|

نه به دخانیات آری به طول عمر و نشاط

سعید منتظرالمهدی*

آمارهای منتشرشده از سوی سازمان‌های جهانی، به‌ویژه سازمان بهداشت جهانی، نشان از آن دارد که هر‌ساله چند میلیون نفر از شهروندان جوامع مختلف بر اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست می‌دهند و شمار بسیار بیشتری گرفتار بیماری‌های مزمن قلبی- عروقی، تنفسی و ریوی، دهان و دندان و حتی اختلالات مغزی و عصبی می‌شوند. شوربختانه، شمار زیادی از مرگ‌ومیرها و عوارض بدخیم و آزاردهنده جسمی و روانی ناشی از دخانیات دامن‌گیر شهروندان، به‌ویژه جوانان جوامعی می‌شود که گام در راه توسعه نهاده‌اند و اصطلاحا «کشورهای در حال توسعه» نام گرفته‌اند و لاجرم کشور ما نیز در شمار چنین ممالکی است. نیازی به یادآوری نیست که آثار نگران‌کننده و رنج‌آور استعمال دخانیات در سطح فروشدن در دام بیماری‌ها و بدکارکردی‌های جسمی و کوتاه‌شدن سال‌های عمر محدود نمی‌ماند و خسارات مادی هنگفتی نیز بر جامعه و حتی نسل‌های بعد بر جای می‌گذارد و آهنگ و سرعت رشد و توسعه جوامعی همچون جامعه ما را فرو می‌کاهد.

گرایش به سیگار و دیگر شقوق دخانیات برای همه جوامع امروزی نگران‌کننده و دل‌آزار است؛ اما متأسفانه این نگرانی در جامعه ما دوچندان است، چرا‌که در جامعه ما اولا: در سال‌های اخیر سن گرایش به سیگار و قلیان به صورت نگران‌کننده و رنجش‌آوری کاهش یافته است و شماری از نوجوانان عزیز کشورمان در دام این «عامل مهلک» فرو‌غلتیده‌اند. ثانیا: نرخ ارتکاب این «رفتار غیرسالم» (سیگارکشیدن) در بین قشر دانشجو فزونی یافته است و ثالثا: بر شمار دختران و بانوانی که خواسته و ناخواسته خود را در معرض عامل بیماری‌زا و نشاط‌زدا و زیبایی‌ستان نیکوتین قرار می‌دهند، افزوده شده است. متأسفانه این سه قشر و گروه همانند دیگر افراد سیگاری نه‌تنها با استعمال دخانیات سلامت و شادابی و زیبایی خود را در معرض خطر و آسیب قرار می‌دهند؛ بلکه با آلوده‌کردن محیط پیرامون خویش، دیگران، به‌ویژه کودکان معصوم و سالمندان آسیب‌پذیر را نیز قربانی رفتار غیرسالم خویش می‌کنند. مطالعات و پژوهش‌های مختلف و تجارب بالینی و درمانی، نشان از آن دارد که چندین و چند عامل در گرایش به سیگار و نیکوتین سهم و نقش دارند. یکی از آن عوامل «پندارهای نادرست» مربوط به سیگار است.

یکی از مهم‌ترین آن پندارها و باورهای نادرست مربوط به نقش تسکین‌بخشی سیگار است. بسیاری چنین می‌پندارند که سیگار اضطراب را کاهش و استرس را تقلیل می‌دهد و ناراحتی را از میان می‌برد. این پندار نه‌فقط هیچ نشانی از واقعیت ندارد؛ بلکه به کل نادرست است؛ زیرا دیرزمانی است که تحقیقات پزشکی نشان داده است که نه‌فقط سیگار کورتیزول (هورمون استرس) را کم نمی‌کند؛ بلکه میزان آن را در خون افزایش می‌دهد. همچنین این باور که سیگار آرام‌بخش است، نیز به طور کل نادرست است؛ چون سیگار فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک (سیستم تحریک‌زا) را افزایش و سطح فعالیت پاراسمپاتیک (سیستم آرام‌بخش) را کاهش می‌دهد و در نتیجه سطح برانگیختگی و دلواپسی و اضطراب را فزونی می‌بخشد؛ بنابراین احساس آرامش بعد از استعمال دخانیات را فقط می‌توان نوعی «ادراک نادرست» تعبیر کرد. سر‌انجام این باور نادرست نیز وجود دارد که سیگار روشی برای بهبود روابط اجتماعی است. باید گفت که این پندار نیز بسیار بیراه است؛ زیرا همه می‌دانیم که بوی مشمئزکننده حاصل از سیگار، زردی رنگ رخساره و بد‌شکلی پدید‌آمده در دندان‌ها بر اثر کشیدن سیگار و قلیان و نیز آزاردهندگی دود سیگار، هم جذابیت لازم برای ارتباط اجتماعی را از بین می‌برند، هم اعتماد به نفس مورد نیاز برای استمرار رابطه را فرو می‌کاهند. پس هر آن کسی که به سلامت و طول عمر و نشاط و ارتباط سودمند می‌اندیشد، ناگزیر باید از استعمال دخانیات در هر شکل و نوع و میزان آن بپرهیزد. افزون بر «پندار‌های نادرست»، چند عامل دیگر روانی می‌توان فهرست کرد که نقش مهمی در گرایش به دخانیات دارند (آگاهی از این عوامل به تعبیر دانشمندان اقتصاد رفتاری می‌تواند مانند «تلنگر»ی باشد که به پیشگیری از مصرف دخانیات یاری برساند). نخستین آن عوامل «فشار هنجاری» است. منظور از این عبارت آن است که اغلب آدم‌ها، به‌ویژه آنهایی که کم‌سن‌و‌سال و کم‌تجربه‌اند، در برابر فشار دیگران برای انجام یک رفتار به‌زودی مقاومت خود را از دست می‌دهند و تسلیم فشار جمعیت می‌شوند. از‌این‌رو وقتی دانشجویی در جمع چند هم‌کلاسی سیگاری قرار می‌گیرد، به‌زودی خود را با آنان تطبیق می‌دهد و به جرگه سیگاری‌ها می‌پیوندد. دو راهکار مهم برای پرهیز از تسلیم‌شدن در برابر فشار جمع، یکی «توانایی نه‌گفتن» است و دیگری ترک جمع سیگاری‌ها. دومین عامل مؤثر در گرایش به سیگار «اغراق در توانایی کنترل خویشتن» است.
بسیاری چنین فکر می‌کنند که اگر چند باری از سر کنجکاوی پُکی بر سیگار بزنند، سیگاری نخواهند شد؛ چون هرگاه اراده کنند، می‌توانند آن را کنار بگذارند. روان‌شناسان نشان داده‌اند که چنین تصور نادرستی گمراه‌کننده است؛ چون وقتی آدم‌ها در دام «عادت» به‌ویژه عادت به سیگار گرفتار شوند، به‌سادگی قادر به رهایی از شر آن نخواهند بود. از‌این‌رو هیچ‌گاه نباید خود را به سبب این تصور توهم‌آلود، گرفتار باتلاق دخانیات کرد. سومین عامل مؤثر در گرایش به دخانیات «همانندسازی با مدل‌ها» و دیگرانی است که فرد آنها را مهم می‌پندارد و مهم‌شدن خود را در تقلید رفتار و افعال آنان می‌جوید؛ اما نباید از این واقعیت غافل شویم که اغلب آنچه در رفتارهای سلبریتی‌ها و مدل‌ها به ما نشان داده می‌شود، نوعی تبلیغات فریب‌آمیز است که شرکت‌های تجاری برای پرکردن جیب خود به آن مبادرت می‌ورزند. البته این نکته را نیز نباید ناگفته گذاشت که والدین و استادان و پزشکان محترم نیز نباید از تأثیر غیرمستقیم و پنهان رفتار خویش بر دیگران، به‌ویژه نوجوانان و جوانان غفلت ورزند. چه بسیار کسانی که به سبب همانندسازی با این «الگوها» در دام دخانیات گرفتار شده‌اند. در پایان این نوشتار یاد‌آوری چند نکته ضروری به نظر می‌رسد: نکته نخست آنکه شماری از شواهد مطالعاتی نشان داده‌اند که «اعتیاد» و «عادت» به هم پیوسته‌اند و گاهی وابستگی به دخانیات سر از بیراهه اعتیاد درمی‌آورد. دوم آنکه «نه به دخانیات» مستلزم احساس مسئولیت همگانی است. ناگفته پیداست که هریک از ما باید در این پیکار سترگ نقش بی‌بدیل خود را به‌خوبی ایفا کنیم.
* سخنگو و معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست‌جمهوری

آمارهای منتشرشده از سوی سازمان‌های جهانی، به‌ویژه سازمان بهداشت جهانی، نشان از آن دارد که هر‌ساله چند میلیون نفر از شهروندان جوامع مختلف بر اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست می‌دهند و شمار بسیار بیشتری گرفتار بیماری‌های مزمن قلبی- عروقی، تنفسی و ریوی، دهان و دندان و حتی اختلالات مغزی و عصبی می‌شوند. شوربختانه، شمار زیادی از مرگ‌ومیرها و عوارض بدخیم و آزاردهنده جسمی و روانی ناشی از دخانیات دامن‌گیر شهروندان، به‌ویژه جوانان جوامعی می‌شود که گام در راه توسعه نهاده‌اند و اصطلاحا «کشورهای در حال توسعه» نام گرفته‌اند و لاجرم کشور ما نیز در شمار چنین ممالکی است. نیازی به یادآوری نیست که آثار نگران‌کننده و رنج‌آور استعمال دخانیات در سطح فروشدن در دام بیماری‌ها و بدکارکردی‌های جسمی و کوتاه‌شدن سال‌های عمر محدود نمی‌ماند و خسارات مادی هنگفتی نیز بر جامعه و حتی نسل‌های بعد بر جای می‌گذارد و آهنگ و سرعت رشد و توسعه جوامعی همچون جامعه ما را فرو می‌کاهد.

گرایش به سیگار و دیگر شقوق دخانیات برای همه جوامع امروزی نگران‌کننده و دل‌آزار است؛ اما متأسفانه این نگرانی در جامعه ما دوچندان است، چرا‌که در جامعه ما اولا: در سال‌های اخیر سن گرایش به سیگار و قلیان به صورت نگران‌کننده و رنجش‌آوری کاهش یافته است و شماری از نوجوانان عزیز کشورمان در دام این «عامل مهلک» فرو‌غلتیده‌اند. ثانیا: نرخ ارتکاب این «رفتار غیرسالم» (سیگارکشیدن) در بین قشر دانشجو فزونی یافته است و ثالثا: بر شمار دختران و بانوانی که خواسته و ناخواسته خود را در معرض عامل بیماری‌زا و نشاط‌زدا و زیبایی‌ستان نیکوتین قرار می‌دهند، افزوده شده است. متأسفانه این سه قشر و گروه همانند دیگر افراد سیگاری نه‌تنها با استعمال دخانیات سلامت و شادابی و زیبایی خود را در معرض خطر و آسیب قرار می‌دهند؛ بلکه با آلوده‌کردن محیط پیرامون خویش، دیگران، به‌ویژه کودکان معصوم و سالمندان آسیب‌پذیر را نیز قربانی رفتار غیرسالم خویش می‌کنند. مطالعات و پژوهش‌های مختلف و تجارب بالینی و درمانی، نشان از آن دارد که چندین و چند عامل در گرایش به سیگار و نیکوتین سهم و نقش دارند. یکی از آن عوامل «پندارهای نادرست» مربوط به سیگار است.

یکی از مهم‌ترین آن پندارها و باورهای نادرست مربوط به نقش تسکین‌بخشی سیگار است. بسیاری چنین می‌پندارند که سیگار اضطراب را کاهش و استرس را تقلیل می‌دهد و ناراحتی را از میان می‌برد. این پندار نه‌فقط هیچ نشانی از واقعیت ندارد؛ بلکه به کل نادرست است؛ زیرا دیرزمانی است که تحقیقات پزشکی نشان داده است که نه‌فقط سیگار کورتیزول (هورمون استرس) را کم نمی‌کند؛ بلکه میزان آن را در خون افزایش می‌دهد. همچنین این باور که سیگار آرام‌بخش است، نیز به طور کل نادرست است؛ چون سیگار فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک (سیستم تحریک‌زا) را افزایش و سطح فعالیت پاراسمپاتیک (سیستم آرام‌بخش) را کاهش می‌دهد و در نتیجه سطح برانگیختگی و دلواپسی و اضطراب را فزونی می‌بخشد؛ بنابراین احساس آرامش بعد از استعمال دخانیات را فقط می‌توان نوعی «ادراک نادرست» تعبیر کرد. سر‌انجام این باور نادرست نیز وجود دارد که سیگار روشی برای بهبود روابط اجتماعی است. باید گفت که این پندار نیز بسیار بیراه است؛ زیرا همه می‌دانیم که بوی مشمئزکننده حاصل از سیگار، زردی رنگ رخساره و بد‌شکلی پدید‌آمده در دندان‌ها بر اثر کشیدن سیگار و قلیان و نیز آزاردهندگی دود سیگار، هم جذابیت لازم برای ارتباط اجتماعی را از بین می‌برند، هم اعتماد به نفس مورد نیاز برای استمرار رابطه را فرو می‌کاهند. پس هر آن کسی که به سلامت و طول عمر و نشاط و ارتباط سودمند می‌اندیشد، ناگزیر باید از استعمال دخانیات در هر شکل و نوع و میزان آن بپرهیزد. افزون بر «پندار‌های نادرست»، چند عامل دیگر روانی می‌توان فهرست کرد که نقش مهمی در گرایش به دخانیات دارند (آگاهی از این عوامل به تعبیر دانشمندان اقتصاد رفتاری می‌تواند مانند «تلنگر»ی باشد که به پیشگیری از مصرف دخانیات یاری برساند). نخستین آن عوامل «فشار هنجاری» است. منظور از این عبارت آن است که اغلب آدم‌ها، به‌ویژه آنهایی که کم‌سن‌و‌سال و کم‌تجربه‌اند، در برابر فشار دیگران برای انجام یک رفتار به‌زودی مقاومت خود را از دست می‌دهند و تسلیم فشار جمعیت می‌شوند. از‌این‌رو وقتی دانشجویی در جمع چند هم‌کلاسی سیگاری قرار می‌گیرد، به‌زودی خود را با آنان تطبیق می‌دهد و به جرگه سیگاری‌ها می‌پیوندد. دو راهکار مهم برای پرهیز از تسلیم‌شدن در برابر فشار جمع، یکی «توانایی نه‌گفتن» است و دیگری ترک جمع سیگاری‌ها. دومین عامل مؤثر در گرایش به سیگار «اغراق در توانایی کنترل خویشتن» است.
بسیاری چنین فکر می‌کنند که اگر چند باری از سر کنجکاوی پُکی بر سیگار بزنند، سیگاری نخواهند شد؛ چون هرگاه اراده کنند، می‌توانند آن را کنار بگذارند. روان‌شناسان نشان داده‌اند که چنین تصور نادرستی گمراه‌کننده است؛ چون وقتی آدم‌ها در دام «عادت» به‌ویژه عادت به سیگار گرفتار شوند، به‌سادگی قادر به رهایی از شر آن نخواهند بود. از‌این‌رو هیچ‌گاه نباید خود را به سبب این تصور توهم‌آلود، گرفتار باتلاق دخانیات کرد. سومین عامل مؤثر در گرایش به دخانیات «همانندسازی با مدل‌ها» و دیگرانی است که فرد آنها را مهم می‌پندارد و مهم‌شدن خود را در تقلید رفتار و افعال آنان می‌جوید؛ اما نباید از این واقعیت غافل شویم که اغلب آنچه در رفتارهای سلبریتی‌ها و مدل‌ها به ما نشان داده می‌شود، نوعی تبلیغات فریب‌آمیز است که شرکت‌های تجاری برای پرکردن جیب خود به آن مبادرت می‌ورزند. البته این نکته را نیز نباید ناگفته گذاشت که والدین و استادان و پزشکان محترم نیز نباید از تأثیر غیرمستقیم و پنهان رفتار خویش بر دیگران، به‌ویژه نوجوانان و جوانان غفلت ورزند. چه بسیار کسانی که به سبب همانندسازی با این «الگوها» در دام دخانیات گرفتار شده‌اند. در پایان این نوشتار یاد‌آوری چند نکته ضروری به نظر می‌رسد: نکته نخست آنکه شماری از شواهد مطالعاتی نشان داده‌اند که «اعتیاد» و «عادت» به هم پیوسته‌اند و گاهی وابستگی به دخانیات سر از بیراهه اعتیاد درمی‌آورد. دوم آنکه «نه به دخانیات» مستلزم احساس مسئولیت همگانی است. ناگفته پیداست که هریک از ما باید در این پیکار سترگ نقش بی‌بدیل خود را به‌خوبی ایفا کنیم.
* سخنگو و معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست‌جمهوری

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها