|

افت کیفیت در خانه‌های بادوام

مصادف با ایام مسابقات جام جهانی فوتبال 1990 ایتالیا (مشابه این روزهای فوتبالی جام جهانی روسیه 2018)، بازی برزیل-اسکاتلند در شهر تورین ورزشگاه دل‌آلپی وارد نیمه دوم خود شده بود و مردم مناطق رودبار، منجیل، لوشان و زنجان، نیم‌ساعتی بود که وارد روز پنجشنبه 31 خرداد سال 1369 شده بودند که زمین‌لرزه دهشتناکی را با بزرگی گشتاوری 7.4 تجربه کردند. کمتر از یک دقیقه مدت دوام جنبش نیرومند زمین کافی بود که حدود 500 ‌هزار نفر در مناطق زلزله‌زده بی‌خانمان شوند. بیش از 35‌ هزار نفر از هم‌وطنان ما جان خود را از دست دادند و خسارت سهمگینی بر پیکر اقتصاد ملی تازه از جنگ خارج‌شده ایران وارد آمد. زلزله دهشتناک بود و حزن‌انگیز، اما با قاطعیت می‌توان گفت این زمین‌لرزه تأثیرگذارترین زلزله برای تکوین ساختار مدیریت بحران در کشور، تدوین جدی‌تر آیین‌نامه 2800، شکل‌گرفتن ساختار بازسازی مناطق زلزله‌زده، توسعه شبکه لرزه‌نگاری و سایر نهادهای تخصصی و ستادی در امر زلزله و مدیریت بحران بود. 28 سال از حادثه زلزله رودبار می‌گذرد، در این مدت تحولات زیادی هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت در ساخت‌وساز کشور و به‌ویژه در ساخت واحدهای مسکونی در حوزه‌های شهری و روستایی صورت گرفته است. بی‌مناسبت نیست نگاهی به تحولات صورت‌گرفته در این عرصه بشود و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود که اگر بار دیگر زلزله‌ای مشابه زمین‌لرزه منجیل-رودبار رخ دهد، میزان خسارت‌ها در هر نقطه‌ای از کشور نسبت به سه دهه پیش کمتر خواهد شد یا بیشتر؟ به‌ عبارتی دیگر، بعد از گذشت نزدیک به سه دهه، به‌طور کلی میزان ریسک لرزه‌ای در گستره ایران کمتر شده است یا بیشتر؟ در سال 1369، تعداد کل واحدهای مسکونی در کشور حدود شش‌ میلیون واحد برآورد شده است (پیش‌تر دوره‌های آماری 10ساله بوده و بین سال 1375 و 1365 در سال 1370، آمارگیری صورت نگرفته است)، این تعداد در سال‌های 1375 تا 1395 طبق نمودار زیر تغییر کرده است. همان‌طور که در شکل می‌توان ملاحظه کرد، تعداد ساختمان‌های مسکونی معمولی در سال 1375 معادل 10.770.112 واحد است. حال آنکه تعداد این ساختمان‌ها در سال 1395 به حدود 23‌میلیون واحد رسیده است. شاخص مهمی که در ارزیابی‌های کلی برآورد کیفیت ساختمان‌ها و به‌ویژه واحدهای مسکونی مرکز توجه است، نسبت ساختمان‌های اسکلت‌دار به ساختمان‌های بدون اسکلت یا برعکس است.

مصادف با ایام مسابقات جام جهانی فوتبال 1990 ایتالیا (مشابه این روزهای فوتبالی جام جهانی روسیه 2018)، بازی برزیل-اسکاتلند در شهر تورین ورزشگاه دل‌آلپی وارد نیمه دوم خود شده بود و مردم مناطق رودبار، منجیل، لوشان و زنجان، نیم‌ساعتی بود که وارد روز پنجشنبه 31 خرداد سال 1369 شده بودند که زمین‌لرزه دهشتناکی را با بزرگی گشتاوری 7.4 تجربه کردند. کمتر از یک دقیقه مدت دوام جنبش نیرومند زمین کافی بود که حدود 500 ‌هزار نفر در مناطق زلزله‌زده بی‌خانمان شوند. بیش از 35‌ هزار نفر از هم‌وطنان ما جان خود را از دست دادند و خسارت سهمگینی بر پیکر اقتصاد ملی تازه از جنگ خارج‌شده ایران وارد آمد. زلزله دهشتناک بود و حزن‌انگیز، اما با قاطعیت می‌توان گفت این زمین‌لرزه تأثیرگذارترین زلزله برای تکوین ساختار مدیریت بحران در کشور، تدوین جدی‌تر آیین‌نامه 2800، شکل‌گرفتن ساختار بازسازی مناطق زلزله‌زده، توسعه شبکه لرزه‌نگاری و سایر نهادهای تخصصی و ستادی در امر زلزله و مدیریت بحران بود. 28 سال از حادثه زلزله رودبار می‌گذرد، در این مدت تحولات زیادی هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت در ساخت‌وساز کشور و به‌ویژه در ساخت واحدهای مسکونی در حوزه‌های شهری و روستایی صورت گرفته است. بی‌مناسبت نیست نگاهی به تحولات صورت‌گرفته در این عرصه بشود و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود که اگر بار دیگر زلزله‌ای مشابه زمین‌لرزه منجیل-رودبار رخ دهد، میزان خسارت‌ها در هر نقطه‌ای از کشور نسبت به سه دهه پیش کمتر خواهد شد یا بیشتر؟ به‌ عبارتی دیگر، بعد از گذشت نزدیک به سه دهه، به‌طور کلی میزان ریسک لرزه‌ای در گستره ایران کمتر شده است یا بیشتر؟ در سال 1369، تعداد کل واحدهای مسکونی در کشور حدود شش‌ میلیون واحد برآورد شده است (پیش‌تر دوره‌های آماری 10ساله بوده و بین سال 1375 و 1365 در سال 1370، آمارگیری صورت نگرفته است)، این تعداد در سال‌های 1375 تا 1395 طبق نمودار زیر تغییر کرده است. همان‌طور که در شکل می‌توان ملاحظه کرد، تعداد ساختمان‌های مسکونی معمولی در سال 1375 معادل 10.770.112 واحد است. حال آنکه تعداد این ساختمان‌ها در سال 1395 به حدود 23‌میلیون واحد رسیده است. شاخص مهمی که در ارزیابی‌های کلی برآورد کیفیت ساختمان‌ها و به‌ویژه واحدهای مسکونی مرکز توجه است، نسبت ساختمان‌های اسکلت‌دار به ساختمان‌های بدون اسکلت یا برعکس است.
در سال 1369 (سال وقوع زلزله منجیل-رودبار)، در کل کشور نسبت واحدهای مسکونی بدون اسکلت به اسکلت‌دار، به بیش از هشت برابر می‌رسید. این نسبت در سال 1375، به 5.57 برابر و در سال 1395 به عدد 0.74 تنزل پیدا کرده است که نشان می‌دهد رشد تعداد واحدهای مسکونی اسکلت‌دار در این دوره 28ساله به‌مراتب زیاد بوده است. برای دوره‌های آمارگیری از سال 1375 تا سال 1395، نمودار تغییرات تعداد واحدهای مسکونی نشان داده شده است. نکته شایان ‌توجه در این نمودارها، مقایسه تعداد واحدهای مسکونی اخیر با 20 سال پیش در کشور است. در نمودار می‌توان مشاهده کرد که این تعداد از حدود 9‌میلیون‌و صد‌هزار به حدود 9‌میلیون و 700‌ هزار واحد تغییر ناچیزی پیدا کرده است.
بر اساس اطلاعات و آمارهای موجود، کیفیت ساختمان‌ها از نظر مقاومت در برابر زلزله ارتقای چشمگیری داشته است. جالب است به نسبت ساختمان‌های بادوام (اسکلت‌دار) به ساختمان‌های با سطح کیفی نازل و فاقد اسکلت از ابتدای دوره آمارگیری در کشور نگاهی داشته باشیم. در سال 1345 تقریبا درصد عمده ساختمان‌های مسکونی فاقد اسکلت بودند. در سال 1375 نزدیک به 15 درصد واحدهای مسکونی اسکلت داشته‌اند. این نسبت در سال 1390 به بالای 40 درصد و در سال 1395 به حدود 57 درصد رسیده است.
جمع‌بندی موارد یادشده، معرف دو نکته مهم است؛ تعداد واحدهای مسکونی نسبت به سه دهه قبل نزدیک به چهار برابر شده است. از طرفی دیگر، شاخص کیفی ساختمان‌های مسکونی نیز به‌طور تقریبی رشد چهاربرابری را نسبت به سال 1375 نشان می‌دهند. تغییرات ذکرشده در طول زمان چشم‌انداز مثبتی را ارائه می‌دهد، اما نکته منفی، تعداد بالای المان‌های در معرض خطر است. در سال 1375، تعداد واحدهای مسکونی فاقد اسکلت و فاقد استحکام لازم در برابر زلزله، اندکی بیش از 9‌ میلیون واحد بوده که در سال 1395 نیز با اندکی افزایش، نزدیک به همان مقدار است. از طرفی تعداد واحدهای مسکونی اسکلت‌دار از یک‌میلیون‌و 600 هزار واحد در سال 1375، به 13‌میلیون واحد رسیده که افزایش بیش از هشت‌برابری را نشان می‌دهد. در زلزله رودبار، مشاهده شد درصد بالایی از ساختمان‌های اسکلت‌دار به دلیل فقدان نظارت جدی، کیفیت پایین مصالح، نیروی کاری غیرماهر، ساختگاه نامناسب و مواردی از این قبیل تخریب شدند. با توجه به تعداد ساختمان‌های اضافه‌شده، بنا بر محاسبات اولیه می‌توان گفت میزان ریسک با وجود بهبود نسبی شاخص کیفی ساختمان‌ها، در کشور افزایش یافته است. برای کاهش ریسک ما نیازمند عزمی جدی و حرکتی پیوسته و نه نوسانی هستیم که باید روی آن سرمایه‌گذاری جدی کرد.

مصادف با ایام مسابقات جام جهانی فوتبال 1990 ایتالیا (مشابه این روزهای فوتبالی جام جهانی روسیه 2018)، بازی برزیل-اسکاتلند در شهر تورین ورزشگاه دل‌آلپی وارد نیمه دوم خود شده بود و مردم مناطق رودبار، منجیل، لوشان و زنجان، نیم‌ساعتی بود که وارد روز پنجشنبه 31 خرداد سال 1369 شده بودند که زمین‌لرزه دهشتناکی را با بزرگی گشتاوری 7.4 تجربه کردند. کمتر از یک دقیقه مدت دوام جنبش نیرومند زمین کافی بود که حدود 500 ‌هزار نفر در مناطق زلزله‌زده بی‌خانمان شوند. بیش از 35‌ هزار نفر از هم‌وطنان ما جان خود را از دست دادند و خسارت سهمگینی بر پیکر اقتصاد ملی تازه از جنگ خارج‌شده ایران وارد آمد. زلزله دهشتناک بود و حزن‌انگیز، اما با قاطعیت می‌توان گفت این زمین‌لرزه تأثیرگذارترین زلزله برای تکوین ساختار مدیریت بحران در کشور، تدوین جدی‌تر آیین‌نامه 2800، شکل‌گرفتن ساختار بازسازی مناطق زلزله‌زده، توسعه شبکه لرزه‌نگاری و سایر نهادهای تخصصی و ستادی در امر زلزله و مدیریت بحران بود. 28 سال از حادثه زلزله رودبار می‌گذرد، در این مدت تحولات زیادی هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت در ساخت‌وساز کشور و به‌ویژه در ساخت واحدهای مسکونی در حوزه‌های شهری و روستایی صورت گرفته است. بی‌مناسبت نیست نگاهی به تحولات صورت‌گرفته در این عرصه بشود و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود که اگر بار دیگر زلزله‌ای مشابه زمین‌لرزه منجیل-رودبار رخ دهد، میزان خسارت‌ها در هر نقطه‌ای از کشور نسبت به سه دهه پیش کمتر خواهد شد یا بیشتر؟ به‌ عبارتی دیگر، بعد از گذشت نزدیک به سه دهه، به‌طور کلی میزان ریسک لرزه‌ای در گستره ایران کمتر شده است یا بیشتر؟ در سال 1369، تعداد کل واحدهای مسکونی در کشور حدود شش‌ میلیون واحد برآورد شده است (پیش‌تر دوره‌های آماری 10ساله بوده و بین سال 1375 و 1365 در سال 1370، آمارگیری صورت نگرفته است)، این تعداد در سال‌های 1375 تا 1395 طبق نمودار زیر تغییر کرده است. همان‌طور که در شکل می‌توان ملاحظه کرد، تعداد ساختمان‌های مسکونی معمولی در سال 1375 معادل 10.770.112 واحد است. حال آنکه تعداد این ساختمان‌ها در سال 1395 به حدود 23‌میلیون واحد رسیده است. شاخص مهمی که در ارزیابی‌های کلی برآورد کیفیت ساختمان‌ها و به‌ویژه واحدهای مسکونی مرکز توجه است، نسبت ساختمان‌های اسکلت‌دار به ساختمان‌های بدون اسکلت یا برعکس است.

مصادف با ایام مسابقات جام جهانی فوتبال 1990 ایتالیا (مشابه این روزهای فوتبالی جام جهانی روسیه 2018)، بازی برزیل-اسکاتلند در شهر تورین ورزشگاه دل‌آلپی وارد نیمه دوم خود شده بود و مردم مناطق رودبار، منجیل، لوشان و زنجان، نیم‌ساعتی بود که وارد روز پنجشنبه 31 خرداد سال 1369 شده بودند که زمین‌لرزه دهشتناکی را با بزرگی گشتاوری 7.4 تجربه کردند. کمتر از یک دقیقه مدت دوام جنبش نیرومند زمین کافی بود که حدود 500 ‌هزار نفر در مناطق زلزله‌زده بی‌خانمان شوند. بیش از 35‌ هزار نفر از هم‌وطنان ما جان خود را از دست دادند و خسارت سهمگینی بر پیکر اقتصاد ملی تازه از جنگ خارج‌شده ایران وارد آمد. زلزله دهشتناک بود و حزن‌انگیز، اما با قاطعیت می‌توان گفت این زمین‌لرزه تأثیرگذارترین زلزله برای تکوین ساختار مدیریت بحران در کشور، تدوین جدی‌تر آیین‌نامه 2800، شکل‌گرفتن ساختار بازسازی مناطق زلزله‌زده، توسعه شبکه لرزه‌نگاری و سایر نهادهای تخصصی و ستادی در امر زلزله و مدیریت بحران بود. 28 سال از حادثه زلزله رودبار می‌گذرد، در این مدت تحولات زیادی هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت در ساخت‌وساز کشور و به‌ویژه در ساخت واحدهای مسکونی در حوزه‌های شهری و روستایی صورت گرفته است. بی‌مناسبت نیست نگاهی به تحولات صورت‌گرفته در این عرصه بشود و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود که اگر بار دیگر زلزله‌ای مشابه زمین‌لرزه منجیل-رودبار رخ دهد، میزان خسارت‌ها در هر نقطه‌ای از کشور نسبت به سه دهه پیش کمتر خواهد شد یا بیشتر؟ به‌ عبارتی دیگر، بعد از گذشت نزدیک به سه دهه، به‌طور کلی میزان ریسک لرزه‌ای در گستره ایران کمتر شده است یا بیشتر؟ در سال 1369، تعداد کل واحدهای مسکونی در کشور حدود شش‌ میلیون واحد برآورد شده است (پیش‌تر دوره‌های آماری 10ساله بوده و بین سال 1375 و 1365 در سال 1370، آمارگیری صورت نگرفته است)، این تعداد در سال‌های 1375 تا 1395 طبق نمودار زیر تغییر کرده است. همان‌طور که در شکل می‌توان ملاحظه کرد، تعداد ساختمان‌های مسکونی معمولی در سال 1375 معادل 10.770.112 واحد است. حال آنکه تعداد این ساختمان‌ها در سال 1395 به حدود 23‌میلیون واحد رسیده است. شاخص مهمی که در ارزیابی‌های کلی برآورد کیفیت ساختمان‌ها و به‌ویژه واحدهای مسکونی مرکز توجه است، نسبت ساختمان‌های اسکلت‌دار به ساختمان‌های بدون اسکلت یا برعکس است.
در سال 1369 (سال وقوع زلزله منجیل-رودبار)، در کل کشور نسبت واحدهای مسکونی بدون اسکلت به اسکلت‌دار، به بیش از هشت برابر می‌رسید. این نسبت در سال 1375، به 5.57 برابر و در سال 1395 به عدد 0.74 تنزل پیدا کرده است که نشان می‌دهد رشد تعداد واحدهای مسکونی اسکلت‌دار در این دوره 28ساله به‌مراتب زیاد بوده است. برای دوره‌های آمارگیری از سال 1375 تا سال 1395، نمودار تغییرات تعداد واحدهای مسکونی نشان داده شده است. نکته شایان ‌توجه در این نمودارها، مقایسه تعداد واحدهای مسکونی اخیر با 20 سال پیش در کشور است. در نمودار می‌توان مشاهده کرد که این تعداد از حدود 9‌میلیون‌و صد‌هزار به حدود 9‌میلیون و 700‌ هزار واحد تغییر ناچیزی پیدا کرده است.
بر اساس اطلاعات و آمارهای موجود، کیفیت ساختمان‌ها از نظر مقاومت در برابر زلزله ارتقای چشمگیری داشته است. جالب است به نسبت ساختمان‌های بادوام (اسکلت‌دار) به ساختمان‌های با سطح کیفی نازل و فاقد اسکلت از ابتدای دوره آمارگیری در کشور نگاهی داشته باشیم. در سال 1345 تقریبا درصد عمده ساختمان‌های مسکونی فاقد اسکلت بودند. در سال 1375 نزدیک به 15 درصد واحدهای مسکونی اسکلت داشته‌اند. این نسبت در سال 1390 به بالای 40 درصد و در سال 1395 به حدود 57 درصد رسیده است.
جمع‌بندی موارد یادشده، معرف دو نکته مهم است؛ تعداد واحدهای مسکونی نسبت به سه دهه قبل نزدیک به چهار برابر شده است. از طرفی دیگر، شاخص کیفی ساختمان‌های مسکونی نیز به‌طور تقریبی رشد چهاربرابری را نسبت به سال 1375 نشان می‌دهند. تغییرات ذکرشده در طول زمان چشم‌انداز مثبتی را ارائه می‌دهد، اما نکته منفی، تعداد بالای المان‌های در معرض خطر است. در سال 1375، تعداد واحدهای مسکونی فاقد اسکلت و فاقد استحکام لازم در برابر زلزله، اندکی بیش از 9‌ میلیون واحد بوده که در سال 1395 نیز با اندکی افزایش، نزدیک به همان مقدار است. از طرفی تعداد واحدهای مسکونی اسکلت‌دار از یک‌میلیون‌و 600 هزار واحد در سال 1375، به 13‌میلیون واحد رسیده که افزایش بیش از هشت‌برابری را نشان می‌دهد. در زلزله رودبار، مشاهده شد درصد بالایی از ساختمان‌های اسکلت‌دار به دلیل فقدان نظارت جدی، کیفیت پایین مصالح، نیروی کاری غیرماهر، ساختگاه نامناسب و مواردی از این قبیل تخریب شدند. با توجه به تعداد ساختمان‌های اضافه‌شده، بنا بر محاسبات اولیه می‌توان گفت میزان ریسک با وجود بهبود نسبی شاخص کیفی ساختمان‌ها، در کشور افزایش یافته است. برای کاهش ریسک ما نیازمند عزمی جدی و حرکتی پیوسته و نه نوسانی هستیم که باید روی آن سرمایه‌گذاری جدی کرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها