آمریکا و كردها؛ جدال بر سر شمال سوریه
افشین غلامی: اینک سوریه تبدیل به یک عرصه پربازیگر شده است؛ از سویی جریان مقاومت و روسیه حضور دارند، در طرف دیگر آمریکا و همپیمانانش و در سوی دیگر ترکیه و جریانهای شبهنظامی وابسته به این کشور، بخش دیگری از این منازعه هستند. نقش بازیگران منطقهای و جهانی در این کشور، آنقدر نزدیک و درهمتنیده است که با یقین نمیتوان گفت چه کسی با کجا و تا چه مقطعی متحد یا شریک سیاسی و نظامی باقی میماند. اما در این میان، كردها در سوریه نقطهعطف گرهخوردن منافع غرب و شرق هستند و شاید بتوان گفت عفرین، نقطه انفکاک این منافع نیز بود. ایده نوشتن این گزارش زمانی که با خستگی فراوان از جبهههای جنگ عفرین خارج شدم، به ذهنم رسید؛ آن زمان که اردوغان اعلام کرد حمله ما تنها منحصر به عفرین نخواهد بود و فردا به منبج و قندیل خواهیم رفت. آنموقع با خود فکر میکردم که وقتی روسیه چراغ سبز حمله به عفرین را به ترکیه نشان داده، امکان اینکه آمریکا نیز دست به چنین اقدامی بزند و راه منبج و قندیل را به ترکیه نشان دهد، چقدر خواهد بود (حال این وعده اردوغان عملی شد).
آمریکا و ترکیه و قضیه منبج
هنوز سهماهی از داغ توافق ترکیه و روسیه برای ورود ارتش ترکیه به منطقه عفرین در شمال غربی سوریه نگذشته بود که این بار آمریکا هم گوی سبقت از روسیه را رُبود و در چند روز گذشته، توافقی درخصوص آینده منبج با ترکیه امضا کرد. آنچه در اخبار غیررسمی از مفاد این توافقنامه و نقشه راه به گوش میرسد، حاکی است که كردها بهعنوان اصلیترین نیروی آزادکننده و حاکم در این منطقه، مجبور به خروج از شهر و تحویل آن به نیروهای ائتلاف و احتمالا ترکها هستند. در واقع چیزی که مشخص است، این است که ترکیه به دلیل اهمیت بالای ژئوپليتیکی برای شرق و غرب، یک طرف معامله و كردها کالای این معامله هستند بهطوریکه پس از پایانیافتن تدریجی سیطره داعش در سوریه، سرزمینهایی که كردها با خون نیروهای خود آزاد کرده بودند را باید تحویل گروههای غیرسوری بدهند. اما این ازدستدادن خاک و معامله آمریکایی، برای كردهای سوری خوشایند نیست و احتمال اینکه دوباره به سمت روسیه یا دولت مرکزی تمایل نشان دهند، وجود دارد؛ چراکه ترکها نشان دادهاند که به هیچچیزی رضایت نشان نمیدهند و تکههای بیشتری از سوریه را با روشهای مختلف از بازیگران اصلی سوریه طلب میکنند. در
این میان كردها متضرر واقعی این معاملهگریها خواهند بود و این منجر میشود که مسئولان كرد سوری به فکر نزدیکی به دولت مرکزی باشند، همچنان که الهام احمد، رئیس مشترک مجلس سوریه دموکراتیک از مذاکره قریبالوقوع با دولت سوریه خبر داده بود. اما كردها از این وضعیت خشنود نیستند و از توافقات آینده بر سر دیرالزور بهنفع ترکیه یا جریان دیگر بیم دارند. بنابراين باید منتظر بود که كردها نوعی بازبینی یا چرخش در مناسبات سیاسی خود انجام دهند. همچنان که صالح مسلم، رئیس مشترک پیشین حزب یگانهای مدافع خلق در اظهارنظری تازه، اعلام کرد: آمریکا با واگذاری مناطقی که با خون مبارزان ما آزاد شده به ترکیه آن هم صرفا به خاطر منافع خود دست به ظلم بزرگی زد. روابط با آمریکا تا ابد نیست و این روابط میتواند هر لحظه تغییر کند. باید گفت اظهارنظرهای مسئولان كرد سوری را نباید بلوف و لفاظی دانست بلکه باید آن را نوعی از واقعگرایی نامید که پس از واقعه عفرین به حقیقت آن پی بردند.
نقشه آمریکا و ترکیه در منبج
در چند روز گذشته، یک هیئت عالیرتبه آمریکایی که در بین آنان ژنرال جامس گرادیان، فرمانده نیروهای ائتلاف بینالمللی علیه گروه تروریستی داعش به همراه ویلیام روباک، سفیر سابق ایالات متحده آمریکا در عربستانسعودی نیز حضور دارند، به منبج سفر کردهاند. این سفر که بعد از توافقات نهایی ترکیه-آمریکا درخصوص نقشه راه منبج صورت میگیرد، گفته میشود برای تأمین شرایط لازم به منظور عملیاتیکردن نقشه راه منبج صورت گرفته و این هیئت در سایر مناطق کردستان سوریه نیز دیدارهایی با مقامات کرد سوری داشتهاند. در واقع باید گفت امروز آمریکا دیگر کردها را تنها بازیگران عرصه شمال سوریه نمیداند، بلکه با ورود ترکیه، فرانسه و عربستان و برخی متحدان عرب به دنبال آینده سیاسی برای سوریه پس از داعش هستند.
سرنوشت شرق فرات و آینده كردها
با این وضعیتی که قدرتهای جهانی درخصوص منافع خود در قبال كردها به وجود میآورند، باید منتظر بود که در رقه و دیرالزور هم اتفاقاتی روی دهد چراکه آنجا هم نواحی كردی نیست و توسط یگانهای مدافع خلق آزاد شده و به دلیل اهمیت بالای اقتصادیشان، ممکن است مورد هرگونه معاملهگری قرار گیرند و با كردها دچار مشکل شوند. برای آمریکا کنترل بر مناطق نفتخیز شرق سوریه و همچنین ایجاد حائل مرزی به منظور جلوگیری از نفوذ برخی بازیگران منطقهای در عراق و سوریه از اهمیت برخوردار است و در اینمیان سعی میکند با عاملیت كردها به آن دست یابد. در طرف دیگر، درست است كه آمریکا كردها را مهمترین نیروی مبارز در قضیه پاکسازی داعش میداند، اما اینکه علاوه بر جنگندگی، آنها را یک پای نظم سیاسی در شرق سوریه محسوب کند، بخش دیگر قضیه است که باید منتظر ماند و دید.
افشین غلامی: اینک سوریه تبدیل به یک عرصه پربازیگر شده است؛ از سویی جریان مقاومت و روسیه حضور دارند، در طرف دیگر آمریکا و همپیمانانش و در سوی دیگر ترکیه و جریانهای شبهنظامی وابسته به این کشور، بخش دیگری از این منازعه هستند. نقش بازیگران منطقهای و جهانی در این کشور، آنقدر نزدیک و درهمتنیده است که با یقین نمیتوان گفت چه کسی با کجا و تا چه مقطعی متحد یا شریک سیاسی و نظامی باقی میماند. اما در این میان، كردها در سوریه نقطهعطف گرهخوردن منافع غرب و شرق هستند و شاید بتوان گفت عفرین، نقطه انفکاک این منافع نیز بود. ایده نوشتن این گزارش زمانی که با خستگی فراوان از جبهههای جنگ عفرین خارج شدم، به ذهنم رسید؛ آن زمان که اردوغان اعلام کرد حمله ما تنها منحصر به عفرین نخواهد بود و فردا به منبج و قندیل خواهیم رفت. آنموقع با خود فکر میکردم که وقتی روسیه چراغ سبز حمله به عفرین را به ترکیه نشان داده، امکان اینکه آمریکا نیز دست به چنین اقدامی بزند و راه منبج و قندیل را به ترکیه نشان دهد، چقدر خواهد بود (حال این وعده اردوغان عملی شد).
آمریکا و ترکیه و قضیه منبج
هنوز سهماهی از داغ توافق ترکیه و روسیه برای ورود ارتش ترکیه به منطقه عفرین در شمال غربی سوریه نگذشته بود که این بار آمریکا هم گوی سبقت از روسیه را رُبود و در چند روز گذشته، توافقی درخصوص آینده منبج با ترکیه امضا کرد. آنچه در اخبار غیررسمی از مفاد این توافقنامه و نقشه راه به گوش میرسد، حاکی است که كردها بهعنوان اصلیترین نیروی آزادکننده و حاکم در این منطقه، مجبور به خروج از شهر و تحویل آن به نیروهای ائتلاف و احتمالا ترکها هستند. در واقع چیزی که مشخص است، این است که ترکیه به دلیل اهمیت بالای ژئوپليتیکی برای شرق و غرب، یک طرف معامله و كردها کالای این معامله هستند بهطوریکه پس از پایانیافتن تدریجی سیطره داعش در سوریه، سرزمینهایی که كردها با خون نیروهای خود آزاد کرده بودند را باید تحویل گروههای غیرسوری بدهند. اما این ازدستدادن خاک و معامله آمریکایی، برای كردهای سوری خوشایند نیست و احتمال اینکه دوباره به سمت روسیه یا دولت مرکزی تمایل نشان دهند، وجود دارد؛ چراکه ترکها نشان دادهاند که به هیچچیزی رضایت نشان نمیدهند و تکههای بیشتری از سوریه را با روشهای مختلف از بازیگران اصلی سوریه طلب میکنند. در
این میان كردها متضرر واقعی این معاملهگریها خواهند بود و این منجر میشود که مسئولان كرد سوری به فکر نزدیکی به دولت مرکزی باشند، همچنان که الهام احمد، رئیس مشترک مجلس سوریه دموکراتیک از مذاکره قریبالوقوع با دولت سوریه خبر داده بود. اما كردها از این وضعیت خشنود نیستند و از توافقات آینده بر سر دیرالزور بهنفع ترکیه یا جریان دیگر بیم دارند. بنابراين باید منتظر بود که كردها نوعی بازبینی یا چرخش در مناسبات سیاسی خود انجام دهند. همچنان که صالح مسلم، رئیس مشترک پیشین حزب یگانهای مدافع خلق در اظهارنظری تازه، اعلام کرد: آمریکا با واگذاری مناطقی که با خون مبارزان ما آزاد شده به ترکیه آن هم صرفا به خاطر منافع خود دست به ظلم بزرگی زد. روابط با آمریکا تا ابد نیست و این روابط میتواند هر لحظه تغییر کند. باید گفت اظهارنظرهای مسئولان كرد سوری را نباید بلوف و لفاظی دانست بلکه باید آن را نوعی از واقعگرایی نامید که پس از واقعه عفرین به حقیقت آن پی بردند.
نقشه آمریکا و ترکیه در منبج
در چند روز گذشته، یک هیئت عالیرتبه آمریکایی که در بین آنان ژنرال جامس گرادیان، فرمانده نیروهای ائتلاف بینالمللی علیه گروه تروریستی داعش به همراه ویلیام روباک، سفیر سابق ایالات متحده آمریکا در عربستانسعودی نیز حضور دارند، به منبج سفر کردهاند. این سفر که بعد از توافقات نهایی ترکیه-آمریکا درخصوص نقشه راه منبج صورت میگیرد، گفته میشود برای تأمین شرایط لازم به منظور عملیاتیکردن نقشه راه منبج صورت گرفته و این هیئت در سایر مناطق کردستان سوریه نیز دیدارهایی با مقامات کرد سوری داشتهاند. در واقع باید گفت امروز آمریکا دیگر کردها را تنها بازیگران عرصه شمال سوریه نمیداند، بلکه با ورود ترکیه، فرانسه و عربستان و برخی متحدان عرب به دنبال آینده سیاسی برای سوریه پس از داعش هستند.
سرنوشت شرق فرات و آینده كردها
با این وضعیتی که قدرتهای جهانی درخصوص منافع خود در قبال كردها به وجود میآورند، باید منتظر بود که در رقه و دیرالزور هم اتفاقاتی روی دهد چراکه آنجا هم نواحی كردی نیست و توسط یگانهای مدافع خلق آزاد شده و به دلیل اهمیت بالای اقتصادیشان، ممکن است مورد هرگونه معاملهگری قرار گیرند و با كردها دچار مشکل شوند. برای آمریکا کنترل بر مناطق نفتخیز شرق سوریه و همچنین ایجاد حائل مرزی به منظور جلوگیری از نفوذ برخی بازیگران منطقهای در عراق و سوریه از اهمیت برخوردار است و در اینمیان سعی میکند با عاملیت كردها به آن دست یابد. در طرف دیگر، درست است كه آمریکا كردها را مهمترین نیروی مبارز در قضیه پاکسازی داعش میداند، اما اینکه علاوه بر جنگندگی، آنها را یک پای نظم سیاسی در شرق سوریه محسوب کند، بخش دیگر قضیه است که باید منتظر ماند و دید.