آینه
خراسان
سه توصیه توکلی در مواجهه با تحولات بازار ارز
در گفتوگو با احمد توکلی: برجام بهمثابه یک عامل رکود از نظر اقتصادی عمل کرد. تصمیمگیریها را به تأخیر انداخت. این تأخیر به معنای ادامه وضع رکودی و از این حیث اثرش منفی بود. یک اثر شوک دیگر هم به اقتصاد وارد کرد. یعنی امید را به یأس مبدل کرد. لذا از حیث اقتصادی، میتوان گفت که برجام قابلقبول نیست... در ایران دخالت از طرف عرضه ممکن نیست و هماکنون که تعادل بازار ارز بههم خورده، باید از طرف تقاضا وارد شویم. راه سومی هم وجود ندارد. البته عوامل غیراقتصادی بسیار تعیینکنندهای هم وجود دارند مثل اقدامات اعتمادبرانگیز. اینکه گفتم رئیس کل بانک مرکزی باید به سرعت عوض شود در این راستا بود. دراینباره دولت هرچه تأخیر کند فایدهاش کمتر میشود. باید همان شبی که درباره شرایط ارزی تصمیم گرفتند سیف را هم عزل میکردند... پیشنهاد من این بود که دولت باید سبدی از کالاهای خوراکی را (که من البته معتقدم بهداشتی هم باید به آن اضافه شود مثل اول انقلاب که صابون و پودر لباسشویی به مردم میدادیم، بیماریهای عفونی به شدت پایین آمد و مرگومیر از طریق بیماریهای عادی کم شد)، در قالب کارت هوشمند به تهیدستان ارائه دهد تا مردم از
فروشگاههای خاصی، مواد غذایی موردنیازشان را بخرند... پیشنهادم به دولت این است که بدون اتلاف وقت، مسئولان اقتصادی را تغییر دهد. اول در بانک مرکزی. بعد برآورد کنند و کسانی را که بیشتر مربوطاند، تغییر دهند... خبر دارم که آقای روحانی مقداری در این مورد تکان خورده (نظراتش دستخوش تغییر شده است) آقای روحانی یک توجهاتی به این مسئله پیدا کرده است که نمیتوان امور را به بازار آزاد واگذار کرد. ولی برای تعقیب این نظر مجهز نیست. باید خودش را مجهز کند و کسانی را در مصادر اقتصادی اصلی بگذارد که اینطور شیفته بازار آزاد نباشند.
دنیای اقتصاد
اقتصاد نهادگرایی و نئوکینزی
محمد طبیبیان: در غرب نهادگرایی جدید (چون نهادگرایی قدیم - وبلن، میچل-بهدلیل نبود پویایی عملا منتفی شده است) چیزی جز تکمیل و تکملهای برای همان اقتصاد بازار آزاد نیست. مهمترین افراد این مکتب یکی رونالد کوز و دیگری داگلاس نورث هستند که کار نورث بیشتر تعریف نهادهاست و تأکید بر اینکه نهادها متفاوت از تشکیلات هستند. تأکید کوز بر نحوه شکلدهی هزینه مبادله بر ناکارایی بازارهاست و هزینه مبادله هم از دید این مکتب خلاف آن چیزی است که مدعیان داخلی میپندارند. پیشنهاد این مکتب هم این است که اگر حقوق مالکیت بر همهچیز ازجمله محیط زیست دقیق تعریف شود، بازارها به کارآمدی منابع را تخصیص میدهند. این مکتب در دهه ۷۰ ظاهر شد و هماکنون دستاوردهای آن از جمله قضیه موسوم به قضیه کوز بخشی از اقتصاد متعارف است (در کتابهای اقتصاد خرد پیشرفته ملاحظه کنید). لیکن نهادگراهای وطنی اکثرا کمونیستهای رقیق شده بودند و فقط پشت این مفهوم پنهان شدند تا از همان سرچشمه بهره گیرند. دلیل اینکه هرگز حاضر نشدند بهجز کلیگویی مبهم به همان دو پرسش اولیه اینجانب جواب بدهند نیز همین موضوع است... برخی از مسئولان اقتصادی دولت جدید گفتهاند که
نئوکینزین هستند، بسیار خوب بگذارید امتحان کنیم که آیا اصولا متوجه هستند در چه بابی صحبت میکنند؟ ایشان را به چالش دعوت میکنم که یک فصل از کتاب اقتصاد کلان سارجنت را از رو بخوانند و تشریح کنند. متأسفانه این گروهها و طرفدارانشان که ایجاد سردرگمی فکری را راهی برای مسئولیتگریزی یافتهاند نه نهادگرا هستند، نه نئوکینزی و نه چیز دیگر.
اطلاعات
کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد؟
محمدجواد حجتیکرمانی: نمیدانم از کجا شروع کنم و از کدام درد و علاج و کدام درد بگویم؟... دردهای تلمبارشده به مدت 40 سال از نخستین روزهای انقلاب تا به امروز... بلکه بهتر بگویم: دردهای تلمبارشده از آغاز مشروطیت تاکنون... چراکه گویا ما هنوز در حدود مشروطیتیم و گویی هنوز مشابه «همان دعواها»ی آن دوران که به شهادت شیخ فضلالله نوری و توپبستن مجلس و شهادت صوراسرافیل و ملکالمتکلمین و... و سرانجام به ظهور رضاشاه پهلوی و دوران اختناق ۲۰ساله و ۳۷ سال سلطنت پهلوی دوم انجامید همچنان وجود دارد... چراکه وارث این تاریخ پُرتلاطم و پرحادثه و پرفرازونشیبیم... این حالت خطرناکی است که از «ابهام» آینده سر میزند... وقتی مردمی به آیندهای روشن و پرامید چشم بدوزند، نشاط مییابند و در جان و تنشان نیرو میگیرند، ولی اگر نگران آینده باشند، حالت اضطراب و دلهره و حتی یأس و ناامیدی - که کفر است- پیدا میکنند و در ذهن و اندیشه بهجای آیندهنگری، واپسگرا میشوند... .
خراسان
سه توصیه توکلی در مواجهه با تحولات بازار ارز
در گفتوگو با احمد توکلی: برجام بهمثابه یک عامل رکود از نظر اقتصادی عمل کرد. تصمیمگیریها را به تأخیر انداخت. این تأخیر به معنای ادامه وضع رکودی و از این حیث اثرش منفی بود. یک اثر شوک دیگر هم به اقتصاد وارد کرد. یعنی امید را به یأس مبدل کرد. لذا از حیث اقتصادی، میتوان گفت که برجام قابلقبول نیست... در ایران دخالت از طرف عرضه ممکن نیست و هماکنون که تعادل بازار ارز بههم خورده، باید از طرف تقاضا وارد شویم. راه سومی هم وجود ندارد. البته عوامل غیراقتصادی بسیار تعیینکنندهای هم وجود دارند مثل اقدامات اعتمادبرانگیز. اینکه گفتم رئیس کل بانک مرکزی باید به سرعت عوض شود در این راستا بود. دراینباره دولت هرچه تأخیر کند فایدهاش کمتر میشود. باید همان شبی که درباره شرایط ارزی تصمیم گرفتند سیف را هم عزل میکردند... پیشنهاد من این بود که دولت باید سبدی از کالاهای خوراکی را (که من البته معتقدم بهداشتی هم باید به آن اضافه شود مثل اول انقلاب که صابون و پودر لباسشویی به مردم میدادیم، بیماریهای عفونی به شدت پایین آمد و مرگومیر از طریق بیماریهای عادی کم شد)، در قالب کارت هوشمند به تهیدستان ارائه دهد تا مردم از
فروشگاههای خاصی، مواد غذایی موردنیازشان را بخرند... پیشنهادم به دولت این است که بدون اتلاف وقت، مسئولان اقتصادی را تغییر دهد. اول در بانک مرکزی. بعد برآورد کنند و کسانی را که بیشتر مربوطاند، تغییر دهند... خبر دارم که آقای روحانی مقداری در این مورد تکان خورده (نظراتش دستخوش تغییر شده است) آقای روحانی یک توجهاتی به این مسئله پیدا کرده است که نمیتوان امور را به بازار آزاد واگذار کرد. ولی برای تعقیب این نظر مجهز نیست. باید خودش را مجهز کند و کسانی را در مصادر اقتصادی اصلی بگذارد که اینطور شیفته بازار آزاد نباشند.
دنیای اقتصاد
اقتصاد نهادگرایی و نئوکینزی
محمد طبیبیان: در غرب نهادگرایی جدید (چون نهادگرایی قدیم - وبلن، میچل-بهدلیل نبود پویایی عملا منتفی شده است) چیزی جز تکمیل و تکملهای برای همان اقتصاد بازار آزاد نیست. مهمترین افراد این مکتب یکی رونالد کوز و دیگری داگلاس نورث هستند که کار نورث بیشتر تعریف نهادهاست و تأکید بر اینکه نهادها متفاوت از تشکیلات هستند. تأکید کوز بر نحوه شکلدهی هزینه مبادله بر ناکارایی بازارهاست و هزینه مبادله هم از دید این مکتب خلاف آن چیزی است که مدعیان داخلی میپندارند. پیشنهاد این مکتب هم این است که اگر حقوق مالکیت بر همهچیز ازجمله محیط زیست دقیق تعریف شود، بازارها به کارآمدی منابع را تخصیص میدهند. این مکتب در دهه ۷۰ ظاهر شد و هماکنون دستاوردهای آن از جمله قضیه موسوم به قضیه کوز بخشی از اقتصاد متعارف است (در کتابهای اقتصاد خرد پیشرفته ملاحظه کنید). لیکن نهادگراهای وطنی اکثرا کمونیستهای رقیق شده بودند و فقط پشت این مفهوم پنهان شدند تا از همان سرچشمه بهره گیرند. دلیل اینکه هرگز حاضر نشدند بهجز کلیگویی مبهم به همان دو پرسش اولیه اینجانب جواب بدهند نیز همین موضوع است... برخی از مسئولان اقتصادی دولت جدید گفتهاند که
نئوکینزین هستند، بسیار خوب بگذارید امتحان کنیم که آیا اصولا متوجه هستند در چه بابی صحبت میکنند؟ ایشان را به چالش دعوت میکنم که یک فصل از کتاب اقتصاد کلان سارجنت را از رو بخوانند و تشریح کنند. متأسفانه این گروهها و طرفدارانشان که ایجاد سردرگمی فکری را راهی برای مسئولیتگریزی یافتهاند نه نهادگرا هستند، نه نئوکینزی و نه چیز دیگر.
اطلاعات
کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد؟
محمدجواد حجتیکرمانی: نمیدانم از کجا شروع کنم و از کدام درد و علاج و کدام درد بگویم؟... دردهای تلمبارشده به مدت 40 سال از نخستین روزهای انقلاب تا به امروز... بلکه بهتر بگویم: دردهای تلمبارشده از آغاز مشروطیت تاکنون... چراکه گویا ما هنوز در حدود مشروطیتیم و گویی هنوز مشابه «همان دعواها»ی آن دوران که به شهادت شیخ فضلالله نوری و توپبستن مجلس و شهادت صوراسرافیل و ملکالمتکلمین و... و سرانجام به ظهور رضاشاه پهلوی و دوران اختناق ۲۰ساله و ۳۷ سال سلطنت پهلوی دوم انجامید همچنان وجود دارد... چراکه وارث این تاریخ پُرتلاطم و پرحادثه و پرفرازونشیبیم... این حالت خطرناکی است که از «ابهام» آینده سر میزند... وقتی مردمی به آیندهای روشن و پرامید چشم بدوزند، نشاط مییابند و در جان و تنشان نیرو میگیرند، ولی اگر نگران آینده باشند، حالت اضطراب و دلهره و حتی یأس و ناامیدی - که کفر است- پیدا میکنند و در ذهن و اندیشه بهجای آیندهنگری، واپسگرا میشوند... .