|

فاجعه در علوم پايه

شهرزاد همتي : بعد از اعلام رسمي نتايج کنکور سراسري سال جاري، رئيس سازمان سنجش آموزش کشور خالي‌ماندن ظرفيت‌هاي رشته‌هاي علوم پايه را فاجعه‌بار خواند. ابراهيم کدخدايي با بيان اينکه با فاجعه خالي‌ماندن ظرفيت رشته‌هاي علوم پايه مواجه‌ايم،‌ گفت: متأسفانه ما در عرصه گرايش به سمت رشته‌هاي علوم تجربي با يک فاجعه در کشور مواجه هستيم و ظرفيت بسياري از رشته‌هاي علوم پايه خالي مانده است.
نگاهي به آمار متقاضيان کنکور سراسري در سال‌هاي اخير نشان از آن دارد که ميزان متقاضيان امتحان در گروه علوم تجربي سال به سال فربه‌تر مي‌شود و رشته‌هاي رياضي و انساني در رتبه‌هاي بعدي قرار دارند. اتخاذ تصميم براي هدايت تحصيلي دانش‌آموزان از سوي آموزش و پرورش که در سال‌هاي اخير انجام شده و با اعتراض دانش‌آموزان و خانواده‌ها همراه بود نيز گامي براي متعادل‌کردن ميزان متقاضيان در رشته‌ها و گروه‌هاي مختلف بود. فشاري که بر دانش‌آموزان از ابتدا براي دکتر و مهندس شدن وجود دارد و همچنين رفتن به سمت رشته‌هاي فني و انساني که احتمالا صفت تنبل‌بودن را براي دانش‌آموز به دنبال دارد، باعث مي‌شود بسياري از دانش‌آموزان و خانواده‌ها از ابتداي امر قيد رفتن به رشته‌هاي انساني و کار و دانش را بزنند. اما مسئله اينجاست که اگر دانش‌آموزي رياضي را هم انتخاب کند، احتمال اينکه دلش بخواهد رياضي محض يا فيزيک بخواند کم است، آنها رياضي مي‌خوانند تا مهندس شوند و دانشگاه‌ها هر روز پر از پزشک مي‌شود و دانشگاه آزاد هم ترم به ترم ظرفيت رشته پزشکي‌اش را بالا مي‌برد تا کلاس‌هاي پزشکي و دندان‌پزشکي شلوغ‌تر و کلاس‌هاي رياضي، ادبيات و جامعه‌شناسي خلوت‌تر شوند.
با نگاهي به آمار شرکت‌کنندگان کنکور سراسري در سال‌هاي مختلف درمي‌يابيم که اين نگراني از کجا نشئت مي‌گيرد. به عنوان مثال سال گذشته تعداد کل شرکت‌‌کنندگان رشته علوم تجربي 642هزارو 451 بود، ‌متقاضيان علوم انساني 205هزارو 26 نفر بودند و 144هزارو 550 نفر در گروه رياضي و فني شرکت کرده بودند، 12هزارو 260 نفر متقاضي شرکت در گروه هنر بودند و زبان‌هاي خارجي هم هفت‌هزارو 538 نفر شرکت‌کننده داشت. امسال تعداد متقاضيان گروه تجربي ۶۳۷هزارو ۹۴ داوطلب بود، علوم انساني ۲۸۲هزارو ۱۵۱ داوطلب، علوم رياضي ۱۶۴هزارو ۲۷۸ داوطلب و گروه هنر هم ۲۴هزارو ۷۶۹ داوطلب داشت. آمار سال‌هاي قبل‌تر هم حاکي از همين وضعيت است. در سال 95 آمار شرکت‌کنندگان کنکور در رشته رياضي 162هزارو 872 نفر بود،‌ تجربي‌ 519هزارو 488 نفر و متقاضيان شرکت در گروه انساني 161هزارو 500 نفر بودند،‌ 9هزارو 881 نفر متقاضي رشته‌هاي هنر بودند و زبان‌هاي خارجي شش‌هزارو 361 نفر داوطلب داشت.
به نظر مي‌رسد براي بررسي چنين شرايطي بايد عوامل مختلفي را در نظر گرفت. چه مي‌شود که جمع کثيري از دانش‌آموزان موفقيت خود را در يک رشته و گروه مي‌بينند. عواملي مانند جو رواني ايجادشده براي دانش‌آموزان از سوي جامعه و خانواده شايد مهم‌ترين و اصلي‌ترين دليلي باشد که خيل عظيم دانش‌آموزان را به سوي رشته‌هاي گروه علوم تجربي سوق مي‌دهد. از طرفي اقتصادي و مادي‌شدن جامعه امروز بسياري از دانش‌آموزان را سمت رشته‌اي سوق مي‌دهد که به قول معروف در آن پول بيشتري پيدا شود. آنها آينده مالي خودشان را در رشته‌هاي پزشکي تأمين مي‌بينند. از طرفي ديگر هم نبايد تعصب کورکورانه‌اي را که روي رشته پزشکي وجود دارد، ناديده گرفت. ايراني‌ها هميشه روابط دوگانه‌اي با پزشکان داشته‌اند، شايد آنها قشر چندان محبوبي به‌خصوص در سال‌هاي اخير بين مردم نباشند، با وجود اين همه مردم دوست دارند خودشان و فرزندانشان را در کسوت پزشکي ببينند.
فشار رواني به دانش‌آموزان
دکتر امان‌الله قرايي‌مقدم، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «شرق»، با بيان اينکه ميل سيري‌نا‌پذيري که دانش‌آموز را به سمت رشته‌هاي تجربي سوق مي‌دهد از سوي خانواده نشئت مي‌گيرد، گفت: کودک از بدو تولد با پسوند خانم و آقاي دکتر صدا زده مي‌شود و طبيعي است که کودک در کسوت پزشک خودش را تصور مي‌کند. خانواده‌ها بيشتر براي اسباب‌بازي فرزندانشان سراغ وسايل پزشکي مي‌روند و کودکان از همان ابتدا با گوشي پزشکي و وسايل ديگرش آشنا مي‌شوند. کمتر خانواده‌اي انتظار دارد فرزندش اديبي فرهيخته يا رياضي‌داني بزرگ شود. خانواده‌هاي فراواني را مي‌شناسم که وقتي فرزندشان در دبيرستان نمي‌تواند در رشته تجربي و رياضي نمره قبولي بياورد و او را به اکراه و اجبار سراغ رشته‌ انساني مي‌فرستند،‌ به دوست و آشنا دروغ مي‌گويند و اعلام مي‌کنند که فرزندشان دانش‌آموز رشته تجربي يا رياضي است. وي مي‌افزايد: در چنين شرايطي ما با فشار رواني مضاعفي به دانش‌آموزان روبه‌رو هستيم. آنها هم دلشان مي‌خواهد محبت خانواده‌شان را به دست بياورند و هم دلشان مي‌خواهد باهوش و موفق به نظر برسند. از طرف ديگر شما فرض کنيد دانشجوي رتبه يک تا 400 رشته تجربي برود و زيست‌شناسي بخواند، ‌يا آخرين باري که شنيديد جزء صد نفر برتر رشته انساني به جاي حقوق و ارتباطات و روان‌شناسي ادبيات را انتخاب کرد، چه زماني بود؟‌ دليلش هم ساده است؛ آنها به آينده کاري‌شان مي‌انديشند و البته فشار جامعه، جامعه‌اي که دکتر و مهندس را به طور قطع از معلم ادبيات بيشتر تحويل مي‌گيرد.
بي‌توجهي به پايه‌هاي علم
دکتر سلمان موحدي‌راد، استاد مهندسي شيمي دانشگاه علم‌‌و‌صنعت، در گفت‌وگو با «شرق»، با بررسي دلايل اقبال رشته‌هاي پزشکي نسبت به رشته‌هاي علوم پايه تأکيد کرد:‌ علوم پايه هشت رشته علم رياضي و علم فيزيک، علم شيمي،‌ زيست‌شناسي، زمين‌شناسي، منطق و فلسفه و زبان‌شناسي را شامل مي‌شود. علوم پايه در واقع علوم بنيادي ساير علوم است و از قواعدي که در اين رشته‌ها به دست مي‌آيد، در حوزه‌هاي ديگر استفاده مي‌شود. در واقع رشته‌هاي علوم پايه وظيفه توسعه مرزهاي دانش را بر عهده داشته و جنبه بنياني دارند.
او افزود:‌ براي اقبال‌نداشتن رشته‌هاي علوم پايه دو دليل عمده را مي‌توان برشمرد؛ دليل اول وضعيت جامعه است؛ وضعيت جامعه و بازار کار منعکس‌کننده رفتار افراد آن جامعه است. حدود پنج تا 10 سال پيش، علوم رياضي انتخاب اول بسياري از دانش‌آموزان بود و معمولا مستعدترين آدم‌ها براي ادامه تحصيل دانشگاه صنعتي شريف را انتخاب کرده و در رشته‌هاي برق و مکانيک تحصيل مي‌کردند؛ اما در دو سال گذشته، رتبه اول اقبال متعلق به گروه علوم تجربي بود. شايد جالب باشد اگر بگويم رتبه اول رشته تجربي چند سال پيش کسي بود که سه سال در دانشگاه رشته برق خوانده بود و بعد انصراف داد و رتبه اول تجربي شد. دانشجويي داشتم که تا سال چهارم مهندسي خوانده بود و بعد رفت رشته پزشکي. جامعه و بازار کار چنين شرايطي را ايجاد مي‌کند. افراد عمدتا به آينده شغلي فکر مي‌کنند.
وي تصريح کرد: ‌اتفاق ايجاد‌شده در حوزه علوم پزشکي، منبعث از سياست‌گذاري‌هاي کشوري است؛ استادان علوم پزشکي و ظرفيت پزشکي را بالا نبردند؛ اما مهندسي و علوم پايه حالا هرجا تدريس مي‌شوند و در هر کوچه و بازاري مجوز دانشگاه غيرانتفاعي و پيام‌نور داده شده و شما با يک هيئت‌علمي ضعيف و کوچک که حتي دکتري ندارند، دانشجوي مهندسي تربيت مي‌کنيد. در اقتصاد اين قانون وجود دارد که عرضه و تقاضا نسبت معکوس دارند؛ اگر نسبت عرضه به تقاضا بالا باشد، خريدارش کمتر مي‌شود و با اين اوصاف، در چند سال اخير به علوم رياضي و پايه جفا شده است. موحدي‌راد با اشاره به اينکه دومين دليل اين اتفاق اين است که دانشجويان اهميت حوزه علوم پايه را درک نمي‌کنند، گفت: علوم پايه ربط مستقيمي به بازار کار ندارد و وظيفه‌اش ربط پايه‌هاي علم است. طرف چهار سال به‌سختي درس مي‌خواهند و دروس سخت رياضي و فلسفه را پاس مي‌کند؛ اما مستقيم نمي‌تواند اثرش را لمس کند و براي همين انگيزه افراد براي ماندن در اين رشته‌ها کمتر و کمتر مي‌شود.
مواجهه با فاجعه
نقل‌قولي که در ابتداي اين گزارش از رئيس سازمان سنجش آمد، بخشي از مصاحبه او با ايسنا بود. ابراهيم خدايي در گفت‌وگوي خود ضمن ابراز نگراني از شرايط پيش‌آمده، به طرح دو‌فوريتي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به‌منظور افزايش ظرفيت پذيرش در رشته‌هاي پزشکي اشاره و اظهار کرد: اگر اين موضوع از سوي مجموعه دولت مطرح مي‌شد، ما بايد ورود پيدا کرده و درباره آن توضيح مي‌داديم؛ اما آنچه مسلم است، اين است که کساني که اين طرح را مطرح كرده‌اند، خارج از زيرمجموعه دولت بوده و يک‌سري استدلال‌هايي نظير نسبت پايين پزشکان ايران در آسيا و آمار کم پزشکان در مقايسه با استانداردهاي جهاني را بيان کرده‌اند. وي در ادامه تصريح کرد: آنچه امروزه در گروه علوم تجربي اتفاق مي‌افتد، ترکيبي از عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در اين گروه آزمايشي است؛ يعني اينکه اولا داوطلبان از قبل از دوره ديپلم به سمت گروه تجربي گرايش دارند و صرفا با هدف تحصيل در سه رشته پزشکي، دندان‌پزشکي و داروسازي گروه آزمايشي علوم تجربي را انتخاب مي‌کنند که يقينا اين هدف به دليل مسائل اجتماعي و اقتصادي نظير ارتقاي منزلت اجتماعي و تضمين شغل و درآمد اتفاق مي‌افتد. رئيس سازمان سنجش آموزش کشور همچنين خاطرنشان کرد: متأسفانه ما در عرصه گرايش به سمت رشته‌هاي علوم تجربي و خالي‌ماندن ظرفيت رشته‌هاي علوم پايه، با فاجعه‌ای در کشور مواجه هستيم. به اين معنا که ما براي توسعه کشور بايد در دو حوزه (رشته‌هاي علوم انساني و رياضي) که نقشی اساسي در توسعه هر جامعه دارند، سرمايه‌گذاري کنيم. در واقع رشته‌هاي فني و علوم انساني ازجمله رشته‌هايي هستند که توسعه هر جامعه‌اي بر اساس آن اتفاق مي‌افتد؛ اما در کشور ما وضعيت به‌گونه‌اي است که داوطلبان به سمت رشته‌هاي تجربي گرايش پيدا کرده‌اند. خدايي تأکيد کرد: گرايش داوطلبان به سمت رشته‌هاي تجربي، آموزش‌و‌پرورش را به دليل انباشت دبيرستان‌های با داوطلبان علوم تجربي با چالش مواجه کرده است و از طرفي رشته‌هاي علوم پايه از‌جمله رشته‌هاي رياضي، فيزيک، شيمي، زيست، آمار و... به دليل کاهش استقبال از سوي داوطلبان، دچار صدمه شده‌اند. رئيس سازمان سنجش آموزش کشور در پايان خاطرنشان کرد: اگر ظرفيت ورود به رشته‌هاي علوم تجربي براي سال جاري افزايش پيدا کند، طبيعتا ما نيز مجري قانون هستيم و در سازمان سنجش آموزش کشور به‌عنوان يک مرکز اجرائي اين قانون را براي پذيرش داوطلبان اعمال خواهيم کرد.

شهرزاد همتي : بعد از اعلام رسمي نتايج کنکور سراسري سال جاري، رئيس سازمان سنجش آموزش کشور خالي‌ماندن ظرفيت‌هاي رشته‌هاي علوم پايه را فاجعه‌بار خواند. ابراهيم کدخدايي با بيان اينکه با فاجعه خالي‌ماندن ظرفيت رشته‌هاي علوم پايه مواجه‌ايم،‌ گفت: متأسفانه ما در عرصه گرايش به سمت رشته‌هاي علوم تجربي با يک فاجعه در کشور مواجه هستيم و ظرفيت بسياري از رشته‌هاي علوم پايه خالي مانده است.
نگاهي به آمار متقاضيان کنکور سراسري در سال‌هاي اخير نشان از آن دارد که ميزان متقاضيان امتحان در گروه علوم تجربي سال به سال فربه‌تر مي‌شود و رشته‌هاي رياضي و انساني در رتبه‌هاي بعدي قرار دارند. اتخاذ تصميم براي هدايت تحصيلي دانش‌آموزان از سوي آموزش و پرورش که در سال‌هاي اخير انجام شده و با اعتراض دانش‌آموزان و خانواده‌ها همراه بود نيز گامي براي متعادل‌کردن ميزان متقاضيان در رشته‌ها و گروه‌هاي مختلف بود. فشاري که بر دانش‌آموزان از ابتدا براي دکتر و مهندس شدن وجود دارد و همچنين رفتن به سمت رشته‌هاي فني و انساني که احتمالا صفت تنبل‌بودن را براي دانش‌آموز به دنبال دارد، باعث مي‌شود بسياري از دانش‌آموزان و خانواده‌ها از ابتداي امر قيد رفتن به رشته‌هاي انساني و کار و دانش را بزنند. اما مسئله اينجاست که اگر دانش‌آموزي رياضي را هم انتخاب کند، احتمال اينکه دلش بخواهد رياضي محض يا فيزيک بخواند کم است، آنها رياضي مي‌خوانند تا مهندس شوند و دانشگاه‌ها هر روز پر از پزشک مي‌شود و دانشگاه آزاد هم ترم به ترم ظرفيت رشته پزشکي‌اش را بالا مي‌برد تا کلاس‌هاي پزشکي و دندان‌پزشکي شلوغ‌تر و کلاس‌هاي رياضي، ادبيات و جامعه‌شناسي خلوت‌تر شوند.
با نگاهي به آمار شرکت‌کنندگان کنکور سراسري در سال‌هاي مختلف درمي‌يابيم که اين نگراني از کجا نشئت مي‌گيرد. به عنوان مثال سال گذشته تعداد کل شرکت‌‌کنندگان رشته علوم تجربي 642هزارو 451 بود، ‌متقاضيان علوم انساني 205هزارو 26 نفر بودند و 144هزارو 550 نفر در گروه رياضي و فني شرکت کرده بودند، 12هزارو 260 نفر متقاضي شرکت در گروه هنر بودند و زبان‌هاي خارجي هم هفت‌هزارو 538 نفر شرکت‌کننده داشت. امسال تعداد متقاضيان گروه تجربي ۶۳۷هزارو ۹۴ داوطلب بود، علوم انساني ۲۸۲هزارو ۱۵۱ داوطلب، علوم رياضي ۱۶۴هزارو ۲۷۸ داوطلب و گروه هنر هم ۲۴هزارو ۷۶۹ داوطلب داشت. آمار سال‌هاي قبل‌تر هم حاکي از همين وضعيت است. در سال 95 آمار شرکت‌کنندگان کنکور در رشته رياضي 162هزارو 872 نفر بود،‌ تجربي‌ 519هزارو 488 نفر و متقاضيان شرکت در گروه انساني 161هزارو 500 نفر بودند،‌ 9هزارو 881 نفر متقاضي رشته‌هاي هنر بودند و زبان‌هاي خارجي شش‌هزارو 361 نفر داوطلب داشت.
به نظر مي‌رسد براي بررسي چنين شرايطي بايد عوامل مختلفي را در نظر گرفت. چه مي‌شود که جمع کثيري از دانش‌آموزان موفقيت خود را در يک رشته و گروه مي‌بينند. عواملي مانند جو رواني ايجادشده براي دانش‌آموزان از سوي جامعه و خانواده شايد مهم‌ترين و اصلي‌ترين دليلي باشد که خيل عظيم دانش‌آموزان را به سوي رشته‌هاي گروه علوم تجربي سوق مي‌دهد. از طرفي اقتصادي و مادي‌شدن جامعه امروز بسياري از دانش‌آموزان را سمت رشته‌اي سوق مي‌دهد که به قول معروف در آن پول بيشتري پيدا شود. آنها آينده مالي خودشان را در رشته‌هاي پزشکي تأمين مي‌بينند. از طرفي ديگر هم نبايد تعصب کورکورانه‌اي را که روي رشته پزشکي وجود دارد، ناديده گرفت. ايراني‌ها هميشه روابط دوگانه‌اي با پزشکان داشته‌اند، شايد آنها قشر چندان محبوبي به‌خصوص در سال‌هاي اخير بين مردم نباشند، با وجود اين همه مردم دوست دارند خودشان و فرزندانشان را در کسوت پزشکي ببينند.
فشار رواني به دانش‌آموزان
دکتر امان‌الله قرايي‌مقدم، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «شرق»، با بيان اينکه ميل سيري‌نا‌پذيري که دانش‌آموز را به سمت رشته‌هاي تجربي سوق مي‌دهد از سوي خانواده نشئت مي‌گيرد، گفت: کودک از بدو تولد با پسوند خانم و آقاي دکتر صدا زده مي‌شود و طبيعي است که کودک در کسوت پزشک خودش را تصور مي‌کند. خانواده‌ها بيشتر براي اسباب‌بازي فرزندانشان سراغ وسايل پزشکي مي‌روند و کودکان از همان ابتدا با گوشي پزشکي و وسايل ديگرش آشنا مي‌شوند. کمتر خانواده‌اي انتظار دارد فرزندش اديبي فرهيخته يا رياضي‌داني بزرگ شود. خانواده‌هاي فراواني را مي‌شناسم که وقتي فرزندشان در دبيرستان نمي‌تواند در رشته تجربي و رياضي نمره قبولي بياورد و او را به اکراه و اجبار سراغ رشته‌ انساني مي‌فرستند،‌ به دوست و آشنا دروغ مي‌گويند و اعلام مي‌کنند که فرزندشان دانش‌آموز رشته تجربي يا رياضي است. وي مي‌افزايد: در چنين شرايطي ما با فشار رواني مضاعفي به دانش‌آموزان روبه‌رو هستيم. آنها هم دلشان مي‌خواهد محبت خانواده‌شان را به دست بياورند و هم دلشان مي‌خواهد باهوش و موفق به نظر برسند. از طرف ديگر شما فرض کنيد دانشجوي رتبه يک تا 400 رشته تجربي برود و زيست‌شناسي بخواند، ‌يا آخرين باري که شنيديد جزء صد نفر برتر رشته انساني به جاي حقوق و ارتباطات و روان‌شناسي ادبيات را انتخاب کرد، چه زماني بود؟‌ دليلش هم ساده است؛ آنها به آينده کاري‌شان مي‌انديشند و البته فشار جامعه، جامعه‌اي که دکتر و مهندس را به طور قطع از معلم ادبيات بيشتر تحويل مي‌گيرد.
بي‌توجهي به پايه‌هاي علم
دکتر سلمان موحدي‌راد، استاد مهندسي شيمي دانشگاه علم‌‌و‌صنعت، در گفت‌وگو با «شرق»، با بررسي دلايل اقبال رشته‌هاي پزشکي نسبت به رشته‌هاي علوم پايه تأکيد کرد:‌ علوم پايه هشت رشته علم رياضي و علم فيزيک، علم شيمي،‌ زيست‌شناسي، زمين‌شناسي، منطق و فلسفه و زبان‌شناسي را شامل مي‌شود. علوم پايه در واقع علوم بنيادي ساير علوم است و از قواعدي که در اين رشته‌ها به دست مي‌آيد، در حوزه‌هاي ديگر استفاده مي‌شود. در واقع رشته‌هاي علوم پايه وظيفه توسعه مرزهاي دانش را بر عهده داشته و جنبه بنياني دارند.
او افزود:‌ براي اقبال‌نداشتن رشته‌هاي علوم پايه دو دليل عمده را مي‌توان برشمرد؛ دليل اول وضعيت جامعه است؛ وضعيت جامعه و بازار کار منعکس‌کننده رفتار افراد آن جامعه است. حدود پنج تا 10 سال پيش، علوم رياضي انتخاب اول بسياري از دانش‌آموزان بود و معمولا مستعدترين آدم‌ها براي ادامه تحصيل دانشگاه صنعتي شريف را انتخاب کرده و در رشته‌هاي برق و مکانيک تحصيل مي‌کردند؛ اما در دو سال گذشته، رتبه اول اقبال متعلق به گروه علوم تجربي بود. شايد جالب باشد اگر بگويم رتبه اول رشته تجربي چند سال پيش کسي بود که سه سال در دانشگاه رشته برق خوانده بود و بعد انصراف داد و رتبه اول تجربي شد. دانشجويي داشتم که تا سال چهارم مهندسي خوانده بود و بعد رفت رشته پزشکي. جامعه و بازار کار چنين شرايطي را ايجاد مي‌کند. افراد عمدتا به آينده شغلي فکر مي‌کنند.
وي تصريح کرد: ‌اتفاق ايجاد‌شده در حوزه علوم پزشکي، منبعث از سياست‌گذاري‌هاي کشوري است؛ استادان علوم پزشکي و ظرفيت پزشکي را بالا نبردند؛ اما مهندسي و علوم پايه حالا هرجا تدريس مي‌شوند و در هر کوچه و بازاري مجوز دانشگاه غيرانتفاعي و پيام‌نور داده شده و شما با يک هيئت‌علمي ضعيف و کوچک که حتي دکتري ندارند، دانشجوي مهندسي تربيت مي‌کنيد. در اقتصاد اين قانون وجود دارد که عرضه و تقاضا نسبت معکوس دارند؛ اگر نسبت عرضه به تقاضا بالا باشد، خريدارش کمتر مي‌شود و با اين اوصاف، در چند سال اخير به علوم رياضي و پايه جفا شده است. موحدي‌راد با اشاره به اينکه دومين دليل اين اتفاق اين است که دانشجويان اهميت حوزه علوم پايه را درک نمي‌کنند، گفت: علوم پايه ربط مستقيمي به بازار کار ندارد و وظيفه‌اش ربط پايه‌هاي علم است. طرف چهار سال به‌سختي درس مي‌خواهند و دروس سخت رياضي و فلسفه را پاس مي‌کند؛ اما مستقيم نمي‌تواند اثرش را لمس کند و براي همين انگيزه افراد براي ماندن در اين رشته‌ها کمتر و کمتر مي‌شود.
مواجهه با فاجعه
نقل‌قولي که در ابتداي اين گزارش از رئيس سازمان سنجش آمد، بخشي از مصاحبه او با ايسنا بود. ابراهيم خدايي در گفت‌وگوي خود ضمن ابراز نگراني از شرايط پيش‌آمده، به طرح دو‌فوريتي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به‌منظور افزايش ظرفيت پذيرش در رشته‌هاي پزشکي اشاره و اظهار کرد: اگر اين موضوع از سوي مجموعه دولت مطرح مي‌شد، ما بايد ورود پيدا کرده و درباره آن توضيح مي‌داديم؛ اما آنچه مسلم است، اين است که کساني که اين طرح را مطرح كرده‌اند، خارج از زيرمجموعه دولت بوده و يک‌سري استدلال‌هايي نظير نسبت پايين پزشکان ايران در آسيا و آمار کم پزشکان در مقايسه با استانداردهاي جهاني را بيان کرده‌اند. وي در ادامه تصريح کرد: آنچه امروزه در گروه علوم تجربي اتفاق مي‌افتد، ترکيبي از عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در اين گروه آزمايشي است؛ يعني اينکه اولا داوطلبان از قبل از دوره ديپلم به سمت گروه تجربي گرايش دارند و صرفا با هدف تحصيل در سه رشته پزشکي، دندان‌پزشکي و داروسازي گروه آزمايشي علوم تجربي را انتخاب مي‌کنند که يقينا اين هدف به دليل مسائل اجتماعي و اقتصادي نظير ارتقاي منزلت اجتماعي و تضمين شغل و درآمد اتفاق مي‌افتد. رئيس سازمان سنجش آموزش کشور همچنين خاطرنشان کرد: متأسفانه ما در عرصه گرايش به سمت رشته‌هاي علوم تجربي و خالي‌ماندن ظرفيت رشته‌هاي علوم پايه، با فاجعه‌ای در کشور مواجه هستيم. به اين معنا که ما براي توسعه کشور بايد در دو حوزه (رشته‌هاي علوم انساني و رياضي) که نقشی اساسي در توسعه هر جامعه دارند، سرمايه‌گذاري کنيم. در واقع رشته‌هاي فني و علوم انساني ازجمله رشته‌هايي هستند که توسعه هر جامعه‌اي بر اساس آن اتفاق مي‌افتد؛ اما در کشور ما وضعيت به‌گونه‌اي است که داوطلبان به سمت رشته‌هاي تجربي گرايش پيدا کرده‌اند. خدايي تأکيد کرد: گرايش داوطلبان به سمت رشته‌هاي تجربي، آموزش‌و‌پرورش را به دليل انباشت دبيرستان‌های با داوطلبان علوم تجربي با چالش مواجه کرده است و از طرفي رشته‌هاي علوم پايه از‌جمله رشته‌هاي رياضي، فيزيک، شيمي، زيست، آمار و... به دليل کاهش استقبال از سوي داوطلبان، دچار صدمه شده‌اند. رئيس سازمان سنجش آموزش کشور در پايان خاطرنشان کرد: اگر ظرفيت ورود به رشته‌هاي علوم تجربي براي سال جاري افزايش پيدا کند، طبيعتا ما نيز مجري قانون هستيم و در سازمان سنجش آموزش کشور به‌عنوان يک مرکز اجرائي اين قانون را براي پذيرش داوطلبان اعمال خواهيم کرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها