|

ایده نوظهور سیاست خارجی فمینیستی

اوایل ماه جاری میلادی، فرانسه به‌عنوان رئیس گروه هفت (هفت اقتصاد بزرگ صنعتی) یک‌سری جلساتی با محوریت ترویج برابری جنسیتی و حقوق زنان برگزار کرد. این نشست‌ها شامل جلسات رسمی وزرای برابری جنسیتی (یا مقامات عالی‌رتبه مرتبط)، شورای‌عالی مشاوران، از جمله اما واتسون، بازیگر بریتانیایی و یک گردهمایی بزرگ مدافعان جامعه مدنی کشورهای گروه هفت و دیگر کشورها بود که روی‌هم‌رفته به‌عنوان زنان گروه هفت شناخته می‌شوند.
در پایان نشست، فرانسه قول داده بود که برای پیشبرد سیاست خارجی فمینیستی در سطح جهان تلاش کند. مطمئنا ایده خوبی به نظر می‌رسد، ولی به طور گسترده‌تر این امر به چه معنایی است؟
اگر این موضوع کمی گنگ به نظر می‌رسد به این خاطر است که مفهوم سیاست خارجی فمینیستی مفهوم جدیدی در فرانسه به شمار می‌رود. تاکنون فقط سه کشور آشکارا هواداری خود را از سیاست خارجی فمینیستی اعلام کرده‌اند: سوئد، کانادا و فرانسه که همین هشت مارس گذشته و در روز جهانی زن به دو کشور قبلی پیوست. گرچه هر سه این کشورها از این اعلامیه برای مفصل‌بندی چشم‌انداز بهبود شرایط زنان و دختران سرتاسر جهان استفاده کرده‌اند، ولی هیچ تعریف یا رویکرد مشترکی میان آنها نیست؛ یعنی هرکدام از این کشورها این ایده را در مسیر کاملا متفاوتی در پیش می‌گیرند. علاوه‌براین، کشورهایی که این اعلامیه را امضا نکرده‌اند با درجات مختلفی به این ایده واکنش نشان داده‌اند.
سیاست خارجی فمینیستی جهان برای اولین‌بار در سال 2014 از سوی سوئد پیش کشیده شد و با شک و تردید و سکوتی قابل‌توجه در سطح جهانی به آن واکنش نشان داده شد. سه سال بعد، کانادا تحت رهبری جاستین ترودو با تمرکز کمتری روی توسعه، اولین سیاست بین‌المللی فمینیستی را در جهان مطرح کرد. سال بعد، ترودو از نشست گروه هفت و نوبت ریاست کانادا استفاده کرد تا تمرکز جدید خود بر حوزه برابری جنسیتی را در همه بحث‌ها پیش ببرد. نتیجه این تلاش‌ها تعهدات جدید گروه هفت در این زمینه بود، از جمله تلاش تحت رهبری ایالات‌ متحده برای افزایش سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی که تحت کنترل زنان‌اند یا در حوزه زنان خدمت می‌کنند. مقام آمریکایی‌ای که چنین ابتکارعملی را پیش کشید، کاترین کاوفمن بود که هفته گذشته به‌عنوان نماینده آمریکا در نشست وزرای برابری جنسیتی کشورهای گروه هفت شرکت کرد.
زنان گروه هفت خواستار سرمایه‌گذاری بلندپروازانه در مسائلی مانند کارهای مراقبتی بدون دستمزد زنان و آموزش و سلامت جنسی دختران هستند. این زنان همچنین خواستار مشورت گروه هفت با فعالان حقوق زنان برای طراحی هرگونه برنامه‌ مرتبط با زنان و همچنین تولید گزارش‌های مترقی درباره تعهدات گروه هفت در این زمینه هستند؛ تعهداتی که اغلب داده شده، ولی بعدا از آنها حرفی به میان نیامده است.
سازمان آکسفام هم به‌عنوان یکی از اعضای «زنان گروه هفت» در صحنه حضور داشت و مقاله جدیدی درباره کمک فمینیستی منتشر کرد که چهار اصل را برای کمک‌های بین‌المللی فمینیستی مشخص می‌‌کند. نخست، این سازمان از رهبران کشورهای گروه هفت می‌خواهد که از دریچه جنسیت به تمام استراتژی‌های امدادی بنگرند تا مطمئن شوند که برابری جنسیتی برنامه‌ای جدا نیست، بلکه در همه تلاش‌های مرتبط با توسعه درآمیخته است. این سازمان همچنین از کشورها می‌خواهد که عدم توازن قدرت کنونی را در امدادهای بین‌المللی از میان بردارند، به این معنا که جریان‌های مالی باید به گروه‌ها و جنبش‌های زنان کمک کنند و به اندازه‌ای انعطاف‌پذیر باشند که شامل آن دست سازمان‌های مردم‌نهادی هم بشوند که معمولا بودجه‌های دولتی به آنها نمی‌رسد.
این رویکرد درواقع تغییری واقعی در وضعیت کنونی امدادهای بین‌المللی کشورهای گروه هفت است، ولی منصفانه است که در تحقق این ایده شک کنیم، به‌ویژه به‌خاطر رفتار ایالات‌ متحده در انجمن‌های بین‌المللی و همچنین این واقعیت که در اعلامیه نشست هفته گذشته گروه هفت هیچ اشاره‌ای به حقوق جنسی و تولیدمثل نشد؛ همان مسئله‌ای که اخیرا آمریکا علیه آن مبارزه می‌کند.

اوایل ماه جاری میلادی، فرانسه به‌عنوان رئیس گروه هفت (هفت اقتصاد بزرگ صنعتی) یک‌سری جلساتی با محوریت ترویج برابری جنسیتی و حقوق زنان برگزار کرد. این نشست‌ها شامل جلسات رسمی وزرای برابری جنسیتی (یا مقامات عالی‌رتبه مرتبط)، شورای‌عالی مشاوران، از جمله اما واتسون، بازیگر بریتانیایی و یک گردهمایی بزرگ مدافعان جامعه مدنی کشورهای گروه هفت و دیگر کشورها بود که روی‌هم‌رفته به‌عنوان زنان گروه هفت شناخته می‌شوند.
در پایان نشست، فرانسه قول داده بود که برای پیشبرد سیاست خارجی فمینیستی در سطح جهان تلاش کند. مطمئنا ایده خوبی به نظر می‌رسد، ولی به طور گسترده‌تر این امر به چه معنایی است؟
اگر این موضوع کمی گنگ به نظر می‌رسد به این خاطر است که مفهوم سیاست خارجی فمینیستی مفهوم جدیدی در فرانسه به شمار می‌رود. تاکنون فقط سه کشور آشکارا هواداری خود را از سیاست خارجی فمینیستی اعلام کرده‌اند: سوئد، کانادا و فرانسه که همین هشت مارس گذشته و در روز جهانی زن به دو کشور قبلی پیوست. گرچه هر سه این کشورها از این اعلامیه برای مفصل‌بندی چشم‌انداز بهبود شرایط زنان و دختران سرتاسر جهان استفاده کرده‌اند، ولی هیچ تعریف یا رویکرد مشترکی میان آنها نیست؛ یعنی هرکدام از این کشورها این ایده را در مسیر کاملا متفاوتی در پیش می‌گیرند. علاوه‌براین، کشورهایی که این اعلامیه را امضا نکرده‌اند با درجات مختلفی به این ایده واکنش نشان داده‌اند.
سیاست خارجی فمینیستی جهان برای اولین‌بار در سال 2014 از سوی سوئد پیش کشیده شد و با شک و تردید و سکوتی قابل‌توجه در سطح جهانی به آن واکنش نشان داده شد. سه سال بعد، کانادا تحت رهبری جاستین ترودو با تمرکز کمتری روی توسعه، اولین سیاست بین‌المللی فمینیستی را در جهان مطرح کرد. سال بعد، ترودو از نشست گروه هفت و نوبت ریاست کانادا استفاده کرد تا تمرکز جدید خود بر حوزه برابری جنسیتی را در همه بحث‌ها پیش ببرد. نتیجه این تلاش‌ها تعهدات جدید گروه هفت در این زمینه بود، از جمله تلاش تحت رهبری ایالات‌ متحده برای افزایش سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی که تحت کنترل زنان‌اند یا در حوزه زنان خدمت می‌کنند. مقام آمریکایی‌ای که چنین ابتکارعملی را پیش کشید، کاترین کاوفمن بود که هفته گذشته به‌عنوان نماینده آمریکا در نشست وزرای برابری جنسیتی کشورهای گروه هفت شرکت کرد.
زنان گروه هفت خواستار سرمایه‌گذاری بلندپروازانه در مسائلی مانند کارهای مراقبتی بدون دستمزد زنان و آموزش و سلامت جنسی دختران هستند. این زنان همچنین خواستار مشورت گروه هفت با فعالان حقوق زنان برای طراحی هرگونه برنامه‌ مرتبط با زنان و همچنین تولید گزارش‌های مترقی درباره تعهدات گروه هفت در این زمینه هستند؛ تعهداتی که اغلب داده شده، ولی بعدا از آنها حرفی به میان نیامده است.
سازمان آکسفام هم به‌عنوان یکی از اعضای «زنان گروه هفت» در صحنه حضور داشت و مقاله جدیدی درباره کمک فمینیستی منتشر کرد که چهار اصل را برای کمک‌های بین‌المللی فمینیستی مشخص می‌‌کند. نخست، این سازمان از رهبران کشورهای گروه هفت می‌خواهد که از دریچه جنسیت به تمام استراتژی‌های امدادی بنگرند تا مطمئن شوند که برابری جنسیتی برنامه‌ای جدا نیست، بلکه در همه تلاش‌های مرتبط با توسعه درآمیخته است. این سازمان همچنین از کشورها می‌خواهد که عدم توازن قدرت کنونی را در امدادهای بین‌المللی از میان بردارند، به این معنا که جریان‌های مالی باید به گروه‌ها و جنبش‌های زنان کمک کنند و به اندازه‌ای انعطاف‌پذیر باشند که شامل آن دست سازمان‌های مردم‌نهادی هم بشوند که معمولا بودجه‌های دولتی به آنها نمی‌رسد.
این رویکرد درواقع تغییری واقعی در وضعیت کنونی امدادهای بین‌المللی کشورهای گروه هفت است، ولی منصفانه است که در تحقق این ایده شک کنیم، به‌ویژه به‌خاطر رفتار ایالات‌ متحده در انجمن‌های بین‌المللی و همچنین این واقعیت که در اعلامیه نشست هفته گذشته گروه هفت هیچ اشاره‌ای به حقوق جنسی و تولیدمثل نشد؛ همان مسئله‌ای که اخیرا آمریکا علیه آن مبارزه می‌کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها