|

گفت‌وگو با محمد معتمدی به بهانه انتشار تیتراژ فیلم سینمایی غلامرضا تختی

بازخوردهایی که دیدم، دلگرم‌کننده بود

بهناز شیربانی: سال گذشته در روزهای منتهی به برگزاری جشنواره فیلم فجر و آماده‌شدن فیلم‌ها برای نخستین نمایش‌شان، اینکه خوانندگی تیتراژ فیلم «غلامرضا تختی» با صدای کدام خواننده شنیده می‌شود، برای بسیاری کنجکاوی‌برانگیز بود و در نهایت نام محمد معتمدی که اتفاقا کمتر تیتراژ می‌خواند، برای بسیاری غافلگیرکننده بود. اما بدون شک تصاویر انتهای فیلم همراه با صدای معتمدی برای بسیاری از مخاطبان این فیلم سینمایی لحظات تاثیرگذاری را به وجود آورده و حالا هم‌زمان با اکران فیلم «غلامرضا تختی» تک‌آهنگ «غم دل» با صدای معتمدی در دسترس علاقه‌مندان خواهد بود. به همین بهانه با معتمدی گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم:

صحبت از غلامرضا تختی و ساخت فیلم درباره این شخصیت کار آسانی نبود و البته فکر می‌کنم انتخاب قطعه‌ای که مطابق با حال و هوای فیلم و مکمل روایت فیلم هم باشد، برای شما چالش‌برانگیز بوده است. از چند ماه پیش برای رسیدن به قطعه غم دل صحبت می‌کنید؟
اواخر فیلم‌برداری فیلم غلامرضا تختی پیشنهاد خواندن تیتراژ این فیلم سینمایی از سوی سعید ملکان با من مطرح شد و به واسطه اینکه فیلم به نوعی در مقطع خاصی از تاریخ کشور ما اتفاق افتاده است، فیلمبرداری سیاه و سفید برای آن در نظر گرفته شده بود و قطعا نخستین نکته‌ای که به ذهنم رسید، این بود که موسیقی هم باید به قدمت این رویداد تاریخی انتخاب شود. بلافاصله دنبال موسیقی‌های غمناکی گشتم مثل کاروان محجوبی که بنان خوانده بود و فکر کردم شاید در آن فضا بتوان کاری انتخاب کرد. در نهایت به اثری رسیدم که شاید خیلی شنیده نشده است و من هم از طریق خانم فخری ملک‌پور آن را شنیده بودم. خانم ملک‌پور شاگرد استاد مرتضی خان‌ محجوبی بودند و محجوبی بسیاری از آثار خودشان را به‌صورت مشق پیانو به او تدریس می‌کرده است؛ از جمله همین تصنیف غم دل. به نظرم به لحاظ شعر و ملودی بسیار مناسب این کار بود. بعد با آقای ملکان در میان گذاشتم او هم استقبال کرد. به نظرم مضمون این اثر به گونه‌ای است که انگار شعر را رهی‌معیری در وصف غلامرضا تختی گفته است. مراحل ضبط و میکس انجام و برای نخستین بار در جشنواره شنیده شد. خوشبختانه بازخوردهایی که از تیتراژ فیلم دیدم، برایم دلگرم‌کننده بود. حین ضبط این کار یکی،دو بار بغضم شکست و تحت تأثیر این ملودی و شعر بودم و اتفاقا در زمان دیدن فیلم هم همین حس و حال را داشتم و احساس کردم همین تأثیر را در مخاطب هم خواهد داشت.
ساخت سمفونی تختی در سال‌های قبل هم از دغدغه‌مندی و علاقه‌مندی به این اسطوره شکل گرفت؟
بله. از نظر من، تختی یک پهلوان به تمام‌معنا بود. در تبلیغات فیلم هم گفته می‌شود که در همه این سال‌ها هیچ‌کس تختی نشد. خصوصیت بارز او هم مردم‌داری‌اش بود و همیشه منافع مردم را بر منافع شخصی خودش ترجیح می‌داد. تا حدودی بر خلاف جریان و موج غالب اجتماعی و سیاسی حرکت می‌کرد و به موضوعاتی باور داشت که شاید برای اطرافیانش قابل درک نبود. من از سال‌ها پیش درباره این شخصیت مطالعه کردم و علاقه قلبی به این شخصیت دارم و سعی می‌کنم به هر نوعی ابراز ارادت خودم را به او نشان دهم.
انتشار قطعه «غم دل» به چه صورت خواهد بود و چرا هم‌زمان با اکران فیلم اتفاق نیفتاد؟
اکران فیلم برای نوروز قطعی شد و من بر این باور بودم هر قطعه موسیقی که روی فیلم سینمایی می‌آید، خود به خود به واسطه مجوز فیلم، مجوز انتشار موسیقی هم خواهد داشت. اما متوجه شدم که نمی‌توان قطعه را به‌تنهایی منتشر کرد تا وقتی مجوز دفتر موسیقی صادر نشود و از آنجایی که دفتر موسیقی و شورای صدور مجوز در ایام نوروز تعطیل بود، پخش این قطعه امکان قانونی پیدا نکرد. قطعا بهتر بود هم‌زمان با اکران فیلم قطعه منتشر می‌شد اما در چند روز آینده این قطعه در دسترس علاقه‌مندان خواهد بود.
پروژه هنر برای همه طرح ویژه‌ای بود که بسیار مورد اقبال قرار گرفت. اجرائی‌کردن این ایده چطور انجام شد؟
من عضوی از این جامعه هستم و دوست دارم زمان بیشتری میان مردم باشم و با آنها معاشرت کنم. امسال به لحاظ شرایط اقتصادی برای همه ما سال ویژه‌ای است. مردم بیشتر در تنگنای مالی هستند. من قدرت اجرائی و سیاست‌گذاری ندارم و شاید نتوانم برای مردم کشورم کار زیادی انجام دهم، به این نتیجه رسیدم که بخش زیادی از جامعه ما به دلیل فشار اقتصادی، چیزهای زیادی را از زندگی روزمره حذف کرده‌اند و کالای فرهنگی از جمله مواردی است که شاید دیگر سراغش نروند یا کمتر به آن اهمیت دهند. چه‌بسا سال‌های قبل هم بسیاری از مردم به دلیل قیمت بالای بلیت‌ها، سخت به کنسرت می‌رفتند. با خودم فکر کردم شاید بهتر باشد سال جدید را با یک طرحی آغاز کنیم و حاصل طرح این باشد که اقشار مختلف با سطح درآمد متفاوت به کنسرت بروند. در صحبتی که با سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران انجام دادم، طرحی به نام هنر برای همه را ارائه دادم، بر اساس این طرح، سازمان سالن‌هایی که در اختیار دارد و کمتر استفاده می‌شود و کنسرت در آنجا برگزار نمی‌شود را در اختیار ما بگذارد و ما هم بتوانیم با حداقل قیمت، طوری که هزینه‌های ما را پوشش دهد، بلیت‌ها را قیمت‌گذاری کنیم. خوشبختانه قدم اولش برداشته شد و امیدوارم ادامه‌دار باشد.

بهناز شیربانی: سال گذشته در روزهای منتهی به برگزاری جشنواره فیلم فجر و آماده‌شدن فیلم‌ها برای نخستین نمایش‌شان، اینکه خوانندگی تیتراژ فیلم «غلامرضا تختی» با صدای کدام خواننده شنیده می‌شود، برای بسیاری کنجکاوی‌برانگیز بود و در نهایت نام محمد معتمدی که اتفاقا کمتر تیتراژ می‌خواند، برای بسیاری غافلگیرکننده بود. اما بدون شک تصاویر انتهای فیلم همراه با صدای معتمدی برای بسیاری از مخاطبان این فیلم سینمایی لحظات تاثیرگذاری را به وجود آورده و حالا هم‌زمان با اکران فیلم «غلامرضا تختی» تک‌آهنگ «غم دل» با صدای معتمدی در دسترس علاقه‌مندان خواهد بود. به همین بهانه با معتمدی گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم:

صحبت از غلامرضا تختی و ساخت فیلم درباره این شخصیت کار آسانی نبود و البته فکر می‌کنم انتخاب قطعه‌ای که مطابق با حال و هوای فیلم و مکمل روایت فیلم هم باشد، برای شما چالش‌برانگیز بوده است. از چند ماه پیش برای رسیدن به قطعه غم دل صحبت می‌کنید؟
اواخر فیلم‌برداری فیلم غلامرضا تختی پیشنهاد خواندن تیتراژ این فیلم سینمایی از سوی سعید ملکان با من مطرح شد و به واسطه اینکه فیلم به نوعی در مقطع خاصی از تاریخ کشور ما اتفاق افتاده است، فیلمبرداری سیاه و سفید برای آن در نظر گرفته شده بود و قطعا نخستین نکته‌ای که به ذهنم رسید، این بود که موسیقی هم باید به قدمت این رویداد تاریخی انتخاب شود. بلافاصله دنبال موسیقی‌های غمناکی گشتم مثل کاروان محجوبی که بنان خوانده بود و فکر کردم شاید در آن فضا بتوان کاری انتخاب کرد. در نهایت به اثری رسیدم که شاید خیلی شنیده نشده است و من هم از طریق خانم فخری ملک‌پور آن را شنیده بودم. خانم ملک‌پور شاگرد استاد مرتضی خان‌ محجوبی بودند و محجوبی بسیاری از آثار خودشان را به‌صورت مشق پیانو به او تدریس می‌کرده است؛ از جمله همین تصنیف غم دل. به نظرم به لحاظ شعر و ملودی بسیار مناسب این کار بود. بعد با آقای ملکان در میان گذاشتم او هم استقبال کرد. به نظرم مضمون این اثر به گونه‌ای است که انگار شعر را رهی‌معیری در وصف غلامرضا تختی گفته است. مراحل ضبط و میکس انجام و برای نخستین بار در جشنواره شنیده شد. خوشبختانه بازخوردهایی که از تیتراژ فیلم دیدم، برایم دلگرم‌کننده بود. حین ضبط این کار یکی،دو بار بغضم شکست و تحت تأثیر این ملودی و شعر بودم و اتفاقا در زمان دیدن فیلم هم همین حس و حال را داشتم و احساس کردم همین تأثیر را در مخاطب هم خواهد داشت.
ساخت سمفونی تختی در سال‌های قبل هم از دغدغه‌مندی و علاقه‌مندی به این اسطوره شکل گرفت؟
بله. از نظر من، تختی یک پهلوان به تمام‌معنا بود. در تبلیغات فیلم هم گفته می‌شود که در همه این سال‌ها هیچ‌کس تختی نشد. خصوصیت بارز او هم مردم‌داری‌اش بود و همیشه منافع مردم را بر منافع شخصی خودش ترجیح می‌داد. تا حدودی بر خلاف جریان و موج غالب اجتماعی و سیاسی حرکت می‌کرد و به موضوعاتی باور داشت که شاید برای اطرافیانش قابل درک نبود. من از سال‌ها پیش درباره این شخصیت مطالعه کردم و علاقه قلبی به این شخصیت دارم و سعی می‌کنم به هر نوعی ابراز ارادت خودم را به او نشان دهم.
انتشار قطعه «غم دل» به چه صورت خواهد بود و چرا هم‌زمان با اکران فیلم اتفاق نیفتاد؟
اکران فیلم برای نوروز قطعی شد و من بر این باور بودم هر قطعه موسیقی که روی فیلم سینمایی می‌آید، خود به خود به واسطه مجوز فیلم، مجوز انتشار موسیقی هم خواهد داشت. اما متوجه شدم که نمی‌توان قطعه را به‌تنهایی منتشر کرد تا وقتی مجوز دفتر موسیقی صادر نشود و از آنجایی که دفتر موسیقی و شورای صدور مجوز در ایام نوروز تعطیل بود، پخش این قطعه امکان قانونی پیدا نکرد. قطعا بهتر بود هم‌زمان با اکران فیلم قطعه منتشر می‌شد اما در چند روز آینده این قطعه در دسترس علاقه‌مندان خواهد بود.
پروژه هنر برای همه طرح ویژه‌ای بود که بسیار مورد اقبال قرار گرفت. اجرائی‌کردن این ایده چطور انجام شد؟
من عضوی از این جامعه هستم و دوست دارم زمان بیشتری میان مردم باشم و با آنها معاشرت کنم. امسال به لحاظ شرایط اقتصادی برای همه ما سال ویژه‌ای است. مردم بیشتر در تنگنای مالی هستند. من قدرت اجرائی و سیاست‌گذاری ندارم و شاید نتوانم برای مردم کشورم کار زیادی انجام دهم، به این نتیجه رسیدم که بخش زیادی از جامعه ما به دلیل فشار اقتصادی، چیزهای زیادی را از زندگی روزمره حذف کرده‌اند و کالای فرهنگی از جمله مواردی است که شاید دیگر سراغش نروند یا کمتر به آن اهمیت دهند. چه‌بسا سال‌های قبل هم بسیاری از مردم به دلیل قیمت بالای بلیت‌ها، سخت به کنسرت می‌رفتند. با خودم فکر کردم شاید بهتر باشد سال جدید را با یک طرحی آغاز کنیم و حاصل طرح این باشد که اقشار مختلف با سطح درآمد متفاوت به کنسرت بروند. در صحبتی که با سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران انجام دادم، طرحی به نام هنر برای همه را ارائه دادم، بر اساس این طرح، سازمان سالن‌هایی که در اختیار دارد و کمتر استفاده می‌شود و کنسرت در آنجا برگزار نمی‌شود را در اختیار ما بگذارد و ما هم بتوانیم با حداقل قیمت، طوری که هزینه‌های ما را پوشش دهد، بلیت‌ها را قیمت‌گذاری کنیم. خوشبختانه قدم اولش برداشته شد و امیدوارم ادامه‌دار باشد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها