|

مثلث‌هاي شوم

سيدمصطفي هاشمي‌طبا

پذيرش هر نوع معاهده دوجانبه يا بين‌المللي يا عضويت در هر سازمان بين‌المللي محدوديت‌هايي براي هر کشوري ايجاد مي‌کند که به‌هرحال مطلوب نخواهد بود؛ کما اينکه معاهده زيست‌محيطي پاريس براي آمريکا محدوديت ايجاد کرد و به همين دليل ترامپ از اين معاهده خارج شد. عضويت در سازمان ملل متحد و بخش‌هاي مختلف آن مانند يونسکو و يونيسف از آن جمله است و اعضا را ملزم به رعايت مسائل گاه نه‌چندان مطلوب از ديدگاه آنها مي‌کند. ايران وقتی در مجمع عمومي در نشستي که نماينده رژيم اشغالگر قدس نشسته، حضور دارد، يا قطع‌نامه‌هاي شوراي امنيت را بايد بپذيرد و رعايت کند يا وقتي قرار به مراوده با کشورهاي حاشيه درياي خزر و استفاده از امکانات آن است، بايد با آنها به توافق رسيد که به‌زعم برخي ضد منافع ايران است. مي‌توان از عضويت سازمان ملل متحد خارج شد، به يونسکو، يونيسف و سازمان بهداشت جهاني و... پشت کرد و کاملا مستقل از جهان و نهادهاي آن عمل کرد. می‌شود از سازمان هوانوردي بين‌المللي (IKAO) هم خارج شد؛ زيرا به خطوط هوايي ايراني، اجازه پرواز در اروپا با هواپيماهاي قديمي و به‌زعم آنها خارج از استاندارد را نمي‌دهد. می‌توان از آژانس بين‌المللي انرژي اتمي خارج شد و معاهده منع گسترش سلاح‌هاي اتمي را کنار گذاشت؛ با اين استدلال که به آنها چه مربوط است و خودمان تصميم مي‌گيريم. يکي از نمايندگان مجلس گفته بود برجام اين اقتصاد مضمحل را براي ما به ارمغان آورده است. البته مي‌شد برجام را امضا نکرد، تحريم‌ها باقي مي‌ماند و قطع‌نامه‌هاي شوراي امنيت عليه ايران فسخ نمي‌شد تا گفته شود ايران کاملا با استقلال عمل مي‌کند. بعد از آن چه مي‌شد؟ در يک مورد صادرات نفت، طبعا بايد نفت از طريق واسطه‌هایي مثل بابک زنجاني و دلال‌هاي چندمليتي به‌صورت مخفيانه در حد کمي فروخته مي‌شد و در به‌دست‌آوردن پول آن هم ريسک‌هاي مختلف پذيرفته و هزينه‌هاي زيادي بابت تعويض اسناد و پرچم کشتي‌ها يا جابه‌جاکردن نفت از اين کشتي به آن کشتي پرداخت مي‌شد. کالاهاي مورد نياز مردم با چند واسطه خريداري می‌شد و نهايتا به دليل کمبود ارز، درآمد دولت از بابت کم‌شدن فروش نفت و کم‌شدن حقوق گمرکي و ماليات بر شرکت‌ها نزول فاحش مي‌يافت و دولت نمي‌توانست حقوق کارمندان، بازنشستگان، کارگران و‌... را پرداخت کند و ناچار با توجه به کمبود کالا و گراني مجبور به چاپ اسکناس در رقم‌هاي فوق‌العاده مي‌شد و شبيه ونزوئلا تورم‌هاي چندهزاردرصدي در کشور ايجاد مي‌شد. با امضاي برجام از همه اين موارد جلوگيري به عمل آمد. البته مي‌شد برجام را نپذيرفت، در يک سيستم کاملا داخلي و کاملا رياضتي قرار گرفت که صدالبته ناپسند هم نيست و خوداتکايي با چشم‌پوشيدن از زندگي آسان و مرفه اتفاق مي‌افتاد. در اين صورت نبايد کالاهاي مصرفي وابسته به خارج، وارد کشور مي‌شد و طبيعتا نبايد از نبود سيگار، پوشک، خودرو، دارو، لوازم خانگي حتي داخلي و هر کالايي که وابستگي خارجي داشته باشد، گله و شکايت مي‌شد. مدل اقتصادي این‌چنین، شبيه کره‌شمالي يا کوباست و شايد طرفداراني داشته باشد. برخي گفته‌‌اند حاصل امضاي برجام وضع اقتصادي کنوني است؛ در‌حالي‌که بهتر است به ياد آورند با خروج آمريکا از برجام، شرايط تغيير کرد و اگر واقعا اين طيف و حاميان آن، مايل به خروج کلي از برجام هستند، بايد عواقب آن را به مردم صريحا بگويند و ديگر وعده معيشت بهتر، يارانه بيشتر، امکانات سفر هوایي، تأمين قطعات يدکي خارجي قطار، هواپيما، هليکوپتر و... را ندهند.
البته نه اينکه ملت ما به بن‌بست برسد بلکه به‌خاطر منابع غني و نيروي انساني فرهيخته طبعا مي‌توان در درازمدت از تنگناها عبور کرد ولي بايد واقعيت را به مردم گفت. نمي‌شود هم کوسه بود و هم ريش پهن داشت. بايد تکليف روشن شود که ايران چگونه مي‌خواهد در دنيا زندگي کند و با جهان خارج تعامل داشته باشد. يک راه مراودات منطقي با دنياي خارج است، يعني با حفظ ارزش‌ها تا حد ممکن در معاهده‌هاي بين‌المللي نيز حضور داشت؛ امري که جمهوري اسلامي تاکنون انتخاب کرده است. راه ديگر، انتخاب يک سياست کاملا مستقل و غيروابسته به بلوک شرق و غرب؛ هرکدام هم تبعاتي دارد که بايد صادقانه با مردم در ميان گذاشت.آيت‌الله اراکي، دبير کل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي فرموده‌‌اند آنان ‌که به CFT رأي داده‌‌اند، منطقشان «نمي‌توانيم، مي‌ترسيم، تنها مي‌مانيم است اما متقين مي‌گويند، مي‌توانيم نمي‌ترسيم، خدا با ماست. مي‌گويند اگر FATF را نپذيريم، پول به ما نمي‌دهند و ما را محاصره مي‌کنند، ارز به ما نمي‌دهند، مگر شما به‌خاطر اين مسائل انقلاب کرديد؟».

بايد به ايشان گفت مگر مردم به‌خاطر گاز، بنزين، نان، لباس، هواپيما، سفر حج، سفرهاي تفريحي و وسايل زندگي انقلاب کردند که كشور نفت به خارجيان کافر مي‌فروشد و با پول آن به اقتصاد کفار کمک مي‌کند و از آنها خريد مي‌کند و کارخانه‌هاي آنها را به رونق مي‌آورد؟ البته اين نوع مواضع مي‌تواند انگاره‌اي درست باشد، به‌شرطي‌که اگر به آن اعتقاد دارند، از گراني روزافزون ارز خارجي، نبود حقوق کارمندان دولت، اقتصاد نابسامان، کمبود کالا در کشور و گراني‌هاي پيش‌بيني‌پذیر، کمبود دارو و هزاران مسائل شبيه به آن گله نکنند. مگر ما براي اين کالاها و ارز خارجي انقلاب کرده‌ايم؟ افرادي مثل ايشان که اتفاقا نظراتشان هم از ديدگاهي صائب است، تبعات هر تصميم براي جامعه و مردم را بايد مسئولانه بشکافند و راه‌حل‌هاي موردنظر و سبک زندگي موردنظرشان رابراي مردم بگويند.
نه آنکه شعار انقلابي دهند و در برابر مسائل اقتصادي و اجرائي ديدگاه باز و آزادگرايانه داشته باشند و تبعات سياست‌هاي مدنظر را به مردم نگويند و از دولت مطالبه کنند. بدون ترديد پيوستن به FATF مثل هر قرارداد خارجي و معاهده بين‌المللي (اگر از محاسن آن بگذريم)، مقررات کاملا مطلوب مسئولان نيست و چه بهتر بود در داخل و بر حسب قوانين داخلي، با تروريسم و پول‌شويي برخورد مي‌شد؛ کمااينکه در سطح بين‌المللي ايران عملا با تروريسم مقابله‌ای جدي کرده است. اما مخالفان تصويب FATF اگر صداقت دارند، بايد همان‌طور که با قوي‌ترين جملات و تندترين کلمات، به موافقان هجمه مي‌برند، با پذيرش مسئوليت ايران بدون برجام و بدون FATF، شرايط بعد از آن را براي مردم تبيين کنند؛ نه اينکه در باد شعارها و کلمات دهان‌پرکن و ظاهرا انقلابي بخوابند؛ یعنی با تشريح دلايل مخالفت و نيز بيان تبعات سياسی آنها، درخواست رفراندوم براي تأييد نظر خودشان کرده، جمعيت چند صد نفري مجهز به موبايل‌هاي سامسونگ و اپل را در مخالفت با FATF هدايت کنند. اتفاقا در همين راستا، دکتر ولايتي حرف به‌حقي زده بود که موجب حمله بسياري از افراد به ايشان شد. حرف ايشان در حقيقت چنين بود که افراد انقلابي و پايمرد به انقلاب، آن‌قدر مي‌ايستند تا مثل يمني‌ها با يک دمپايي، لنگ و کلاشنیکف بجنگند و در حقيقت آينده را به درستي تصوير کرده بود. متأسفانه روحاني نيز توان گفت‌وگو با مردم و ذکر مشکلات خود را ندارد و تکليف اجباري و قانوني خود را براي مردم و تلاش براي تحقق وظايف خود را تشريح نمي‌کند و فقط به ارائه تصاوير زيبا (و البته عمدتا ناشدني) مي‌پردازد. به نظر مي‌رسد اين راه را به‌عنوان حفظ آبروي نظام و ايجاد‌نکردن تنش در جامعه برگزيده است که البته از اين نقطه‌نظر پسنديده و پذیرفتنی است، اما به‌هيچ‌وجه جبران مافات نکرده و مردم را به شرايط اداره کشور آگاه نكرده و بدتر از همه، پاسخ درستی به مخالفان نمي‌دهد. دولت بايد صادقانه عيب‌هاي خود را بپذيرد و علت سياست‌هاي خود را براي مردم تشريح کند. برای مثال، در مقابل انتقاد از اينکه چرا اجازه واردات مي‌دهد، بايد تشريح کند مجلس يک هزينه 340 ميليارد توماني در قانون بودجه 97 براي دولت پيش‌بيني کرده است و دولت بايد به اين درآمد دست پيدا کند و اين کار را با فروش ارز (براي واردات کالا و درآمد گمرک حاصل از آن)، فروش ارز در بازار آزاد يا به مسافران سفرهاي خارج، اخذ ماليات درآمد و ماليات بر ارزش افزوده تأمين مي‌کند. بگويد اگر چنين نکند، درآمد حاصل نمي‌شود و نمي‌تواند حقوق و مزاياي کارکنان دولت، يارانه‌ها و ديگر هزينه‌هاي مربوطه را بدهد و اگر تجارت خارجي ما به‌خاطر عدم تصويب FATF لنگ شود، بايد به طريق غيررسمي و از طريق دلالان بين‌المللي که همگي وابسته به استکبار جهاني هستند، با صرف هزينه‌هاي زياد، مقدار اندکي نفت بفروشد و صادرات کالاهاي ديگر کشور هم متوقف مي‌شود. اين در شرايطي است که مثلث عغع (عبري، غربي، عربي) در چهره مثلث بپت (بولتون، پمپئو، ترامپ) به نمايندگي از يکي از مثلث‌هاي پرچم اسرائيل عليه جمهوري اسلامي برخاسته‌‌اند و البته ستاره داوود هنگامي کامل مي‌شود که از داخل گوشه ديگري بر آن الحاق شود؛ ستاره‌اي که هماهنگ با آن مثلث شوم، با سخنگويي ترامپ که برجام را مخالف منافع آمريکا دانسته و از آن خارج شده است، مي‌خواهد ايران را از برجام خارج کند؛ يعني بنا بر نظر ترامپ که تداوم برجام را مخالف منافع آمريکا دانست، برجام را نابود کند و اين مخالفان داخلي در لباس انقلابي و دلسوزی براي انقلاب، مي‌خواهند ستاره داوود را کامل کنند. وزير امور خارجه کشورمان که امروز تمام‌قامت به دفاع از جمهوري اسلامي برخاسته و در خدمت ايشان هیچ ‌ترديدی نیست، در مجلس به‌صراحت گفت قول نمي‌دهيم مشکلات ما با تصويب FATF حل مي‌شود، اما قول مي‌دهيم بهانه را از دست آمريکا بگيريم. آيا شعاردهندگان مخالف تصويب FATF تصور کرده‌‌اند اگر ايران نتواند هيچ‌گونه مراوده بانکي داشته باشد و دست اتحاديه اروپايي را با اين اقدام پس بزند و حتي چين و روسيه نتوانند با ايران معامله بانکي داشته باشند، چگونه بايد زيست خود را تداوم بخشد و چه ميزان بايد هزينه بپردازد؟ آيا با اين اقدام اميد مردم ما را زياد مي‌کنند، يا مردم را مأيوس به آينده مي‌كنند؟ بايد با تدبير، اجزای اين مثلث را در هم شکست تا جمهوري اسلامي پرتوان، همچنان در صحنه بين‌المللي نقش‌آفريني داشته و در صحنه داخلي به توسعه پايدار دست يابد.

پذيرش هر نوع معاهده دوجانبه يا بين‌المللي يا عضويت در هر سازمان بين‌المللي محدوديت‌هايي براي هر کشوري ايجاد مي‌کند که به‌هرحال مطلوب نخواهد بود؛ کما اينکه معاهده زيست‌محيطي پاريس براي آمريکا محدوديت ايجاد کرد و به همين دليل ترامپ از اين معاهده خارج شد. عضويت در سازمان ملل متحد و بخش‌هاي مختلف آن مانند يونسکو و يونيسف از آن جمله است و اعضا را ملزم به رعايت مسائل گاه نه‌چندان مطلوب از ديدگاه آنها مي‌کند. ايران وقتی در مجمع عمومي در نشستي که نماينده رژيم اشغالگر قدس نشسته، حضور دارد، يا قطع‌نامه‌هاي شوراي امنيت را بايد بپذيرد و رعايت کند يا وقتي قرار به مراوده با کشورهاي حاشيه درياي خزر و استفاده از امکانات آن است، بايد با آنها به توافق رسيد که به‌زعم برخي ضد منافع ايران است. مي‌توان از عضويت سازمان ملل متحد خارج شد، به يونسکو، يونيسف و سازمان بهداشت جهاني و... پشت کرد و کاملا مستقل از جهان و نهادهاي آن عمل کرد. می‌شود از سازمان هوانوردي بين‌المللي (IKAO) هم خارج شد؛ زيرا به خطوط هوايي ايراني، اجازه پرواز در اروپا با هواپيماهاي قديمي و به‌زعم آنها خارج از استاندارد را نمي‌دهد. می‌توان از آژانس بين‌المللي انرژي اتمي خارج شد و معاهده منع گسترش سلاح‌هاي اتمي را کنار گذاشت؛ با اين استدلال که به آنها چه مربوط است و خودمان تصميم مي‌گيريم. يکي از نمايندگان مجلس گفته بود برجام اين اقتصاد مضمحل را براي ما به ارمغان آورده است. البته مي‌شد برجام را امضا نکرد، تحريم‌ها باقي مي‌ماند و قطع‌نامه‌هاي شوراي امنيت عليه ايران فسخ نمي‌شد تا گفته شود ايران کاملا با استقلال عمل مي‌کند. بعد از آن چه مي‌شد؟ در يک مورد صادرات نفت، طبعا بايد نفت از طريق واسطه‌هایي مثل بابک زنجاني و دلال‌هاي چندمليتي به‌صورت مخفيانه در حد کمي فروخته مي‌شد و در به‌دست‌آوردن پول آن هم ريسک‌هاي مختلف پذيرفته و هزينه‌هاي زيادي بابت تعويض اسناد و پرچم کشتي‌ها يا جابه‌جاکردن نفت از اين کشتي به آن کشتي پرداخت مي‌شد. کالاهاي مورد نياز مردم با چند واسطه خريداري می‌شد و نهايتا به دليل کمبود ارز، درآمد دولت از بابت کم‌شدن فروش نفت و کم‌شدن حقوق گمرکي و ماليات بر شرکت‌ها نزول فاحش مي‌يافت و دولت نمي‌توانست حقوق کارمندان، بازنشستگان، کارگران و‌... را پرداخت کند و ناچار با توجه به کمبود کالا و گراني مجبور به چاپ اسکناس در رقم‌هاي فوق‌العاده مي‌شد و شبيه ونزوئلا تورم‌هاي چندهزاردرصدي در کشور ايجاد مي‌شد. با امضاي برجام از همه اين موارد جلوگيري به عمل آمد. البته مي‌شد برجام را نپذيرفت، در يک سيستم کاملا داخلي و کاملا رياضتي قرار گرفت که صدالبته ناپسند هم نيست و خوداتکايي با چشم‌پوشيدن از زندگي آسان و مرفه اتفاق مي‌افتاد. در اين صورت نبايد کالاهاي مصرفي وابسته به خارج، وارد کشور مي‌شد و طبيعتا نبايد از نبود سيگار، پوشک، خودرو، دارو، لوازم خانگي حتي داخلي و هر کالايي که وابستگي خارجي داشته باشد، گله و شکايت مي‌شد. مدل اقتصادي این‌چنین، شبيه کره‌شمالي يا کوباست و شايد طرفداراني داشته باشد. برخي گفته‌‌اند حاصل امضاي برجام وضع اقتصادي کنوني است؛ در‌حالي‌که بهتر است به ياد آورند با خروج آمريکا از برجام، شرايط تغيير کرد و اگر واقعا اين طيف و حاميان آن، مايل به خروج کلي از برجام هستند، بايد عواقب آن را به مردم صريحا بگويند و ديگر وعده معيشت بهتر، يارانه بيشتر، امکانات سفر هوایي، تأمين قطعات يدکي خارجي قطار، هواپيما، هليکوپتر و... را ندهند.
البته نه اينکه ملت ما به بن‌بست برسد بلکه به‌خاطر منابع غني و نيروي انساني فرهيخته طبعا مي‌توان در درازمدت از تنگناها عبور کرد ولي بايد واقعيت را به مردم گفت. نمي‌شود هم کوسه بود و هم ريش پهن داشت. بايد تکليف روشن شود که ايران چگونه مي‌خواهد در دنيا زندگي کند و با جهان خارج تعامل داشته باشد. يک راه مراودات منطقي با دنياي خارج است، يعني با حفظ ارزش‌ها تا حد ممکن در معاهده‌هاي بين‌المللي نيز حضور داشت؛ امري که جمهوري اسلامي تاکنون انتخاب کرده است. راه ديگر، انتخاب يک سياست کاملا مستقل و غيروابسته به بلوک شرق و غرب؛ هرکدام هم تبعاتي دارد که بايد صادقانه با مردم در ميان گذاشت.آيت‌الله اراکي، دبير کل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي فرموده‌‌اند آنان ‌که به CFT رأي داده‌‌اند، منطقشان «نمي‌توانيم، مي‌ترسيم، تنها مي‌مانيم است اما متقين مي‌گويند، مي‌توانيم نمي‌ترسيم، خدا با ماست. مي‌گويند اگر FATF را نپذيريم، پول به ما نمي‌دهند و ما را محاصره مي‌کنند، ارز به ما نمي‌دهند، مگر شما به‌خاطر اين مسائل انقلاب کرديد؟».

بايد به ايشان گفت مگر مردم به‌خاطر گاز، بنزين، نان، لباس، هواپيما، سفر حج، سفرهاي تفريحي و وسايل زندگي انقلاب کردند که كشور نفت به خارجيان کافر مي‌فروشد و با پول آن به اقتصاد کفار کمک مي‌کند و از آنها خريد مي‌کند و کارخانه‌هاي آنها را به رونق مي‌آورد؟ البته اين نوع مواضع مي‌تواند انگاره‌اي درست باشد، به‌شرطي‌که اگر به آن اعتقاد دارند، از گراني روزافزون ارز خارجي، نبود حقوق کارمندان دولت، اقتصاد نابسامان، کمبود کالا در کشور و گراني‌هاي پيش‌بيني‌پذیر، کمبود دارو و هزاران مسائل شبيه به آن گله نکنند. مگر ما براي اين کالاها و ارز خارجي انقلاب کرده‌ايم؟ افرادي مثل ايشان که اتفاقا نظراتشان هم از ديدگاهي صائب است، تبعات هر تصميم براي جامعه و مردم را بايد مسئولانه بشکافند و راه‌حل‌هاي موردنظر و سبک زندگي موردنظرشان رابراي مردم بگويند.
نه آنکه شعار انقلابي دهند و در برابر مسائل اقتصادي و اجرائي ديدگاه باز و آزادگرايانه داشته باشند و تبعات سياست‌هاي مدنظر را به مردم نگويند و از دولت مطالبه کنند. بدون ترديد پيوستن به FATF مثل هر قرارداد خارجي و معاهده بين‌المللي (اگر از محاسن آن بگذريم)، مقررات کاملا مطلوب مسئولان نيست و چه بهتر بود در داخل و بر حسب قوانين داخلي، با تروريسم و پول‌شويي برخورد مي‌شد؛ کمااينکه در سطح بين‌المللي ايران عملا با تروريسم مقابله‌ای جدي کرده است. اما مخالفان تصويب FATF اگر صداقت دارند، بايد همان‌طور که با قوي‌ترين جملات و تندترين کلمات، به موافقان هجمه مي‌برند، با پذيرش مسئوليت ايران بدون برجام و بدون FATF، شرايط بعد از آن را براي مردم تبيين کنند؛ نه اينکه در باد شعارها و کلمات دهان‌پرکن و ظاهرا انقلابي بخوابند؛ یعنی با تشريح دلايل مخالفت و نيز بيان تبعات سياسی آنها، درخواست رفراندوم براي تأييد نظر خودشان کرده، جمعيت چند صد نفري مجهز به موبايل‌هاي سامسونگ و اپل را در مخالفت با FATF هدايت کنند. اتفاقا در همين راستا، دکتر ولايتي حرف به‌حقي زده بود که موجب حمله بسياري از افراد به ايشان شد. حرف ايشان در حقيقت چنين بود که افراد انقلابي و پايمرد به انقلاب، آن‌قدر مي‌ايستند تا مثل يمني‌ها با يک دمپايي، لنگ و کلاشنیکف بجنگند و در حقيقت آينده را به درستي تصوير کرده بود. متأسفانه روحاني نيز توان گفت‌وگو با مردم و ذکر مشکلات خود را ندارد و تکليف اجباري و قانوني خود را براي مردم و تلاش براي تحقق وظايف خود را تشريح نمي‌کند و فقط به ارائه تصاوير زيبا (و البته عمدتا ناشدني) مي‌پردازد. به نظر مي‌رسد اين راه را به‌عنوان حفظ آبروي نظام و ايجاد‌نکردن تنش در جامعه برگزيده است که البته از اين نقطه‌نظر پسنديده و پذیرفتنی است، اما به‌هيچ‌وجه جبران مافات نکرده و مردم را به شرايط اداره کشور آگاه نكرده و بدتر از همه، پاسخ درستی به مخالفان نمي‌دهد. دولت بايد صادقانه عيب‌هاي خود را بپذيرد و علت سياست‌هاي خود را براي مردم تشريح کند. برای مثال، در مقابل انتقاد از اينکه چرا اجازه واردات مي‌دهد، بايد تشريح کند مجلس يک هزينه 340 ميليارد توماني در قانون بودجه 97 براي دولت پيش‌بيني کرده است و دولت بايد به اين درآمد دست پيدا کند و اين کار را با فروش ارز (براي واردات کالا و درآمد گمرک حاصل از آن)، فروش ارز در بازار آزاد يا به مسافران سفرهاي خارج، اخذ ماليات درآمد و ماليات بر ارزش افزوده تأمين مي‌کند. بگويد اگر چنين نکند، درآمد حاصل نمي‌شود و نمي‌تواند حقوق و مزاياي کارکنان دولت، يارانه‌ها و ديگر هزينه‌هاي مربوطه را بدهد و اگر تجارت خارجي ما به‌خاطر عدم تصويب FATF لنگ شود، بايد به طريق غيررسمي و از طريق دلالان بين‌المللي که همگي وابسته به استکبار جهاني هستند، با صرف هزينه‌هاي زياد، مقدار اندکي نفت بفروشد و صادرات کالاهاي ديگر کشور هم متوقف مي‌شود. اين در شرايطي است که مثلث عغع (عبري، غربي، عربي) در چهره مثلث بپت (بولتون، پمپئو، ترامپ) به نمايندگي از يکي از مثلث‌هاي پرچم اسرائيل عليه جمهوري اسلامي برخاسته‌‌اند و البته ستاره داوود هنگامي کامل مي‌شود که از داخل گوشه ديگري بر آن الحاق شود؛ ستاره‌اي که هماهنگ با آن مثلث شوم، با سخنگويي ترامپ که برجام را مخالف منافع آمريکا دانسته و از آن خارج شده است، مي‌خواهد ايران را از برجام خارج کند؛ يعني بنا بر نظر ترامپ که تداوم برجام را مخالف منافع آمريکا دانست، برجام را نابود کند و اين مخالفان داخلي در لباس انقلابي و دلسوزی براي انقلاب، مي‌خواهند ستاره داوود را کامل کنند. وزير امور خارجه کشورمان که امروز تمام‌قامت به دفاع از جمهوري اسلامي برخاسته و در خدمت ايشان هیچ ‌ترديدی نیست، در مجلس به‌صراحت گفت قول نمي‌دهيم مشکلات ما با تصويب FATF حل مي‌شود، اما قول مي‌دهيم بهانه را از دست آمريکا بگيريم. آيا شعاردهندگان مخالف تصويب FATF تصور کرده‌‌اند اگر ايران نتواند هيچ‌گونه مراوده بانکي داشته باشد و دست اتحاديه اروپايي را با اين اقدام پس بزند و حتي چين و روسيه نتوانند با ايران معامله بانکي داشته باشند، چگونه بايد زيست خود را تداوم بخشد و چه ميزان بايد هزينه بپردازد؟ آيا با اين اقدام اميد مردم ما را زياد مي‌کنند، يا مردم را مأيوس به آينده مي‌كنند؟ بايد با تدبير، اجزای اين مثلث را در هم شکست تا جمهوري اسلامي پرتوان، همچنان در صحنه بين‌المللي نقش‌آفريني داشته و در صحنه داخلي به توسعه پايدار دست يابد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها