه کرده است؟ آیا مشکلات و بحران کم‌آبی کاهش یافته و تمدن هفت‌هزار‌ساله ایران در سایه این مدیریت جدید از دستبرد خشک‌سالی رها شده است؟ اگر تنها به شنیده‌های پرشماری که در این چراغ خاموش سازمان از مرز شایعه گذشته است، اکتفا کنیم؛ چه‌بسا باید بر نگرانی‌های گذشته نیز بیفزاییم. به‌جز موافقت پرحاشیه انتقال آب ونک، آیا موافقت آن سازمان با احداث چندین سد جدید در استان گیلان واقعا صحت دارد؟ اینکه گفته می‌شود سازمان در خلال مدت کوتاهی با اجرای هزارو 500 پروژه و طرح صنعتی موافقت کرده است تا چه حد درست است؟ طرح‌هایی که در دوره مدیریت گذشته و به دلیل ضرورت در دست بررسی قرار داشت. سازمان حفاظت محیط زیست درباره انحراف یا احداث سد روی سرشاخه‌هایی از رود «تلار» قائم‌شهر مازندران و بالادست سد سلیمان تنگه ساری و نیز کردکوی چه موضع‌گیری‌هایی داشته است؟ اساسا مدیریت آن سازمان با تأکید بر راهبرد مردمی‌کردن حفاظت از بستر حیات کشور و با عنوان «80 ‌میلیون محیط‌بان» تاکنون چه تمهیداتی اندیشیده است؟

بدون تردید متولی حفاظت محیط زیست کشور ظرفیت‌های علمی و تخصصی فراوانی را در شاخه‌های مختلف دانش و فناوری در تمامی کشور در اختیار دارد. این ظرفیت لزوما قرار نیست در زیرمجموعه مدیریت آن سازمان قرار داشته باشند (اتفاقا باید بدون قید از روابط و محذورات مدیریتی به اظهارنظرات کارشناسی و البته با نگاهی ملی نظر دهند). سازمان حفاظت از محیط زیست باید تمامی برنامه‌ها و پروژه‌های کلان کشور را قبل از هر موافقتی در معرض داوری صاحب‌نظران متنوع در هر شاخه تخصصی قرار داده و با ابزار رسانه‌ای به افکار عمومی اطلاع دهد. درصورتی‌که موافقت‌های آن سازمان بدون حضور رسانه‌ها و افکار عمومی صورت بگیرد، بدون تردید بازار شایعات داغ و چه‌بسا تلاش‌های سازنده آن سازمان نیز مخدوش شود. لطفا چراغ‌ها را در این فضای مه‌آلود روشن کنید.

در چند سال اخیر که سایه خشک‌سالی بر اثر غفلت و کم‌عنایتی‌ها به بستر حیات کشور، رنگی از تشویش و نگرانی را بر آگاهان و دلسوزان این حوزه زده بود، دبیرکل خانه کشاورز، هشدارهای متعددی به همگان می‌داد. او در این هشدارها از بحران آب، ازدست‌رفتن 80 درصد ذخایر آب زیرزمینی، در خطر قرارگرفتن تمدن هفت‌هزارساله ایران و کوچ اجباری 50 ‌میلیون نفر از مناطق خشکی‌زده و... بسیار و پرمخاطب گفت. هشدارهایی که اگرچه بر غلظت نگرانی‌ها می‌افزود اما از ورای آن، کورسویی از امید هم سوسو می‌زد. مردی با سابقه 13 سال وزارت در بخش کشاورزی، اگرچه در گذشته در مراسم کلنگ و قیچی‌ افتتاح بعضا برنامه‌های موسوم به توسعه متعددی شرکت کرده بود اما با این هشدار لابد با خط بطلان شجاعانه بر این گذشته دستگاه‌های اجرائی، به مصاف بحران آمده است. گذشته‌ای که بسیاری باور داشتند برای امثال دکتر کلانتری حتما چراغی برای روشنایی آینده خواهد بود. او در هنگام نشستن بر کرسی حفاظت محیط زیست اتفاقا از سازمانی با 80 ‌میلیون محیط‌بان نوید داد تا از ورای هجوم ریزگردها بارقه‌های امید را حس کنیم. اکنون و پس از گذران نزدیک به یک سال از مدیریت او و خلاف انتظار، به نظر می‌رسد چراغ‌های سازمان حفاظت محیط زیست بیش از هر زمان دیگری خاموش شده است. اینکه سازمان در همان آغاز مدیریت جدید با احداث صنایع پتروشیمی در اکوسیستم و زیستگاه بی‌نظیر میانکاله مازندران و رودسر گیلان موافقت کرد، هنوز در زمره پرسش‌های اولین از این دستگاه قرار دارد. آیا شگفتی نیست که بلندگوی بزرگ بحران آب کشور این‌گونه در قبال طرح‌های متعدد انتقال آب اخیر، سکوت پیشه کرده است؟ آیا مشکلات و بحران کم‌آبی کاهش یافته و تمدن هفت‌هزار‌ساله ایران در سایه این مدیریت جدید از دستبرد خشک‌سالی رها شده است؟ اگر تنها به شنیده‌های پرشماری که در این چراغ خاموش سازمان از مرز شایعه گذشته است، اکتفا کنیم؛ چه‌بسا باید بر نگرانی‌های گذشته نیز بیفزاییم. به‌جز موافقت پرحاشیه انتقال آب ونک، آیا موافقت آن سازمان با احداث چندین سد جدید در استان گیلان واقعا صحت دارد؟ اینکه گفته می‌شود سازمان در خلال مدت کوتاهی با اجرای هزارو 500 پروژه و طرح صنعتی موافقت کرده است تا چه حد درست است؟ طرح‌هایی که در دوره مدیریت گذشته و به دلیل ضرورت در دست بررسی قرار داشت. سازمان حفاظت محیط زیست درباره انحراف یا احداث سد روی سرشاخه‌هایی از رود «تلار» قائم‌شهر مازندران و بالادست سد سلیمان تنگه ساری و نیز کردکوی چه موضع‌گیری‌هایی داشته است؟ اساسا مدیریت آن سازمان با تأکید بر راهبرد مردمی‌کردن حفاظت از بستر حیات کشور و با عنوان «80 ‌میلیون محیط‌بان» تاکنون چه تمهیداتی اندیشیده است؟

بدون تردید متولی حفاظت محیط زیست کشور ظرفیت‌های علمی و تخصصی فراوانی را در شاخه‌های مختلف دانش و فناوری در تمامی کشور در اختیار دارد. این ظرفیت لزوما قرار نیست در زیرمجموعه مدیریت آن سازمان قرار داشته باشند (اتفاقا باید بدون قید از روابط و محذورات مدیریتی به اظهارنظرات کارشناسی و البته با نگاهی ملی نظر دهند). سازمان حفاظت از محیط زیست باید تمامی برنامه‌ها و پروژه‌های کلان کشور را قبل از هر موافقتی در معرض داوری صاحب‌نظران متنوع در هر شاخه تخصصی قرار داده و با ابزار رسانه‌ای به افکار عمومی اطلاع دهد. درصورتی‌که موافقت‌های آن سازمان بدون حضور رسانه‌ها و افکار عمومی صورت بگیرد، بدون تردید بازار شایعات داغ و چه‌بسا تلاش‌های سازنده آن سازمان نیز مخدوش شود. لطفا چراغ‌ها را در این فضای مه‌آلود روشن کنید.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها