|

مدرسه تعطیل شد؛ چه خبر از آقای ناظم؟

دوره اول متوسطه مدرسه منطقه 2 تهران تعطیل شد. خبری که احتمالا خانواده‌های آسیب‌دیده را کمی خوشحال کند؛ با اینکه هر روز خبری درباره ناظم مدرسه و ادامه پیگیری خانواده‌ها درباره اتفاقی که برای فرزندانشان رخ داده، مطرح می‌شود، اما نگرانی‌های خانواده‌ها از تکرار چنین اتفاقاتی ادامه دارد. به‌نظر می‌رسد مسئولان در نظر دارند پیگیری این مورد به‌عنوان الگویی در آموزش‌وپرورش در خاطره‌ها بماند.اما سرنوشت ناظم چه می‌شود؟همان ناظمی که چند هفته است رفتار نادرست او با دانش‌آموزان باعث آسیب‌دیدن خانواده دانش‌آموزان شده است. در آن چندین روز اولیه هیجان و نگرانی در بالاترین حد خود بود. خانواده‌ها عصبانی بودند و خواستار مجازات ناظم و مدیر مدرسه بودند. به وزیر و نمایندگان مجلس، پلیس امنیت و... شکایت می‌بردند. مسئولان نظرات خود را بیان کردند؛ در شب اول که وحشت و اضطراب در بالاترین حد خود بود و دستور پیگیری ازسوی مقام معظم رهبری داده شد تا سبب دلگرمی خانواده‌ها شود.
در شب‌های بعدی کمی از این نگرانی‌ها کاسته شد، برخی سعی کردند به‌صورت عقلانی‌تر با این فاجعه روبه‌رو شوند. حقوق‌دانان و وکلا و روان‌شناسان مطلب نوشتند و هشدار دادند که باید مراقب دانش‌آموزان آسیب‌دیده بود. باید در نظر داشت که دانش‌آموزان آسیب‌دیده به‌دنبال انتشار دغدغه‌ها و خبرهای مربوط به آن صدمه بیشتری نبینند. این‌روزها خانواده‌ها مدام از خود می‌پرسند که چگونه می‌توان با این مسائل مقابله کرد و در ادامه این سؤال را دارند که اگر این اتفاق برای فرزندشان افتاد باید چه مسیری را طی کنند؟ این روزها خانواده‌ها در حال ثبت‌نام فرزندانشان در مدرسه هستند. در جلساتی که بین اولیا و مسئولان مدرسه برگزار می‌شود دغدغه‌هایی درباره پیشگیری از چنین مسائلی مطرح می‌شود. با توجه به جو غالب به‌نظر می‌رسد مدیرها با آمادگی فراوان به استقبال این دغدغه خانواده‌ها بروند و به آنان دلگرمی دهند. انتظار این است که اطمینان دهند به دلیل وجود مربیان آگاه و مطمئن این‌گونه رخدادها تکرار نمی‌شود. دلگرمی دهند که قرار است همه کلاس‌ها و... به دوربین مجهز شود. اطمینان دهند که برای افزایش آگاهی کودکان کلاس‌های آموزش برپا می‌شود. اما به نظر می‌رسد راه درازی برای هماهنگی بین خانواده‌ها و مدیران وجود دارد مثلا یکی از مدیران وقتی در برابر این دغدغه خانواده‌ها قرار گرفته است با عتاب رسانه‌ها را مقصر می‌داند و معتقد است که این مسائل نباید مطرح می‌شد تا جامعه ملتهب نشود. از نظر او، این ماجرا اغراق رسانه‌هاست و تجاوزی صورت نگرفته است. انگار فراموش می‌کند که بعضی از اتفاقات هر چقدر هم کوچک، آسیب‌های بزرگی به روح و روان کودک می‌زند. اما ازسوی‌دیگر روند برخورد خانواده‌ها با این ماجرا تجربه‌ای متفاوت و ماندگار است، هرچند جای خوشحالی بیشتری بود اگر فقط این تجربه برای خانواده‌ها نباشد و مسئولان نیز در این راستا تلاش کنند و برای کاهش آن رفتاری عملی داشته باشد، شاید میزان این نگرانی‌ها کاهش یابد.

دوره اول متوسطه مدرسه منطقه 2 تهران تعطیل شد. خبری که احتمالا خانواده‌های آسیب‌دیده را کمی خوشحال کند؛ با اینکه هر روز خبری درباره ناظم مدرسه و ادامه پیگیری خانواده‌ها درباره اتفاقی که برای فرزندانشان رخ داده، مطرح می‌شود، اما نگرانی‌های خانواده‌ها از تکرار چنین اتفاقاتی ادامه دارد. به‌نظر می‌رسد مسئولان در نظر دارند پیگیری این مورد به‌عنوان الگویی در آموزش‌وپرورش در خاطره‌ها بماند.اما سرنوشت ناظم چه می‌شود؟همان ناظمی که چند هفته است رفتار نادرست او با دانش‌آموزان باعث آسیب‌دیدن خانواده دانش‌آموزان شده است. در آن چندین روز اولیه هیجان و نگرانی در بالاترین حد خود بود. خانواده‌ها عصبانی بودند و خواستار مجازات ناظم و مدیر مدرسه بودند. به وزیر و نمایندگان مجلس، پلیس امنیت و... شکایت می‌بردند. مسئولان نظرات خود را بیان کردند؛ در شب اول که وحشت و اضطراب در بالاترین حد خود بود و دستور پیگیری ازسوی مقام معظم رهبری داده شد تا سبب دلگرمی خانواده‌ها شود.
در شب‌های بعدی کمی از این نگرانی‌ها کاسته شد، برخی سعی کردند به‌صورت عقلانی‌تر با این فاجعه روبه‌رو شوند. حقوق‌دانان و وکلا و روان‌شناسان مطلب نوشتند و هشدار دادند که باید مراقب دانش‌آموزان آسیب‌دیده بود. باید در نظر داشت که دانش‌آموزان آسیب‌دیده به‌دنبال انتشار دغدغه‌ها و خبرهای مربوط به آن صدمه بیشتری نبینند. این‌روزها خانواده‌ها مدام از خود می‌پرسند که چگونه می‌توان با این مسائل مقابله کرد و در ادامه این سؤال را دارند که اگر این اتفاق برای فرزندشان افتاد باید چه مسیری را طی کنند؟ این روزها خانواده‌ها در حال ثبت‌نام فرزندانشان در مدرسه هستند. در جلساتی که بین اولیا و مسئولان مدرسه برگزار می‌شود دغدغه‌هایی درباره پیشگیری از چنین مسائلی مطرح می‌شود. با توجه به جو غالب به‌نظر می‌رسد مدیرها با آمادگی فراوان به استقبال این دغدغه خانواده‌ها بروند و به آنان دلگرمی دهند. انتظار این است که اطمینان دهند به دلیل وجود مربیان آگاه و مطمئن این‌گونه رخدادها تکرار نمی‌شود. دلگرمی دهند که قرار است همه کلاس‌ها و... به دوربین مجهز شود. اطمینان دهند که برای افزایش آگاهی کودکان کلاس‌های آموزش برپا می‌شود. اما به نظر می‌رسد راه درازی برای هماهنگی بین خانواده‌ها و مدیران وجود دارد مثلا یکی از مدیران وقتی در برابر این دغدغه خانواده‌ها قرار گرفته است با عتاب رسانه‌ها را مقصر می‌داند و معتقد است که این مسائل نباید مطرح می‌شد تا جامعه ملتهب نشود. از نظر او، این ماجرا اغراق رسانه‌هاست و تجاوزی صورت نگرفته است. انگار فراموش می‌کند که بعضی از اتفاقات هر چقدر هم کوچک، آسیب‌های بزرگی به روح و روان کودک می‌زند. اما ازسوی‌دیگر روند برخورد خانواده‌ها با این ماجرا تجربه‌ای متفاوت و ماندگار است، هرچند جای خوشحالی بیشتری بود اگر فقط این تجربه برای خانواده‌ها نباشد و مسئولان نیز در این راستا تلاش کنند و برای کاهش آن رفتاری عملی داشته باشد، شاید میزان این نگرانی‌ها کاهش یابد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها