|

محمد هاشمي‌: تضعيف دولت، بازي در زمين دشمن

محمد هاشمي رفسنجاني که سال‌ها عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده است، از وضعيت نظارتي فعلي و وحدت‌نداشتن نيروهاي سياسي گلايه دارد. او مدت‌ها رياست سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي را بر عهده داشت و در زمينه سياسي نیز عضو سازمان مرکزي کارگزاران سازندگي بود. هاشمي در مصاحبه پيش‌رو تأکيد مي‌کند: «آنچه هميشه براي دشمن بازدارنده بوده، وحدت و انسجام ملي مردم ايران است». با‌اين‌حال، رفتار برخي از اهالي سياست باعث حرف‌و‌حديث‌هايي شده است؛ برای مثال سيدعزت‌الله ضرغامي از دولت خواسته که از مردم عذرخواهي کند. محمد هاشمي اشاره دارد: امسال انتخابات در پيش است و اسلام هم تأکيد مي‌کند که اخلاق را رعايت کنيد؛ شما نمي‌توانيد دروغ بگوييد، تهمت بزنيد و کارهاي اين‌چنيني انجام بدهيد تا پست و مقامي بگيريد. گفت‌وگو با محمد هاشمي‌رفسنجاني را در ادامه بخوانيد.
‌درباره وحدت نيروهاي سياسي در زمان بحران اخير، چه در زمينه سيل و چه جنگ اقتصادي، پرسش‌هايي به وجود آمده است. شاهد آن هستيم که بسياري از مردم و ارگان‌ها به کمک مردم آسيب‌ديده شتافته‌اند، ولي برخي گروه‌هاي سياسي به دلايل جناحي به يکديگر مي‌پرند و حتي روي مشکلات مردم موج‌سواري مي‌کنند؛ نظر شما چيست؟
بسم‌الله الرحمن الرحيم؛ شرايط ما بسيار حساس است. دشمن هميشه در کمين بوده است. وضعيتي که آقاي ترامپ براي ايران درست کرده و در راستاي آن تلاش مي‌کند، نشان از کينه عميق دولت آمريکا يا يک جريان خاص، ضد انقلاب اسلامي دارد. اين حرف امروز و ديروز هم نيست؛ آنها پيش از پيروزي انقلاب اسلامي نیز دنبال اين کارها بوده‌اند. زماني که حضرت امام(ره) در پاريس بودند و شاه از ايران رفت، آمريکايي‌ها متوجه شدند ديگر ادامه حکومت شاه امکان‌پذير نيست. اسنادي که به‌تازگی منتشر شده است، نشان مي‌دهد آنها دو تا طرح داشته‌اند؛ يکي اينکه افرادي مانند [شاپور] بختيار يا يکي مثل دکتر صديقي (غلامحسين صديقي‌نوري معروف به دکتر صديقي که وزير کشور و نايب نخست‌وزير در دولت دوم محمد مصدق بود) را به‌عنوان رئيس دولت يا نخست‌وزير بياورند که همه آن را بپذيرند و با اين کار شوراي سلطنت ادامه پيدا کند و راه دوم آنها اين بود که کودتا کنند. آمريکايي‌ها اصل قضيه را مذهبي مي‌دانستند؛ بنابراين دنبال کودتاي نظامي بودند. حتي مي‌خواستند ورود امام(ره) به ايران را نیز ممنوع کنند. آمريکايي‌ها با بختيار شروع کردند، ولي ديدند جواب نمي‌دهد و در ادامه تصميم به کودتا گرفتند. بنابراين ژنرال هايزر را (ژنرال رابرت ارنست هايزر که فرستاده نظامي کارتر به ايران در تاريخ ۱۴ دي 13۵۷ بود) به ايران فرستادند. او براي کودتا آمد؛ اما ديد نمي‌تواند در ايران کودتا کند و رفت. مقصودم اين است که آمريکايي‌ها با انقلاب اسلامي و مذهب مشکل داشتند و دارند. آنها نمي‌خواستند چنين نظام مذهبي‌ای در ايران شکل بگيرد. آمريکايي‌ها دو واژه را بارها درباره ايران در اين 40 سال تکرار کرده‌اند؛ آنها يا مي‌گويند خواهان تغيير رفتار ايران هستيم يا خواهان تغيير رژيم. اين موضع مشخص آمريکايي‌ها در اين سال‌ها بوده است.
معمولا همه رئيس‌جمهورهاي آمريکا مي‌گويند: «همه گزينه‌ها روي ميز است». اين شرايط هميشه تداوم داشته است. با‌اين‌حال، آنچه هميشه براي دشمن بازدارنده بوده، وحدت و انسجام ملي مردم ايران بوده است. حضور مردم خيلي مهم است. آمريکايي‌ها مردم ايران را شکست‌ناپذير ديدند. ايرانيان مانند ساير مردم نيستند. مردم روي نظام، انقلاب و نهضت امام(ره) حساسيت دارند و مثل جان خودشان از اين موضوعات دفاع مي‌کنند. بنابراين وقتي شرايط چنين حساس است، وحدت و انسجام ملي خيلي مهم مي‌شود.
بايد تأکيد کنم پيش از اين نیز در گفت‌وگويي اشاره کرده‌ام که امسال انتخاباتي در پيش است؛ منتها اگر گروه‌هاي سياسي و جناح‌ها به خاطر انتخابات بخواهند همديگر يا دولت را تضعيف کنند، به نوعي بازي در زمين دشمن است. دشمن مي‌خواهد تفرقه ايجاد کند. آنها در پي سياه‌نمايي هستند. دشمن مي‌خواهد مردم را از نظام دور کند. هدف دشمن نااميدي مردم و زيرسؤال‌بردن توانايي نظام است. دشمن هميشه روي اين مسائل به‌واسطه رسانه‌هاي مختلف تبليغ کرده است و مي‌کند.
فرهنگ کمونيستي و مارکسيستي يک بحث محوري دارد. آنها مي‌گويند: «هدف وسيله را توجيه مي‌کند». اسلام اين‌گونه نيست! اسلام تأکيد مي‌کند که اخلاق را رعايت کنيد. شما نمي‌توانيد دروغ بگوييد، تهمت بزنيد و کارهاي اين‌چنيني انجام دهيد تا يک پست و مقام بگيريد. اسلام درست برخلاف مارکسيسم است. ما بايد اخلاق اسلامي را به شکل هر چه بهتر به نمايش بگذاريم.
‌به نظر مي‌رسد که سيل اخير وحدت و عشق مردم به يکديگر را به خوبي نشان داده است.
سيل اخير نشان داد که مردم در کنار يکديگر هستند. گاهي برنامه‌هاي تلويزيوني و اخبار را پيگيري مي‌کنم و خيلي لذت مي‌برم. مردم تنها به فکر خدمت به يکديگر هستند. ممکن است برخي بخواهند از اين نمد کلاهي هم براي خودشان بدوزند. با اين وجود، ارتش، سپاه، دولت، هلال‌احمر، وزير، نماينده، خيرين، زنان، مردان و همه در کنار هم هستند. اين اتفاق نشان مي‌دهد که مردم به يکديگر عشق دارند. ما در سال 1398 نياز داريم که وحدت داشته باشيم. هر کسي خارج از وحدت عمل کند، به نوعي در زمين دشمن بازي مي‌کند. من اميدوار هستم که چنين جناح‌هايي نداشته باشيم. سيل با بدي‌هايي که داشت، به معني واقعي کلمه باعث وحدت و انسجام ملي مردم ايران شده است. همه مردم در کنار هم هستند. بايد اين مسير ادامه پيدا کند. نبايد دشمن‌شادکن باشيم.
‌آقاي عزت‌الله ضرغامي اخيرا گفته است که «رئيس دولتي هلال‌احمر مي‌گويد به علت بسته‌بودن سوييفت حتي يک دلار به حساب آنها واريز نشده! نفت هم که نمي‌خرند، سپاه هم که تروريست شد، موشک هم که بايد تعطيل شود. لااقل صادقانه، به‌خاطر بتن‌هايي که در رآکتور ريختيد، از مردم عذرخواهي کنيد». متوجه نشديم مشکلات عديده‌اي که از تحريم‌ها و جنگ اقتصادي به وجود آمده، از سوي دولت رقم خورده است يا بايد اشکالات را در جاي ديگري جست‌وجو کنيم؟
دولت هم جزئي از نظام است. هر مشکلي پيش مي‌آيد، مشکل نظام است. به هر حال، استراتژي‌ و سياست‌هاي کلي از سوي رهبري تعيين مي‌شود. ايشان هدايت و نظارت مي‌کنند. باقي افراد هم بايد تابع رهبري باشند. يک قوه يا يک وزير يا يک رئيس سازمان انرژي اتمي، تصميم‌گير نيستند. اين افراد مجري هستند. آقاي ضرغامي يا هر‌کس ديگري مي‌تواند هر برداشتي داشته باشد.
‌به نظر مي‌رسد که دولت از انحصار سازمان صداوسيما در خبررساني و عملکرد سياسي خسته شده است. زمزمه‌هايي هم شنيده مي‌شود که ‌اي‌کاش دولت شبکه تلويزيوني و راديويي داشت. گويا گروه‌هاي سياسي از انحصار صداوسيما توسط يک جريان خاص ناراحت‌اند.
والله، طبق قانون اساسي برنامه‌هاي راديويي و تلويزيوني کلا در انحصار سازمان صداوسيماست. ما حتي شبکه کابلي و اين قبيل موارد را هم نداريم. آن زمان البته بحثش پيش آمده بود و طبق قانون اساسي نمي‌توانيم چنين چيزي داشته باشيم. صداوسيما کاملا انحصاري است. طبق اصل 44 قانون اساسي، بحث واگذاري شرکت‌هاي بزرگ مطرح شد که با مشکلات عديده‌اي روبه‌رو شد. بحث واگذاري صداوسيما هم گاهي پيش آمده است؛ ولي نظرات مبني بر اين بود که اين سازمان قابل واگذاري نيست. البته دولت دو نفر ناظر بر صداوسيما دارد. بنابراين، مي‌تواند اعمال نظر کند. منتها، مشکل اين است که نظارت‌ها ضعيف است. خيلي وقت است که براي شوراي نظارت بر سازمان صداوسيما که در قانون اساسي هم آمده است، آيين‌نامه نوشته‌اند. آنها نظارت بعد از پخش دارند! اين نوع از نظارت هيچ اثري ندارد. نظارت بايد قبل از پخش باشد. برنامه‌ها قبل از پخش بايد ديده شوند و نظارت‌ها اعمال شود. دولت واقعا مي‌تواند نظارت داشته باشد و جلوي برنامه‌هايي را که با آن موافق نيست بگيرد. شوراي نظارت مي‌تواند جلوي برنامه‌هايي را که در راستاي سياست‌هاي کلي نظام نيست، بگيرد. منتها، متأسفانه نظام نظارتي ما خيلي ضعيف است و خيلي خوب عمل نمي‌کنيم.
محمد هاشمي رفسنجاني که سال‌ها عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده است، از وضعيت نظارتي فعلي و وحدت‌نداشتن نيروهاي سياسي گلايه دارد. او مدت‌ها رياست سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي را بر عهده داشت و در زمينه سياسي نیز عضو سازمان مرکزي کارگزاران سازندگي بود. هاشمي در مصاحبه پيش‌رو تأکيد مي‌کند: «آنچه هميشه براي دشمن بازدارنده بوده، وحدت و انسجام ملي مردم ايران است». با‌اين‌حال، رفتار برخي از اهالي سياست باعث حرف‌و‌حديث‌هايي شده است؛ برای مثال سيدعزت‌الله ضرغامي از دولت خواسته که از مردم عذرخواهي کند. محمد هاشمي اشاره دارد: امسال انتخابات در پيش است و اسلام هم تأکيد مي‌کند که اخلاق را رعايت کنيد؛ شما نمي‌توانيد دروغ بگوييد، تهمت بزنيد و کارهاي اين‌چنيني انجام بدهيد تا پست و مقامي بگيريد. گفت‌وگو با محمد هاشمي‌رفسنجاني را در ادامه بخوانيد.
‌درباره وحدت نيروهاي سياسي در زمان بحران اخير، چه در زمينه سيل و چه جنگ اقتصادي، پرسش‌هايي به وجود آمده است. شاهد آن هستيم که بسياري از مردم و ارگان‌ها به کمک مردم آسيب‌ديده شتافته‌اند، ولي برخي گروه‌هاي سياسي به دلايل جناحي به يکديگر مي‌پرند و حتي روي مشکلات مردم موج‌سواري مي‌کنند؛ نظر شما چيست؟
بسم‌الله الرحمن الرحيم؛ شرايط ما بسيار حساس است. دشمن هميشه در کمين بوده است. وضعيتي که آقاي ترامپ براي ايران درست کرده و در راستاي آن تلاش مي‌کند، نشان از کينه عميق دولت آمريکا يا يک جريان خاص، ضد انقلاب اسلامي دارد. اين حرف امروز و ديروز هم نيست؛ آنها پيش از پيروزي انقلاب اسلامي نیز دنبال اين کارها بوده‌اند. زماني که حضرت امام(ره) در پاريس بودند و شاه از ايران رفت، آمريکايي‌ها متوجه شدند ديگر ادامه حکومت شاه امکان‌پذير نيست. اسنادي که به‌تازگی منتشر شده است، نشان مي‌دهد آنها دو تا طرح داشته‌اند؛ يکي اينکه افرادي مانند [شاپور] بختيار يا يکي مثل دکتر صديقي (غلامحسين صديقي‌نوري معروف به دکتر صديقي که وزير کشور و نايب نخست‌وزير در دولت دوم محمد مصدق بود) را به‌عنوان رئيس دولت يا نخست‌وزير بياورند که همه آن را بپذيرند و با اين کار شوراي سلطنت ادامه پيدا کند و راه دوم آنها اين بود که کودتا کنند. آمريکايي‌ها اصل قضيه را مذهبي مي‌دانستند؛ بنابراين دنبال کودتاي نظامي بودند. حتي مي‌خواستند ورود امام(ره) به ايران را نیز ممنوع کنند. آمريکايي‌ها با بختيار شروع کردند، ولي ديدند جواب نمي‌دهد و در ادامه تصميم به کودتا گرفتند. بنابراين ژنرال هايزر را (ژنرال رابرت ارنست هايزر که فرستاده نظامي کارتر به ايران در تاريخ ۱۴ دي 13۵۷ بود) به ايران فرستادند. او براي کودتا آمد؛ اما ديد نمي‌تواند در ايران کودتا کند و رفت. مقصودم اين است که آمريکايي‌ها با انقلاب اسلامي و مذهب مشکل داشتند و دارند. آنها نمي‌خواستند چنين نظام مذهبي‌ای در ايران شکل بگيرد. آمريکايي‌ها دو واژه را بارها درباره ايران در اين 40 سال تکرار کرده‌اند؛ آنها يا مي‌گويند خواهان تغيير رفتار ايران هستيم يا خواهان تغيير رژيم. اين موضع مشخص آمريکايي‌ها در اين سال‌ها بوده است.
معمولا همه رئيس‌جمهورهاي آمريکا مي‌گويند: «همه گزينه‌ها روي ميز است». اين شرايط هميشه تداوم داشته است. با‌اين‌حال، آنچه هميشه براي دشمن بازدارنده بوده، وحدت و انسجام ملي مردم ايران بوده است. حضور مردم خيلي مهم است. آمريکايي‌ها مردم ايران را شکست‌ناپذير ديدند. ايرانيان مانند ساير مردم نيستند. مردم روي نظام، انقلاب و نهضت امام(ره) حساسيت دارند و مثل جان خودشان از اين موضوعات دفاع مي‌کنند. بنابراين وقتي شرايط چنين حساس است، وحدت و انسجام ملي خيلي مهم مي‌شود.
بايد تأکيد کنم پيش از اين نیز در گفت‌وگويي اشاره کرده‌ام که امسال انتخاباتي در پيش است؛ منتها اگر گروه‌هاي سياسي و جناح‌ها به خاطر انتخابات بخواهند همديگر يا دولت را تضعيف کنند، به نوعي بازي در زمين دشمن است. دشمن مي‌خواهد تفرقه ايجاد کند. آنها در پي سياه‌نمايي هستند. دشمن مي‌خواهد مردم را از نظام دور کند. هدف دشمن نااميدي مردم و زيرسؤال‌بردن توانايي نظام است. دشمن هميشه روي اين مسائل به‌واسطه رسانه‌هاي مختلف تبليغ کرده است و مي‌کند.
فرهنگ کمونيستي و مارکسيستي يک بحث محوري دارد. آنها مي‌گويند: «هدف وسيله را توجيه مي‌کند». اسلام اين‌گونه نيست! اسلام تأکيد مي‌کند که اخلاق را رعايت کنيد. شما نمي‌توانيد دروغ بگوييد، تهمت بزنيد و کارهاي اين‌چنيني انجام دهيد تا يک پست و مقام بگيريد. اسلام درست برخلاف مارکسيسم است. ما بايد اخلاق اسلامي را به شکل هر چه بهتر به نمايش بگذاريم.
‌به نظر مي‌رسد که سيل اخير وحدت و عشق مردم به يکديگر را به خوبي نشان داده است.
سيل اخير نشان داد که مردم در کنار يکديگر هستند. گاهي برنامه‌هاي تلويزيوني و اخبار را پيگيري مي‌کنم و خيلي لذت مي‌برم. مردم تنها به فکر خدمت به يکديگر هستند. ممکن است برخي بخواهند از اين نمد کلاهي هم براي خودشان بدوزند. با اين وجود، ارتش، سپاه، دولت، هلال‌احمر، وزير، نماينده، خيرين، زنان، مردان و همه در کنار هم هستند. اين اتفاق نشان مي‌دهد که مردم به يکديگر عشق دارند. ما در سال 1398 نياز داريم که وحدت داشته باشيم. هر کسي خارج از وحدت عمل کند، به نوعي در زمين دشمن بازي مي‌کند. من اميدوار هستم که چنين جناح‌هايي نداشته باشيم. سيل با بدي‌هايي که داشت، به معني واقعي کلمه باعث وحدت و انسجام ملي مردم ايران شده است. همه مردم در کنار هم هستند. بايد اين مسير ادامه پيدا کند. نبايد دشمن‌شادکن باشيم.
‌آقاي عزت‌الله ضرغامي اخيرا گفته است که «رئيس دولتي هلال‌احمر مي‌گويد به علت بسته‌بودن سوييفت حتي يک دلار به حساب آنها واريز نشده! نفت هم که نمي‌خرند، سپاه هم که تروريست شد، موشک هم که بايد تعطيل شود. لااقل صادقانه، به‌خاطر بتن‌هايي که در رآکتور ريختيد، از مردم عذرخواهي کنيد». متوجه نشديم مشکلات عديده‌اي که از تحريم‌ها و جنگ اقتصادي به وجود آمده، از سوي دولت رقم خورده است يا بايد اشکالات را در جاي ديگري جست‌وجو کنيم؟
دولت هم جزئي از نظام است. هر مشکلي پيش مي‌آيد، مشکل نظام است. به هر حال، استراتژي‌ و سياست‌هاي کلي از سوي رهبري تعيين مي‌شود. ايشان هدايت و نظارت مي‌کنند. باقي افراد هم بايد تابع رهبري باشند. يک قوه يا يک وزير يا يک رئيس سازمان انرژي اتمي، تصميم‌گير نيستند. اين افراد مجري هستند. آقاي ضرغامي يا هر‌کس ديگري مي‌تواند هر برداشتي داشته باشد.
‌به نظر مي‌رسد که دولت از انحصار سازمان صداوسيما در خبررساني و عملکرد سياسي خسته شده است. زمزمه‌هايي هم شنيده مي‌شود که ‌اي‌کاش دولت شبکه تلويزيوني و راديويي داشت. گويا گروه‌هاي سياسي از انحصار صداوسيما توسط يک جريان خاص ناراحت‌اند.
والله، طبق قانون اساسي برنامه‌هاي راديويي و تلويزيوني کلا در انحصار سازمان صداوسيماست. ما حتي شبکه کابلي و اين قبيل موارد را هم نداريم. آن زمان البته بحثش پيش آمده بود و طبق قانون اساسي نمي‌توانيم چنين چيزي داشته باشيم. صداوسيما کاملا انحصاري است. طبق اصل 44 قانون اساسي، بحث واگذاري شرکت‌هاي بزرگ مطرح شد که با مشکلات عديده‌اي روبه‌رو شد. بحث واگذاري صداوسيما هم گاهي پيش آمده است؛ ولي نظرات مبني بر اين بود که اين سازمان قابل واگذاري نيست. البته دولت دو نفر ناظر بر صداوسيما دارد. بنابراين، مي‌تواند اعمال نظر کند. منتها، مشکل اين است که نظارت‌ها ضعيف است. خيلي وقت است که براي شوراي نظارت بر سازمان صداوسيما که در قانون اساسي هم آمده است، آيين‌نامه نوشته‌اند. آنها نظارت بعد از پخش دارند! اين نوع از نظارت هيچ اثري ندارد. نظارت بايد قبل از پخش باشد. برنامه‌ها قبل از پخش بايد ديده شوند و نظارت‌ها اعمال شود. دولت واقعا مي‌تواند نظارت داشته باشد و جلوي برنامه‌هايي را که با آن موافق نيست بگيرد. شوراي نظارت مي‌تواند جلوي برنامه‌هايي را که در راستاي سياست‌هاي کلي نظام نيست، بگيرد. منتها، متأسفانه نظام نظارتي ما خيلي ضعيف است و خيلي خوب عمل نمي‌کنيم.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها