|

تلاش براي کلاهبرداري از پرستار ثروتمند

شرق: مردي که پس از اطلاع از ثروتمندبودن پرستار کودکش تصميم به کلاهبرداري از او داشت، با شکايت همسر و فرزند پرستار بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار ما مرد جواني با شکايت فرزندان زني 50ساله دستگير شد. فرزندان زني که مرد جوان مدعي بود پرستار فرزند اوست، با عنوان فريب و سوءاستفاده از مادرشان از اين مرد شکايت کرده بودند.
شکايت از اين مرد در دو مرحله اتفاق افتاد؛ دفعه اول فرزندان زن 50ساله مدعي شدند اين مرد از مادرشان که زني ثروتمند است، سوءاستفاده کرده است.
مرد جوان وقتي دستگير شد، در توضيح اتفاقي که افتاده بود و اينکه مادر شاکيان در خانه او چه مي‌کرد، گفت: من پنج سال پيش در تهران يک مؤسسه خيريه داشتم و کارهاي عام‌المنفعه انجام مي‌دادم، اما شغل اصلي من پيمانکار ساختمان بود و خريد و فروش خودرو هم انجام مي‌دادم. پس از مدتي به مشکل مالي خوردم و مؤسسه خيريه را تعطيل کردم. اخيرا هم همسرم تصميم به ترک من گرفت براي همين فرزندمان پيش من ماند. براي مدتي مادرم نزد ما آمد تا از بچه مراقبت کند اما وقتي ديدم اين کار در توان او نيست، تصميم گرفتم در يکي از سايت‌هاي اينترنتي آگهي بدهم که به پرستاري تمام‌وقت براي نگهداري کودک نيازمندم. پس از آن چند نفر زنگ زدند و تعدادي را هم ديدم و در نهايت اين خانم 50ساله را براي پرستاري انتخاب کردم. او به صورت تمام‌وقت و شبانه‌روزي از فرزندم نگهداري مي‌کرد و من براي اين کار قرارداد کاري هم دارم و سوءاستفاده‌اي در کار نبود.
اين در حالي بود که فرزندان زن 50ساله از وضع مالي خوب خود و مادرشان خبر دادند و دليل استخدام‌شدن او به‌عنوان پرستار را صرفا بيماري رواني اعلام کردند که نياز به درمان هم دارد. آنها بعد از اينکه فهميدند مادرشان به چه دليل با اين مرد در ارتباط بود، از شکايت خود صرف‌نظر کردند اما از او خواستند ديگر سراغي از زن 50ساله نگيرد. شاکيان همچنين مادرشان را به بيمارستان رواني بردند.
مرد جوان که با رضايت فرزندان زن 50ساله آزاد شده بود قرار بود به مادر آنها کاري نداشته باشد اما به وعده خود عمل نکرد و اين بار زن 50ساله را از بيمارستان رواني فراری داد تا شايد بخشي از اموال او را به دست‌ آورد اما اين بار نيز قبل از آنکه بتواند نقشه خود را عملي کند، دستگير شد.
اين مرد که پس از دستگيري در شعبه 8 دادسراي جنايي تهران مقابل بازپرس رضواني نشسته بود، در توضيح اين رفتار خود گفت: وقتي اين زن به بيمارستان رواني رفت، با من تماس گرفت و گفت فرزندان و همسرش او را به آنجا برده‌اند، از من خواست به کمکش بروم و او را نجات دهم. من هم براي اينکه فکر مي‌کردم او سالم است و نياز به کمک دارد با يکي از دوستانم تماس گرفتم، او خانمي بود که در زمان مؤسسه خيريه با هم همکار بوديم. آن خانم با پوشيدن چادر و زدن عينک به چشمش به عيادت پرستار فرزندم که در بيمارستان بستري بود رفت و بعد هم چادر و عينک را به او داد تا با استفاده از آن از بيمارستان خارج شود، خودش هم که مانتو داشت و کسي براي خروج مانعش نشد. بعد هم پرستار کودکم را به شمال بردم تا دست فرزندانش به او نرسد، ‌مدتي که گذشت به خواسته خودش به تهران آمد و در هيچ يک از اين کارها من او را مجبور نکردم.
اين گفته‌ها در حالي بود که شاخه‌اي از تحقيقات نشان مي‌داد مرد جوان پس از اطلاع از وضع مالي خوب زن ميانسال که ظاهرا از لحاظ رواني نياز به درمان داشته‌، به بهانه کمک به او از او وکالت‌نامه‌اي گرفته و خودرو او را نيز به قم برده بود تا بفروشد، همچنين با استفاده از وکالت‌نامه قراردادي را هم که براي اجاره دفتر يک شرکت منعقد شده بود، فسخ و پول آن را نيز دريافت کرده است.
به اين ترتيب دستور بازداشت مرد جوان به خاطر کلاهبرداري و فراري‌دادن زن از بيمارستاني که در آن تحت درمان بود، صادر شد.

شرق: مردي که پس از اطلاع از ثروتمندبودن پرستار کودکش تصميم به کلاهبرداري از او داشت، با شکايت همسر و فرزند پرستار بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار ما مرد جواني با شکايت فرزندان زني 50ساله دستگير شد. فرزندان زني که مرد جوان مدعي بود پرستار فرزند اوست، با عنوان فريب و سوءاستفاده از مادرشان از اين مرد شکايت کرده بودند.
شکايت از اين مرد در دو مرحله اتفاق افتاد؛ دفعه اول فرزندان زن 50ساله مدعي شدند اين مرد از مادرشان که زني ثروتمند است، سوءاستفاده کرده است.
مرد جوان وقتي دستگير شد، در توضيح اتفاقي که افتاده بود و اينکه مادر شاکيان در خانه او چه مي‌کرد، گفت: من پنج سال پيش در تهران يک مؤسسه خيريه داشتم و کارهاي عام‌المنفعه انجام مي‌دادم، اما شغل اصلي من پيمانکار ساختمان بود و خريد و فروش خودرو هم انجام مي‌دادم. پس از مدتي به مشکل مالي خوردم و مؤسسه خيريه را تعطيل کردم. اخيرا هم همسرم تصميم به ترک من گرفت براي همين فرزندمان پيش من ماند. براي مدتي مادرم نزد ما آمد تا از بچه مراقبت کند اما وقتي ديدم اين کار در توان او نيست، تصميم گرفتم در يکي از سايت‌هاي اينترنتي آگهي بدهم که به پرستاري تمام‌وقت براي نگهداري کودک نيازمندم. پس از آن چند نفر زنگ زدند و تعدادي را هم ديدم و در نهايت اين خانم 50ساله را براي پرستاري انتخاب کردم. او به صورت تمام‌وقت و شبانه‌روزي از فرزندم نگهداري مي‌کرد و من براي اين کار قرارداد کاري هم دارم و سوءاستفاده‌اي در کار نبود.
اين در حالي بود که فرزندان زن 50ساله از وضع مالي خوب خود و مادرشان خبر دادند و دليل استخدام‌شدن او به‌عنوان پرستار را صرفا بيماري رواني اعلام کردند که نياز به درمان هم دارد. آنها بعد از اينکه فهميدند مادرشان به چه دليل با اين مرد در ارتباط بود، از شکايت خود صرف‌نظر کردند اما از او خواستند ديگر سراغي از زن 50ساله نگيرد. شاکيان همچنين مادرشان را به بيمارستان رواني بردند.
مرد جوان که با رضايت فرزندان زن 50ساله آزاد شده بود قرار بود به مادر آنها کاري نداشته باشد اما به وعده خود عمل نکرد و اين بار زن 50ساله را از بيمارستان رواني فراری داد تا شايد بخشي از اموال او را به دست‌ آورد اما اين بار نيز قبل از آنکه بتواند نقشه خود را عملي کند، دستگير شد.
اين مرد که پس از دستگيري در شعبه 8 دادسراي جنايي تهران مقابل بازپرس رضواني نشسته بود، در توضيح اين رفتار خود گفت: وقتي اين زن به بيمارستان رواني رفت، با من تماس گرفت و گفت فرزندان و همسرش او را به آنجا برده‌اند، از من خواست به کمکش بروم و او را نجات دهم. من هم براي اينکه فکر مي‌کردم او سالم است و نياز به کمک دارد با يکي از دوستانم تماس گرفتم، او خانمي بود که در زمان مؤسسه خيريه با هم همکار بوديم. آن خانم با پوشيدن چادر و زدن عينک به چشمش به عيادت پرستار فرزندم که در بيمارستان بستري بود رفت و بعد هم چادر و عينک را به او داد تا با استفاده از آن از بيمارستان خارج شود، خودش هم که مانتو داشت و کسي براي خروج مانعش نشد. بعد هم پرستار کودکم را به شمال بردم تا دست فرزندانش به او نرسد، ‌مدتي که گذشت به خواسته خودش به تهران آمد و در هيچ يک از اين کارها من او را مجبور نکردم.
اين گفته‌ها در حالي بود که شاخه‌اي از تحقيقات نشان مي‌داد مرد جوان پس از اطلاع از وضع مالي خوب زن ميانسال که ظاهرا از لحاظ رواني نياز به درمان داشته‌، به بهانه کمک به او از او وکالت‌نامه‌اي گرفته و خودرو او را نيز به قم برده بود تا بفروشد، همچنين با استفاده از وکالت‌نامه قراردادي را هم که براي اجاره دفتر يک شرکت منعقد شده بود، فسخ و پول آن را نيز دريافت کرده است.
به اين ترتيب دستور بازداشت مرد جوان به خاطر کلاهبرداري و فراري‌دادن زن از بيمارستاني که در آن تحت درمان بود، صادر شد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها