|

اصول سیاست‌ورزی اوباما

احسان شمس

یکی از راه‌های شناخت اصول تفکر و نگرش سیاسی سیاست‌مداران، توجه به سخنرانی‌های آنان در موضوعات کلی است. این گونه سخنرانی‌ها، داده‌های فراوانی را در اختیار تحلیلگر قرار می‌دهد و با اتکا به آنان می‌توان تا حدودی رفتار سیاست‌مدار را پیش‌بینی كرد. این تحلیل اگر در کنار سوابق رفتاری و کارنامه سیاسی شخص قرار گیرد، جامعیت بیشتری به خود خواهد گرفت. به بیان بهتر تحلیل داده‌های سخنرانی، در کنار کنش آن سیاست‌مدار در بزنگاه‌های سیاسی - که سنگ محک پایبندی به اعتقادات را تشکیل می‌دهد- راستی‌آزمایی اعتقادات سیاست‌مدار را تشکیل می‌دهد.

سخنرانی اخیر رئيس‌جمهوری پیشین ایالات متحده، در یادمان نلسون ماندلا از همین منظر قابل ارزیابی است. تحلیل سخنان او در کنار رفتار پیشینش، می‌تواند نقشه‌ای کلی از طرز تفکر سیاسی او به ما ارائه كند. ممکن است برای خواننده این سؤال پیش آید؛ اکنون که دوران ریاست اوباما بر کاخ سفید پایان یافته، چه ضرورتی به واکاوی تفکر او وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که اوباما در 46سالگی وارد کاخ سفید شد و اکنون تنها 56 سال دارد. این در حالی است که رئیس‌جمهور کنونی ایالات متحده بیش از 70 سال دارد. بنابراین اوباما سیاست‌مداری جوان تلقی شده و حتما در آینده سیاسی ایالات متحده اثرگذار است. این در حالی است که هرچند رئيس‌جمهوران پیشین دموکرات- مانند کارتر یا کلینتون - هنوز زنده هستند، اما هیچ‌کدام توان رهبری کاریزماتیک اوباما را ندارند. همچنین اوباما در اقلیت رنگین‌پوست نیز دارای محبوبیتی ویژه است. این مسائل سبب شده که حزب دموکرات رهبری معنوی اوباما را بر خود قبول کند. اثر این موضوع اخیرا در انتخابات صندلی‌های میان‌دوره‌ای سنا به‌خوبی دیده شد. در هر سه موردی که اوباما به حمایت از نامزد حزب برخاست، منجر به شکست جمهوری‌خواهان شد. علاوه بر جوانی و قدرت رهبری و مقبولیت اجتماعی باید دو عنصر دیگر را نیز افزود؛ میشل اوباما و نبود هرگونه فساد در کارنامه زندگی اوباما. جمع این عوامل باعث می‌شود که فضا برای اثرگذاری او در جامعه ایالات متحده، حداقل به عنوان یک متفکر سیاسی، بسیار مناسب ارزیابی شود.
اخیرا او در یادمان نلسون ماندلا سخنرانی کرد و می‌توان آن را مهم‌ترین سخنرانی او بعد از خروج از کاخ سفید دانست. این سخنرانی در ادامه سخنرانی جسارت امید او در بدو ورودش به کاخ سفید قابل ارزیابی است. اهم محورهایی که این سخنرانی داشت را می‌توان به چند دسته تقسیم كرد:
1- تنوع نژادی و مهاجرت: برخلاف بیشتر سیاست‌مداران و به‌خصوص راستی‌ها؛ اوباما تنوع نژادی را امری میمون برای جامعه و باعث پیشرفت می‌داند و مثال بارز آن را تیم ملی فرانسه در جام جهانی اخیر می‌بیند. این دیدگاه را با تفکر رهبران اروپا یا دونالد ترامپ که در حال اخراج مهاجران و جداکردن فرزندان از والدین است، بگذارید و وسعت دید اوباما را با کوته‌بینی اینان مقایسه کنید. اوباما خود مهاجری است که طعم تبعیض را چشیده و چه‌بسا همین تبعيض او را در راه تغییر مصمم کرده است. او رؤیایی داشته و آن را باز پس گرفته است. رؤیایی که در آن برای پیشرفت صحیح و انسانی هیچ مرزی متصور نیست. رؤیایي که در کتاب «رؤیاهایی از پدرم» ترسیم شده است.
2- محور دیگر سخنرانی او برابری، آزادی و دموکراسی بود. او بیان كرد که تاریخ ثابت کرده که جامعه‌ای که به دموکراسی پایبندی تاریخی داشته، به پیشرفت بیشتری نیز دست یافته است. حق نیز همین است. نگاهی به تاریخ گواه این مدعاست. این موضوع حقیقتی انکارناشدنی است و از همین جهت نیز او وارد بحث حقایق و توجه به آنها می‌شود. او اعتقاد دارد با کسی که حقایق را در نظر نمی‌گیرد، نمی‌توان تعامل كرد. هرچند این گفته‌های او طعنه‌ای به کاخ سفید است، اما در پس‌زمینه آن بروز تفکر و برداشت او از جهان پیرامون را نشان می‌دهد.
3- در فراز دیگری از سخنرانی خود بر دروغگویی سیاست‌مداران تاخته و بر رعایت اصول اخلاقی تأکید دارد. این نیز کنایه‌ای است بر ساکن کنونی کاخ سفید. اما بررسی کارنامه خود اوباما آن را تأیید می‌کند. او هیچ‌گاه از اصول اخلاقی عدول نکرده؛ نه پرونده فسادی دارد و نه از رانتی بهره جسته است و تنها بر استعداد خود تکیه دارد؛ برخلاف ساکن کنونی کاخ سفید که ارباب جراید را دروغگو می‌داند، در حالی که خود او بر هیچ اصول اخلاقی‌اي استوار نیست.
اوباما یک انترناسیونالیستِ برابرطلبِ فرصت‌طلبِ عقل‌گراست. جمع این احوالات متضاد در یک سیاست‌مدار نادر است. انتخابات کنگره و ریاست‌جمهوری در پیش است و به زودی کمپین‌ها آغاز می‌شود و هر روز نقش اوباما در آسمان سیاسی کشورش پررنگ‌تر خواهد شد. نقشه تفکر اوباما ما را در بررسی جهت‌گیری حزب دموکرات رهنمون خواهد بود.

یکی از راه‌های شناخت اصول تفکر و نگرش سیاسی سیاست‌مداران، توجه به سخنرانی‌های آنان در موضوعات کلی است. این گونه سخنرانی‌ها، داده‌های فراوانی را در اختیار تحلیلگر قرار می‌دهد و با اتکا به آنان می‌توان تا حدودی رفتار سیاست‌مدار را پیش‌بینی كرد. این تحلیل اگر در کنار سوابق رفتاری و کارنامه سیاسی شخص قرار گیرد، جامعیت بیشتری به خود خواهد گرفت. به بیان بهتر تحلیل داده‌های سخنرانی، در کنار کنش آن سیاست‌مدار در بزنگاه‌های سیاسی - که سنگ محک پایبندی به اعتقادات را تشکیل می‌دهد- راستی‌آزمایی اعتقادات سیاست‌مدار را تشکیل می‌دهد.

سخنرانی اخیر رئيس‌جمهوری پیشین ایالات متحده، در یادمان نلسون ماندلا از همین منظر قابل ارزیابی است. تحلیل سخنان او در کنار رفتار پیشینش، می‌تواند نقشه‌ای کلی از طرز تفکر سیاسی او به ما ارائه كند. ممکن است برای خواننده این سؤال پیش آید؛ اکنون که دوران ریاست اوباما بر کاخ سفید پایان یافته، چه ضرورتی به واکاوی تفکر او وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که اوباما در 46سالگی وارد کاخ سفید شد و اکنون تنها 56 سال دارد. این در حالی است که رئیس‌جمهور کنونی ایالات متحده بیش از 70 سال دارد. بنابراین اوباما سیاست‌مداری جوان تلقی شده و حتما در آینده سیاسی ایالات متحده اثرگذار است. این در حالی است که هرچند رئيس‌جمهوران پیشین دموکرات- مانند کارتر یا کلینتون - هنوز زنده هستند، اما هیچ‌کدام توان رهبری کاریزماتیک اوباما را ندارند. همچنین اوباما در اقلیت رنگین‌پوست نیز دارای محبوبیتی ویژه است. این مسائل سبب شده که حزب دموکرات رهبری معنوی اوباما را بر خود قبول کند. اثر این موضوع اخیرا در انتخابات صندلی‌های میان‌دوره‌ای سنا به‌خوبی دیده شد. در هر سه موردی که اوباما به حمایت از نامزد حزب برخاست، منجر به شکست جمهوری‌خواهان شد. علاوه بر جوانی و قدرت رهبری و مقبولیت اجتماعی باید دو عنصر دیگر را نیز افزود؛ میشل اوباما و نبود هرگونه فساد در کارنامه زندگی اوباما. جمع این عوامل باعث می‌شود که فضا برای اثرگذاری او در جامعه ایالات متحده، حداقل به عنوان یک متفکر سیاسی، بسیار مناسب ارزیابی شود.
اخیرا او در یادمان نلسون ماندلا سخنرانی کرد و می‌توان آن را مهم‌ترین سخنرانی او بعد از خروج از کاخ سفید دانست. این سخنرانی در ادامه سخنرانی جسارت امید او در بدو ورودش به کاخ سفید قابل ارزیابی است. اهم محورهایی که این سخنرانی داشت را می‌توان به چند دسته تقسیم كرد:
1- تنوع نژادی و مهاجرت: برخلاف بیشتر سیاست‌مداران و به‌خصوص راستی‌ها؛ اوباما تنوع نژادی را امری میمون برای جامعه و باعث پیشرفت می‌داند و مثال بارز آن را تیم ملی فرانسه در جام جهانی اخیر می‌بیند. این دیدگاه را با تفکر رهبران اروپا یا دونالد ترامپ که در حال اخراج مهاجران و جداکردن فرزندان از والدین است، بگذارید و وسعت دید اوباما را با کوته‌بینی اینان مقایسه کنید. اوباما خود مهاجری است که طعم تبعیض را چشیده و چه‌بسا همین تبعيض او را در راه تغییر مصمم کرده است. او رؤیایی داشته و آن را باز پس گرفته است. رؤیایی که در آن برای پیشرفت صحیح و انسانی هیچ مرزی متصور نیست. رؤیایي که در کتاب «رؤیاهایی از پدرم» ترسیم شده است.
2- محور دیگر سخنرانی او برابری، آزادی و دموکراسی بود. او بیان كرد که تاریخ ثابت کرده که جامعه‌ای که به دموکراسی پایبندی تاریخی داشته، به پیشرفت بیشتری نیز دست یافته است. حق نیز همین است. نگاهی به تاریخ گواه این مدعاست. این موضوع حقیقتی انکارناشدنی است و از همین جهت نیز او وارد بحث حقایق و توجه به آنها می‌شود. او اعتقاد دارد با کسی که حقایق را در نظر نمی‌گیرد، نمی‌توان تعامل كرد. هرچند این گفته‌های او طعنه‌ای به کاخ سفید است، اما در پس‌زمینه آن بروز تفکر و برداشت او از جهان پیرامون را نشان می‌دهد.
3- در فراز دیگری از سخنرانی خود بر دروغگویی سیاست‌مداران تاخته و بر رعایت اصول اخلاقی تأکید دارد. این نیز کنایه‌ای است بر ساکن کنونی کاخ سفید. اما بررسی کارنامه خود اوباما آن را تأیید می‌کند. او هیچ‌گاه از اصول اخلاقی عدول نکرده؛ نه پرونده فسادی دارد و نه از رانتی بهره جسته است و تنها بر استعداد خود تکیه دارد؛ برخلاف ساکن کنونی کاخ سفید که ارباب جراید را دروغگو می‌داند، در حالی که خود او بر هیچ اصول اخلاقی‌اي استوار نیست.
اوباما یک انترناسیونالیستِ برابرطلبِ فرصت‌طلبِ عقل‌گراست. جمع این احوالات متضاد در یک سیاست‌مدار نادر است. انتخابات کنگره و ریاست‌جمهوری در پیش است و به زودی کمپین‌ها آغاز می‌شود و هر روز نقش اوباما در آسمان سیاسی کشورش پررنگ‌تر خواهد شد. نقشه تفکر اوباما ما را در بررسی جهت‌گیری حزب دموکرات رهنمون خواهد بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها