در باب اهميت سفر «آبه»
فريدون مجلسي
اين روزها رفتوآمد غيرمستقيم در مسير تهران و واشنگتن قويتر و سازمانيافتهتر از گذشته در جريان است. وساطتها از سوي کشورهاي مختلف از قطر، عمان و عراق تا شرقيترين نقطه جهان، ژاپن براي تنشزدايي ميان ايران و آمريکا شتاب گرفته است. بعد از سفر عبدالمهدي به ايران و متعاقبا سفرش به نيويورک که در تلاش براي مديريت بحران ميان ايران و آمريکا و خارجکردن مسير تنش دو کشور بود، صحبت از سفر قريبالوقوع شينزو آبه، نخستوزير ژاپن، به تهران است.
در پي سفر سهروزه ترامپ و يارانش به توکيو و رايزني با مقامات اين کشور براي حل تنش ميان ايران و آمريکا، به نظر ميرسد نخستوزير ژاپن با دست پر و شايد حامل پيامهاي مهمي به تهران ميآيد. در اهميت اين سفر همين بس که در گذر تاريخ و دستکم در نيم قرن اخير، ژاپن کنشگري بينالمللي خاصي نداشته و کمتر در کشاکشهاي ديپلماتيک حضور داشته است. امروز رهبران اين کشور بر اين باورند که منافع ملي ژاپن و امنيت نظام جهاني ايجاب ميکند نقشي جديتر و فعالتر در صحنه بينالمللي ايفا کنند؛ بهویژه اينکه توکيو حسن روابط بالايي هم با ايران و هم با آمريکا دارد. حساسيت ژاپنيها وقتي به مديريت منازعه ايران و آمريكا بيشتر شد که از نزديک نشانههاي افزايش تنش و به تبع آن احتمال رويارويي نظامي ميان ايران و آمريکا را ملاحظه کردند.
حضور ناو لينکلن و بمبافکن « B52» اين باور را در هيئت حاکمه ژاپن ايجاد کرده که منطقه خاورميانه بيش از هر دوره تاريخي ديگري در نزاع بزرگ نظامي قرار دارد. ژاپنيها نيک ميدانند که عواقب و پيامد هرگونه منازعه احتمالي ميان ايران و آمريکا چه ميزان مخرب و ويرانگر خواهد بود. ژاپنيها تجربه جنگ بينالملل دوم را دارند؛ در اين جنگ امپراتوري ژاپن تنها زماني تسليم متفقين شد که با حمله مهيب و نابودگر هستهاي مواجه شد. براي همين اين ديدگاه مطرح است که منازعه ايران و آمريكا با توجه به حضور اسرائيل، کشدار و فرسايشي خواهد بود و از سوي ديگر احتمال بهکارگرفتهشدن سلاحهاي ويرانگر هستهاي وجود دارد. وقوع چنين جنگي براي ژاپن مساوي با ازدسترفتن منافع سرشار اقتصادي هم از جهت واردات و هم صادرات است. توکيو واردکننده انرژي از منطقه خاورميانه است و از سوي ديگر صادرکننده انواع کالاهاي صنعتي و الکترونيکي به منطقه است. ژاپن مايل نيست چنين بازار بزرگ و مهمي را از دست بدهد و طبيعي است که ايران سهم عمده بازار را در منطقه دارد. دولت ژاپن مخالف سياستهاي تحريم نفتي آمريکا عليه ايران است. از نگاه ژاپنيها خاصيت اقتصاد به تنوعش است. ايران
کشور بزرگ نفتي است و ژاپن نميخواهد صرفا به نفت اعراب متکي باشد. ايمني تجارت در وجود بازارهاي متنوع و کار مستمر و فعال با اين بازارهاست. حذف هرگونه منبع ورودي انرژي ريسک است و به تبع آن قيمت دگرگون میشود. با عطف به همه اين واقعيتها نخستوزير ژاپن بهخاطر منافع ملي کشور خودش هم که شده با سفر به تهران دنبال جلب نظر بيشتر دولتمردان ايراني به کاهش تنش با آمريکاست، زيرا منازعه منافع همه بازيگران را به خطر مياندازد. البته بايد گفت هرچند دولت ايران اعلام کرده است رويکردي صلحطلبانه دارد و از اين جهت جاي نگراني از آغاز منازعه از سوي ايران نيست؛ اما آبه بهنوعي با انجام سفر بهدنبال اعتمادسازي بيشتر براي حراست از صلح و امنيت جهاني و تداوم تجارت حياتي بينالمللي است.
اين روزها رفتوآمد غيرمستقيم در مسير تهران و واشنگتن قويتر و سازمانيافتهتر از گذشته در جريان است. وساطتها از سوي کشورهاي مختلف از قطر، عمان و عراق تا شرقيترين نقطه جهان، ژاپن براي تنشزدايي ميان ايران و آمريکا شتاب گرفته است. بعد از سفر عبدالمهدي به ايران و متعاقبا سفرش به نيويورک که در تلاش براي مديريت بحران ميان ايران و آمريکا و خارجکردن مسير تنش دو کشور بود، صحبت از سفر قريبالوقوع شينزو آبه، نخستوزير ژاپن، به تهران است.
در پي سفر سهروزه ترامپ و يارانش به توکيو و رايزني با مقامات اين کشور براي حل تنش ميان ايران و آمريکا، به نظر ميرسد نخستوزير ژاپن با دست پر و شايد حامل پيامهاي مهمي به تهران ميآيد. در اهميت اين سفر همين بس که در گذر تاريخ و دستکم در نيم قرن اخير، ژاپن کنشگري بينالمللي خاصي نداشته و کمتر در کشاکشهاي ديپلماتيک حضور داشته است. امروز رهبران اين کشور بر اين باورند که منافع ملي ژاپن و امنيت نظام جهاني ايجاب ميکند نقشي جديتر و فعالتر در صحنه بينالمللي ايفا کنند؛ بهویژه اينکه توکيو حسن روابط بالايي هم با ايران و هم با آمريکا دارد. حساسيت ژاپنيها وقتي به مديريت منازعه ايران و آمريكا بيشتر شد که از نزديک نشانههاي افزايش تنش و به تبع آن احتمال رويارويي نظامي ميان ايران و آمريکا را ملاحظه کردند.
حضور ناو لينکلن و بمبافکن « B52» اين باور را در هيئت حاکمه ژاپن ايجاد کرده که منطقه خاورميانه بيش از هر دوره تاريخي ديگري در نزاع بزرگ نظامي قرار دارد. ژاپنيها نيک ميدانند که عواقب و پيامد هرگونه منازعه احتمالي ميان ايران و آمريکا چه ميزان مخرب و ويرانگر خواهد بود. ژاپنيها تجربه جنگ بينالملل دوم را دارند؛ در اين جنگ امپراتوري ژاپن تنها زماني تسليم متفقين شد که با حمله مهيب و نابودگر هستهاي مواجه شد. براي همين اين ديدگاه مطرح است که منازعه ايران و آمريكا با توجه به حضور اسرائيل، کشدار و فرسايشي خواهد بود و از سوي ديگر احتمال بهکارگرفتهشدن سلاحهاي ويرانگر هستهاي وجود دارد. وقوع چنين جنگي براي ژاپن مساوي با ازدسترفتن منافع سرشار اقتصادي هم از جهت واردات و هم صادرات است. توکيو واردکننده انرژي از منطقه خاورميانه است و از سوي ديگر صادرکننده انواع کالاهاي صنعتي و الکترونيکي به منطقه است. ژاپن مايل نيست چنين بازار بزرگ و مهمي را از دست بدهد و طبيعي است که ايران سهم عمده بازار را در منطقه دارد. دولت ژاپن مخالف سياستهاي تحريم نفتي آمريکا عليه ايران است. از نگاه ژاپنيها خاصيت اقتصاد به تنوعش است. ايران
کشور بزرگ نفتي است و ژاپن نميخواهد صرفا به نفت اعراب متکي باشد. ايمني تجارت در وجود بازارهاي متنوع و کار مستمر و فعال با اين بازارهاست. حذف هرگونه منبع ورودي انرژي ريسک است و به تبع آن قيمت دگرگون میشود. با عطف به همه اين واقعيتها نخستوزير ژاپن بهخاطر منافع ملي کشور خودش هم که شده با سفر به تهران دنبال جلب نظر بيشتر دولتمردان ايراني به کاهش تنش با آمريکاست، زيرا منازعه منافع همه بازيگران را به خطر مياندازد. البته بايد گفت هرچند دولت ايران اعلام کرده است رويکردي صلحطلبانه دارد و از اين جهت جاي نگراني از آغاز منازعه از سوي ايران نيست؛ اما آبه بهنوعي با انجام سفر بهدنبال اعتمادسازي بيشتر براي حراست از صلح و امنيت جهاني و تداوم تجارت حياتي بينالمللي است.