اقداماتی که ایران در بحبوحه تنشهای برجامی پیش گرفته است
عناصر تغییر موازنه دیپلماسی ایرانی
سید احمد حسینی
از آنجا که توافق هستهای ایران با قدرتها، با خروج ایالات متحده آمریکا و اقدامات خصمانه این کشور و شرکای آن دچار تغییراتی جدی شده، ضرورت اتخاذ راهبردی جدید از سوی جمهوری اسلامی ایران بیش از گذشته نمایان شده است.
با وجود اینکه صبر و شکیبایی از ویژگیهای مهم در رویکرد ایران در تثبیت جایگاه و حقوق خود در چالشهای فرارو است، این امر به معنای آن نیست که خود را در تنگنای ناشی از باقیماندن در شرایط جبری قرار دهیم. بر همین اساس، تصمیم برای ورود به فرایندی برای تغییر وضعیت در برجام و استفاده از ظرفیتهای آن، از اهمیت بسیاری برخوردار است که باید مراحل آتی با هوشیاری و دقت و بر اساس زمانبندی اعلامشده ادامه یابد. سخن در این زمینه بسیار است که مقتضای آن در این نوشته نیست؛ اما به صورت اجمالی به رعایت چند نکته بهعنوان عناصر تغییر موازنه دیپلماسی اشاره میشود:
الف- تغییر وضعیت
با شرحی که رفت، ایران باید به هر صورت ممکن شرایط را از مرحله فعلی؛ یعنی پایبندی یکجانبه به برجام و روند رو به تزاید و بیمحابای تحریمها، به شرایط متوازن پایبندی همه طرفهای ذینفع به برجام و متعهدشدن آنها به اقدام عملی در کاهش تحریمها تغییر دهد. این منطقیترین ضرورت دیپلماسی ایرانی در شرایط کنونی است که الزامات و قواعد خود را دارد و باید خود را برای عملیکردن آن آماده کنیم.
ب- اقدام گامبهگام
یکی از راهکارهای متعارف برای دستیابی به اهداف، برنامهریزی و اجرای سناریوها به صورت گامبهگام است. این اقدام باعث میشود جدیت و منطقیبودن از یک طرف و سنجیدن همه جوانب کار و محاسبه نقاط ضعف و قوت با مشاهده رفتارهای بازیگران از سوی دیگر، مطالعه شده و با کارکرد دیپلماسی، کشورهای مختلف به صورت جدیتری در این فرایند وارد شوند.
ج- تقسیم هزینهها
یکی از پیامدهای تصمیم ایران، سهیمکردن کشور در عملیکردن توافق هستهای است. متأسفانه شرایط بهگونهای درآمده که قدرتهای بزرگ بهویژه بخش غربی آنها، بر اساس منطق سوداگری تأکید و اصرار خود برای ماندن ایران در برجام را بدون هزینه میخواهند و این در حالی است که هیچ توافقی در جهان نمیتواند با نفع یک طرف و انتفاع طرف مقابل، تضمینی برای بقا داشته باشد.
د- بازیگران جدید
فعلا سیاست ایران استفاده از ظرفیتهای درونبرجامی است و این فرصت داده میشود تا جهان و بهویژه کشورهای اروپایی از میراث گفتوگو و تعامل که بر آن تأکید دارند، صیانت کنند و مصلحت نیز ایجاب میکند که بازیگران مختلف در مدار دیپلماسی حفظ شده و از موفقیت واشنگتن برای اجماعسازی جلوگیری شود.
اما نکته آن است که اروپا به دلایلی مانند منطق سودانگرانه یکجانبه، روحیه محافظهکاری و نیز قرارگرفتن در میانه مثلث آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای عربی، گرفتار شده و نباید انتظاری بیش از این واقعیتها داشت. این امر ایجاب میکند بخشی از قدرت دیپلماسی را که این مجموعه میتوانست از آن بهره گیرد، به بازیگران باانگیزه در گوشهوکنار جهان بدهیم که ژاپن یک تجربه آزمودهشده است. باید با برخورد اصولی و پخته با این قبیل کشورها، فرصت داد دیپلماسی با انگیزههای بازیگران جدید جان تازهای به خود گرفته و از قالبهای کلیشهای خارج شود که البته این امر به معنای پشتپازدن به شرکای سنتی در وزنکشیهای منطقهای و جهانی نیست.
تحولات شتابان در منطقه و بهصحنهآمدن بازیگرانی که فرصت را برای دستیابی به آمال خود سهل و آسان پنداشته و در این راه همه موازین و قواعد بازی را کنار گذاشتهاند، ایران را در بازی بزرگی قرار داده است. این وضع نیاز به تدبیر، هوشمندی، محاسبات درست و بهرهگیری از همه ظرفیتهای مادی و معنوی کشور با هدف اجماعسازی در داخل و مشارکت حداکثری با کشورها در محیط پیرامونی و فضای بینالمللی دارد. برخلاف دیدگاه حداقلی، داشتههای ایران برای پیشبرد مواضع اصولی خود، شنوندگان و علاقهمندان درخور توجهی دارد که با طراحیهای دقیق و مناسب میتوان مانند ژاپن، آنها را در روندهای جاری سهیم کرد. البته باید به الزامات و قواعد بازی متعهد ماند و ادبیات و مواضع منطقی و جذابی اتخاذ و ضمن احترام به تلاش بازیگران بیطرف و مسئولیتپذیر برای کمک به مدیریت شرایط کنونی، از تحریک، تحقیر و تشویش کشورها در عین تأکید بر عناصر اقتدار و مواضع اصولی و منافع ملی کشور اجتناب کرد.
منبع: دیپلماسی ایرانی
از آنجا که توافق هستهای ایران با قدرتها، با خروج ایالات متحده آمریکا و اقدامات خصمانه این کشور و شرکای آن دچار تغییراتی جدی شده، ضرورت اتخاذ راهبردی جدید از سوی جمهوری اسلامی ایران بیش از گذشته نمایان شده است.
با وجود اینکه صبر و شکیبایی از ویژگیهای مهم در رویکرد ایران در تثبیت جایگاه و حقوق خود در چالشهای فرارو است، این امر به معنای آن نیست که خود را در تنگنای ناشی از باقیماندن در شرایط جبری قرار دهیم. بر همین اساس، تصمیم برای ورود به فرایندی برای تغییر وضعیت در برجام و استفاده از ظرفیتهای آن، از اهمیت بسیاری برخوردار است که باید مراحل آتی با هوشیاری و دقت و بر اساس زمانبندی اعلامشده ادامه یابد. سخن در این زمینه بسیار است که مقتضای آن در این نوشته نیست؛ اما به صورت اجمالی به رعایت چند نکته بهعنوان عناصر تغییر موازنه دیپلماسی اشاره میشود:
الف- تغییر وضعیت
با شرحی که رفت، ایران باید به هر صورت ممکن شرایط را از مرحله فعلی؛ یعنی پایبندی یکجانبه به برجام و روند رو به تزاید و بیمحابای تحریمها، به شرایط متوازن پایبندی همه طرفهای ذینفع به برجام و متعهدشدن آنها به اقدام عملی در کاهش تحریمها تغییر دهد. این منطقیترین ضرورت دیپلماسی ایرانی در شرایط کنونی است که الزامات و قواعد خود را دارد و باید خود را برای عملیکردن آن آماده کنیم.
ب- اقدام گامبهگام
یکی از راهکارهای متعارف برای دستیابی به اهداف، برنامهریزی و اجرای سناریوها به صورت گامبهگام است. این اقدام باعث میشود جدیت و منطقیبودن از یک طرف و سنجیدن همه جوانب کار و محاسبه نقاط ضعف و قوت با مشاهده رفتارهای بازیگران از سوی دیگر، مطالعه شده و با کارکرد دیپلماسی، کشورهای مختلف به صورت جدیتری در این فرایند وارد شوند.
ج- تقسیم هزینهها
یکی از پیامدهای تصمیم ایران، سهیمکردن کشور در عملیکردن توافق هستهای است. متأسفانه شرایط بهگونهای درآمده که قدرتهای بزرگ بهویژه بخش غربی آنها، بر اساس منطق سوداگری تأکید و اصرار خود برای ماندن ایران در برجام را بدون هزینه میخواهند و این در حالی است که هیچ توافقی در جهان نمیتواند با نفع یک طرف و انتفاع طرف مقابل، تضمینی برای بقا داشته باشد.
د- بازیگران جدید
فعلا سیاست ایران استفاده از ظرفیتهای درونبرجامی است و این فرصت داده میشود تا جهان و بهویژه کشورهای اروپایی از میراث گفتوگو و تعامل که بر آن تأکید دارند، صیانت کنند و مصلحت نیز ایجاب میکند که بازیگران مختلف در مدار دیپلماسی حفظ شده و از موفقیت واشنگتن برای اجماعسازی جلوگیری شود.
اما نکته آن است که اروپا به دلایلی مانند منطق سودانگرانه یکجانبه، روحیه محافظهکاری و نیز قرارگرفتن در میانه مثلث آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای عربی، گرفتار شده و نباید انتظاری بیش از این واقعیتها داشت. این امر ایجاب میکند بخشی از قدرت دیپلماسی را که این مجموعه میتوانست از آن بهره گیرد، به بازیگران باانگیزه در گوشهوکنار جهان بدهیم که ژاپن یک تجربه آزمودهشده است. باید با برخورد اصولی و پخته با این قبیل کشورها، فرصت داد دیپلماسی با انگیزههای بازیگران جدید جان تازهای به خود گرفته و از قالبهای کلیشهای خارج شود که البته این امر به معنای پشتپازدن به شرکای سنتی در وزنکشیهای منطقهای و جهانی نیست.
تحولات شتابان در منطقه و بهصحنهآمدن بازیگرانی که فرصت را برای دستیابی به آمال خود سهل و آسان پنداشته و در این راه همه موازین و قواعد بازی را کنار گذاشتهاند، ایران را در بازی بزرگی قرار داده است. این وضع نیاز به تدبیر، هوشمندی، محاسبات درست و بهرهگیری از همه ظرفیتهای مادی و معنوی کشور با هدف اجماعسازی در داخل و مشارکت حداکثری با کشورها در محیط پیرامونی و فضای بینالمللی دارد. برخلاف دیدگاه حداقلی، داشتههای ایران برای پیشبرد مواضع اصولی خود، شنوندگان و علاقهمندان درخور توجهی دارد که با طراحیهای دقیق و مناسب میتوان مانند ژاپن، آنها را در روندهای جاری سهیم کرد. البته باید به الزامات و قواعد بازی متعهد ماند و ادبیات و مواضع منطقی و جذابی اتخاذ و ضمن احترام به تلاش بازیگران بیطرف و مسئولیتپذیر برای کمک به مدیریت شرایط کنونی، از تحریک، تحقیر و تشویش کشورها در عین تأکید بر عناصر اقتدار و مواضع اصولی و منافع ملی کشور اجتناب کرد.
منبع: دیپلماسی ایرانی