|

کدام نماینده اول ول خواهد کرد؟

پوریا عالمی

سوفیا... عشق من...

این نامه را که برای تو می‌نویسم کاغذ خیس و گل شده، چون چشمه اشک‌های من فرت‌و‌فرت در حال جوشیدن است.
سوفیا... من الان سال‌هاست که نسبت به تو حالت ازدواج دارم و شرح این حالت را با رسم شکل خوانندگان روزنامه شرق می‌دانند. بابای تو وقتی پنج، شش‌میلیون نفر آدم بی‌کار در کشور وجود دارد، با چه منطقی روش می‌شود بگوید من باید یک شغل پیدا کنم؟ شغل از کجام دربیاورم برای بابات؟ کی الان شغل دارد؟ الان وضعیت کشور این‌طوری است که یا چندمیلیون نفر هیچ شغلی ندارند یا چند‌هزار نفر چهار، پنج‌تا مدیرعاملی و هیئت‌مدیره‌ای با هم دارند. این وسط چندمیلیون نفر هم هستند که شغل دارند، اما چندماه است حقوق نگرفته‌اند. البته چندصدنفری هم هستند که اصلا در دایره مردم نگنجند و همین الان که من دارم اینجا نق می‌زنم، آنها دارند با چمدان، دلار از کشور خارج می‌کنند. کاش من کیف‌کش آنان بودم... خاک‌توسرم که از بی‌کاری و فقر دارم به چنین چیزی فکر می‌کنم. می‌بینی سوفیا... همه اینها تقصیر بابای توست. البته مردم می‌گویند بابای تو خوب است و دوروبری‌هاش بد هستند. این چه حرفی است آخه سوفیا؟ دوروبر بابای تو جز من و تو چه کسی است؟
بعد هم سوفیا من می‌خواهم بروم جلوی مجلس تحصن کنم. شوخی هم ندارم. چرا؟
ببین الان ما به همه افراد دو فهرست رأی دادیم و امیدی‌ها را فرستادیم مجلس. خب چرا؟ سؤال این است که اگر این دلاوران روی صندلی‌های مجلس نشسته بودند آیا فرقی داشت؟ همین دیروز «محمود صادقی» تصویر پیغام یکی را منتشر کرده که از صادقی پرسیده: «سلام. توی مجلس چه غلطی می‌کنین؟» بعد صادقی هم از مردم خواسته بهش توی توییتر جواب بدهند.
من اما کاری به این کارها ندارم. می‌گویم این نماینده‌های مجلس اگر دوزار مرام داشته باشند صندلی مجلس را تبدیل می‌کنند به صندلی‌بازی و نوبتی‌اش می‌کنند. خب مرد حسابی تو نشستی روی صندلی و اندازه حقوق دو سال یک کارگر را در یک ماه خرج می‌کنی و هیچ کاری نکردی، پاشو برو و به یک نفر دیگر بفرما بزن.
۲۹۰ تا نماینده داریم که دست‌کم با هزینه مسکن و دفتر و محافظ و خودرو و ...، ماهی ۳۲‌ میلیون تومان خرج دارند.
اگر ۲۹۰ نفر را ضربدر ۱۲ ماه کنیم و نتیجه را ضربدر چهار سال کنیم می‌شود ۱۳ هزارو ۹۲۰ نفر. پس دیدید با بلندشدن نماینده‌ها از روی صندلی‌شان، مسئله مالی ۱۳ هزارو ۹۲۰ نفر حل می‌شود.
خب حالا که چنین ایده نابی به ذهن من خطور کرده، آیا من دانشمند جوان، نباید اولین نفری باشم که یک ماه روی صندلی یک نماینده لم بدهم و دو دو و چهار چهار کنم و حقوقم را بگیرم؟
پس ‌ای سوفیا... دعا کن که دل نماینده‌ها نرم شود... آنها که استعفا نمی‌کنند لااقل نوبتی کنند.
در پایان اعلام می‌کنم اولین نماینده‌ای که حاضر باشد از روی صندلی‌‌اش بلند شود و ول بدهد و صندلی‌‌اش را یک ماه به من بدهد، عکسش را به‌عنوان فردین زمان خودت را بشناس، در همین ستون، سروته چاپ خواهیم کرد تا معروف و محبوب شود.

سوفیا... عشق من...

این نامه را که برای تو می‌نویسم کاغذ خیس و گل شده، چون چشمه اشک‌های من فرت‌و‌فرت در حال جوشیدن است.
سوفیا... من الان سال‌هاست که نسبت به تو حالت ازدواج دارم و شرح این حالت را با رسم شکل خوانندگان روزنامه شرق می‌دانند. بابای تو وقتی پنج، شش‌میلیون نفر آدم بی‌کار در کشور وجود دارد، با چه منطقی روش می‌شود بگوید من باید یک شغل پیدا کنم؟ شغل از کجام دربیاورم برای بابات؟ کی الان شغل دارد؟ الان وضعیت کشور این‌طوری است که یا چندمیلیون نفر هیچ شغلی ندارند یا چند‌هزار نفر چهار، پنج‌تا مدیرعاملی و هیئت‌مدیره‌ای با هم دارند. این وسط چندمیلیون نفر هم هستند که شغل دارند، اما چندماه است حقوق نگرفته‌اند. البته چندصدنفری هم هستند که اصلا در دایره مردم نگنجند و همین الان که من دارم اینجا نق می‌زنم، آنها دارند با چمدان، دلار از کشور خارج می‌کنند. کاش من کیف‌کش آنان بودم... خاک‌توسرم که از بی‌کاری و فقر دارم به چنین چیزی فکر می‌کنم. می‌بینی سوفیا... همه اینها تقصیر بابای توست. البته مردم می‌گویند بابای تو خوب است و دوروبری‌هاش بد هستند. این چه حرفی است آخه سوفیا؟ دوروبر بابای تو جز من و تو چه کسی است؟
بعد هم سوفیا من می‌خواهم بروم جلوی مجلس تحصن کنم. شوخی هم ندارم. چرا؟
ببین الان ما به همه افراد دو فهرست رأی دادیم و امیدی‌ها را فرستادیم مجلس. خب چرا؟ سؤال این است که اگر این دلاوران روی صندلی‌های مجلس نشسته بودند آیا فرقی داشت؟ همین دیروز «محمود صادقی» تصویر پیغام یکی را منتشر کرده که از صادقی پرسیده: «سلام. توی مجلس چه غلطی می‌کنین؟» بعد صادقی هم از مردم خواسته بهش توی توییتر جواب بدهند.
من اما کاری به این کارها ندارم. می‌گویم این نماینده‌های مجلس اگر دوزار مرام داشته باشند صندلی مجلس را تبدیل می‌کنند به صندلی‌بازی و نوبتی‌اش می‌کنند. خب مرد حسابی تو نشستی روی صندلی و اندازه حقوق دو سال یک کارگر را در یک ماه خرج می‌کنی و هیچ کاری نکردی، پاشو برو و به یک نفر دیگر بفرما بزن.
۲۹۰ تا نماینده داریم که دست‌کم با هزینه مسکن و دفتر و محافظ و خودرو و ...، ماهی ۳۲‌ میلیون تومان خرج دارند.
اگر ۲۹۰ نفر را ضربدر ۱۲ ماه کنیم و نتیجه را ضربدر چهار سال کنیم می‌شود ۱۳ هزارو ۹۲۰ نفر. پس دیدید با بلندشدن نماینده‌ها از روی صندلی‌شان، مسئله مالی ۱۳ هزارو ۹۲۰ نفر حل می‌شود.
خب حالا که چنین ایده نابی به ذهن من خطور کرده، آیا من دانشمند جوان، نباید اولین نفری باشم که یک ماه روی صندلی یک نماینده لم بدهم و دو دو و چهار چهار کنم و حقوقم را بگیرم؟
پس ‌ای سوفیا... دعا کن که دل نماینده‌ها نرم شود... آنها که استعفا نمی‌کنند لااقل نوبتی کنند.
در پایان اعلام می‌کنم اولین نماینده‌ای که حاضر باشد از روی صندلی‌‌اش بلند شود و ول بدهد و صندلی‌‌اش را یک ماه به من بدهد، عکسش را به‌عنوان فردین زمان خودت را بشناس، در همین ستون، سروته چاپ خواهیم کرد تا معروف و محبوب شود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها