چابهار معطل همه همه معطل هنديها
علي درستکار.کارشناس صنعت حملونقل دريايي
هفته گذشته و در پي برگزاري جلسه اخير فرماندهي اقتصاد مقاومتي به رياست محمدباقر نوبخت و با حضور وزير راه و شهرسازي، پس از بررسي آخرين اوضاع مبادي ورودي و خروجي مبادلات تجاري کشور، مخصوصا آخرين آمارهاي بنادر جنوبي که سهم اصلي را در اين مبادلات دارند، اين نکته مورد تأکيد و اجماع فرماندهان اقتصادي قرار گرفت که پروژه اتصال خطوط ريلي به بنادر جنوبي کشور، مخصوصا به بندر چابهار سريعا در دستور کار قرار گيرد.
البته پيش از اين نيز خبرهايي مبنيبر جديگرفتن توسعه سواحل مکران و بهخصوص بندر شهيد بهشتي چابهار از سوي برخي از سازمانهاي متولي، از جمله وزارت راه و شهرسازي، شورايعالي مناطق آزاد، سازمان بنادر و دريانوردي، راهآهن جمهوري اسلامي ايران، وزارت دفاع و مقامات محلي به گوش ميرسيد، اما اقدامات اساسي براي توسعه و آباداني منطقه و افزايش مؤثر سهم آن از حملونقل به عمل نيامده بود.
آخرينبار، در آذرماه سال گذشته فاز اول توسعه بندر شهيد بهشتي با عنوان «دروازه ملل» و با حضور رئيسجمهور و مقامات هندي و کشورهاي دوست و همسايه افتتاح شد که آشکارا آغاز بهرهبرداري از اين فاز و سرمايهگذاري هنديها در فازهاي بعدي را نويد ميداد، اما عملا آنچه انتظار ميرفت محقق نشد و اين افتتاحيه هم به يک نمايش عجولانه و البته آشنا براي افکار عمومي و اصحاب رسانه تبديل شد.
اگرچه از همان اول هم عامه کارشناسان حوزه حملونقل باور نداشتند که هنديها مرد عمل براي اين پروژه مهم باشند، اما با توجه به توفان تحريمها و نيز شدت تحرکات عليه ايران، انتظار ميرفت اتفاق محسوسي در اين بندر ملاحظه شود که اين امر تاکنون ميسر نشده و نه از سرمايهگذاري و حضور هنديها براي راهبري بندر چابهار خبري هست و نه از پيوستن بندر شهيد بهشتي به منطقه آزاد و نه از آن کالاهايي که پيشبيني ميشد توسط هنديها به طور مستمر به افغانستان ترانزيت شوند. براي راهاندازي واقعي و مؤثر بندر شهيد بهشتي تا قبل از چهارم نوامبر (13 آبان) فرصت زيادي باقي نمانده و اين در حالي است که با وجود تأکيدات مقام معظم رهبري براي توسعه سواحل مکران، اراده محکمي در مراجع مسئول با درنظرداشتن مقتضيات خاص کشور ديده نميشود.
اتصال چابهار به شبکه سراسري راهآهن که مورد تأکيد جناب نوبخت قرار گرفته، چنانچه سرمايه کافي وجود داشته باشد و پيمانکاران هم بدون فوت وقت به سرعت به ساخت آن همت گمارند تا سالها به زمان احتياج دارد و با شناختي که از روند تخصيص بودجه به پروژههاي مهم ريلي کشور وجود دارد (مسير ريلي قزوين- رشت نمونه بارز آن است)، اتصال زودهنگام چابهار به راهآهن سراسري در يک مدت کوتاه، با کرامالکاتبين است.
در غياب ساير زيرساختهاي مورد نياز، از جمله جاده، تعميرگاه، بهداشت و درمان، سامانههاي مخابراتي و ارتباطي، خدمات فرودگاهي و امکانات اقامتي مناسب و...، نامبردن از اتصال راهآهن سراسري به چابهار بهعنوان حلقه مفقوده اين بندر، بهويژه در شرايط حساس کنوني بيشتر به يک سوءتفاهم شبيه است، چون اکنون درباره شهرستاني صحبت ميکنيم که در بين ديگر شهرهاي کشور، پايينترين شاخصهاي توسعهاي نظير سرانه فضاي آموزشي، درماني، ورزشي و همچنين دسترسي به آب بهداشتي را داراست و کمتر از نيمي از ساکنان آن در محدوده هزارو 200 هکتاري مناطق حاشيهنشين اين شهر بهصورت غيررسمي زندگي ميکنند و استاني که ۸۰ درصد جمعيت آن زير خط فقر بهسر ميبرند و بيش از 95 درصد آنها به غذاي مناسب دسترسي ندارند.
اگر از تعلل دامنهدار و تأسفبار طرف هندي براي حضور مؤثر و سرمايهگذاري واقعي در بندر چابهار که در سايه بوروکراسي حاکم بر سازمان بنادر کشور مجال معطلکردن يکي از مهمترين طرحهاي توسعه کشور را يافته بهراحتي بگذريم، اظهارات نوبخت را ميتوان يک نوع زدن زير توپ هم دانست، چراکه اين موضوع در حالي مطرح شده که هنوز راهآهن ايران سهم درخورتوجهي در حملونقل کالاها از بنادري مانند شهيد رجايي و بندر امام خميني (ره) و بندر اميرآباد را هم ندارد که سالها به شبکه ريلي کشور متصل هستند و يک وقفه کوتاه در خدماترساني توسط رانندگان (مانند آنچه دو ماه قبل تجربه شد) ساختار ترابري کشور را به طور اساسي ضربهفني ميکند.
در وراي همه اين کمبودها و ضعفها، آنچه حيرتآور است، تداوم حرکت سرد و بيحس بدنه دولت و سازمانهاي ذيربط نسبت به بحران فزاينده ناشي از جنگ رواني اعلام تحريمها و آثار آشکار و نهان آن بر روند حملونقل و مبادلات اقتصادي کشور است که حتي در دوره صلح و ثبات و آرامش نيز اين ميزان خونسردي و بيتفاوتي پذيرفتني نيست.
هفته گذشته و در پي برگزاري جلسه اخير فرماندهي اقتصاد مقاومتي به رياست محمدباقر نوبخت و با حضور وزير راه و شهرسازي، پس از بررسي آخرين اوضاع مبادي ورودي و خروجي مبادلات تجاري کشور، مخصوصا آخرين آمارهاي بنادر جنوبي که سهم اصلي را در اين مبادلات دارند، اين نکته مورد تأکيد و اجماع فرماندهان اقتصادي قرار گرفت که پروژه اتصال خطوط ريلي به بنادر جنوبي کشور، مخصوصا به بندر چابهار سريعا در دستور کار قرار گيرد.
البته پيش از اين نيز خبرهايي مبنيبر جديگرفتن توسعه سواحل مکران و بهخصوص بندر شهيد بهشتي چابهار از سوي برخي از سازمانهاي متولي، از جمله وزارت راه و شهرسازي، شورايعالي مناطق آزاد، سازمان بنادر و دريانوردي، راهآهن جمهوري اسلامي ايران، وزارت دفاع و مقامات محلي به گوش ميرسيد، اما اقدامات اساسي براي توسعه و آباداني منطقه و افزايش مؤثر سهم آن از حملونقل به عمل نيامده بود.
آخرينبار، در آذرماه سال گذشته فاز اول توسعه بندر شهيد بهشتي با عنوان «دروازه ملل» و با حضور رئيسجمهور و مقامات هندي و کشورهاي دوست و همسايه افتتاح شد که آشکارا آغاز بهرهبرداري از اين فاز و سرمايهگذاري هنديها در فازهاي بعدي را نويد ميداد، اما عملا آنچه انتظار ميرفت محقق نشد و اين افتتاحيه هم به يک نمايش عجولانه و البته آشنا براي افکار عمومي و اصحاب رسانه تبديل شد.
اگرچه از همان اول هم عامه کارشناسان حوزه حملونقل باور نداشتند که هنديها مرد عمل براي اين پروژه مهم باشند، اما با توجه به توفان تحريمها و نيز شدت تحرکات عليه ايران، انتظار ميرفت اتفاق محسوسي در اين بندر ملاحظه شود که اين امر تاکنون ميسر نشده و نه از سرمايهگذاري و حضور هنديها براي راهبري بندر چابهار خبري هست و نه از پيوستن بندر شهيد بهشتي به منطقه آزاد و نه از آن کالاهايي که پيشبيني ميشد توسط هنديها به طور مستمر به افغانستان ترانزيت شوند. براي راهاندازي واقعي و مؤثر بندر شهيد بهشتي تا قبل از چهارم نوامبر (13 آبان) فرصت زيادي باقي نمانده و اين در حالي است که با وجود تأکيدات مقام معظم رهبري براي توسعه سواحل مکران، اراده محکمي در مراجع مسئول با درنظرداشتن مقتضيات خاص کشور ديده نميشود.
اتصال چابهار به شبکه سراسري راهآهن که مورد تأکيد جناب نوبخت قرار گرفته، چنانچه سرمايه کافي وجود داشته باشد و پيمانکاران هم بدون فوت وقت به سرعت به ساخت آن همت گمارند تا سالها به زمان احتياج دارد و با شناختي که از روند تخصيص بودجه به پروژههاي مهم ريلي کشور وجود دارد (مسير ريلي قزوين- رشت نمونه بارز آن است)، اتصال زودهنگام چابهار به راهآهن سراسري در يک مدت کوتاه، با کرامالکاتبين است.
در غياب ساير زيرساختهاي مورد نياز، از جمله جاده، تعميرگاه، بهداشت و درمان، سامانههاي مخابراتي و ارتباطي، خدمات فرودگاهي و امکانات اقامتي مناسب و...، نامبردن از اتصال راهآهن سراسري به چابهار بهعنوان حلقه مفقوده اين بندر، بهويژه در شرايط حساس کنوني بيشتر به يک سوءتفاهم شبيه است، چون اکنون درباره شهرستاني صحبت ميکنيم که در بين ديگر شهرهاي کشور، پايينترين شاخصهاي توسعهاي نظير سرانه فضاي آموزشي، درماني، ورزشي و همچنين دسترسي به آب بهداشتي را داراست و کمتر از نيمي از ساکنان آن در محدوده هزارو 200 هکتاري مناطق حاشيهنشين اين شهر بهصورت غيررسمي زندگي ميکنند و استاني که ۸۰ درصد جمعيت آن زير خط فقر بهسر ميبرند و بيش از 95 درصد آنها به غذاي مناسب دسترسي ندارند.
اگر از تعلل دامنهدار و تأسفبار طرف هندي براي حضور مؤثر و سرمايهگذاري واقعي در بندر چابهار که در سايه بوروکراسي حاکم بر سازمان بنادر کشور مجال معطلکردن يکي از مهمترين طرحهاي توسعه کشور را يافته بهراحتي بگذريم، اظهارات نوبخت را ميتوان يک نوع زدن زير توپ هم دانست، چراکه اين موضوع در حالي مطرح شده که هنوز راهآهن ايران سهم درخورتوجهي در حملونقل کالاها از بنادري مانند شهيد رجايي و بندر امام خميني (ره) و بندر اميرآباد را هم ندارد که سالها به شبکه ريلي کشور متصل هستند و يک وقفه کوتاه در خدماترساني توسط رانندگان (مانند آنچه دو ماه قبل تجربه شد) ساختار ترابري کشور را به طور اساسي ضربهفني ميکند.
در وراي همه اين کمبودها و ضعفها، آنچه حيرتآور است، تداوم حرکت سرد و بيحس بدنه دولت و سازمانهاي ذيربط نسبت به بحران فزاينده ناشي از جنگ رواني اعلام تحريمها و آثار آشکار و نهان آن بر روند حملونقل و مبادلات اقتصادي کشور است که حتي در دوره صلح و ثبات و آرامش نيز اين ميزان خونسردي و بيتفاوتي پذيرفتني نيست.