|

عمان؛ میانجی وفادار

حسن هادی- کارشناس روابط بین‌الملل

دور جدید میانجیگری با محوریت همسایه جنوبی و وفادار ایران، سلطنت‌نشین عمان آغاز شده است. یوسف بن علوی حامل پیام هایی برای همتای ایرانی خود بود؛ پیام‌هایی که بر اساس تحلیل بیشتر کارشناسان، بر شروع دور جدیدی از میانجیگری این کشور در مناقشات اخیر ایران در قضیه برجام با آمریکا، حکایت دارد. سفر رئیس‌جمهور سوئیس به آمریکا را نیز در این راستا می‌توان تجزیه و تحلیل کرد. مانیفست این هم‌آوایی و هم‌گرایی جهانی برای نجات برجام و ناکام‌گذاشتن دشمنان آن، صیانت از ماهیت و ارزش یک قرارداد مهم بین‌المللی است. عمان و سوئیس هر دو بی‌طرف و هر دو با یک شیوه و بسیار شبیه به هم یعنی لیبرال- دموکراسی اداره می‌شوند. در تعامل با سایر کشورها و در سیاست خارجی نیز از تعادل، مشی گفتمانی و تنش‌زدایی یکسانی بهره می‌جویند. شاید پربیراه نیست که عمان را سوئیس خاورمیانه لقب داده‌اند. اصل هم‌زیستی مسالمت‌آمیز شالوده اصلی کنش این دو کشور در عرصه بین‌المللی است. در برهه حساس کنونی که جنگ سرد بین ایران آمریکا به اوج خود رسیده است، به نظر می‌رسد ترامپ نه توان و نه سناریویی بیش از این در دست دارد تا با آن بتواند علیه ایران کاری انجام دهد. مشاوران ترامپ نیز دیگر چیزی در چنته ندارند. هر چه داشتند همین بود. با حرکت ناو لینکلن آخرین برگ خود را نیز رو کردند و به نتیجه هم نرسیدند. هر چند این اقدام، بسیار غیرحرفه‌ای و بیجا بود ولی نیت سران کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس را حداقل برای دولتمردان ما به‌خوبی عریان و آشکار کرد. ترامپ اکنون راهی جز بازگشت به میز مذاکره برجام و قبول شکست ندارد. شاید پذیرش این موضوع در افکار عمومی داخل آمریکا به‌ویژه در حوزه‌های انتخاباتی ترامپ بسیار برای وی ناگوار باشد، ولی او می‌تواند راهی برای فرار از این سرزنش‌ها پیدا کند. شکی نیست در این شرایط ترامپ از هر نوع میانجیگری درباره عادی‌سازی روابط با تهران استقبال می‌کند. پرواضح است پیش‌شرط مذاکره با آمریکا بازگشت آن کشور بر سر میز مذاکره برجامی است. زیاد بعید به نظر نمی‌رسد این نرمش و بازگشت به‌زودی از طرف آمریکا به وقوع بپیوندد. دوستی با ایران پس از این مقاومت باصلابت و شگفتی‌آفرین، بسیار بیش از گذشته برای ترامپ مهم و وسوسه‌انگیز شده است. او به‌خوبی می‌داند ارتباط صلح‌آمیز ولو سرد با یک کشور مقتدر و تأثیرگذار مانند ایران، به‌مراتب بیشتر از ارتباط صمیمانه و دوستانه با چند کشور وابسته و بی‌خاصیت، سودمند است. اکنون یوسف بن علوی اینجاست تا بگوید شرایط مهیای بازگشت آمریکا به برجام است. اقدامات ایران در این میان، باید همچنان استوار بر اصول ان‌پی‌تی و برجام باشد تا از هر نوع اتهامی مصون و در نهایت برنده این بازی شود. احیای برجام پشت میز مذاکره 1+5 یک پیروزی تاریخ‌ساز برای ایران خواهد بود. بازگشت آمریکا به پشت میز مذاکرات هسته‌ای ایران، علاوه بر اینکه موجب افزایش اقتدار منطقه‌ای و بین‌المللی ایران خواهد شد، نتیجه‌ای دلچسب و دلنشین پس از یک هم‌گرایی خردمندانه و در فضای بین‌المللی که بسیار هم دشوار و خطرآفرین بود، به همراه خواهد داشت. اکنون که دو کشور دوست (عمان و سوئیس) قصد میانجیگری و یافتن راه‌حلی به منظور برون‌رفت از این بحران دارند، بهتر است مسئولان فهیم ما با همدلی و وحدت کلمه به سیاست‌های متخذه از سوی شورای امنیت ملی، هماهنگ و هم‌صدا باشند تا کوچک‌ترین آسیبی به منافع ملی وارد نشود. بدون شک عمان گزینه بسیار مناسبی برای حل بحران‌های سیاسی منطقه‌ای است، زیرا شخص سلطان قابوس مورد احترام همه کشورها بوده و در تعامل با هر سلیقه و گفتمانی، انعطافی خاص و ویژه خود را دارد. یقینا نتیجه‌بخش‌بودن این وساطتت، آرامش را به خلیج‌فارس بازخواهد گرداند و زمینه برای رفع بسیاری از سوءتفاهمات بین ایران و کشورهای عربی متخاصم فراهم خواهد شد.

دور جدید میانجیگری با محوریت همسایه جنوبی و وفادار ایران، سلطنت‌نشین عمان آغاز شده است. یوسف بن علوی حامل پیام هایی برای همتای ایرانی خود بود؛ پیام‌هایی که بر اساس تحلیل بیشتر کارشناسان، بر شروع دور جدیدی از میانجیگری این کشور در مناقشات اخیر ایران در قضیه برجام با آمریکا، حکایت دارد. سفر رئیس‌جمهور سوئیس به آمریکا را نیز در این راستا می‌توان تجزیه و تحلیل کرد. مانیفست این هم‌آوایی و هم‌گرایی جهانی برای نجات برجام و ناکام‌گذاشتن دشمنان آن، صیانت از ماهیت و ارزش یک قرارداد مهم بین‌المللی است. عمان و سوئیس هر دو بی‌طرف و هر دو با یک شیوه و بسیار شبیه به هم یعنی لیبرال- دموکراسی اداره می‌شوند. در تعامل با سایر کشورها و در سیاست خارجی نیز از تعادل، مشی گفتمانی و تنش‌زدایی یکسانی بهره می‌جویند. شاید پربیراه نیست که عمان را سوئیس خاورمیانه لقب داده‌اند. اصل هم‌زیستی مسالمت‌آمیز شالوده اصلی کنش این دو کشور در عرصه بین‌المللی است. در برهه حساس کنونی که جنگ سرد بین ایران آمریکا به اوج خود رسیده است، به نظر می‌رسد ترامپ نه توان و نه سناریویی بیش از این در دست دارد تا با آن بتواند علیه ایران کاری انجام دهد. مشاوران ترامپ نیز دیگر چیزی در چنته ندارند. هر چه داشتند همین بود. با حرکت ناو لینکلن آخرین برگ خود را نیز رو کردند و به نتیجه هم نرسیدند. هر چند این اقدام، بسیار غیرحرفه‌ای و بیجا بود ولی نیت سران کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس را حداقل برای دولتمردان ما به‌خوبی عریان و آشکار کرد. ترامپ اکنون راهی جز بازگشت به میز مذاکره برجام و قبول شکست ندارد. شاید پذیرش این موضوع در افکار عمومی داخل آمریکا به‌ویژه در حوزه‌های انتخاباتی ترامپ بسیار برای وی ناگوار باشد، ولی او می‌تواند راهی برای فرار از این سرزنش‌ها پیدا کند. شکی نیست در این شرایط ترامپ از هر نوع میانجیگری درباره عادی‌سازی روابط با تهران استقبال می‌کند. پرواضح است پیش‌شرط مذاکره با آمریکا بازگشت آن کشور بر سر میز مذاکره برجامی است. زیاد بعید به نظر نمی‌رسد این نرمش و بازگشت به‌زودی از طرف آمریکا به وقوع بپیوندد. دوستی با ایران پس از این مقاومت باصلابت و شگفتی‌آفرین، بسیار بیش از گذشته برای ترامپ مهم و وسوسه‌انگیز شده است. او به‌خوبی می‌داند ارتباط صلح‌آمیز ولو سرد با یک کشور مقتدر و تأثیرگذار مانند ایران، به‌مراتب بیشتر از ارتباط صمیمانه و دوستانه با چند کشور وابسته و بی‌خاصیت، سودمند است. اکنون یوسف بن علوی اینجاست تا بگوید شرایط مهیای بازگشت آمریکا به برجام است. اقدامات ایران در این میان، باید همچنان استوار بر اصول ان‌پی‌تی و برجام باشد تا از هر نوع اتهامی مصون و در نهایت برنده این بازی شود. احیای برجام پشت میز مذاکره 1+5 یک پیروزی تاریخ‌ساز برای ایران خواهد بود. بازگشت آمریکا به پشت میز مذاکرات هسته‌ای ایران، علاوه بر اینکه موجب افزایش اقتدار منطقه‌ای و بین‌المللی ایران خواهد شد، نتیجه‌ای دلچسب و دلنشین پس از یک هم‌گرایی خردمندانه و در فضای بین‌المللی که بسیار هم دشوار و خطرآفرین بود، به همراه خواهد داشت. اکنون که دو کشور دوست (عمان و سوئیس) قصد میانجیگری و یافتن راه‌حلی به منظور برون‌رفت از این بحران دارند، بهتر است مسئولان فهیم ما با همدلی و وحدت کلمه به سیاست‌های متخذه از سوی شورای امنیت ملی، هماهنگ و هم‌صدا باشند تا کوچک‌ترین آسیبی به منافع ملی وارد نشود. بدون شک عمان گزینه بسیار مناسبی برای حل بحران‌های سیاسی منطقه‌ای است، زیرا شخص سلطان قابوس مورد احترام همه کشورها بوده و در تعامل با هر سلیقه و گفتمانی، انعطافی خاص و ویژه خود را دارد. یقینا نتیجه‌بخش‌بودن این وساطتت، آرامش را به خلیج‌فارس بازخواهد گرداند و زمینه برای رفع بسیاری از سوءتفاهمات بین ایران و کشورهای عربی متخاصم فراهم خواهد شد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها