|

سفر پنهاني به عراق

صباح زنگنه . تحليلگر خاورميانه

سفر پنهاني وزير خارجه ايالات متحده به عراق، دوباره خاطره سفر پنهاني و مخفيانه چند ماه قبل رئيس‌جمهور اين کشور به کشور همسايه ايران را زنده کرد. طبيعي است رفت‌وآمد ميان مقامات دو کشور همسايه که به حسن‌نيت يکديگر در قبال تماميت ارضي و امنيت مشترک باور دارند، با حضور مقامات کشوري که بعد از چندين سال اشغالگري، نمي‌تواند هويت خود را در عراق تعريف کند، تفاوت‌هاي اساسي دارد. آمريكا بايد مشخص کند آيا خودش را يک کشور اشغالگر مي‌داند يا يک کشور همکار و هم‌راستا با دولت عراق. در واقع آمريكا هنوز هويت خودش را از اين دو حالت مشخص نکرده و همين مسئله باعث شده نگراني‌هاي آنان از تحکيم روابط ايران و عراق، دوچندان شده و کار به ديدارهاي شبانه بکشد؛ ديدارهايي که آن‌طور که از واکنش مقامات عراقي پيداست، براي آنان هم بسيار عجيب بوده و آنان را بر آن داشت تا موضع منطقي «خاک عراق محل استفاده عليه همسايگان نيست» را تکرار کنند. رفتار رئيس‌جمهور آمريكا و ساير مقامات اين کشور، اسير ابهام، مخدوش‌بودن هويت، نوع نگاه‌ و رابطه‌ آنان با عراق است. جمهوري اسلامي هويت تعريف‌شده‌اي در قبال عراق دارد و در سال‌هاي متمادي، حتي در زمان حکومت صدام، در تلخي‌ها و شادي‌ها همراه مردم عراق همراه بوده است و هرگاه آنان با مشکلاتي مواجه شده‌اند، ايران را در کنار خود ديده‌اند. اين شرايط با مداخلات دولتي که چند هزار کيلومتر دورتر حضور داشته و رابطه خود را با عراق رابطه‌ای مداخله‌جويانه تعريف کرده، متفاوت است. ايران هيچ‌گاه به اعمال فشار بر عراق و قطع رابطه آن کشور با آمريكا اقدام نکرده است؛ چراکه عراق را کشوری مستقل مي‌داند که مي‌تواند با هر کشوري در جهان رابطه ديپلماتيک داشته باشد. در سوي مقابل ايالات متحده به دنبال ديکته‌کردن دستورات خود به دولت و ملت عراق است؛ درحالی‌که نه دولت و نه جناح‌هاي سياسي پرنفوذ عراق، اين مسئله را نمي‌پذيرند. رفتارهايي مانند رفتار اخير وزير خارجه آمريكا و اظهارات عجيب بعدازآن، نوعي رفتار انفعالي محسوب شده و ضعف و ناتواني ايالات متحده در عراق و البته در مقابل رابطه دو کشور مستقل ايران و عراق را نشان مي‌دهد. سياست خارجي عراق با کشورهاي همسايه براساس مصالح و منافع عراق تعريف مي‌شود...

همان‌طورکه ايران آن را بر مبناي منافع مشترک تعريف مي‌کند. جنگ تحميلي عليه ايران بزرگ‌ترين شاهد و نمونه است.
بعد از پيروزي انقلاب، برخي از کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس و البته کشورهاي فرامنطقه‌اي عراق را تحت فشار قرار دادند و جنگ به راه انداختند اما امروز از ديکتاتور عراق خبري نيست و مردم دو کشور بيش از هر زماني به يکديگر نزديک شده و بازرگانان در حال تجارت با يکديگر هستند. درعين‌حال همان‌طورکه در ماه‌هاي اخير ديدارهاي متناوبي ميان دو کشور انجام شده است، بايد نسبت به تحرکات آمريكا در کشور همسايه ايران حساس بود. همکاري مشترک نيازمند تهيه زيربناهاي قانوني، رسمي و تسهيلات مناسب از سوي دولت‌هاي دو کشور است. بايد به سطح جديدي از روابط در اقتصاد، تجارت، سياست، فرهنگ، امنيت و همکاري‌هاي نظامي رسيد.
در مقابل چالش‌ها و تهديدهاي فعلي، آينده همکاري بين دو کشور بايد تقويت شود و تفاهم‌هاي جدي بين دو دولت حاصل شود که يکي از اين زيرساخت‌ها موضوع رسيدن به توافقات در توسعه گردشگري بين دو کشور و همچنين حذف يا کاهش موانع گردشگري است.
همکاري در مسائل امنيتي، حفظ و تقويت امنيت دو کشور و فراهم‌کردن زمينه برقراري يک همکاري امنيتي منطقه‌اي که شامل کشورهاي ديگر هم شود، بايد موردتوجه دولت‌ها قرار گيرد.
ايران مي‌تواند در بازسازي صنايع عراق و همکاري در زمينه‌هاي انرژي و مکمل همه اينها يعني همکاري‌هاي بانکي به مدل‌هاي ابتکاري با عراق برسد که تحريم‌هاي يکجانبه ايالات متحده نيز نتواند بر آن تأثير منفي بگذارد.
اين پيام بايد به همه کشورهاي منطقه و فرامنطقه‌اي و اتحاديه اروپا داده شود که ايران و عراق باثبات و منسجم، امنيت خاورميانه و جهان را تأمين کرده و جلوي سربرآوردن تروريسم حمايت‌شده از سوي برخي اعراب و آمريكا را خواهد گرفت.

سفر پنهاني وزير خارجه ايالات متحده به عراق، دوباره خاطره سفر پنهاني و مخفيانه چند ماه قبل رئيس‌جمهور اين کشور به کشور همسايه ايران را زنده کرد. طبيعي است رفت‌وآمد ميان مقامات دو کشور همسايه که به حسن‌نيت يکديگر در قبال تماميت ارضي و امنيت مشترک باور دارند، با حضور مقامات کشوري که بعد از چندين سال اشغالگري، نمي‌تواند هويت خود را در عراق تعريف کند، تفاوت‌هاي اساسي دارد. آمريكا بايد مشخص کند آيا خودش را يک کشور اشغالگر مي‌داند يا يک کشور همکار و هم‌راستا با دولت عراق. در واقع آمريكا هنوز هويت خودش را از اين دو حالت مشخص نکرده و همين مسئله باعث شده نگراني‌هاي آنان از تحکيم روابط ايران و عراق، دوچندان شده و کار به ديدارهاي شبانه بکشد؛ ديدارهايي که آن‌طور که از واکنش مقامات عراقي پيداست، براي آنان هم بسيار عجيب بوده و آنان را بر آن داشت تا موضع منطقي «خاک عراق محل استفاده عليه همسايگان نيست» را تکرار کنند. رفتار رئيس‌جمهور آمريكا و ساير مقامات اين کشور، اسير ابهام، مخدوش‌بودن هويت، نوع نگاه‌ و رابطه‌ آنان با عراق است. جمهوري اسلامي هويت تعريف‌شده‌اي در قبال عراق دارد و در سال‌هاي متمادي، حتي در زمان حکومت صدام، در تلخي‌ها و شادي‌ها همراه مردم عراق همراه بوده است و هرگاه آنان با مشکلاتي مواجه شده‌اند، ايران را در کنار خود ديده‌اند. اين شرايط با مداخلات دولتي که چند هزار کيلومتر دورتر حضور داشته و رابطه خود را با عراق رابطه‌ای مداخله‌جويانه تعريف کرده، متفاوت است. ايران هيچ‌گاه به اعمال فشار بر عراق و قطع رابطه آن کشور با آمريكا اقدام نکرده است؛ چراکه عراق را کشوری مستقل مي‌داند که مي‌تواند با هر کشوري در جهان رابطه ديپلماتيک داشته باشد. در سوي مقابل ايالات متحده به دنبال ديکته‌کردن دستورات خود به دولت و ملت عراق است؛ درحالی‌که نه دولت و نه جناح‌هاي سياسي پرنفوذ عراق، اين مسئله را نمي‌پذيرند. رفتارهايي مانند رفتار اخير وزير خارجه آمريكا و اظهارات عجيب بعدازآن، نوعي رفتار انفعالي محسوب شده و ضعف و ناتواني ايالات متحده در عراق و البته در مقابل رابطه دو کشور مستقل ايران و عراق را نشان مي‌دهد. سياست خارجي عراق با کشورهاي همسايه براساس مصالح و منافع عراق تعريف مي‌شود...

همان‌طورکه ايران آن را بر مبناي منافع مشترک تعريف مي‌کند. جنگ تحميلي عليه ايران بزرگ‌ترين شاهد و نمونه است.
بعد از پيروزي انقلاب، برخي از کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس و البته کشورهاي فرامنطقه‌اي عراق را تحت فشار قرار دادند و جنگ به راه انداختند اما امروز از ديکتاتور عراق خبري نيست و مردم دو کشور بيش از هر زماني به يکديگر نزديک شده و بازرگانان در حال تجارت با يکديگر هستند. درعين‌حال همان‌طورکه در ماه‌هاي اخير ديدارهاي متناوبي ميان دو کشور انجام شده است، بايد نسبت به تحرکات آمريكا در کشور همسايه ايران حساس بود. همکاري مشترک نيازمند تهيه زيربناهاي قانوني، رسمي و تسهيلات مناسب از سوي دولت‌هاي دو کشور است. بايد به سطح جديدي از روابط در اقتصاد، تجارت، سياست، فرهنگ، امنيت و همکاري‌هاي نظامي رسيد.
در مقابل چالش‌ها و تهديدهاي فعلي، آينده همکاري بين دو کشور بايد تقويت شود و تفاهم‌هاي جدي بين دو دولت حاصل شود که يکي از اين زيرساخت‌ها موضوع رسيدن به توافقات در توسعه گردشگري بين دو کشور و همچنين حذف يا کاهش موانع گردشگري است.
همکاري در مسائل امنيتي، حفظ و تقويت امنيت دو کشور و فراهم‌کردن زمينه برقراري يک همکاري امنيتي منطقه‌اي که شامل کشورهاي ديگر هم شود، بايد موردتوجه دولت‌ها قرار گيرد.
ايران مي‌تواند در بازسازي صنايع عراق و همکاري در زمينه‌هاي انرژي و مکمل همه اينها يعني همکاري‌هاي بانکي به مدل‌هاي ابتکاري با عراق برسد که تحريم‌هاي يکجانبه ايالات متحده نيز نتواند بر آن تأثير منفي بگذارد.
اين پيام بايد به همه کشورهاي منطقه و فرامنطقه‌اي و اتحاديه اروپا داده شود که ايران و عراق باثبات و منسجم، امنيت خاورميانه و جهان را تأمين کرده و جلوي سربرآوردن تروريسم حمايت‌شده از سوي برخي اعراب و آمريكا را خواهد گرفت.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها