|

آرزو تا واقعيت قيمت نفت

جواد يارجاني . مديرکل پيشين امور اوپک

اين روزها که تحريم‎هاي نفتي و فشارها براي کاهش صادرات نفت ايران توسط ترامپ و هم‎پيمانان او، بحران‎آفريني‎ را به اوج خود رسانده است، گاهي اظهارنظرهايي درباره افزايش شديد قيمت‎هاي نفت در آينده به‌دليل اين تحريم‎ها ابراز مي‎شود که حتي اگر با نيت‎ خير کاهش نگراني‎هاي عمومي باشد،‍ چنانچه مبناي تصميم‎گيري سياست‌مداران کشور قرار بگيرد، مي‎تواند نتايج مخربي داشته باشد. قيمت نفت متأثر از عوامل بسياري است که کاهش عرضه از سوي يک صادرکننده عمده فقط يکي از اين عوامل است. علاوه بر عوامل اساسي بازار مانند عرضه و تقاضاي جهاني و سطح ذخاير نفتي، عوامل رواني و تحولات ژئوپلیتيکي که به‌هيچ‌وجه نمی‌توان آنها را پيش‎بيني کرد نيز مي‎توانند قيمت‎هاي نفت را به‌شدت تحت تأثير قرار دهند. نقش نشريات و سرويس‎هاي خبري تخصصي بين‎المللي نفتي در ايجاد و تشديد نوسانات قيمت‎هاي نفت نيز نبايد فراموش شود. دليل اين هشدار خاضعانه تجربه تلخي است که در دو برهه تاريخي با آن روبه‌رو شده است. در بحبوحه ملي‌شدن صنعت نفت ايران در ۶۸ سال پيش، بسياري از مشاوران نزديک دکتر مصدق بر اين اعتقاد بودند که به‌دليل نياز شديد انگلستان به نفت ايران، امکان تحريم نفت ايران وجود ندارد و اين در حالي بود که شرکت‎هاي بين‎المللي نفت از جمله شرکت نفت ايران و انگليس که در کشورهاي منطقه فعال مايشا بودند، به‌سرعت توليد خود را در کشورهايي مانند کويت، عراق، عربستان و بحرين افزايش دادند که در زمان ممانعت از صادرات نفت ايران کمبودي از نظر عرضه نفت احساس نشد. البته بايد در نظر داشت که در آن زمان که خبرهای مربوط به عرضه و تقاضاي جهاني نفت بسيار به‌کندي منتشر می‌شد و در بسياري از موارد اين اطلاعات از اسرار شرکت‎هاي نفتي به شمار مي‎رفت، ارزيابي خوش‌بينانه از نياز جهان به نفت ايران چندان نمي‎تواند جاي ايراد داشته باشد؛ اما متأسفانه در دور قبلي تحریم‌های نفتي عليه ايران در دوره رياست‎جمهوري اوباما، بارها شاهد بوديم که مسئولان ارشد سياسي و اقتصادي کشورمان از افزايش قيمت‎هاي نفت در صورت برقراري تحريم عليه نفت ايران حتي تا ۲۰۰ دلار صحبت مي‎کردند و اين در حالي بود که با توجه به انفجار اطلاعات در دهه‎هاي اخير که کوچک‎ترين تحولات نفتي دنيا در زير ذره‎بين است...

اين اظهارنظرها به‎جاي ايجاد رعب در دل دشمن، موجب شد به‌دليل ايجاد امنيت کاذب در ميان مسئولان ارشد اجرائي کشور، با اطمينان از بي‎اثربودن تحريم‎ها و قطع‌نامه‎هاي شوراي امنيت سخن گفته شود و در ادامه کشور نه‌تنها با تحريم‎هاي شديد روبه‌رو شد، بلکه در شوراي امنيت سازمان ملل متحد نيز متهم به‌ ایجاد ‌مخاطره‌ در سطح امنيت بين‎المللي شد. براي برون‎رفت از اين بحران خودساخته، با درايت مسئولان ارشد کشور نياز به مذاکرات چندجانبه احساس شد و بعد از ماه‎ها مذاکرات سخت و نفس‎گير برجام متولد شد که امروزه به‌دليل خلف وعده دولت ترامپ که بسياري از دستاوردهاي مهم بين‎المللي را نيز نقض کرده، کشور مجدد با چالش بزرگي روبه‌رو شده است. البته با عقلانيت مسئولان کشور از دام‎هاي گسترده‌شده توسط بحران‎آفرين‎هاي دولت آمريکا مانند بولتون و پمپئو و هم‎پيمانان آنها برحذر مانده‌ايم. تجربه موفق دولت ملي قبل از کودتاي ۱۳۳۲ در حرکت به سمت اقتصاد بدون وابستگي به نفت که به‌دليل اعتماد و ياري‌گرفتن از مردم حاصل شد و کودتاي ناشي از مجموعه اختلاف‌‌های داخلي و دخالت‎هاي خارجي آن را عقيم گذاشت، نه‌تنها در اين دوران سخت بلکه بعد از رفع آن نيز بايد مبناي سياست اصلي اقتصادي کشور قرار بگيرد. البته اين کاهش وابستگي به نفت نبايد به‌معني کم‌شدن وابستگي کشورهاي نيازمند به نفت و گاز ايران باشد. بلکه برعکس بايد با تعميق روابط استراتژيک با کشورهاي بزرگ مصرف‎کننده بزرگ نفت مانند چين و هند با اجراي طرح‎هاي بزرگ مانند پروژه مشترک چابهار امنيت ملي و اقتصادي کشورمان را تضمين کنيم.

اين روزها که تحريم‎هاي نفتي و فشارها براي کاهش صادرات نفت ايران توسط ترامپ و هم‎پيمانان او، بحران‎آفريني‎ را به اوج خود رسانده است، گاهي اظهارنظرهايي درباره افزايش شديد قيمت‎هاي نفت در آينده به‌دليل اين تحريم‎ها ابراز مي‎شود که حتي اگر با نيت‎ خير کاهش نگراني‎هاي عمومي باشد،‍ چنانچه مبناي تصميم‎گيري سياست‌مداران کشور قرار بگيرد، مي‎تواند نتايج مخربي داشته باشد. قيمت نفت متأثر از عوامل بسياري است که کاهش عرضه از سوي يک صادرکننده عمده فقط يکي از اين عوامل است. علاوه بر عوامل اساسي بازار مانند عرضه و تقاضاي جهاني و سطح ذخاير نفتي، عوامل رواني و تحولات ژئوپلیتيکي که به‌هيچ‌وجه نمی‌توان آنها را پيش‎بيني کرد نيز مي‎توانند قيمت‎هاي نفت را به‌شدت تحت تأثير قرار دهند. نقش نشريات و سرويس‎هاي خبري تخصصي بين‎المللي نفتي در ايجاد و تشديد نوسانات قيمت‎هاي نفت نيز نبايد فراموش شود. دليل اين هشدار خاضعانه تجربه تلخي است که در دو برهه تاريخي با آن روبه‌رو شده است. در بحبوحه ملي‌شدن صنعت نفت ايران در ۶۸ سال پيش، بسياري از مشاوران نزديک دکتر مصدق بر اين اعتقاد بودند که به‌دليل نياز شديد انگلستان به نفت ايران، امکان تحريم نفت ايران وجود ندارد و اين در حالي بود که شرکت‎هاي بين‎المللي نفت از جمله شرکت نفت ايران و انگليس که در کشورهاي منطقه فعال مايشا بودند، به‌سرعت توليد خود را در کشورهايي مانند کويت، عراق، عربستان و بحرين افزايش دادند که در زمان ممانعت از صادرات نفت ايران کمبودي از نظر عرضه نفت احساس نشد. البته بايد در نظر داشت که در آن زمان که خبرهای مربوط به عرضه و تقاضاي جهاني نفت بسيار به‌کندي منتشر می‌شد و در بسياري از موارد اين اطلاعات از اسرار شرکت‎هاي نفتي به شمار مي‎رفت، ارزيابي خوش‌بينانه از نياز جهان به نفت ايران چندان نمي‎تواند جاي ايراد داشته باشد؛ اما متأسفانه در دور قبلي تحریم‌های نفتي عليه ايران در دوره رياست‎جمهوري اوباما، بارها شاهد بوديم که مسئولان ارشد سياسي و اقتصادي کشورمان از افزايش قيمت‎هاي نفت در صورت برقراري تحريم عليه نفت ايران حتي تا ۲۰۰ دلار صحبت مي‎کردند و اين در حالي بود که با توجه به انفجار اطلاعات در دهه‎هاي اخير که کوچک‎ترين تحولات نفتي دنيا در زير ذره‎بين است...

اين اظهارنظرها به‎جاي ايجاد رعب در دل دشمن، موجب شد به‌دليل ايجاد امنيت کاذب در ميان مسئولان ارشد اجرائي کشور، با اطمينان از بي‎اثربودن تحريم‎ها و قطع‌نامه‎هاي شوراي امنيت سخن گفته شود و در ادامه کشور نه‌تنها با تحريم‎هاي شديد روبه‌رو شد، بلکه در شوراي امنيت سازمان ملل متحد نيز متهم به‌ ایجاد ‌مخاطره‌ در سطح امنيت بين‎المللي شد. براي برون‎رفت از اين بحران خودساخته، با درايت مسئولان ارشد کشور نياز به مذاکرات چندجانبه احساس شد و بعد از ماه‎ها مذاکرات سخت و نفس‎گير برجام متولد شد که امروزه به‌دليل خلف وعده دولت ترامپ که بسياري از دستاوردهاي مهم بين‎المللي را نيز نقض کرده، کشور مجدد با چالش بزرگي روبه‌رو شده است. البته با عقلانيت مسئولان کشور از دام‎هاي گسترده‌شده توسط بحران‎آفرين‎هاي دولت آمريکا مانند بولتون و پمپئو و هم‎پيمانان آنها برحذر مانده‌ايم. تجربه موفق دولت ملي قبل از کودتاي ۱۳۳۲ در حرکت به سمت اقتصاد بدون وابستگي به نفت که به‌دليل اعتماد و ياري‌گرفتن از مردم حاصل شد و کودتاي ناشي از مجموعه اختلاف‌‌های داخلي و دخالت‎هاي خارجي آن را عقيم گذاشت، نه‌تنها در اين دوران سخت بلکه بعد از رفع آن نيز بايد مبناي سياست اصلي اقتصادي کشور قرار بگيرد. البته اين کاهش وابستگي به نفت نبايد به‌معني کم‌شدن وابستگي کشورهاي نيازمند به نفت و گاز ايران باشد. بلکه برعکس بايد با تعميق روابط استراتژيک با کشورهاي بزرگ مصرف‎کننده بزرگ نفت مانند چين و هند با اجراي طرح‎هاي بزرگ مانند پروژه مشترک چابهار امنيت ملي و اقتصادي کشورمان را تضمين کنيم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها