رقیب جدید برای نفت ایران
شرق: كشف ميدان نفتي نسبتا بزرگ در مديترانه، نزديكشدن به اقتصاديكردن توليد شيلاويل و شيلگس در جهان و نبود تحريمهاي نفتي براي كشورهاي خاورميانه از جمله مواردي است كه نگرانيهايي را براي برنامهريزي بلندمدت نفت و گاز در ايران ايجاد ميكند. آيا ايران در شرايط تحريم خواهد توانست با رقباي نفتي و گازي خود در جهان به رقابت عادلانه بپردازد؟ چشمانداز عرضه و تقاضاي نفت و گاز در جهان چيست و ايران در كجاي آن جاي ميگيرد؟ اينها پرسشهايي است كه با دو كارشناس انرژي در ميان گذاشتيم. مدير كل خاورميانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE معتقد است دو گزينه پتروشيمي و همچنين سوخت هواپيما، از جمله مواردي هستند كه شايد تا نيمقرن (يا يك قرن) آينده براي آن هنوز هم تقاضاي مطلوبي وجود داشته باشد. او با اشاره به اينكه پيك مصرف نفت در جهان در اوايل دهه 2030 رخ خواهد داد و به حدود 115 تا 120 ميليون بشكه در روز (حدود 15 تا 20 ميليون بشكه بيشتر از امروز) خواهد رسيد كه نشان ميدهد هنوز هم زمان براي برنامهريزي بهمنظور بازاريابي نفت و گاز براي ايران وجود دارد؛ البته مشروط بر آنكه طعم تحريم و ريسك و احتمال قرارگرفتن در آن موقعيت،
سايهاش را از سر ايران بردارد. بااينحال برخي كارشناسان هشدار ميدهند كه برنامهريزي روشن و دقيقي در اين زمينه در بين مجموعه صنعت نفت ايران وجود ندارد و مديريت در اين عرصه با همان رويكرد 40 سال پيش انجام میشود.
2 قطب نفتمحور با عمر نزديك به يك قرن
ايمان ناصري، مدير كل خاورميانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE، در گفتوگو با «شرق» با بيان اينكه دنيا اكنون به سمت فاصلهگرفتن از نفت براي مصارف انرژي است، ميگويد: بااينحال هنوز هم محصولات پتروشيمي مشتريهاي خود را دارند. به گفته او پتروشيمي هنوز نهتنها ساليان سال قرار است نفتمحور باشد، بلكه اين تقاضاي نفت براي تأمين خوراك پتروشيمي پيشبيني ميشود كه كماكان رو به افزايش باشد.
ناصري با تأكيد بر اينكه دو بخشي كه تقاضاي نفت براي آن رشد ميكند، پتروشيمي و حملونقل هوايي است، تصريح ميكند: با توجه به اينكه در اين مؤسسه، نگاه جهاني به مصرف انرژي داريم و به كشورها و بخشها، بهعنوان حامل انرژي نگاه ميكنيم، طبق برآوردها پيك مصرف نفت خام را در نيمه اول دهه 2030 تا 2033 ميبينيم؛ زمانيكه مصرف به بيشينه خود ميرسد، اما درعينحال رشد آن متوقف ميشود.
افزايش تقاضاي مصرف نفت در اوايل دهه 2030
مدير كل خاورميانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE با بيان اينكه در آن زمان مصرف نفت خام در جهان در حدود 115 تا 120 ميليون بشكه در روز خواهد بود، ادامه ميدهد: اين ميزان تا به مصرف امروز كه چيزي در حدود 100 ميليون بشكه در روز است، برگردد سالها زمان ميبرد. حتي اگر در نظر بگيريم كه اين ميزان به نصف برسد، شايد چيزي در حدود چندين دهه و شايد يك قرن زمان نياز دارد.
به گفته او، اينكه مصرفكنندگان انرژي در سطح جهان، در بازه 5، 10، 15، 20 يا 50 ساله چقدر نيازمند نفت ايران خواهند بود، نيازمند فقط رصد تقاضا نيست و بايد به عرضه نفت هم توجه داشته باشيد كه رو به اتمام خواهد بود. بايد در نظر داشته باشيم كه نفتهاي جديدي هم اكتشاف شده يا در حال توسعه است؛ بنابراين موضوع خيلي ساده نيست كه بگوييم با يك نگاه كلي بتوان برنامهريزي ايران را براي حفظ بازار تحليل كرد.ناصري در ادامه ميگويد: اين كاري است كه قسمت مطالعه بازار بسياري از شركتهاي بزرگ نفتي كه داراي نفت هستند نه آنها كه فقط توليدكننده نفت هستند و نه صاحب نفت، به آنها ميپردازد. كار اغلب شركتهاي ملي نفت اين است كه قسمت برنامهريزي آنها با استفاده از مدلهاي جهاني، عرضه و تقاضا را تخمين بزنند و اين بخشها بررسي ميكنند كه چقدر براي آنها ظرفيت عرضه و تقاضا باقي خواهد بود. قطعا ايران هم برنامهريزي ميانمدت و بلندمدت دارد، اما اينكه اين برنامهريزي تا چه اندازه ميتواند هدفگذاري مبتني بر واقعيت داشته باشد و به آن دست يابد، چيز ديگري است.
گروگانگيري توسعه نفت در ايران
اين كارشناس بينالمللي انرژي با اشاره به شرايط تحريمي ايران، تصريح ميكند: در شرايطي كه ايران درگير تحريم است، نميتوانيم به برنامههاي خود جامه عمل بپوشانيم. فرض بر اينكه توليد يا ظرفيتسازي صادراتي هم توسعه پيدا كند، با آن نفت چه بايد كنيم؟ من فكر ميكنم همه تلاشي كه در سالهاي 2016 و 2017 در مجموعه نفت انجام شد كه قراردادهاي بالادستي جديد را معرفي كنند و براي سرمايهگذاري آن را جذاب كنند، در همين راستا بود، هرچند با چالشهاي زيادي روبهرو بود و به نظر من، موفقيت آنچناني نداشت؛ جز فاز 11 پارس جنوبي كه قرارداد مناسبي با توتال منعقد شد، بقيه به مرحلهاي كه بتوان گفت قرارداد منعقد شده يا حجم سرمايهگذاري قابل توجهي را وارد ايران كرده، نبود.به گفته او، مسئله اين است كه هيچگاه شرايط سرمايهگذاري بلندمدت در ايران فراهم نبوده است؛ يا با تحريمها يا با خطر برگشت تحريمها روبهرو بوديم. براي يك برنامهريزي بلندمدت اگر نگاه به منابع مالي و تكنولوژي داخلي باشد، آنها را در حدي كه بتوانيم با برخي از كشورهاي منطقه كه براي توسعه برنامهريزي ميكنند رقابت كنيم، نداشتيم.
ناصري ميافزايد: زماني ميتوانيم سرمايه جذب كنيم كه سرمايهگذاري در كشور جذاب باشد و ريسك سرمايهگذاري پايين بيايد، اما در دهههاي اخير همواره ريسك سرمايهگذاري در ايران به دليل مواجهه با تحريمها، بالا بوده است. اگر شرايطي فارغ از ريسكهاي سرمايهگذاري ببينيم و دسترسي به منابع مالي و تكنولوژي به شرايط نرمال بازگردد، ميتوان بهتر و بلندمدت در اين زمينه اظهارنظر کرد.
شيلاويل در هند و چين، در كمين خاورميانه
علي شهرويي، كارشناس نفت و پتروشيمي، نيز در گفتوگو با «شرق»، با بيان اينكه پتروشيمي نيز مانند ديگر صنايع كشور، قابل تحريم است، ميگويد: زماني تصور ميكرديم نفت قابل تحريم نيست، زيرا فكر ميكرديم بحث نفت بحث امنيت عرضه انرژي در دنياست كه چنين چيزي ديگر مانند سابق وجود ندارد. اكنون معادلات جهان تغيير كرده است و ما هنوز در حال ادامهدادن فعاليتهاي خود با نگاه 40 سال پيش هستيم. به همين دليل، همه صنايع ايران قابليت تحريم دارند.شهرويي با بيان اينكه پتروشيمي نيز مانند ديگر صنايع كشور، قابل تحريم است، ميگويد: نفت آنقدر متكثر شده است كه ديگر بحث تحريم نفت ايران، بازارهاي جهان را هم چندان دستخوش تغييرات نميكند. شيلاويلها اكنون علاوه بر آمريكا در چين و هند نيز وجود دارد. اين دو كشور كه اكنون از بزرگترين مصرفكنندگان انرژي در جهان محسوب ميشوند، در آينده ميتوانند با استفاده از تكنولوژيهاي روز دنيا، به بزرگترين توليدكنندگان انرژي نيز تبدیل شوند. چين در زمينه منابع غيرمتعارف اگر به جايي برسد كه خودش بتواند از طريق شيلگس، خوراك پتروشيميهاي خود را تأمين كند، عملا خاورميانه اگر بخواهد روي منابع متعارف با همين
سبك تمركز كند، خيلي قابليت رقابت با اين كشور را در زمينه پتروشيميها نخواهد داشت.اين كارشناس نفت و پتروشيمي با اشاره به اينكه اكنون معادلات جهان تغيير كرده است و ما هنوز در حال ادامهدادن فعاليتهاي خود با نگاه 40 سال پيش هستيم، تصريح ميكند: به همين دليل همه صنايع ايران قابليت تحريم دارند.او با نگاهي به شرايط تحريم هلدينگ خليجفارس از سوي آمريكا، ميگويد: اين تحريم جديد را ميتوان از چند بعد نگريست؛ نخست، تحريم فروش محصولات پتروشيمي، دوم، تأمين قطعات و تجهيزات آن و سوم، تحريم نقل و انتقال مالي منابع حاصل از فروش. بنابراين نبايد خيلي سادهانگارانه به اين موضوع نگاه كنيم كه بگوييم اين بخش قابليت تحريم ندارد؛ چرا اين بخش هم قابليت تحريم دارد.
شرق: كشف ميدان نفتي نسبتا بزرگ در مديترانه، نزديكشدن به اقتصاديكردن توليد شيلاويل و شيلگس در جهان و نبود تحريمهاي نفتي براي كشورهاي خاورميانه از جمله مواردي است كه نگرانيهايي را براي برنامهريزي بلندمدت نفت و گاز در ايران ايجاد ميكند. آيا ايران در شرايط تحريم خواهد توانست با رقباي نفتي و گازي خود در جهان به رقابت عادلانه بپردازد؟ چشمانداز عرضه و تقاضاي نفت و گاز در جهان چيست و ايران در كجاي آن جاي ميگيرد؟ اينها پرسشهايي است كه با دو كارشناس انرژي در ميان گذاشتيم. مدير كل خاورميانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE معتقد است دو گزينه پتروشيمي و همچنين سوخت هواپيما، از جمله مواردي هستند كه شايد تا نيمقرن (يا يك قرن) آينده براي آن هنوز هم تقاضاي مطلوبي وجود داشته باشد. او با اشاره به اينكه پيك مصرف نفت در جهان در اوايل دهه 2030 رخ خواهد داد و به حدود 115 تا 120 ميليون بشكه در روز (حدود 15 تا 20 ميليون بشكه بيشتر از امروز) خواهد رسيد كه نشان ميدهد هنوز هم زمان براي برنامهريزي بهمنظور بازاريابي نفت و گاز براي ايران وجود دارد؛ البته مشروط بر آنكه طعم تحريم و ريسك و احتمال قرارگرفتن در آن موقعيت،
سايهاش را از سر ايران بردارد. بااينحال برخي كارشناسان هشدار ميدهند كه برنامهريزي روشن و دقيقي در اين زمينه در بين مجموعه صنعت نفت ايران وجود ندارد و مديريت در اين عرصه با همان رويكرد 40 سال پيش انجام میشود.
2 قطب نفتمحور با عمر نزديك به يك قرن
ايمان ناصري، مدير كل خاورميانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE، در گفتوگو با «شرق» با بيان اينكه دنيا اكنون به سمت فاصلهگرفتن از نفت براي مصارف انرژي است، ميگويد: بااينحال هنوز هم محصولات پتروشيمي مشتريهاي خود را دارند. به گفته او پتروشيمي هنوز نهتنها ساليان سال قرار است نفتمحور باشد، بلكه اين تقاضاي نفت براي تأمين خوراك پتروشيمي پيشبيني ميشود كه كماكان رو به افزايش باشد.
ناصري با تأكيد بر اينكه دو بخشي كه تقاضاي نفت براي آن رشد ميكند، پتروشيمي و حملونقل هوايي است، تصريح ميكند: با توجه به اينكه در اين مؤسسه، نگاه جهاني به مصرف انرژي داريم و به كشورها و بخشها، بهعنوان حامل انرژي نگاه ميكنيم، طبق برآوردها پيك مصرف نفت خام را در نيمه اول دهه 2030 تا 2033 ميبينيم؛ زمانيكه مصرف به بيشينه خود ميرسد، اما درعينحال رشد آن متوقف ميشود.
افزايش تقاضاي مصرف نفت در اوايل دهه 2030
مدير كل خاورميانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE با بيان اينكه در آن زمان مصرف نفت خام در جهان در حدود 115 تا 120 ميليون بشكه در روز خواهد بود، ادامه ميدهد: اين ميزان تا به مصرف امروز كه چيزي در حدود 100 ميليون بشكه در روز است، برگردد سالها زمان ميبرد. حتي اگر در نظر بگيريم كه اين ميزان به نصف برسد، شايد چيزي در حدود چندين دهه و شايد يك قرن زمان نياز دارد.
به گفته او، اينكه مصرفكنندگان انرژي در سطح جهان، در بازه 5، 10، 15، 20 يا 50 ساله چقدر نيازمند نفت ايران خواهند بود، نيازمند فقط رصد تقاضا نيست و بايد به عرضه نفت هم توجه داشته باشيد كه رو به اتمام خواهد بود. بايد در نظر داشته باشيم كه نفتهاي جديدي هم اكتشاف شده يا در حال توسعه است؛ بنابراين موضوع خيلي ساده نيست كه بگوييم با يك نگاه كلي بتوان برنامهريزي ايران را براي حفظ بازار تحليل كرد.ناصري در ادامه ميگويد: اين كاري است كه قسمت مطالعه بازار بسياري از شركتهاي بزرگ نفتي كه داراي نفت هستند نه آنها كه فقط توليدكننده نفت هستند و نه صاحب نفت، به آنها ميپردازد. كار اغلب شركتهاي ملي نفت اين است كه قسمت برنامهريزي آنها با استفاده از مدلهاي جهاني، عرضه و تقاضا را تخمين بزنند و اين بخشها بررسي ميكنند كه چقدر براي آنها ظرفيت عرضه و تقاضا باقي خواهد بود. قطعا ايران هم برنامهريزي ميانمدت و بلندمدت دارد، اما اينكه اين برنامهريزي تا چه اندازه ميتواند هدفگذاري مبتني بر واقعيت داشته باشد و به آن دست يابد، چيز ديگري است.
گروگانگيري توسعه نفت در ايران
اين كارشناس بينالمللي انرژي با اشاره به شرايط تحريمي ايران، تصريح ميكند: در شرايطي كه ايران درگير تحريم است، نميتوانيم به برنامههاي خود جامه عمل بپوشانيم. فرض بر اينكه توليد يا ظرفيتسازي صادراتي هم توسعه پيدا كند، با آن نفت چه بايد كنيم؟ من فكر ميكنم همه تلاشي كه در سالهاي 2016 و 2017 در مجموعه نفت انجام شد كه قراردادهاي بالادستي جديد را معرفي كنند و براي سرمايهگذاري آن را جذاب كنند، در همين راستا بود، هرچند با چالشهاي زيادي روبهرو بود و به نظر من، موفقيت آنچناني نداشت؛ جز فاز 11 پارس جنوبي كه قرارداد مناسبي با توتال منعقد شد، بقيه به مرحلهاي كه بتوان گفت قرارداد منعقد شده يا حجم سرمايهگذاري قابل توجهي را وارد ايران كرده، نبود.به گفته او، مسئله اين است كه هيچگاه شرايط سرمايهگذاري بلندمدت در ايران فراهم نبوده است؛ يا با تحريمها يا با خطر برگشت تحريمها روبهرو بوديم. براي يك برنامهريزي بلندمدت اگر نگاه به منابع مالي و تكنولوژي داخلي باشد، آنها را در حدي كه بتوانيم با برخي از كشورهاي منطقه كه براي توسعه برنامهريزي ميكنند رقابت كنيم، نداشتيم.
ناصري ميافزايد: زماني ميتوانيم سرمايه جذب كنيم كه سرمايهگذاري در كشور جذاب باشد و ريسك سرمايهگذاري پايين بيايد، اما در دهههاي اخير همواره ريسك سرمايهگذاري در ايران به دليل مواجهه با تحريمها، بالا بوده است. اگر شرايطي فارغ از ريسكهاي سرمايهگذاري ببينيم و دسترسي به منابع مالي و تكنولوژي به شرايط نرمال بازگردد، ميتوان بهتر و بلندمدت در اين زمينه اظهارنظر کرد.
شيلاويل در هند و چين، در كمين خاورميانه
علي شهرويي، كارشناس نفت و پتروشيمي، نيز در گفتوگو با «شرق»، با بيان اينكه پتروشيمي نيز مانند ديگر صنايع كشور، قابل تحريم است، ميگويد: زماني تصور ميكرديم نفت قابل تحريم نيست، زيرا فكر ميكرديم بحث نفت بحث امنيت عرضه انرژي در دنياست كه چنين چيزي ديگر مانند سابق وجود ندارد. اكنون معادلات جهان تغيير كرده است و ما هنوز در حال ادامهدادن فعاليتهاي خود با نگاه 40 سال پيش هستيم. به همين دليل، همه صنايع ايران قابليت تحريم دارند.شهرويي با بيان اينكه پتروشيمي نيز مانند ديگر صنايع كشور، قابل تحريم است، ميگويد: نفت آنقدر متكثر شده است كه ديگر بحث تحريم نفت ايران، بازارهاي جهان را هم چندان دستخوش تغييرات نميكند. شيلاويلها اكنون علاوه بر آمريكا در چين و هند نيز وجود دارد. اين دو كشور كه اكنون از بزرگترين مصرفكنندگان انرژي در جهان محسوب ميشوند، در آينده ميتوانند با استفاده از تكنولوژيهاي روز دنيا، به بزرگترين توليدكنندگان انرژي نيز تبدیل شوند. چين در زمينه منابع غيرمتعارف اگر به جايي برسد كه خودش بتواند از طريق شيلگس، خوراك پتروشيميهاي خود را تأمين كند، عملا خاورميانه اگر بخواهد روي منابع متعارف با همين
سبك تمركز كند، خيلي قابليت رقابت با اين كشور را در زمينه پتروشيميها نخواهد داشت.اين كارشناس نفت و پتروشيمي با اشاره به اينكه اكنون معادلات جهان تغيير كرده است و ما هنوز در حال ادامهدادن فعاليتهاي خود با نگاه 40 سال پيش هستيم، تصريح ميكند: به همين دليل همه صنايع ايران قابليت تحريم دارند.او با نگاهي به شرايط تحريم هلدينگ خليجفارس از سوي آمريكا، ميگويد: اين تحريم جديد را ميتوان از چند بعد نگريست؛ نخست، تحريم فروش محصولات پتروشيمي، دوم، تأمين قطعات و تجهيزات آن و سوم، تحريم نقل و انتقال مالي منابع حاصل از فروش. بنابراين نبايد خيلي سادهانگارانه به اين موضوع نگاه كنيم كه بگوييم اين بخش قابليت تحريم ندارد؛ چرا اين بخش هم قابليت تحريم دارد.