زمان بازگشت
امید بزرگحداد . محسن آقاحسینعلی
بحران مالی آمریکا که از اواخر قرن بیستم آغاز شد، با بازگشایی روزافزون مؤسسات مالی و اعتباری و بانکهای خصوصی در ایران مقارن بود. ایران درحالی این مدل بانکداری را دنبال میکرد که این مدل از هر نظر با مشکلاتی نظیر کاهش نقدینگی و عدم توانایی بازپرداخت وامها از سوی وام گیرندگان مواجه شده بود که در نتیجه منجر به ورشکستگی مؤسسات و بانکها شد؛ بهاینترتیب بعد از گذشت چند سال ایران نیز با همان مشکلات مواجه شد، آن هم با شدت و وسعت بیشتر. بنابراین اگرچه عبرتآموزی از تجارب دیگران و تقلید از دستاوردهای آنها مزایای خاص خود را دارد و در آیات و روایات نیز به آن سفارش شده است، تقلید کورکورانه و بدون درنظرگرفتن شرایط، وضعیت، اندازه، زمان و مکان موجود باعث بروز مشکلات مختلف و متعدد خواهد شد.
برای مدیریت زیرساختها و منابع کشور، ازجمله منابع آب نیز باید با مطالعه تجارب کشورهایی با شرایط اقلیمی و آبوهوایی مشابه، تبعات هر اقدام در شرایط خاص کشور را بررسی کرد؛ برای مثال با نگاهی به کشورهای پیشرو در زمینه سدسازی میتوان دریافت که حتی این کشورها نیز بعد از گذار از این دوران به دنبال راهکارهای جایگزین با توجه به مشخصات اقلیمی و... بودهاند. در دهههای اخیر با بروز پدیده تغییر اقلیم و افزایش دمای جهانی که ایران را نیز تحتتأثیر خود قرار داده است از یکسو و محدودیت منابع آب و حجم چندبرابری تبخیر نسبتبه بارش سالانه از سوی دیگر، ادامه فعالیتهای سازهای و تأکید بر سدسازی مناسب نیست و باید به دنبال راهحلهایی بود تا بتوان با اتخاذ سیاستهای مدیریتی مناسب نهتنها از هدررفتن منابع مالی جلوگیری کرد، بلکه از بروز مشکلات گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی در آینده نیز کاست. از طرفی در سالهای اخیر، مطالعات اولیه ناقص و اشتباه زمینشناسی، هیدرولوژی و محیط زیستی در بسیاری از سدها مانند لار و گتوند نیز مزید بر علت شده و مشکلات و اتلاف سرمایه زیادی را به وجود آورده است؛ بنابراین باید با بهرهگیری و عبرتآموزی از تجارب داخلی و خارجی و گذر از سیاستهای اشتباه گذشته و جلوگیری از تکرار چندباره آنها، کمکگرفتن از صاحبمدخلان و جلب مشارکت صد درصدی آنها و اخذ سیاستهای غیرسازهای و مدیریتی جدید و بهروز و مطابق با شرایط فعلی و آینده کشور در زمینه مدیریت و برنامهریزی منابع آب، بهسوی ساختن ایرانی آباد حرکت کرد. برای ایجاد این تحول به خلق کاری خارقالعاده و پیچیده نیازی نیست؛ برای موفقیت لازم نیست همواره دنبال راه جدید بود. شاید برخی ایدههای قدیمی نیز بتوانند اثربخشی بیشتر و بهتری را ایجاد کنند. طومار شیخ بهایی نمونه بارزی است که نشان میدهد چگونه میتوان در شرایط موجود و با دانش روز و با اتکا به خلاقیت به سیاستی بیبدیل در نگهداشت و توزیع آب رسید. پس زمان آن فرا رسیده است تا با شجاعت، شهامت و جسارت اگر رو به جلو نمیرویم، دستکم به عقب بازنگردیم.
بحران مالی آمریکا که از اواخر قرن بیستم آغاز شد، با بازگشایی روزافزون مؤسسات مالی و اعتباری و بانکهای خصوصی در ایران مقارن بود. ایران درحالی این مدل بانکداری را دنبال میکرد که این مدل از هر نظر با مشکلاتی نظیر کاهش نقدینگی و عدم توانایی بازپرداخت وامها از سوی وام گیرندگان مواجه شده بود که در نتیجه منجر به ورشکستگی مؤسسات و بانکها شد؛ بهاینترتیب بعد از گذشت چند سال ایران نیز با همان مشکلات مواجه شد، آن هم با شدت و وسعت بیشتر. بنابراین اگرچه عبرتآموزی از تجارب دیگران و تقلید از دستاوردهای آنها مزایای خاص خود را دارد و در آیات و روایات نیز به آن سفارش شده است، تقلید کورکورانه و بدون درنظرگرفتن شرایط، وضعیت، اندازه، زمان و مکان موجود باعث بروز مشکلات مختلف و متعدد خواهد شد.
برای مدیریت زیرساختها و منابع کشور، ازجمله منابع آب نیز باید با مطالعه تجارب کشورهایی با شرایط اقلیمی و آبوهوایی مشابه، تبعات هر اقدام در شرایط خاص کشور را بررسی کرد؛ برای مثال با نگاهی به کشورهای پیشرو در زمینه سدسازی میتوان دریافت که حتی این کشورها نیز بعد از گذار از این دوران به دنبال راهکارهای جایگزین با توجه به مشخصات اقلیمی و... بودهاند. در دهههای اخیر با بروز پدیده تغییر اقلیم و افزایش دمای جهانی که ایران را نیز تحتتأثیر خود قرار داده است از یکسو و محدودیت منابع آب و حجم چندبرابری تبخیر نسبتبه بارش سالانه از سوی دیگر، ادامه فعالیتهای سازهای و تأکید بر سدسازی مناسب نیست و باید به دنبال راهحلهایی بود تا بتوان با اتخاذ سیاستهای مدیریتی مناسب نهتنها از هدررفتن منابع مالی جلوگیری کرد، بلکه از بروز مشکلات گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی در آینده نیز کاست. از طرفی در سالهای اخیر، مطالعات اولیه ناقص و اشتباه زمینشناسی، هیدرولوژی و محیط زیستی در بسیاری از سدها مانند لار و گتوند نیز مزید بر علت شده و مشکلات و اتلاف سرمایه زیادی را به وجود آورده است؛ بنابراین باید با بهرهگیری و عبرتآموزی از تجارب داخلی و خارجی و گذر از سیاستهای اشتباه گذشته و جلوگیری از تکرار چندباره آنها، کمکگرفتن از صاحبمدخلان و جلب مشارکت صد درصدی آنها و اخذ سیاستهای غیرسازهای و مدیریتی جدید و بهروز و مطابق با شرایط فعلی و آینده کشور در زمینه مدیریت و برنامهریزی منابع آب، بهسوی ساختن ایرانی آباد حرکت کرد. برای ایجاد این تحول به خلق کاری خارقالعاده و پیچیده نیازی نیست؛ برای موفقیت لازم نیست همواره دنبال راه جدید بود. شاید برخی ایدههای قدیمی نیز بتوانند اثربخشی بیشتر و بهتری را ایجاد کنند. طومار شیخ بهایی نمونه بارزی است که نشان میدهد چگونه میتوان در شرایط موجود و با دانش روز و با اتکا به خلاقیت به سیاستی بیبدیل در نگهداشت و توزیع آب رسید. پس زمان آن فرا رسیده است تا با شجاعت، شهامت و جسارت اگر رو به جلو نمیرویم، دستکم به عقب بازنگردیم.